eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
891 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh تبادل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز هر چه در توان داری...بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد و ✨ عجل فرجهم ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @zameneashk1
حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السّلام فرمودند: خداوند او را در زمانی فرستاد که روزگاری بود پیامبری برانگیخته نشده بود ، و مردم در خوابی طولانی به سر می ‏بردند. و فتنه‏ ها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود، و آتش جنگ‏ ها شعله می‏ کشید، و دنیا بی فروغ و پر از مکر و فریب گشته، برگ ‏های درخت زندگی به زردی گراییده و از به بار نشستن آن قطع امید شده بود. 🔅أرسَلَهُ عَلی حِینِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و طُولِ هَجعَةٍ مِنَ الاُمَمِ و اعتِزامٍ مِنَ الفِتَنِ وَانتِشارٍ مِنَ الاُمُورِ و تَلَظٍّ مِنَ الحُرُوبِ و الدُّنیا کاسِفَةُ النُّورِ ، ظاهِرَةُ الغُرورِ عَلی حِینِ اصفِرارٍ مِن وَرَقِها و إیاسٍ مِن ثَمَرِها . نهج البلاغه، خطبه ٨٩ @zameneashk1
🍃🌸عیدتان مبارک🌸🍃 🌹روز مبعث، عید همه است؛ نه فقط عید مسلمانان. ولادت هر پیغمبری و بروز هر بعثتی، عید و روز نو برای همه‌ی بشریت است.🌹 📚بیانات‌ مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۸۴/۰۶/۱۱ #بعثت_رسول_اکرم_ص #امام_خامنه_ای_حفظه_الله_تعالی @zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم وداع امام حسین ع با قبر پیامبر ص فلما أقبل الليل، راح الي مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم، ليودع القبر، فلما وصل الي القبر، سطع له نور من القبر، فعاد الي موضعه، فلما کانت الليلة الثانية، راح ليودع القبر، فقام يصلي، فأطال، فنعس، و هو ساجد، فجاءه النبي صلي الله عليه و آله و سلم، و هو في منامه، فأخذ الحسين عليه‏السلام و ضمه الي صدره، و جعل يقبل عينيه، و يقول: بأبي أنت کأني أراک مرملا بدمک بين عصابة من هذه الأمة، يرجون شفاعتي ما لهم عندالله من خلاق، يا بني، انک قادم علي أبيک و أمک و أخيک و هم مشتاقون اليک، و أن لک في الجنة درجات، لا تنالها الا بالشهادة. فانتبه الحسين عليه‏السلام من نومه باکيا، فأتي أهل بيته، فأخبرهم بالرؤيا و ودعهم. [بسند تقدم عن علي بن الحسين عليهماالسلام] الصدوق، الأمالي، / 152 مساوي عنه: السيد هاشم البحراني، مدينة المعاجز، / 243؛ المجلسي، البحار، 313 - 312 / 44؛ البحراني، العوالم، 161 / 17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 207.موسوعة الامام الحسین ع ج 1 ص 292 امام حسین ع شب به مسجد پيغمبر آمد تا با قبر آن حضرت وداع کند. چون به قبر رسيد، نوري از قبر درخشيد و به جاي خود برگشت و شب دوم براي وداع آمد و به نماز ايستاد و طول داد تا چرتش برد و پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم به خوابش آمد و او را در آغوش گرفت و به سينه چسبانيد و چشمش را بوسيد و فرمود: «پدرم، قربانت! گويا به خونت آغشته بينم. در ميان جمعي از اين امت که اميد شفاعتم دارند و نزد خدا براي آنها بهره‏اي نيست، پسرجانم تو نزد پدر و مادر و برادر خود مي‏آئي و همه مشتاق توأند و در بهشت درجاتي داري که جز با شهادت بدان نرسي.» حسين عليه‏السلام گريان از خواب برخاست و نزد خاندان خود آمد و خواب خود را گفت و با آنها وداع کرد. کمره‏اي، ترجمه امالي، / 152. با سلام و عرض ادب خدمت ذاکران امام حسین ع 1. مطالب روضه در مقتل شناسی بسیار مهم است 2. روضه رسول الله در مدینه بر امام حسین ع 3. دستور حرکت و قیام از جانب پیامبر به امام حسین ع 4. وداع امام حسین ع با اهالی مدینه و قبرستان بقیع عزیزانم چندین بار روضه را مرور کنید وسعی کنید عربی را حفظ کنید التماس دعا کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام ) @zameneashk1 2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام ) برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید @m_h_tabemanesh
بسم الله الرحمن الرحیم وداع امام حسین در خروج از مدینه با قبر مادر و برادرش در قبرستان بقیع الامام يودع قبر أمه و أخيه و تهيأ الحسين بن علي، و عزم علي الخروج من المدينة، و مضي في جوف الليل الي قبر أمه، فصلي عند قبرها، و ودعها، ثم قام عن قبرها و صار الي قبر أخيه الحسن، ففعل مثل ذلک، ثم رجع الي منزله. ابن‏أعثم، الفتوح، 29 / 5 قال: و تهيأ الحسين عليه‏السلام، و عزم علي الخروج من المدينة، و مضي في جوف الليل الي قبر أمه، فصلي عند قبرها، و ودعها، ثم قام من قبرها، و صار الي قبر أخيه الحسن عليه‏السلام، ففعل کذلک الخوارزمي، مقتل الحسين، 187 / 1 مساوي عنه: بحرالعلوم، مقتل الحسين عليه‏السلام، / 134 قال [محمد بن أبي‏طالب في مقتله]: و تهيأ الحسين عليه‏السلام للخروج من المدينة، و مضي في جوف الليل الي قبر أمه فودعها، ثم مضي الي قبر أخيه الحسن ففعل کذلک، ثم رجع الي منزله وقت الصبح. المجلسي، البحار، 329 / 44 مساوي مثله البحراني، العوالم، 178 / 17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 207؛ القمي، نفس المهموم، / 73 و تهيأ الحسين عليه‏السلام للخروج من المدينة ومضي في جوف الليل الي قبر أمه فودعها. و في (مهيج الأحزان) وقف و قال: السلام عليک يا أماه، حسينک جاء لوداعک و هذه آخر زيارته اياک. فاذا النداء من القبر: و عليک السلام يا مظلوم الأم و يا شهيد الأم و يا غريب الأم. فاستعبر باکيا. ثم مضي الي قبر أخيه الحسن عليه‏السلام ففعل مثل ذلک، و رجع الي منزله وقت الصبح. المازندراني، معالي السبطين، 212 / 1 خلاصه و نکات ترجمه 1. و چون امام حسین ع عازم مکه و هجرت از مدینه شد در نیمه ی شب با قبر مادر و برادرش درقبرستان بقیع وداع فرمود 2. بر سر قبر مادر دو رکعت نماز خواند و وداع کرد و سپس بر خواست و سر قبر برادر رفت و همین عمل را تکرار فرمود. 3. بعد از وداع به منزل خویش رفت. 4. در مهیج الاحزان امده : امام حسین ع خطاب به مادر کرد و فرمود حسین توست برای وداع با تو آمده است 5. و از قبر ندا برخاست : و عليک السلام يا مظلوم الأم و يا شهيد الأم و يا غريب الأم 6. و امام حسین ع بسیار بر سر قبر مادر س گریست ذاکرین محترم تمام ، متن مقتل است با دقت مرور کنید و متون عربی را حفظ کنید . التماس دعا کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام ) @zameneashk1 2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام ) برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید @m_h_tabemanesh
هدایت شده از  کلیپ و تصاویر کربلاء
مرثيه خروج امام حسين از مدينه 1 چون معاويه در شب پانزدهم ماه رجب سال شصتم هجري قمري از دنيا رفت، فرزندش يزيد به جاي او به خلافت نشست و نامه‏اي به وليد بن عتبة بن ابي‏سفيان که از سوي معاويه حاکم مدينه بود، بدين مضمون نوشت: اي وليد! بايد براي من از ابوعبدالله الحسين و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير و (عبدالرحمن بن ابي‏بکر) بيعت بگيري و کار را بر آنان سخت کني و هيچ عذري را از آنها نپذيري، و هر کدام از بيعت کردن خودداري ورزيدند، سر از بدن او جدا کني و برايم بفرستي. چون وليد خواست از امام حسين - عليه‏السلام- بيعت بگيرد، حضرت به او فرمود: صبر کن تا فکر کنم. همان شب حضرت از خانه‏ي خود بيرون آمد و به سوي قبر جدش رفت و عرض کرد: السلام عليک يا رسول الله! أنا الحسين بن فاطمة فرخک و ابن‏فرختک و سبطک الذي خلفتني في أمتک، فاشهد عليهم يا نبي الله! انهم قد خذلوني و ضيعوني و لم يحفظوني و هذه شکواي اليک حتي ألقاک. درود بر تو اي پيامبر خدا! من حسين پسر فاطمه، فرزند کوچک تو و پسر فرزند کوچک تو و نوه‏ي تو هستم که مرا در ميان امت خويش، جانشين خود قرار داده‏اي: پس اي پيامبر خدا! بر اينها گواه باش که مرا تنها گذاشتند و رها کردند و حق مرا ضايع نمودند و احترام مرا پاس نداشتند. آري، اين شکايت من است نزد تو تا هنگامي که تو را ديدار نمايم. سپس حضرت برخاست و به رکوع و سجود پرداخت. وليد نيز کسي را به خانه امام حسين - عليه‏السلام- فرستاد تا بداند که آيا حضرت از مدينه بيرون رفته است يا نه؟ چون او را در خانه نديد گفت: سپاس خداي بزرگ را که حضرت از مدينه خارج شد و من به خون او گرفتار نشدم. امام حسين - عليه‏السلام- در صبح آن شب به خانه برگشت و شب دوم کنار قبر جد خويش آمد و چند رکعت نماز خواند، پس از نماز عرض کرد: اللهم! هذا قبر نبيک محمد صلي الله عليه و آله و انا ابن‏بنت نبيک و قد حضرني من الأمر ما قد علمت. أللهم! اني أحب المعروف و أنکر المنکر، و أنا أسألک يا ذالجلال و الاکرام! بحق القبر و من فيه الا اخترت لي ما هو لک رضي و لرسولک رضي. خدايا! اين قبر پيامبر تو محمد - صلي الله عليه و آله - است و من پسر دختر پيامبر تو هستم، و آنچه براي من پيش آمده، تو آن را مي‏داني. خدايا! من کارهاي نيک را دوست مي‏دارم و کارهاي بد را زشت مي‏دانم،اي شکوهمند و بخشنده! به حق اين قبر و به حق آن کسي که در اين قبر است از تو درخواست مي‏کنم آنچه را خرسندي تو و خرسندي پيامبر تو در آن است براي من برگزيني. چون امام حسين - عليه‏السلام- دو روز مانده به آخر ماه رجب آماده‏ي بيرون رفتن از مدينه شد، در نيمه‏هاي شب به طرف قبر مادرش فاطمه‏ي زهرا - عليهاالسلام - رفت و با او خداحافظي نمود. و سپس نزد قبر برادرش امام حسن - عليه‏السلام - رفت و با او نيز خداحافظي کرد و هنگام صبح به خانه بازگشت. از حضرت امام باقر - عليه‏السلام- روايت شده است: چون امام حسين - عليه‏السلام- تصميم گرفت که از مدينه خارج شود، بانوان و زنهاي بني عبدالمطلب از تصميم آن حضرت آگاه شدند و به سوي او شتافتند و صدا را به گريه و زاري بلند کردند، تا آنکه حضرت از ميان آنها گذشت و آنان را قسم داد که صداهاي خود را به گريه و زاري بلند نکنند و سکوت را برگزينند و صبر را پيشه‏ي خود قرار دهند. آن رنجيدگان جگر سوخته عرض کردند: پس ما گريه و زاري را براي چه روزي بگذاريم؟ به خدا سوگند، که اين زمان براي ما، مانند روزي است که حضرت رسول - صلي الله عليه و آله - از دنيا رفت و مانند روزي است که حضرت اميرالمؤمنين علي و حضرت فاطمه و رقيه و زينب و ام‏کلثوم دختران پيغمبر - عليهم‏السلام - از دنيا رفتند. اي محبوب قلوب مومنان و اي يادگار بزرگواران! خدا جان ما را فداي تو گرداند! آن گاه يکي از عمه‏هاي آن حضرت شيون کرد و گفت: اي نور ديده‏ي من! گواهي مي‏دهم که در اين هنگام شنيدم جنيان بر تو نوحه مي‏خواندند و مي‏گفتند: و ان قتيل الطف من آل هاشم أذل رقابا من قريش فذلت‏
مجلسي - رضوان الله تعالي عليه - مي‏فرمايد: در برخي کتابها ديدم که چون آن حضرت قصد بيرون رفتن از مدينه را فرمود، ام‏سلمه نزد او آمد و گفت: يا بني! لا تحزني بخروجک الي العراق. فأني سمعت جدک يقول: يقتل ولدي الحسين عليه‏السلام بأرض العراق في أرض يقال لها کربلاء. اي فرزندم! با رفتن به سوي عراق مرا غمگين مکن، زيرا از جدت شنيدم که مي‏فرمود: فرزندم حسين - عليه‏السلام- در سرزمين عراق و در جايي که به آن «کربلا» مي‏گويند، به شهادت مي‏رسد. امام حسين - عليه‏السلام- به او گفت: يا أماه! و أنا والله أعلم ذلک و اني مقتول لا محالة و ليس لي من هذا بد، و اني والله لأعرف اليوم الذي أقتل فيه و أعرف من يقتلني و أعرف البقعة التي أدفن فيها، و اني أعرف من يقتل من أهل بيتي و قرابتي و شيعتي و ان أردت يا أماه! اريک حفرتي و مضجعي. اي مادر! به خدا سوگند، من نيز اين مطلب را مي‏دانم که سرانجام شهيد مي‏شوم و چاره‏اي جز اين نيست. به خدا سوگند، مي‏دانم در چه روزي به شهادت مي‏رسم و چه کسي مرا شهيد مي‏کند و در چه جايي دفن مي‏شوم. و مي‏دانم که چه کسي اهل بيت و خويشان و شيعيان مرا به شهادت مي‏رساند.اي مادر! اگر بخواهي به شما نشان مي‏دهم جايي را که در آن کشته و مدفون مي‏شوم. سپس امام حسين - عليه‏السلام- به سوي کربلا اشاره‏اي فرمود، و با معجزه‏ي آن حضرت زمينها صاف شد و زمين کربلا نمودار گشت، و به ام‏سلمه محل شهادت و دفن و لشکرگاه و جاي ايستادن خود را نشان داد. در اين هنگام ام‏سلمه سخت گريه کرد و کار را به خدا سپرد. آن گاه امام حسين - عليه‏السلام- به ام‏سلمه گفت: يا أماه! قد شاءالله عزوجل أن يراني مقتولا مذبوحا ظلما و عدوانا. و قد شاء أن يري حرمي و رهطي و نسائي مشردين، و أطفاني مذبوحين مظلومين مأسورين مقيدين و هم يستغيثون فلا يجدون ناصرا و لا معينا. اي مادر! خداي بزرگ مقدر فرموده و خواسته است مرا اين چنين ببيند که از روي ستم و دشمني شهيد شوم. و اهل بيت و زنان مرا آواره و کودکان مرا سر بريده و مظلوم و اسير و گرفتار در زنجير ببيند، در حالي که آنها استغاثه مي‏کنند، ولي يار و ياوري نمي‏يابند. در روايت ديگري است که ام‏سلمه گفت: نزد من تربتي است که جدت رسول خدا - صلي الله عليه و آله - آن را به من داده است، و من نيز آن را در شيشه‏اي نگهداري کرده‏ام. حضرت - عليه‏السلام- به او فرمود: والله اني مقتول کذلک و ان لم أخرج الي العراق يقتلوني ايضا. به خدا سوگند، که من کشته مي‏شوم، حتي اگر به عراق نروم، آنها مرا خواهند کشت. آن گاه حضرت تربتي از خاک کربلا برداشت و در شيشه‏اي گذاشت و به ام‏سلمه داد و به او گفت: اجعليها مع قارورة جدي، فاذا فاضتا دما فاعلمي أني قد قتلت. اين خاک را با خاکي که جدم به تو سپرده است در يک جا قرار بده، و هرگاه آن دو خاک خون رنگ شدند، بدان که مرا در کربلا شهيد کرده‏اند. سرانجام امام حسين - عليه‏السلام- همراه با فرزندان خويش و فرزندان برادر و برادران خود و با تمام اهل بيتش - دو روز مانده به ماه رجب و در شب يکشنبه - از مدينه‏ي طيبه به سوي مکه‏ي معظمه خارج شد. و به روايت شيخ مفيد اين آيه را تلاوت فرمود که حضرت موسي (ع) هنگام بيرون رفتن به سوي مدين از ترس فرعون تلاوت فرمود: فخرج منها خائفا يترقب قال رب نجني من القوم الظالمين. از شهر خارج شد در حالي که ترسان و منتظر دشمنان بود. و گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران نجات ده. سرانجام حضرت در شب جمعه‏ي روز سوم ماه شعبان وارد مکه شد و به اين آيه‏ي شريفه تمثل جست: و لما توجه تلقاء مدين قال عسي ربي أن يهديني سواء السبيل. چون حضرت موسي (ع) متوجه شهر مدين شد، گفت: اميد است پروردگارم مرا به راه راست هدايت کند. منتهي الامال، ص 360-355 و نفس المهموم، ص 79-67. سرشگ خوبان، عبدالرحيم موگهي
❖﷽❖ 📜پس امام حسين عليه السّلام به طرف مكه روانه شد در حالى كه اين آيه را مى‌خواند: 🔅 فَخَرَجَ‌ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ‌ قالَ‌ رَبِّ‌ نَجِّنِي مِنَ‌ الْقَوْمِ‌ الظّالِمِينَ‌ ﭘﺲ(موسی) ﺗﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ [ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺗﻠﺨﻲ ﺭﺍ ]ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ ، [ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ]ﮔﻔﺖ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩم ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻩ .(٢١)قصص و راه بزرگ و اصلى را در پيش گرفت.جمعى از خاندان او گفتند:بهتر نبود كه جادۀ بزرگ و اصلى را رها كنى و از بيراهه بروى همچنان كه ابن زبير اين كار را كرد تا اگر تعقيب كنند به تو نرسند؟ حضرت فرمود:نه به خدا سوگند كه من اين راه را ترك نمى‌كنم تا اينكه هرآنچه كه خداوند بخواهد،همان كند. 🔰امام حسين عليه السّلام شب جمعه سوم ماه شعبان در حالى وارد مكه شد كه اين آيه را مى‌خواند: ✨وَ لَمّا تَوَجَّهَ‌ تِلْقاءَ مَدْيَنَ‌ قالَ‌ عَسى‌ رَبِّي أَنْ‌ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ‌ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﺪﻳﻦ ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭﺩ ، ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ [ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ] ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻛﻨﺪ .(٢٢)قصص آنگاه در آنجا فرود آمد و مردم مكه به او روى آوردند و براى ديدنش رفت‌وآمد مى‌كردند و مردمى كه براى عمره و آنهايى كه از شهرهاى دور آمده بودند نيز به ديدنش شتافتند. 📚 ارشاد شیخ مفید، سیره ائمه اطهار علیهم السلام، صفحه 339 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا👇👇 http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
4_6017022304343558095.mp3
13.56M
28 رجب خروج کاروان امام حسین از مدینه منوره ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1