🌻روز یکشنبه روز زیارتی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
زیارت امیرالمومنین علیه السلام در روز یکشنبه:
السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ [الْمُونِعَةِ] بِالْإِمَامَةِ وَ عَلَى ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَ الْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا يَوْمُ الْأَحَدِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ بِاسْمِكَ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ جَارُكَ فَأَضِفْنِي يَا مَوْلايَ وَ أَجِرْنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْكَ بِمَنْزِلَتِكَ وَ آلِ بَيْتِكَ عِنْدَ اللَّهِ وَ مَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَيْهِمْ [عَلَيْكُمْ] أَجْمَعِينَ.
سلام بر شجره نبوت، و درخت تنومند هاشمى، درخت تابان و بارور به بركت نبوّت و خرّم و سرسبز به حرمت امامت، و بر دو آرميده در كنارت آدم و نوح(درود بر آنها باد).
سلام بر تو و بر اهل بيت پاك و پاكيزه ات،
سلام بر تو و بر فرشتگان حلقه زننده بر دورت و گرد آمده بر قبرت، اى مولاى من اى امير مؤمنان، امروز روز يكشنبه و روز تو و به نام توست و من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام، اى مولاى من از من پذيرايى كن و مرا پناه ده، چه همانا تو كريمى و مهمان نوازى را دوست مى دارى و از سوى خدا مأمور به پناه دادنى، پس برآور خواهشى را كه براى آن در اين روز بسوى تو ميل نمودم و آن را از تو اميد دارم، به حق مقام والاى خود و جايگاه بلند اهل بيتت نزد خدا و مقام خدا نزد شما، و بحق پسر عمويت رسول خدا كه خدا بر او و خاندانش همه و همه درود و سلام فرستد.
✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨
زیارت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در روز یکشنبه:
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَى مَا أَتَى بِهِ أَبُوكِ وَ وَصِيُّهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا وَ أَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنِي بِتَصْدِيقِي لَهُمَا لِتُسَرَّ نَفْسِي فَاشْهَدِي أَنِّي ظَاهِرٌ(طَاهِرٌ) بِوِلاَيَتِكِ وَ وِلاَيَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ.
سلام بر تو اى آزموده شده، آن كه تو را آفريد آزمودت، پس تو را به آنچه آزمود شكيبا يافت، من از صميم قلب به تو ايمان دارم و بر آنچه پدر بزرگوارت و جانشينش (درود خدا بر آن دو باد)آوردند بردبارم و از تو مى خواهم از آنجا كه مومن به تو هستم مرا به گروندگان آن دو ملحق سازى تا دلشاد گردم، پس گواه باش كه همانا من تنها به ولايت تو و ولايت اهل بيتت (كه درود خدا بر همه آنان باد) پاك گشته و دلگرمم
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌷شهید مدافع حرم #روحالله_قربانی 🌷
همسرش می گه از خيابان انقلاب رد می شديم. مردی كنار ماشینش ايستاده بود و كمک می خواست. بخشی از ماشينش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار بود كسی جلو نمی رفت. روحالله تا اين صحنه را ديد زد روی ترمز. هميشه در صندوق عقب آب داشتيم. آبها را برداشت و دويد و آتش را خاموش كرد. راننده اشك می ريخت و تشكر می كرد. می گفت: جوان! خدا عاقبت به خیرت کنه.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#از_همت_تاخدا
💠دکتر که کنجکاو شده بود می پرسد: مگر امام چی گفته؟
حاج همت به امام خمینی فکر می کند و کمی جان می گیرد. سید هنوز گوشیهای بیسیم و جلوی دهان او گرفته. حاج همت لب می جنباند و حرف امام را تکرار می کند: جزایر باید حفظ شود. بچه ها، حسین وار بجنگید.
وقتی صدای حاج همت به منطقه نبرد مخابره می شود، نیروهای بی رمق دوباره جان می گیرند همه می گویند، نباید حرف امام زمین بماند. نباید حاج همت، شرمنده امام شود.
دکتر سرمی دیگر به دست حاج همت وصل می کند. سید با خوشحالی می گوید: ممنون حاجی! قربون نفَست. بچه ها جان گرفتند. اگر تا رسیدن نیرو همینجوری با بچه ها حرف بزنی، بچه ها مقاومت می کنند. فقط کافیه صدای نفَس هات و بشنوند.
حاج همت به حرف سید فکر می کند...
#شهید_ابراهیم_همت
قسمت سوم
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌷خادم الشهدا #حاج_محمد_صباغیان 🌷
اخلاق بخصوصی داشت. نظرات بخصوصی هم داشت ...
می گفت جمله « شهدا شرمنده ایم» معنی نداره. معنی نداره کسی ادعا کنه که شهدا شرمنده هستیم... وایسا در راه شهدا و #برای_شهدا_کار_کن و شرمنده نباش.
خودش هم واقعا همینطور بود. حداقل ۲۵ سال در راه شهدا تلاش کرد تا آخر هم مزدش را از سیدالشهدا علیه السلام گرفت.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#رزق_معنوی
⭐️ نماز روزهای یکشنبه ماه ذیقعده
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «روزهای یکشنبهی ماه ذیقعده ایّام توبه و انابه است و عملی دارد که مرحوم عارف بزرگوار حاج میرزا جواد آقای ملکی در المراقبات نقل میکند از رسول مکرّم اسلام که خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامِ از شماها مایلید توبه کنید؟ همه گفتند ما میخواهیم توبه کنیم -ظاهراً ماه ذیقعده بوده است- طبق این نقل و این روایت حضرت فرمودند که در روزهای یکشنبهی این ماه این نماز را -یک نمازی با یک خصوصیّتی در مراقبات ایشان ذکر میکنند- انجام بدهید. غرض، ایّام در ماه ذیقعده که اوّل ماههای حرام است در این سه ماه متوالی، ایّام و لیالی مبارک و متبرّکی است، پر از برکات است؛ باید از اینها استفاده کرد.» ۱۳۹۴/۶/۱۸
#معرفی_شهدا #شهید_محمدرضا_تورجیزاده
علاقه ی فراوانی به حضرت فاطمه زهرا(س) داشت و در تمامی مداحی های خود در مدح ایشان می خواندند.علاقه ی تورجی زاده به حضرت فاطمه زهرا(س) به حدی بود که وصیت کرد بر روی سنگ قبرش نام مبارک حضرت زهرا را بنویسند.
تورجی زاده همیشه نمازهایش را اول وقت می خواند و بسیار قرآن تلاوت می کرد.پیش از نماز صبح به راز و نیاز با خداوند مهربان می پرداخت و آنقدر خالصانه به نیایش می پرداخت که گاهی صدای گریه های او موجب بیدار شدن اطرافیانش می شد.او عبادت های خود را تا طلوع آفتاب ادامه می داد.
#نشر_بمناسبت_سالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
در مأموریتی که به جنوب رفته بودیم باید منطقهای را شناسایی میکردیم؛ آن منطقه کوهستانی بود.
پر بود از کوه و صخره ...
در راه بازگشت چشمم به یک خانواده کوچک #آهو افتاد.
یک آهوی نر، یک آهوی ماده و یک بچه آهو در فاصله ۲۰ متری ما ایستاده بودند؛
و به ما نگاه میکردند.
هوس شکار به ذهنم افتاد. اسلحه را برداشتم تا يكیشان را شکار کنم...
تا اسلحه را برداشتم، محمود جلویم را گرفت!
گفت: دلت می آید اینها را شکار کنی!؟ قدرت خدا را ببین، از ما نترسیدند!
کدام را می خواهی بزنی؟ مادر را جلوی پدر و بچه یا پدر را جلوی مادر و بچه، یا بچه را جلوی چشم پدر و مادر؟!
مگر نمیدانی #امام_رضا_علیه_السلام ضامن آهو شد؟!
با جملات #محمود مو به تنم سیخ شد!
نگاهی به محمود انداختم و دوباره به خانواده آهوها نگاه کردم. جالب بود و عجیب! آهوها همچنان به ما نگاه
می کردند.
محمود نفسی تازه کرد و گفت: «ما که به گوشتشان نیازی نداریم، سازمان دارد غذای ما را می دهد. اگر شکارشان میکردی قید رفاقت چندین ساله ام با تو را می زدم!»
منبع: کتاب شهید عزیز
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هميشه می گفت:
"ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم..."
هواپيمای سوخو را حاج احمد وارد نيروی هوايی سپاه كرد مراسم افتتاحيهاش را همه انتظار داشتيم در تهران باشد،
ولی سردار گفت: ميخوام مراسم افتتاحيه توی مشهد باشه...
پايگاه هوايی مشهد كوچیك بود كفاف چنين برنامهای رو نميداد بعضيها همين را به سردار گفتند؛ ولی سردار اصرار داشت مراسم توی مشهد باشه با برج مراقبت هماهنگيهای لازم شده بود خلبان، بر فراز آسمان، هواپيما را چند دور، دور حرم حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله عليه طواف داد اين را سردار ازش خواسته بود خيليها تازه دليل اصرار سردار را فهميده بودند خدا رحمتش كند؛ هميشه ميگفت: "ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم..."
برگی از خاطرات سردار رشید اسلام #شهید_حاج_احمد_کاظمی به نقل از همکاران ایشان
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
✳️معنای لقب پر افتخار رضا برای امام هشتم!
🔷 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
وجود مبارك امام هشتم(ع) كه به لقب پرافتخار رضا ملقب است به این معناست كه هر انسانی در هر شرایطی بخواهد به چیزی راضی بشود به وساطت فیض رضاست، هیچ كس كسی را راضی نمیكند مگر به افاضه رضوی هیچ كس از كسی راضی نمیشود مگر به افاضه رضوی، ذات اقدس الهی اگر بخواهد بر اساس «رَضِی اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» فیض رضوان را بهره كسی كند به وساطت رضاست، این القاب از اسمای خاص الهی است، اینها خلیفة اللهاند و خلیفه الهی در ماسوای الهی كار الهی را به مظهریت الهی انجام میدهد، لذا هیچ كس در هیچ مقطعی از هیچ چیزی یا از هیچ كسی خشنود نخواهد شد مگر به وساطت مقام والای رضوی.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
زندگی نامه خاطرات خاطرات #شهید_ایمان_خزاعی_نژاد نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmi
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهید_ایمان_خزاعی_نژاد
💐از زبان همسر شهید
✍ قسمت: 3
🌱صبح زود فردای عقدمان به تپه شهدای گمنام جهرم رفتیم، آن روز ایمان از هر دری حرف زد، و از مسافرتها و گردشهای دوران مجردیاش. کربلا که میرود در بین شش گوشه مینشیند و همانجا آرزوی شهادت میکند و شهادتش را از حضرت میخواهد. برایم گفت .
🌱پاتوق ایمان و دوستانش همیشه خدا مزار شهدا رضوان بود. تفریحگاه صبح و شب و نصف شبشان بود. ایمان عاشق شهدا بود و شهادت بزرگترین آرزویش. اما هیچ وقت حرفی از رفتن و شهید شدن تا زمانی که در کنار من بود نمی زد. هر حرفی از رفتن، نبودن و جدایی من از ایمان در میان میآمد، من را به هم میریخت و نمیخواست من را ناراحت کند و یا اینکه ناراحتی من را حتی ببیند.
🌱ایمان یک انسان مهربان و خوش اخلاق بود. یک انسان صبور که حتی در این مدت زمانی ما با هم زندگی کردیم صدای بلندش را نشنیدم. برای من بسیار مهربان بود.
🌱هر کدام از ما به خاطر دیگری از خودمان میگذشتیم. ایمان من را مهربانو و من او را مهربان صدا می زدم و همیشه میگفت: مهربان یعنی نگهبان مهربانو.
🌱اگر ایمان جایی بود و من در کنارش نبودم و میپرسیدم خوش میگذرد؟ میگفت خانم گذشتنی میگذره اما خوش نه، اگر قشنگ ترین جای دنیا هم باشم و تو نباشی بهم خوش نمیگذره مطمئن باش...
ادامه دارد
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام
و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
در ایام عید سال ۱۳۹۵ قرار بود بهصورت خانوادگی به مشهد مقدس بروند و تمامی کارهای مقدماتی هم انجام شده بود اما شهید عزیز طی تماسی اطلاع میدهد که من ۲۵ اسفندماه به کشور سوریه اعزام خواهم شد. خانواده به ایشان میگویند قرار بود زیارت حضرت ثامنالحجج امام رضا(ع) برویم حداقل بعد از زیارت برو، شهید پاسخ میدهد که من به زیارت حضرت زینب(س) میروم شما هم نایبالزیاره من باشید.
شهید جاویدالأثرسیدمصطفی پس از اعزام به منطقه مقاومت سوریه، در تاریخ ۱۶ خردادماه سال ۹۶ مصادف با یازدهم ماه مبارک رمضان در وقت افطار در حماء بهدست تکفیریهای جنایتکار به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر این شهید بزرگوار هنوز برنگشته است و خانوادهاش همچنان چشمانتظار هستند.
.
.
"فرازی از وصیت نامه ی شهید خطاب به همسرش"
.
تقاضا دارم و خواهش میکنم دخترانم را زینبی تربیت کن و در زندگی صبور باش و متوکل به خدا. هیئتها و مراسم مذهبی را به هیچ عنوان ترک نکن. این وصیت من است که فرزندان در هیئت حضرت اباعبدالله(ع) پرورش یابند تا از هر گزندی مصون باشند.
شهید سیّد مصطفی صادقی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
🔴🔵 فضیلت عجیب زیارت امام رضا (ع ):
🌺 شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت انگیز نقل می کند:
🔴 حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف بودم پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود - دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت.
وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم؛ آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش رسانم؛ گفت:
حجره ام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه ام شد؛ به طوری که همه روزه می رفتم و او را در کارهایش یاری می کردم نام و محل و حالاتش را پرسیدم.
گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می دانم؛ ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق بر می گردم؛
در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه، پیاده مشرف شده ام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی توانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من می گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و به زحمت می روی؛ البته مورد نظر واقع می شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام علیه السلام نموده،در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما.
پس آنها را وداع نموده،به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشه ای از حرم، و حالت بیخودی و بی خبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکش رقعه های بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچه ها هم رقعه ای می داد؛ چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟
فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست خوب است به دیگری امر فرمائید تا این رقعه ها را تقسیم کند.
حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمده اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته شده بود.
🔴 برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنة و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله
🔵 خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله
📚 داستانهای شگفت انگیزص 165
🌺ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌺
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
🌸🕊 °•{نوجوان ۱۳ ساله #شهید_علیرضا_محمودیپارسا🌹}•° 🔴 #توبـــــہنامہ اعتراف به گناهان نوجوان ۱۳ سا
🌸🍂
🔴 بندهای #توبـــــہنامہ
🔻بار خدايا از كارهائی كه كردهام به تو پنـــــاه میبرم از جمله ⇩↯⇩
1⃣⇦از اينكه حسد كردم
2⃣⇦از اينكه تظاهر به مطلبی كردم كه اصلاً نمیدانستم
3⃣⇦از اينكه در غذا خوردن به ياد فقيران نبودم
4⃣⇦از اينكه زيبائی قلمم را به رخ كسی كشيدم
5⃣⇦از اينكه مرگ را فراموش كردم
6⃣⇦از اينكه در راهت سستی و تنبلی كردم
7⃣⇦از اينكه عفت زبانم را به لغات بيهوده آلودم
8⃣⇦از اينكه برای دوستم آرزوی كفر كردم كه ايمانم نمايانتر شود
9⃣⇦از اينكه به كس دروغ گفتم كه آنجا حق اين بوده است كه راست بگويم
0⃣1⃣⇦از اينكه درسطح پائينترين افراد جامعه زندگی نكردم
1⃣1⃣⇦از اينكه منتظر بودم تا ديگران به من سلام كنند
2⃣1⃣⇦از اينكه امامم را نشناختم و محبت او را در دل نداشتم و به گفته پيغمبر (ص) هركسی بميرد و امام خويش را نشناسد مانند كسی است كه در جاهليت مرده است
3⃣1⃣⇦از اينكه ديگری را وادار كردم كه به بزرگی من اعتراف كند و از بزرگی تو بازماند
4⃣1⃣⇦از اينكه شب به هر نماز شب بيدار نشدم
5⃣1⃣⇦از اينكه ديگران را به كسی خنداندم غافل از آنكه خود خندهدارتر از همه هستم
6⃣1⃣⇦از اينكه لحظهای به ابدی بودن دنيا و تجملاتش فكر كردم
7⃣1⃣⇦از اينكه حق والدينم را ادا نكردم
8⃣1⃣⇦از اينكه در مقابل متكبرها، متكبرترين و در مقابل اشخاص متواضع، متواضعتر نبودم
9⃣1⃣⇦از اينكه همواره خشم بر عقلم ( فرو بردن خشم) غلبه داشت
0⃣2⃣⇦از اينكه چشمم گاه به ناپاكی آلوده شد
✍ #ادامـــــهدارد ...
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💖}•°
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#شهید_سردار_مجید_رمضان
مسئولستاد لشکر۲۷ حضرترسولﷺ
می گفـت :
ما از #ولايت_فقيه چنان فهميديم
که اگر امام بفرمايند ما نفس نکشيم
دستمان را جلو دهـانمان میگذاريم
و نفـس نمی ڪشيم .
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍁زخمیان عشق🍁
گوشه ای از زندگی سراسر افتخار #شهیدمرتضی_کارچانی
در دی ماه سال ۱۳۷۲ در کارچان پسری خوش سیرت متولد شد ،مادرش او را با نذر به درگاه حضرت امام رضا علیه السلام از خداوند گرفت. او را مرتضی نامیدند مادری پاک دامن زیر سایه ی پدری زحمتکش همراه با مجتبی و زهرا ،سعادت تربیت وتعالی و رساندن او به اوج پرواز یک انسان کامل ولقا الله را نصیب خود کرد ،که ضمانتی شد برای بهشتش
ایشان تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش آغاز نمود و مقاطع بعدی تحصیلش را در مدارس نمونه شهر اراک ادامه داد سپس علی رغم قبولی در سایر دانشگاههای کشور، با شور و علاقمندی خود دانشگاه علوم انتظامی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. این شور فوق العاده ی همرا باشعور ،انگیزه های الهی ، تلاش علمی، اجتماعی،فرهنگی و... که ریشه در آموزه های او در مسجد و منبر و رهنمودهای اهل بیت (علیهم السلام)داشت، سبب بقا این انقلاب و نشاط این انقلاب و سرافرازی خود شد. او پس از فارغ التحصیلی جهت ادای تکلیف راهی مناطق مرزی استان سیستان و بلوچستان شد و مدت بیش از یک سال و نیم به مبارزه جانانه با سوداگران مرگ پرداخت، ویژگی های شخصیتی ممتاز و رشادت های او سبب شد که در سن 24 سالگی به عنوان رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان سیب و سوران استان سیستان و بلوچستان منصوب گردد. حضور در اين جایگاه و عملیات های موفقیت آمیز متعدد سبب محبوبیت وی در بین مردم و کینه توزی سوداگران گشته بود و در نهایت پس از تشرف به محضر امام رضا علیه السلام و زیارت قبر مطهر آن حضرت تیر کینه خصم در آخرین روزهای ماه عزای مولایش حضرت اباعبدالله الحسین(ع) ، علي اصغر وار گلویش را درید و به آرزوی دیرینه اش شهادت در راه خدا رسانید...
روحش شاد و راهش پر رهرو باد...
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh