4_5976588623225553246.pdf
335.5K
📜فیش منبر 📩
#اربعین
#شرح_زیارت_اربعین
🏴🏴🏴🏴🏴
@navayemaqtal
___
نوای مقتل درایتا
@Navaymagtal
4_5771684400777396694.docx
34.5K
#زیارت_اربعین
متون زیارت اربعین با اسناد معتبر از اقبال،تهذیب شیخ،اقبال سید و .... روایات
و ترجمه و شرح مختصر
کتابخانه مقتل ضامن اشک ، مخصوص کتب مقتل امام حسین ع و معصومین
@zameneashkbook
کتابخانه ایتا👇👇
@zamenashkbook1
1.58M
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 67
#زیارت_عاشوراء #زیارت_قدسی
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#عرفان_و_عاشوراء
⬛️◾️▪️نتیجه ی اضافه کردن فرازهایی به زیارت قدسی عاشوراء(بدعت)، سبب تحریف آن در ۱۴۰۰ سال می شد.
⬛️◾️▪️حکم حرمت شرعی دست بردن در زیارت عاشوراء و متن مقتل،و گرفتاری در قیامت برای شخص
⬛️◾️▪️حکم تکرار فرازها ،به قصد واجب و استحباب
⬛️◾️▪️جراتِ دست بردن در کلام معصوم و اینکه نعوذاً بالله ، کلام معصوم ناقص است، دلیل بی عقلی و کم خردی ست.
⬛️◾️▪️کلام آخر: تذکر در صورت مشاهده و ذکر نکات بالا ،جهت ترویج فرهنگ عاشورایی
⬛️◾️▪️ دعای توسل
#سوال👇👇👇
باعرض سلام وخسته نباشید خدمت شما
عزاداریتون قبول حق ان شاالله
ببخشید سوال داشتم
چرا اکثرمداحان وسط زیارت عاشورا روضه میخونن بعدش وقتی ب السلام علی الحسین ک میرسن یه چیزایی ازخودشون اضافه میکنن مثلا میگن السلام و علی العباس الحسین یا اخت الحسین ایااشکالی نداره...
یاوقتی ک ب اباعبدالله میرسن چندین بارتکرار میکنن
بعضی ازحوزه ای ها میگن اشکالی نداره
ولی بعضی ها میگن باید باید زیارت عاشورا تموم بشه بعد روضه خوند
دعای توسل هم همینطور ممنون میشم اگه راهنماییم کنید باتشکر.
التماس دعا
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای ارسال سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع
@zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم
#زینب_سلام_الله_علیها_رسول_کربلاء
#روضه_های_حضرت_زینب_س
#وقایع_بازار_کوفه
#بازار_کوفه
#ام_حبیبه 1
سلام خدمت همه بزرگواران و استاد تابع منش مستحضرید چند سالی است در این ایام ماه صفر برخی از مادحین روضه ای منسوب به حضرت زینب و ام ایمن (اگر درست عنوان کرده باشم)و یا تصدق آوردن همسر یزید لعن الله رو میخوانند حقیر مشتاقم که اول این روضه سندیت داره یا خیر و در صورت موثق بودن منابع و مستنات آن را به اشتراک بگذارید تا بهره برداری کافی و وافی از آن بشود و من الله التوفیق
خدمت برادر عزیزم آقای آبسالان سلام علیکم روضه درباره ام حبیبه است ام ایمن راوی حدیث کربلا در زمان پیامبر ص است . از اینکه از این روضه سوال فرمودید کمال تشکر را دارم روضه ای است بسیار زیبا که اکثرا به صورت سماعی یاد گرفته اند این واقعه در کوفه اتفاق افتاده است ( اگر به محل ماجرا اشاره نشود در ایام صفر هم خوانده شود اشکالی ندارد)بعضی جاها متاسفانه روضه مخدوش شده است و اما اصل روضه:
ام حبيبه خادمه زينب (س) در دوران حضور وي در کوفه، صداي ام کلثوم را که مي شنود، مي گويد: «غير از اهل بيت پيامبر اکرم (ص) صدقه بر احدي حرام نمي باشد. اينان که هستند؟»
زينب (س) نگاهي به ام حبيبه مي کند و مي فرمايد: «من الان از سرزمين کربلا مي آيم. اين گرد و غبار، گرد و غبار رنج کربلاست.»
اما، گويي ام حبيبه او را نمي شناسد.
زينب (س) با سوز دل مي فرمايد: «ام حبيبه! منم، زينب، دختر علي (ع)، تو در اين کوفه کنيز من بودي. چگونه است که مرا اينک نمي شناسي؟»
ام حبيبه نگران و مضطرب سؤال مي کند: «اگر تو زينب هستي، او هيچ گاه بدون برادرش حسين جايي نمي رفت، بگو حسينت کجاست؟»
دل زينب (س) آتش مي گيرد و مي فرمايد: «نگاه بر نوک نيزه کن و به روايت ابن نما. زینب س فرمود : آن سر بريده سر حسين مي باشد!»[1] .
[1] عقيله بني هاشم، ص 41 و 42.
بالجمله، اهل بيت را به تمام ذلت و زحمت به جانب کوفه کوچ دادند و ايشان همواره در طي مسافت بناليدند و بگريستند.
سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليهالسلام، 33/3
از پارهاي اخبار چنان مستفاد ميشود که روز بعد از عاشورا پسر سعد کشتگان خود را دفن کردند و بعد از عصر آن روز و به روايتي روز ديگر به جانب کوفه رهسپار شدند و شامگاه در خارج شهر کوفه فرود شدند.
در کتاب بحر المصائب از جلد سيم ابواب الجنان و سيد بن طاوس روايت کند که در بيرون شهر کوفه محلهاي بود و در آن محله زني مستوره در خانه خويش بر سجاده نشسته بود و در حضرت پروردگار بينياز راز و نياز ميکرد و از قضيهي هايله کربلا و شهادت حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه آگاهي نداشت.
ناگاه غوغايي عظيم و آشوبي بزرگ برخاست. آن عفيفه در چادر عصمت بيرون تاخت و بر فراز بام سراي نگران گشت. سپاهي فوج از پس فوج و سرهايي چون تابنده ماه و فروزنده خورشيد بر فراز نيزهها بديد و گروهي را اسيروار سوار نگريست که بيچادر و معجر از خجالت نظاره سر به زير افکندهاند
روضه حضرت رقیه س رقیه در آغوش زینب س در بازار کوفه
و در مقدم آنان زني بلند بالا بديد که دختري چهارساله در آغوش آورده با حالتي پريشان بر آن طفل نگران و گريان بود. در آن حال طفل از آن زن آب هميخواست و چهرهي شريفش از بيآبي و بيتابي چون آبي (يعني به.) زرد مينمود و ناگاه از کثرت عطش در کنار آن اسير بيهوش بيفتاد.
آن زن از مشاهدهي اين حال در ملال گرديد و به خداي بناليد. آن زن عفيفه سخت بيتاب و آرام شد و گفت: «شما از کدام جماعت اسيرانيد؟»
فرمود: «ما اسيران از آل محمديم و اولاد آن حضرتيم.»
آن زن چون اين سخن بشنيد، بر چهره طپانچه زد و گفت: «اي زن خميده قامت! بفرماي چه نام داري؟ همانا با دختر شاه ولايت بسيار شباهت داري و همانند زينب خاتون باشي! مگر از خويشاوندان اويي؟ بازگوي سردار اين سرها کيست و نامش چيست؟»
و از اتفاق روزگار آن زن بلند قامت، حضرت صديقه صغري زينب خاتون سلام الله عليها بود. سر مبارک را بلند کرد و به آن زن نگريست و فرمود: «اي زن! از حال ما چه ميپرسي؟ همانا نام من زينب است و سرور و سردار شهدا، حسين حجازي برادر من است.»
آن زن چون اين سخن بشنيد، از نهايت حسرت و ضجرت سيلي بر روي و طپانچه بر سر بزد و گفت: «نام پدر و مادرت چيست؟ تو کدام زينبي؟»
آن مظلومه فرمود: «پدرم علي و مادرم فاطمه است.»
چون آن زن ايشان را بشناخت، هر چه سريعتر از بام به زير آمد و آنچه داشت، از چادر و مقنعه با ديدهي گريان و دل سوزان به حضرت اسيران آورد و به حضرت زينب سلام الله عليها تسليم کرد.
و نيز حکايت کند که امحبيبه نام زني از جمله کنيزان حضرت امام حسن عليهالسلام بود و او را به عبدالله بن رافع و به قولي به حارث بن وکيده تزويج فرموده بود و چون اميرمؤمنان در کوفه شهيد شد و امام حسن عليهالسلام به آهنگ مدينه راه گرفت، امحبيبه بسي عجز و لابه کرد که در خدمت آن حضرت و اهل بيت نبوت م
لازمت جويد. مقبول نگشت و چون خبر شهادت امام حسن سلام الله عليه را بشنيد، آن چند بگريست که ديدههايش کم بينش شد و يکسره در اندوه و غم روز ميگذاشت و به سوگواري ميپرداخت تا گاهي که صداي غوغاي عظيم بشنيد و بر بالاي بام بر شد، از اتفاق در اين وقت محمل جناب زينب خاتون سلام الله عليها به آن جا ميگذشت.
ام حبيبه از آن حال به شگفتي اندر شد و به حضرت زينب عرض کرد: «شما از کدام اسيرانيد؟»
فرمود: «نحن أساري آل محمد!» ( این جمله شاه کلید روضه است که مادحین محترم این جمله را حتما حفظ کنند)
امحبيبه از پس سؤال و جواب بسيار ايشان را بشناخت و گريهکنان و نالان البسه و ديگر اشياي خود را در حضرت ايشان تقديم کرد. لکن آن مردم ستمکار از آن جامهها ببردند و از رسول خدا صلي الله عليه و آله آزرم نکردند.
فاضل دربندي اعلي الله مقامه ميفرمايد: به غيرت و شيمت و جلالت امکلثوم سلام الله عليها به چشم تأمل بنگريد که اين مخدرهي طاهره با آن حالت پريشاني و اندوه چگونه در حفظ مراتب عفت و عزت اهل بيت مراقبت داشت که با اهل کوفه آن طور خطاب عتاب آميز «غضوا أبصارکم عنا» الي آخره ميراند و هم چون نگريست که جهال و سفهاي کوفه از خرما و جوز يا پارهاي نان و امثال آن به اطفال ميدادند، اهل کوفه را از اين کردار منع ميفرمود و حکم خداي را با ايشان آشکار ميساخت و آن اشيا را از دست ودهان اطفال ميربود و به زمين ميافکند.
سوال با توجه به اینکه صدقه حرام است بر اهل البیت ع و نان و خرما را قبول نمی کردند چگونه تقاضای البسه کردند و آن را پذیرفتند؟
پاسخ مرحوم فاضل دربندی اعلی الله مقامه:
و اگر کسي گويد: چون است که آن حضرت پارهاي اثوبه و البسه را که مردم کوفه تقديم کردند، پوشش اهل حرم ميساختند؛ اما در اعطاي آن مأکولات توبيخ ميفرمودند؟»
در پاسخ گوييم: «اين مطلب مخفي و پوشيده نيست. چه باز ميماند که افعال آن زن در تقديم البسه از روي اخلاص و ارادت و ايمان و عرفان به حقوق اهل بيت بوده است. لابد هر چه عطا کند، بر نهج شرعي و طريق موافق با کتاب و سنت است که يا از روي احتساب از خمس است يا تبرع و هديه. از اين رو اهل بيت را در قبول آن کلفت و کراهتي نبوده است.
اما از اعطاي تمر و جوز چنان مکشوف ميافتد که بر طريق صدقه و رقت نوعيه بشريه يا از راه استهزا و استخفاف و تحقير و توبيخ بوده است و چون جناب امکلثوم سلام الله عليها اين حال را معلوم فرمود، بر آن حضرت واجب شد که از اين کار مانع شود و اين از راه امر به معروف و نهي از منکر است.»
و اما اخذ فرمودن از افواه اطفال آن نيز نظر به شيمت علويه هاشميه و غيرت حسينيه کند. چه اطفال اگر چند در دايرهي تکليف نباشند، لکن غيرت آن حضرت از ورود پارهاي مأکولات که حکم اوساخ (جمع وسخ: چرک.) داشتهاند، در بطون طاهره ابا و امتناع ميورزيده است.( دقت کنید خیلی مهم است درسی است درباب لقمه حلال)
و نيز معلوم ميشود که اهل بيت در اين وقت نه آن چند از مأکولات تهيدست بودهاند که هر چه به ايشان برسد، لزوما قبولش واجب شد و نيز تواند بود که پارهاي شيعيان خالص ايشان پوشيده از آن مردم اشيايي که مايهي حفظ تعيش باشد، ميفرستادهاند و از اين برافزون جلالت و عظمت ايشان از آن برتر است که از موايد غيبيه نيز فيضياب نباشند. خادمهي ايشان فضه خاتون را آن مقام بود که مايدهي بهشتي به دعايش نازل شدي.
و هم موافق پارهاي روايات تا گاهي که به دعاي فضه قدح لحم و دو گرده نان از غيب براي اهل بيت نرسيد، لب به طعام نگشوده بودند. چه حالت ايشان از کثرت حزن و اندوه و احتراق قلب از توجه به اين مراتب مشغول بود. وانگهي در جماعتي که چون امام زين العابدين عليهالسلام حجتي باشد که روزي تمامت آفريدگان به توسط توجه اوست، چگونه در آن جا که بايد اهل بيت او را به طعام و روزي و مضغه حيات بهرهياب نفرمايد.
معلوم باد که در کتب اهل خبر به اختلاف ترتيب نگارش دادهاند: پارهاي آن خطب مسطوره را با پارهاي حالات و مکالمات ديگر را قبل از دخول به کوفه نوشتهاند و بعضي بعد از ورود و دخول کوفه، اما چنان مينمايد که بعضي در بيرون کوفه و بعضي در هنگام دخول به شهر بوده است و اين مطلب بر ناقدان اخبار و صاحبان ذوق سليم و آنان که تتبع و بصيرت کامل دارند، مکشوف تواند شد؛ و الله اعلم.
سپهر، ناسخ التواريخ حضرت زينب کبري عليهاالسلام، 322 - 319/1.
نکات:
1. روضه ام حبیبه روضه کوفه است نه شام؟
2. ام حبیبه زن با تقوایی بوده است که در غرفه مناجات داشته است؟
3. ام حبیبه از شهادت امام حسین ع خبر نداشته است.
4. بعضی روضه را مخدوش کرده ام حبیبه را زن یزید می دانند. و کنیز حضرت زهراءس .در حالیکه ام حبیبه باید سنش بالای 50 باشد که به یزید لع هوس باز نمی خورد.
5. ام حبیبه خادمه حضرت زینب س در کوفه بوده است. که بعد از شهادت علی ع اهل البیت ع به مدینه برگشته اند و اوهمانجا مانده است. سال شهادت مولی ع سال
40 بوده است و حالا سال 61 است. 20 سال است ام حبیبه زینب س را ندیده است. پس طبیعتا خانم را نشناخته است.
6. در مقاتل معتبر زنی سر از غرفه بیرون می کند و می گوید شما از کدام اسراء هستید که این چنین مظلوم و نورانی هستید که جواب می شنود نحن اسراء آل محمد ص.
7 - در روایت دیگر کنیز امام حسن ع بوده است که امام اورا به مدینه نیاورد و از فراق امام حسن ع آنقدر گریست که چشمانش ضعیف گردید. تا در کوفه غوغایی شنید و ادامه روضه
8 - و اینکه ام حبیبه زینب س را نشناخت بواسطه ضعف چشم بوده است.و صدمات عظیمی که به حضرت زینب وارد شده بود.
-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
التماس دعا
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk1
4_5796428424629192620.mp3
2.94M
شرح و توضیح روضه های 11 و 12 محرم و روضه ی #ام_حبیبه
@m_h_tabemanesh
@zameneashk1
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
#زینب_سلام_الله_علیها_رسول_کربلاء
#روضه_های_حضرت_زینب_س
#وقایع_بازار_کوفه
#بازار_کوفه
#ام_حبیبه 2
توضیح مخدوش شدن روضه ی زیبای ام حبیبه خادمه اهل بیت ع با زن ملعون یزید لع
1 - ام حبيبه خادمه زينب (س) در دوران حضور وي در کوفه، صداي ام کلثوم را که مي شنود، مي گويد: «غير از اهل بيت پيامبر اکرم (ص) صدقه بر احدي حرام نمي باشد. اينان که هستند؟»
زينب (س) نگاهي به ام حبيبه مي کند و مي فرمايد: «من الان از سرزمين کربلا مي آيم. اين گرد و غبار، گرد و غبار رنج کربلاست.»
اما، گويي ام حبيبه او را نمي شناسد.
زينب (س) با سوز دل مي فرمايد: «ام حبيبه! منم، زينب، دختر علي (ع)، تو در اين کوفه کنيز من بودي. چگونه است که مرا اينک نمي شناسي؟»
ام حبيبه نگران و مضطرب سؤال مي کند: «اگر تو زينب هستي، او هيچ گاه بدون برادرش حسين جايي نمي رفت، بگو حسينت کجاست؟»
دل زينب (س) آتش مي گيرد و مي فرمايد: «نگاه بر نوک نيزه رو به رويت بنما. آن، سر بريده حسين مي باشد!».
بالجمله، اهل بيت را به تمام ذلت و زحمت به جانب کوفه کوچ دادند و ايشان همواره در طي مسافت بناليدند و بگريستند.
33/3
2 - از پارهاي اخبار چنان مستفاد ميشود که روز بعد از عاشورا پسر سعد کشتگان خود را دفن کرد و بعد از عصر آن روز و به روايتي روز ديگر به جانب کوفه رهسپار شدند و شامگاه در خارج شهر کوفه فرود شدند.
در کتاب بحر المصائب از جلد سيم ابواب الجنان و سيد بن طاوس روايت کند که در بيرون شهر کوفه محلهاي بود و در آن محله زني مستوره در خانه خويش بر سجاده نشسته بود و در حضرت پروردگار بينياز راز و نياز ميکرد و از قضيهي هايله کربلا و شهادت حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه آگاهي نداشت.
ناگاه غوغايي عظيم و آشوبي بزرگ برخاست. آن عفيفه در چادر عصمت بيرون تاخت و بر فراز بام سراي نگران گشت. سپاهي فوج از پس فوج و سرهايي چون تابنده ماه و فروزنده خورشيد بر فراز نيزهها بديد و گروهي را اسيروار سوار نگريست که بيچادر و معجر از خجالت نظاره سر به زير افکندهاند و در مقدم آنان زني بلندبالا بديد که دختري چهارساله در آغوش آورده با حالتي پريشان بر آن طفل نگران و گريان بود. در آن حال طفل از آن زن آب هميخواست و چهرهي شريفش از بيآبي و بيتابي چون آبي (يعني به.) زرد مينمود و ناگاه از کثرت عطش در کنار آن اسير بيهوش بيفتاد.
آن زن از مشاهدهي اين حال در ملال گرديد و به خداي بناليد. آن زن عفيفه سخت بيتاب و آرام شد و گفت: «شما از کدام جماعت اسيرانيد؟»
فرمود: «ما اسيران از آل محمديم و اولاد آن حضرتيم.»
آن زن چون اين سخن بشنيد، بر چهره طپانچه زد و گفت: «اي زن خميده قامت! بفرماي چه نام داري؟ همانا با دختر شاه ولايت بسيار شباهت داري و همانند زينب خاتون باشي! مگر از خويشاوندان اويي؟ بازگوي سردار اين سرها کيست و نامش چيست؟»
و از اتفاق روزگار آن زن بلند قامت، حضرت صديقه صغري زينب خاتون سلام الله عليها بود. سر مبارک را بلند کرد و به آن زن نگريست و فرمود: «اي زن! از حال ما چه ميپرسي؟ همانا نام من زينب است و سرور و سردار شهدا، حسين حجازي برادر من است.»
آن زن چون اين سخن بشنيد، از نهايت حسرت و ضجرت سيلي بر روي و طپانچه بر سر بزد و گفت: «نام پدر و مادرت چيست؟ تو کدام زينبي؟»
آن مظلومه فرمود: «پدرم علي و مادرم فاطمه است.»
چون آن زن ايشان را بشناخت، هر چه سريعتر از بام به زير آمد و آنچه داشت، از چادر و مقنعه با ديدهي گريان و دل سوزان به حضرت اسيران آورد و به حضرت زينب سلام الله عليها تسليم کرد.
سپهر، ناسخ التواريخ حضرت زينب کبري س، 322 - 319/1.
نکات مقتل:
1. روضه ام حبیبه روضه کوفه است نه شام؟
2. ام حبیبه زن با تقوایی بوده است که در غرفه مناجات داشته است؟
3. از شهادت امام حسین ع خبر نداشته است.
4. بعضی روضه را مخدوش کرده او را زن یزید می دانند.
5. ام حبیبه کنیز خانه حضرت زهراء س است. در حالیکه باید سنش بالای سال 50 باشد که به یزید لع نمی خورد.
6. ام حبیبه خادمه حضرت زینب س در کوفه بوده است. که بعد از شهادت علی ع اهل البیت ع به مدینه برگشته اند همانجا مانده است. سال شهادت مولی ع سال 40 بوده است و حالا سال 61 است. 20 سال است ام حبیبه زینب س را ندیده است. پس طبیعتا خانم را نشناخته است.
7. در مقاتل معتبر زنی سر از غرفه می کند و می گوید شما از کدام اسراء هستید که این چنین مظلوم و نورانی هستید که جواب میشنود نحن اسراء آل محمد ص.
8. اینجا خانم خویش را معرفی می کند و ادامه آنچه روضه می خوانند.
@zameneashk1
ام المصایب.m4a
15.8M
#زینب_سلام_الله_علیها
ام المصائب ، یا زینب(س)
امروز 98/7/5
مسجد گوهرشاد
@zameneashk1
باسلام خدمت دوستان عزیز
ان شاء الله از امروز سلسله مباحث استاد (کلاسهای در حال برگزاری)
با موضوع تفسیر زیارت اربعین در کانال ضامن اشک قرارمیگیرد.
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
Voice0282.aac
38.85M
بسم الله الرحمن الرحیم
#شرح_و_تفسیر_زیارت_اربعین (1)
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#اهمیت_پیاده_روی_اربعین
#جهانی_شدن_عاشوراء
#اولین_پست_شرح_زیارت_اربعین
اهمیت پیاده روی اربعین
ارتباط اربعین با امام زمان(عج)
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1