#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام 14 #حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم مقتل حضرت قاسم ع به روایت : ابن‏الأثير، الکامل، 293 / 3 مساوي مثله النويري، نهاية الارب، 456 / 20 ثم حمل القاسم بن الحسن بن علي [44] و بيده السيف [45] ، فحمل عليه عمرو بن سعد بن نفيل الأزدي، فضرب رأسه بالسيف، فسقط [46] القاسم الي الأرض لوجهه و قال: يا عماه! فانقض الحسين اليه کالصقر، ثم شد شدة ليث أغضب، فضرب عمرا بالسيف، فاتقاه بيده [47] فقطع يده من المرفق، فصاح، و حملت خليل الکوفة ليستنقذوا عمرا، فاستقبلته بصدورها، و جالت عليه [48] فوطئته حتي مات، و انجلت الغبرة و الحسين واقف [49] علي رأس القاسم و هو يفحص برجليه. و الحسين يقول: بعدا لقوم قتلوک و من خصمهم يوم القيامة فيک جدک. ثم قال: عز والله علي عمک أن تدعوه فلا يجيبک، أو [50] يجيبک، [51] ثم لا ينفعک [52] [53] صوته و الله هذا يوم [54] کثر واتره، و قل ناصره. ثم احتمله علي صدره حتي ألقاه مع أبنه علي و من قتله معه [55] من أهل بيته [56] . ابن‏الأثير، الکامل، 293 / 3 مساوي مثله النويري، نهاية الارب، 456 / 20 قاسم بن حسن بن علي با شمشير آخته حمله کرد. عمرو بن سعد بن نفيل ازدي بر او حمله کرد و سر او را با شمشير شکافت. قاسم بر زمين افتاد و فرياد زد: «اي عم (عماه) من.» حسين مانند باز بر او فرود آمد. آن گاه مانند شير خشمگين بر دشمن حلمه کرد و عمرو را (قاتل قاسم) با شمشير زد. او ضربت حسين را با دست تلقي کرد. آن دست را از مرفق بريد. او فرياد زد و استغاثه کرد. خيل کوفه از هر طرف حمله کردند که عمرو را نجات دهند، ولي او زير سم اسبها لگدمال شد و مرد. گرد و غبار زايل شد. ديدند حسين بر سر قاسم ايستاده و قاسم دست و پا مي‏زد. حسين مي‏گفت: «دور باد قومي که تو را کشتند. جد تو روز قيامت خونخواه و خصم آنها خواهد بود.» بعد گفت: «به خدا سوگند براي عم تو بسي ناگوار و موجب افسردگي بود که تو او را براي ياري دعوت کني و نتواند پاسخ دهد يا پاسخ دهد و صداي او براي تو سودي نداشته باشد. به خدا سوگند امروز روزي است که قاتل بسيار و يار کم مي‏باشد.» آن گاه او را بر سينه گرفت و کشيد و در جنب فرزند خود علي و ساير کشتگان خاندان خود نهاد. خليلي، ترجمه‏ي کامل، 186 - 185 / 5. ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk

#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام 15 #حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم مقتل حضرت قاسم عای دی برای سوالات مقتل به روایت ناسخ التواریخ : خبردادن شهادت علی اصغر ع در شب عاشوراء به اصحاب وحضرت قاسم ع توسط امام حسین ع ابوحمزه ثمالي از علي بن الحسين عليه‏السلام روايت مي‏کند که: قال: لما کان اليوم الذي استشهد فيه أبي، أجمع أهله و أصحابه في ليلة ذلک اليوم فقال لهم: يا أهلي و شيعتي! اتخذوا هذا الليل جمالکم فانهجوا بأنفسکم، فليس المطلوب غيري و لو قتلوني ما فکروا في غيري فانجوا رحمکم الله، فأنتم في حل وسعة من بيعتي و عهدي الذي عاهدتموني. فرمود: «اي قوم! من فردا کشته مي‏شوم و شما همگان کشته مي‏شويد و يک تن از شما باقي نمي‏ماند.»فقال: جزاکم الله خيرا. و دعا لهم بخير فأصبح و قتل و قتلوا معه أجمعون، فقال له القاسم الحسن: فأنا فيمن يقتل؟ فأشفق عليه، فقال له: يا بني! کيف الموت عندک؟ قال: يا عم! أحلي من العسل، فقال: أي و الله - فداک عمک - انک أحد من يقتل من الرجال معي بعد أن تبلي ببلاء عظيم و ابني عبدالله، فقال: يا عم! و يصلون الي النساء حتي يقتل عبدالله و هو رضيع؟ فقال: - فداک عمک - يقتل عبدالله، اذا جفت روحه عطشا و صرت الي خيمنا فطلبت ماء و لبنا فلا أجد قط، أقول: ناولوني ابني لأشربه من في، فيأتونني به، فيضعونه علي يدي، فأحمله لأدنيه من في، فيرميه فاسق - لعنه الله - بسهم فينحره، و هو يناغي، فيفيض دمه في کفي، فأرفعه الي السماء و أقول: اللهم! صبرا و احتسابا فيک، فتعجلني الأسنة منهم فرمود: «خداوند خير دهاد شما را!»و چون روز برآمد، آن حضرت شهيد شد و همگان با او شهيد شدند. هنگام تقرير اين کلمات، قاسم بن حسن عرض کرد: «من کشته مي‏شوم؟» فرمود: «اي پسرک من! مرگ در نزد تو چگونه است؟»عرض کرد: «از عسل شيرين‏تر است.» فرمود: «اي والله - عم تو فداي تو شود - تو نيز بعد از ابتلاي عظيم کشته شوي و فرزند من عبدالله نيز کشته شود.» گفت: «اي عم! اين لشکر تا به نزد زنان تاختن کنند و عبدالله شيرخواره را بکشند؟» فرمود: «- عم تو فداي تو باد - عبدالله را مي‏کشند، گاهي که از عطش مشرف بر موت باشد و چند که من در خيمه‏ها طلب آب و شير مي‏کنم، چيزي نمي‏يابم. مي‏فرمايم: پسر مرا به من آريد تا او را شربتي از دهان خود بچشانم. چون او را به من آوردند، برگيرم و گاهي که به نزديک دهان آورم، فاسقي تيري به سوي او رها دهد و او را نحر (کشتن شرعي شتر را «نحر» گويند و طريقه‏ي آن اين است که دستهاي او را بسته، کاردي به گلوگاهش فروبرند.) کند و دست من از خون او سرشار مي‏شود و به سوي آسمان مي‏افشانم و مي‏گويم: اي پروردگار من! صابرم بر بلاي تو و احتساب از تو مي‏جويم. سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهداء عليه‏السلام 222 - 219/2 روضه های گریز به فاطمة س 1. دونفر با صورت به زمین خوردند فاطمة س و قاسم ع. 2. علی در شهادت فاطمة س غش کرد و امام حسین ع در بدرقه قاسم ع 3. امام حسن فاطمة س را به خانه ، و امام حسین ع قاسم را به خیمه برد ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk

#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام 16 #حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم روضه سینه به سینه شدن امام حسین ع با حضرت قاسم ع - صدره علی صدره ثم حمله علي صدره، و کأني أنظر الي رجلي الغلام تخطان الأرض، فجاء به حتي ألقاه مع ابنه علي بن الحسين عليهماالسلام و القتلي من أهل بيته، فسألت عنه؟ فقيل لي: هو القاسم بن الحسن بن علي بن أبي‏طالب عليهم‏السلام. المفيد، الارشاد، 112 - 111 / 3 سپس حسين عليه‏السلام او را بر سينه‏ي خود گرفته، از خاک برداشت، و گويا من مي‏نگرم به پاهاي آن پسر که به زمين کشيده مي‏شد. پس او را بياورد تا در کنار فرزندش علي بن الحسين عليهماالسلام و کشته‏هاي ديگر از خاندان خود بر زمين نهاد. من پرسيدم: «اين پسر که بود؟» گفتند: «او قاسم بن حسن بن علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام بود.» رسولي محلاتي، ترجمه‏ي ارشاد ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk

#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام 17 #حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم بازوبند حضرت قاسم ع قد حضر القاسم بن الحسن عليهما السلام مع عمه الحسين عليه السلام وقعة الطف، فاستأذنه في البراز، فقال له عليه السلام: يا ابن أخي، أنت لي من أخي علامة، فاريد أن تبقى لي لأتسلى بك، فجلس مهموما مغموما، واضعا رأسه بين ركبتيه، حزين القلب باكيا. فذكر أن أباه عليه السلام قد عقد له عوذة في عضده‏ الأيمن، و قد قال له: يا بني، إذا أصابك ألم أو هم فحلها و اقرأها، و افهم معناها و اعمل بكل ما تراه مكتوبا فيها، فعند ذلك حلها و قرأها، فهذا ما وجده مكتوبا فيها: يا ولدي يا قاسم، اوصيك بتقوى الله عز و جل، فإذا رأيت عمك الحسين عليه السلام بكربلاء و قد أحاطته الأعداء، فاطلب منه البراز و لا تترك الجهاد بين يديه على أعداء الله و رسوله و أعدائه، و لا تبخل عليه بروحك، فإذا نهاك فعاوده حتى يأذن لك، لتحظى بالسعادة الأبدية. فنهض القاسم إلى عمه عليه السلام و عرض عليه العوذة، فتنفس الصعداء و قال عليه السلام له: يا بني، هذه وصية لك من أبيك، و عندي وصية أخرى منه لك، فلا بد من إنفاذها، ثم نهض عليه السلام آخذا بيده و بيد أخويه عون و العباس و دخل بهم الخيمة و أمر أخته زينب بإحضار الصندوق، و فتحه و استخرج منه قباء أخيه الحسن عليه السلام و عمامته، فألبسهما القاسم ... ابن شدقم، تحفة لب اللباب،/ 216- 217 ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk

#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام 18 #حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم روضه جان دادن حضرت قاسم ع و پا به زمین کوبیدن و خراشیدن به روایت لهوف قال الراوي: و خرج غلام کأن وجهه شقة قمر، فجعل يقاتل، فضربه ابن‏فضيل الأزدي علي رأسه، ففلقه، و فوقع الغلام لوجهه، وصاح: يا عماه! رواي گفت: جواني بيرون شد که صورتش گويي پاره‏ي ماه بود و مشغول جنگ شد. ابن‏فضيل ازدي با شمشير چنان بر فرقش زد که سرش را شکافت. جوان به روي درافتاد و فرياد زد: «عموجان به دادم برس!» فجلي الحسين عليه‏السلام کما يجلي الصقر، ثم شد شدة ليث أغضب، فضرب ابن‏فضيل بالسيف، فاتقاه بالساعد، فأطنه من لدن المرفق، فصاح صيحة سمعه أهل العسکر، و حمل أهل الکوفة لسيتنفذوه، فوطأته الخيل حتي هلک. حسين عليه‏السلام مانند باز شکاري خود را به ميدان رساند و همچون شير خشمگين حمله‏ور شد و شمشيري بر ابن‏فضيل زد که او دست خود سپر نمود و از مرفق جدا شد. چنان فرياد زد که همه‏ي لشکر شنيدند. مردم کوفه براي نجاتش از جاي درآمدند و در نتيجه، بدنش به زير سم اسبها ماند و به هلاکت رسيد. قال: و انجلت الغبرة، فرأيت الحسين عليه‏السلام قائما علي رأس الغلام، و هو يفحص برجليه، و الحسين عليه‏السلام يقول: بعدا لقوم قتلوک و من خصمهم يوم القيامة فيک جدک و أبوک. راوي گفت: گرد و غبار کارزار فرونشست، ديدم حسين عليه‏السلام بر بالين آن جوان ايستاده [است] و جوان از شدت درد، پاي بر زمين مي‏سايد و حسين مي‏گويد: «از رحمت خدا دور باد گروهي که تو را کشتند و جد و پدرت به روز قيامت از آنان کيفر خواست خواهند نمود.» ثم قال: عز والله علي عمک أن تدعوه فلا يجيبک أو يجيبک فلا ينفعک صوته پس فرمود: «به خدا قسم بر عمويت دشوار است که تو او را به ياري خود بخواني. او دعوت تو را اجابت نکند. يا اجابت کند،ولي به حال تو سودي نبخشد. هذا يوم و الله کثر واتره و قل ناصره. به خدا قسم امروز روزي است که براي عمويت کينه جو فراوان است و ياور اندک.» ثم حمل (صلوات الله عليه) الغلام علي صدره حتي ألقاه بين القتلي من أهل بيته . سپس نعش جوان را به سينه گرفت و با خود بياورد و در ميان کشتگان خانواده‏اش گذاشت. ابن‏طاووس، اللهوف، / 116 – ؛ 115فهري، ترجمه‏ي لهوف ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk

#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام 19 #حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم قسمت های کوتاه از مقاتل درباره مقتل حضرت قاسم ع مقابل امام حسین ع،جان دادن حضرت قاسم ع در مقابل امام حسین ع و انجلت الغبرة، فرأيت الحسين عليه‏السلام قائما علي رأس الغلام و هو يفحص برجليه. المفيد، الارشاد، 112 - 111 / 3 گرد و خاک که برطرف شد، ديدم حسين عليه‏السلام بالاي سر آن پسر بچه ايستاده [است] و او پاي بر زمين مي‏سائيد (و جان مي‏داد) رسولي محلاتي، ترجمه‏ي ارشاد، 112 - 111 / 2. دعای امام حسین ع در کنار کشته قاسم ع اللهم ان کنت حبست عنا النصر في دار الدنيا فاجعل ذلک لنا في الآخرة، وانتقم لنا في القوم الظالمين. مقتل أبي‏مخنف (المشهور)، / 80 – 79 گریه های امام حسین ع ،گریه امام حسین ع در کنار کشته حضرت قاسم ع ثم نظر الي القاسم، و بکي عليه . مقتل أبي‏مخنف (المشهور)، / 80 – 79 سپس امام حسین ع به حضرت فاسم نگاه کرد و بر او گریست. روضه سینه به سینه شدن امام حسین ع با حضرت قاسم ع - صدره علی صدره ثم حمله علي صدره، و کأني أنظر الي رجلي الغلام تخطان الأرض، فجاء به حتي ألقاه مع ابنه علي بن الحسين عليهماالسلام و القتلي من أهل بيته، فسألت عنه؟ فقيل لي: هو القاسم بن الحسن بن علي بن أبي‏طالب عليهم‏السلام. المفيد، الارشاد، 112 - 111 / 3 سپس حسين عليه‏السلام او را بر سينه‏ي خود گرفته، از خاک برداشت، و گويا من مي‏نگرم به پاهاي آن پسر که به زمين کشيده مي‏شد. پس او را بياورد تا در کنار فرزندش علي بن الحسين عليهماالسلام و کشته‏هاي ديگر از خاندان خود بر زمين نهاد. من پرسيدم: «اين پسر که بود؟» گفتند: «او قاسم بن حسن بن علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام بود.» رسولي محلاتي، ترجمه‏ي ارشاد ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk

[Forwarded from اتچ بات] ‍ (https://attach.fahares.com/Lmc+KrELPkEa4Th7aLzGDQ==) بسم الله الرحمن الرحیم فهرست هفتم روضه های سنتی ، شب ششم محرم 7 #حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم مطالب و روضه های حضرت قاسم بن الحسن ع سلام علیکم خدمت ذاکران و عاشقان سید الشهداء الاف التحیة والسلام شب پنجم و ششم محرم ورود به روضه های امام حسن مجتبی ع از باب دو فرزند بزرگوارش است مطالب در دو قسمت تنظیم شده است. قسمت اول برای سخنرانی و پیش منبر و قسمت دوم ، روضه های حضرت قاسم ع می باشد. یا زهراء قسمت اول برای ورود به منبر 1. سیره و اخلاق حضرت قاسم ع در شب و روز عاشورا 2. فلسفه ی نورانیت ، نورانیت حضرت قاسم ع هنگام خروج از خیام حسینی 3. مقام حضرت قاسم ع ، قرار گرفتن حضرت قاسم ع در کنار علی اکبر ع در دارالحرب 4. سخنان حضرت قاسم ع با امام حسین ع در شب عاشوراء 5. معاد و عاشوراء ، کشته شدن در راه خدا از دیدگاه حضرت قاسم ع در شب عاشوراء 6. حدیث احلی من العسل در کلام حضرت قاسم بن الحسن ع 7. شوق شهادت در اشگ ریختن و خواهش برای اذن شهادت در کلام حضرت قاسم ع 8. حدیث صبرا يا بني عمومتي! صبرا يا أهل بيتي، لا رأيتم هوانا بعد هذا اليوم أبدا. 9. توحید و عاشوراء،مقام توحیدی حضرت قاسم در نزد امام حسین ع فهرست روضه های حضرت قاسم ع 10. سن حضرت قاسم ع 11. رملة مادر قاسم ناظر بر شهادت پسرش درکنار خیمه 12. روضه ی اذن میدان حضرت قاسم ع 13. روضه ی بوسیدن دست و پای امام حسین ع برای اذن میدان 14. روضه ی بازوبند حضرت قاسم بن الحسن ع 15. روضه ی وداع های حضرت قاسم ع 16. وداع امام حسین ع با حضرت قاسم ع هنگام میدان رفتن 17. گریه شدید امام حسین ع و حضرت قاسم ع تا حالت غش در هنگام وداع 18. شکل و شمائل حضرت قاسم ع هنگام خروج از خیام و رفتن به میدان 19. مبارزات و شجاعت حضرت قاسم بن الحسن ع 20. رجز حضرت قاسم ع 21. نگاه امام حسین ع به کشته حضرت قاسم ع 22. آخرین کلام حضرت قاسم ع هنگام شهادت ،یا عمّاه 23. روضه ی آمدن امام حسین ع بربالین حضرت قاسم بن الحسن ع 24. ایستادن امام حسین ع در کنار حضرت قاسم ع بعد از نشستن غبار 25. سخنان امام حسین ع بر سر بالین حضرت قاسم ع 26. گریه های امام حسین ع ،گریه امام حسین ع در کنار کشته حضرت قاسم ع 27. نفرین امام حسین ع ، نفرین امام حسین ع در شهادت قاسم بن الحسن ع بر قاتلانش 28. آخرین لحظات شهادت حضرت قاسم ع 29. شهادت حضرت قاسم بن الحسن ع 30. روضه جان دادن حضرت قاسم ع و پا به زمین کوبیدن و خراشیدن 31. روضه ی جان دادن حضرت قاسم ع در مقابل امام حسین ع 32. روضه ی ضربه خوردن به سر حضرت قاسم ع و با صورت به زمین آمدنش 33. روضه ی حالت آوردن حضرت قاسم ع به دارالحرب 34. روضه ی سینه به سینه شدن امام حسین ع با حضرت قاسم ع در آوردنش به خیام 35. حمل سر حضرت قاسم ع به سوی شام 36. زیارت حضرت قاسم ع در ناحیه مقدسة 37. سلام بر قاسم بن الحسن ع در اول رجب و نیمه شعبان 38. سلام بر قاسم ع در زیارت مطلقة امام حسین ع در روز عاشوراء یا علی التماس دعا محمد حسین تابع منش لینک کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk Pin پین مباحث حضرت قاسم ع شامل مقتل مرثیه مداحی شعر تفسیر مقتل و پرسش از مقتل در گروه مقتل و کانال ضامن اشک قرار گرفته است برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید @m_h_tabemanesh1 ضمنا 40 روضه صوتی شامل زمینه و شور و مرثیه از حضرت قاسم ع در کانال نوای مقتل قرار گرفت @navayemaqtal

#حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم برای دیدن بیش از 40 پست مقتل حضرت قاسم ازبالای 10 مقتل مرجع بعد از ورود به کانال ضامن اشک لینک کانال را بزنید. ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanes1 @m_h_tabemanesh2 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک گروه مقتل متضمن البکاء https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg لینک ضامن اشک در ایتا @zameneashk1

دوستان را برای بردن اجر عظیم در روایت من بکی او ابکی به کانال مقتل ضامن اشک در ایتا دعوت کنید یا امیرالمومنین ع @zameneashk1

#شهادت_امام_باقر_ع 1 #شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء #علی_اصغر_علیه_السلام #گفتار_عاشورایی_سخنرانی_مقتل_خوانی امام باقر ع راوی مقتل عاشوراء #خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش @zameneashk

#شهادت_امام_باقر_ع 2 #گفتار_عاشورایی_سخنرانی_مقتل_خوانی مصیبت های امام باقر ع در شام #خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش @zameneashk

#امام_باقر_ع #شهادت_امام_باقر_ع 3 #گفتار_عاشورایی_سخنرانی_مقتل_خوانی امام باقر ع دائم الحزن عاشوراء سیره و اخلاق امام باقر ع #خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش @zameneashk