#وقایع_ذی_الحجه
#قمر_بنی_هاشم_ع
7 ذی الحجّه
2 _ خطبه ی حضرت عبّاس علیه السلام در مکّه
در این روز درسال 60 هـ یک روز قبل از خروج مولانا ابو عبدالله الحسین علیه السلام ازمکّه به کربلا حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام بر فراز خانه ی خدا رفت و خطبه ای قرّاء ایراد فرمود.
شروع خطبه چنین بود :
حمد مخصوص پروردگاری است که این خانه را به قدوم پدرم (امیر المؤمنین علیه السلام) شرافت بخشید.
سپس در عظمت و بزرگی و علوّ مقام حضرت سیّد الشهدا علیه السلام و پیروی از آن حضرت، و اینکه اگر اجازه دهند همینجا مانند باز شکاری عصبانی در بین گنجشکان قرار می گرفتم و تکلیف را روشن می کردم ...
در ادامه فرمودند :
چه کسانی را از مرگ می ترسانید ؟ کسانی که در کودکی مرگ بازیچه ی آنان بوده چه رسد به بزرگی ... !
آنگاه فرمود :
قریش خواستند رسول خدا صلّی الله علیه و آله را به قتل برسانند ولی ممکن نبود چون امیر المؤمنین علیه السلام بود.
چطور می خواهید ابا عبدالله الحسین علیه السلام را بکشید مادامی که من زنده هستم ؟
بیایید مرا بکشید تا مرادتان حاصل شود ...
در پایان فرمود :
لعنت خدا بر شما و بر اجداد شما. (5)
📚 منبع :
5. خطب کعبه، از علی اصغر یوسفیان، به نقل از السادة الکرام عین العارفین هندی.
@zameneashk1
#مجالس_امام_حسین_علیه_السلام
#به_مجلس_امام_حسین_ع_خوش_آمدید
سلام علیکم خدمت ذاکرین و محبان سیدالشهداء
برای دیدن مطالب شب نهم محرم، شب قمر منیر بنی هاشم ع،لطفا هشتک زیر را در کانال ضامن اشک جستجو بفرمایید.
#قمر_بنی_هاشم_ع
التماس دعا
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای ارسال سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع
@zameneashk1
هدایت شده از نوای مقتل
#حضرت_زینب_س
#ولادت_حضرت_زینب_س
#دو_طفلان_زینب_س_شب_چهارم_محرم
#روضه_های_حضرت_زینب_س
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_س
#عبدالله_بن_الحسن_ع_شب_پنجم_محرم
#حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم
#عطش_علی_اصغر_ع_شب_هفتم_محرم
#علی_اکبر_ع
#قمر_بنی_هاشم_ع
#شهادت_قمر_بنی_هاشم_عباس_بن_علی_ع
#ام_البنین_سلام_الله_علیها
سلام علیکم
ببرای دیدن روضه های تا شب عاشوراء لطفا بعد از ورود به کانال نوای مقتل هشتک های بالا را بزنید التماس دعا
@navayemaqtal
در ایتا
https://eitaa.com/Navaymagtal
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_ها_و_مداحی_های_دهگی_محرم 10
فهرست دهم روضه های سنتی ، شب نهم محرم ، شب تاسوعا
#قمر_بنی_هاشم_ع
فهرست روضه های قمر بنی هاشم عباس بن علی علیه السلام
1. سلام بر عباس بن علی غ در ناحیه مقدسه :
(زيارة الناحية): السلام علي العباس بن أميرالمؤمنين، المواسي أخاه بنفسه، الآخذ لغده من أمسه، الفادي له، الواقي، الساعي اليه بمائه، المقطوعة يداه، لعن الله قاتله يزيد بن الرقاد الحيتي و حکيم بن الطفيل الطائي.
2. القاب عباس بن علی ع : سقا ، صاحب لواء ، ابا القربه ، قمر بنی هاشم
• سقاء : لأن الحسين طلب الماء في عطشه
• صاحب علم و پرچم : کان عباس السقاء قمر بنيهاشم صاحب لواء الحسين،
• ثم قال: يا أخي! کنت العلامة من عسکري و مجمع عددنا،
• و کان العباس السقاء قمر بني هاشم صاحب الواء الحسين عليهالسلام
• غلمدار،:فحمل الراية
3. روضه شنیدن صدای العطش کودکان و بی تاب شدن عباس ع و دعا در حق کودکان
• فلما سمع العباس ذلک،( العطش) رمق بطرفه الي المساء، و قال: الهي و سيدي! أريد أعتد بعدتي، و أملي لهؤلاء الأطفال قربة من الماء.
• فرکب فرسه، و أخذ رمحه و القربة في کتفه
4. اذن میدان عباس ع اشک امام حسین ع در بدرقه و سفارش برای آوردن آب
• و جاء نحو أخيه الحسين عليهالسلام،
• قال: يا أخي! هل رخصة؟
• و فبکي الحسين عليهالسلام بکاء شديدا ، حتي ابتلت لحيته المبارکة بالمدموع،
• فقال الحسين عليهالسلام: اذا غدوت الي الجهاد، فاطلب لهؤلاء الأطفال قليلا من الماء.
5. شکل و شمائل حضرت عباس ع هنگام ورود به میدان
• فلما أجاز الحسين عليهالسلام أخاه العباس للبراز
• ، برز کالجبل العظيم،
• و قلبه کالطود الجسيم،
• لأنه کان فارسا هماما،
• و بطلا ضرغاما،
• و کان جسورا علي الطعن و الضرب في ميدان الکفاح و الحرب
6. خطبه ی حضرت عباس ع در مقابل دشمن
• فلما توسط الميدان وقف،
• و قال : يا عمر بن سعد! هذا الحسين ابن بنت رسول الله صلي الله عليه
• و آله يقول انکم قتلتم أصحابه و اخوته و بني عمه،
• و بقي فريدا مع أولاده و هو عطاشا ،
• قد أحرق الظمأ قلوبهم،
• فاسقوه شربة من الماء،
• لأن أطفاله و عياله و صلوا الي الهلاک،
7. خندیدن عباس به دشمن هنگام شنیدن تسلیم شدن به دشمن
فتبسم العباس و مضي الي أخيه الحسين و عرض عليه ما قالوا
8. ورود به شریعه فرات
9. ایستادگی و جنگ تا آخرین رمق برای امام حسین ع در کنارفرات
10. عطش،فرات،شریعه، / جنگ و جهاد عباس ع در کنار شریعه فرات و غلبه بر دشمن
• فلما سمعوا کلام العباس وقف خمسمائة رجل، و رموه بالنبل و السهام،
• فحمل عليهم، فتفرقوا عنه هاربين کما تتفرق الغنم عن الذئب،
• و غاص في أوساطهم، و قتل منهم علي ما نقل تقريبا من ثمانين فارسا،
• فهمز فرسه الي الماء،
• و أراد أن يشرب، فذکر عطش الحسين و عياله و أطفاله،
• فرمي الماء من يده و الله لا أشربه و أخي الحسين عليهالسلام و عياله و أطفاله عطاشا، لا کان ذلک أبدا
• ثم ملأ القربة، و حملها علي کتفه الأيمن، و همز فرسه
• و أراد أن يوصل الماء الي الخيمة،
11. بستن راه بر عباس،مانع شدن بین عباس و خیام امام حسین ع
• روضه دستان عباس ع >مقطع الاعضاء
• فاجتمع عليه القوم، فحمل عليهم، فتفرقوا عنه،
• فأخذه النبل من کل مکان حتي صار جلده کالقنفذ من کثرته،
• و صار نحو الخيمة، فقطعوا عليه الطريق ، فحاربهم محاربة عظيمة
• فصادفه نوفل الأزرق و ضربه علي يده اليمني، فبراهما
• فحمل العباس القربة علي کتفه الأيسر،
• فضربه نوفل أيضا، فبرا کتفه الأيسر من الزند،
• فضربه ضربة قطع بها يمينه، فأخذ السيف بشماله،
• فحل عليه آخر، فقطعها، فانکب،
• گرفتن مشک با دهان و دندان ؛ و أخذ السيف بفمه،
• فجاءه سهم، فأصاب القرية و اريق ماؤها،
• ثم جاءه سهم آخر، فأصاب صدره،
• فحمل عليه رجل، فضربه بعمود من حديد علي رأسه(زدن عمود آهن)
• ففلق هامته، فوقع علي الأرض،
12. شهادت عباس ع الان..
• صدا زدن امام حسین ع در آخرین لحظات شهادت
• و صاح الي أخيه الحسين:
• أدرکني، فساق الريح الکلام الي الخيمة،
13. سخنان امام حسین ع در کنار کشته عباس ع، الان انکسر ظهری و قلت حیلتی
• فلما سمع کلامه أتاه، فرآه طريحا،
• فصاح: وا أخاه! وا عباساه! وا قرة عيناه! وا قلة ناصراه!
• ثم بکاء بکاءًا شديدا،
• يعز و الله علي فراقک.
• فقال الحسين: الآن انکسر ظهري، و قلت حيلتي.
14. گریه های امام حسین ع ،اشک امام حسین ع ،گریه شدید امام ع هنگام شهادت عباس فلما
رآه الحسين مصروعا علي شط الفرات، بکي
15. دفن عباس ع
• محل دفن کنار فرات دور از امام حسین ع و اصحاب
• تاریخ دفن سه روز بعد همراه امام حسین ع و شهداء
• و توسط امام سجاد ع دفن شد.
16. راس العباس ع / ملعونی که سر عباس ع را آورد
• حرملة بن الکاهل الذي جاء برأس عباس بن علي
بسم رب العطاشا
#قمر_بنی_هاشم_ع 10
#مقالات_عاشورایی
داستان مشگ عباس ع از زبان مشگ
اکنون بعد از مدت زمانی که از آب خالی بودم مرا فرا خواندند و از کنج خیمه بیرون آمدم هر روزکودکان با حسرت به من نگاه می کردند و گاهی با یقینی که داشتند که من آبی ندارم باز مرا وارسی می کردند دیگر طاقتم تمام شده بود بالاخره امروز بر دوش سقّا رفتم نگاه کردم عباس مرا می برد نفس راحتی کشیدم زیرا یقین داشتم که بچه ها شاد خواهند شد و من بعد از مدتی لبخند را بر لبانشان خواهم دید . من مطمئن بودم که درونم خالی نخواهد ماند .حرکت کردیم سفر پر مخاطره ای بود مرتب بر دوش عباس پرواز می کردم و این نشان از پرواز عظیمی بود که من ان را نمی فهمیدم.با چه مرارتی به شط فرات رسیدیم وصدای نعره و ضجه پهلوان عرب را پشت سر گذاشتیم .
صدای قهقهه شیطان هم بوضوح در میان آنان شنیده می شد که داشت جهنم را از اصحابش پرمی کرد و مرتب یارانش را تشویق می کرد که مانع بردن آب به خیام شوند سفر بسیار عالی برایم بود زیرا بیرونم بر اثر فشار بازوی عباس بَر مشگ از عطرش کاملا سیراب شده بود.سراسر وجودم عطر عباس بود.باید درونم را نیز سرشار از عطرش می کردم.الان لب فرات بودیم عباس بود امواج فرات ،عباس بود عطش، عباس بود و ...
و شیطان بود و حسرت، شیطان بود و دلایل شرعی و منطقی، اینبار شیطان دوباره (چون جنگ خوارج) قاری قران شده بود و می گفت: لاتهلکوا ایدیکم الی التهلکه ،خودتان را با دست خودتان به هلاکت نیندازید. عباس اول اب بخور تا خوبتر بجنگی و بعد برای حسین و بچه ها اب خواهی برد و...
جواب شیطان صدای آبی بود که بر آب ریخته شد اینجا عشق حکومت می کرد آب سرد گوارا فقط درون مرا پر کرد بلافاصله و به سرعت حرکت کردیم در راه با خودم فکر می کردم اگر عباس آب می نوشید بر وزنش افزوده می شد و از حرکتش کاسته می گردید. درون خالی او بر سرعتش می افزاید فقط من سنگینی سفر او بودم (زیرا سنگینی من ازآب دنیا بود).شوق دیدار کودکان تمام وجودم را گرفته بود بی اختیار بر دوش راست عباس می رقصیدم عباس مرا چون جانش دوست داشت مرا بهتر از جانش مراقبت می کرد ناگهان پروازی کردم و بر دوش چپش رفتم غرق در خون شده بودم علتش را نفهمیدم حتما دوش راستش خسته شده بود بعد از مدتی احساس کردم دارم سقوط می کنم و بر زمین می افتم هنوز نتوانسته بودم که بفهمم جه خبر است با آنهمه تلاشی که کرده بود برای بردنم چرا داشت مرا رها می ساخت منی که عشق او شده بودم خیلی افسوس خوردم که داشتم سقوط می کردم با خودم گفتم حتما زخمی شده است. یاد بجه ها افتادم انها منتظر بودند..
در این افکاربودم که بخود آمدم دیدم عباس مرا به دندان گرفته است در اینجا به بدن عباس نگریستم و تازه فهمیدم چرا مرا با دندان می برد اوج عطش عباس بود اما درون را تهی نگه می داشت تا به آب حیات برسد. صدای آب را می شنید و بوی آب مشگ را اشتشمام می کرد لبانش ازشدت تشنگی خشگیده بود وآب مشگ می توانست مرحم لب های خشگ او گردد از شدت عطش به خود می پیچید ولی مرا با تمام نیرو به سمت خیام می برد در این هنگام تیری به قلبم خورد من مانند عباس خالی شدم او تمام بدنش زخم داشت و من تیری بر قلبم ،داستانمان یکی شد.اسب ایستاد و راه خیام را نپیمود من روی زمین افتادم و عباس در حالیکه اب مشگ از سینه و اسبش می ریخت، از من دور شد .زمین کربلاء از اب مشگ سیراب شد ولی عباس نه ،اوتشنه رفت. در حالیکه خط سرخی از خون (در پشت سرش ) بین من و او فاصله انداخت او رفت من ماندم صحرای خشگ . البته ماندن اینجا برای من بهتر از خیمه بود زیرا دیگر اشگ کودکان را نمی دیدم.بعدها شنیدم که عباس هم به خیمه نرفته است، من و او در یک داستان جای گرفته بودیم،سقای تشنه تیتر داستان ما شد. از ان روز به بعد شنیدم همه قصه گو ها برای تفهیم عشق و ایثار داستان ما را برای اصحاب عشق دیکته می کنند.من قهرمان داستان عباس شدم قبلا گفتم بیرونم را عباس معطر ساخته بود واینبار چون از اب دنیوی خالی شدم عباس درونم را چون خود،پر از آب حیات کرد.از ان روز من مشگ آب حیات او شدم و او تفسیر آیة (و سقیهم ربهم شرابا طهورا)گردید.
راستی نگفتم من هنوز بر دوش عباس هستم من شراب طهور عباس را در درون دارم و عباس ساقی تشنگان کوی دوست شده است.
امشب شب تاسوعاست شب پر کردن ساغر ها. اگر ساغر خالی از آب دنیوی داری بیاورتا عباس ع تورا سیراب کند تا در قیامت هرگز تشنه نشوی.
خادم الحسین – محمد حسین تابع منش22-9-1388
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
سه شب به اول محرم مانده است. (مقاله 70)
مقاله حقیر در 8 سال پیش
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
بسم الله الرحمن الرحیم
⭕️ باسلام به ساحت مقدس امام زمان ارواحنا روحی فدا، به اطلاع کاربران عزیزوگرامی میرسانم
بعدازورود« کانال نوای مقتل »به جهت سهولت در دسترسی شما عزیزان به مداحی های ماه محرم
میتوانید برروی برچسب های زیر کلیک کنید و آنهارا به صورت صوتی وهمچنین بعضی از انها رابااشعار دریافت نمایید
👇👇👇👇👇
#روز_عاشورا_
#دودمه
#سلام_بر_محرم
#اذن_دخول_اذن_سیاهی
#سلام_بر_محرم
#اذن_دخول_اذن_سیاهی
#مسلم_بن_عقیل_ع_شب_اول_محرم
#روضه_های_ایام_مسلمیة
#کربلاء
#ورودیه_کربلاء_شب_دوم_محرم
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_رقیه_س_شب_سوم_محرم
#حضرت_زینب_س
#دو_طفلان_زینب_س_شب_چهارم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن_ع_شب_پنجم_محرم
#حضرت_قاسم_ع_شب_ششم_محرم
#عطش_علی_اصغر_ع_شب_هفتم_محرم
#علی_اکبر_ع
#قمر_بنی_هاشم_ع
#شهادت_قمر_بنی_هاشم_عباس_بن_علی_ع
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#مقتل_گودال
#غروب_عاشوراء
#حرم_امام_حسین_ع
#واحد
#زمینه
#شور
#روضه_مرثیة
#شب_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#شب_دهم
#عاشورا
#شام_غریبان
#مناجات_باامام_زمان_عج
ــــــــــــــــــــــــــــــ
نوای مقتل.گلچین مداحی های روز در تلگرام
@navayemaqtal
نوای مقتل درایتا
@Navaymagtal
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_ها_و_مداحی_های_دهگی_محرم 10
فهرست دهم روضه های سنتی ، شب نهم محرم ، شب تاسوعا
#قمر_بنی_هاشم_ع
فهرست روضه های قمر بنی هاشم عباس بن علی علیه السلام
1. سلام بر عباس بن علی غ در ناحیه مقدسه :
(زيارة الناحية): السلام علي العباس بن أميرالمؤمنين، المواسي أخاه بنفسه، الآخذ لغده من أمسه، الفادي له، الواقي، الساعي اليه بمائه، المقطوعة يداه، لعن الله قاتله يزيد بن الرقاد الحيتي و حکيم بن الطفيل الطائي.
2. القاب عباس بن علی ع : سقا ، صاحب لواء ، ابا القربه ، قمر بنی هاشم
• سقاء : لأن الحسين طلب الماء في عطشه
• صاحب علم و پرچم : کان عباس السقاء قمر بنيهاشم صاحب لواء الحسين،
• ثم قال: يا أخي! کنت العلامة من عسکري و مجمع عددنا،
• و کان العباس السقاء قمر بنيهاشم صاحب الواء الحسين عليهالسلام
• غلمدار،:فحمل الراية
3. روضه شنیدن صدای العطش کودکان و بی تاب شدن عباس ع و دعا در حق کودکان
• فلما سمع العباس ذلک،( العطش) رمق بطرفه الي المساء، و قال: الهي و سيدي! أريد أعتد بعدتي، و أملي لهؤلاء الأطفال قربة من الماء.
• فرکب فرسه، و أخذ رمحه و القربة في کتفه
4. اذن میدان عباس ع اشک امام حسین ع در بدرقه و سفارش برای آوردن آب
• و جاء نحو أخيه الحسين عليهالسلام،
• قال: يا أخي! هل رخصة؟
• و فبکي الحسين عليهالسلام بکاء شديدا ، حتي ابتلت لحيته المبارکة بالمدموع،
• فقال الحسين عليهالسلام: اذا غدوت الي الجهاد، فاطلب لهؤلاء الأطفال قليلا من الماء.
5. شکل و شمائل حضرت عباس ع هنگام ورود به میدان
• فلما أجاز الحسين عليهالسلام أخاه العباس للبراز
• ، برز کالجبل العظيم،
• و قلبه کالطود الجسيم،
• لأنه کان فارسا هماما،
• و بطلا ضرغاما،
• و کان جسورا علي الطعن و الضرب في ميدان الکفاح و الحرب
6. خطبه ی حضرت عباس ع در مقابل دشمن
• فلما توسط الميدان وقف،
• و قال : يا عمر بن سعد! هذا الحسين ابن بنت رسول الله صلي الله عليه
• و آله يقول انکم قتلتم أصحابه و اخوته و بني عمه،
• و بقي فريدا مع أولاده و هو عطاشا ،
• قد أحرق الظمأ قلوبهم،
• فاسقوه شربة من الماء،
• لأن أطفاله و عياله و صلوا الي الهلاک،
7. خندیدن عباس به دشمن هنگام شنیدن تسلیم شدن به دشمن
فتبسم العباس و مضي الي أخيه الحسين و عرض عليه ما قالوا
8. ورود به شریعه فرات
9. ایستادگی و جنگ تا آخرین رمق برای امام حسین ع در کنارفرات
10. عطش،فرات،شریعه، / جنگ و جهاد عباس ع در کنار شریعه فرات و غلبه بر دشمن
• فلما سمعوا کلام العباس وقف خمسمائة رجل، و رموه بالنبل و السهام،
• فحمل عليهم، فتفرقوا عنه هاربين کما تتفرق الغنم عن الذئب،
• و غاص في أوساطهم، و قتل منهم علي ما نقل تقريبا من ثمانين فارسا،
• فهمز فرسه الي الماء،
• و أراد أن يشرب، فذکر عطش الحسين و عياله و أطفاله،
• فرمي الماء من يده و الله لا أشربه و أخي الحسين عليهالسلام و عياله و أطفاله عطاشا، لا کان ذلک أبدا
• ثم ملأ القربة، و حملها علي کتفه الأيمن، و همز فرسه
• و أراد أن يوصل الماء الي الخيمة،
11. بستن راه بر عباس،مانع شدن بین عباس و خیام امام حسین ع
• روضه دستان عباس ع >مقطع الاعضاء
• فاجتمع عليه القوم، فحمل عليهم، فتفرقوا عنه،
• فأخذه النبل من کل مکان حتي صار جلده کالقنفذ من کثرته،
• و صار نحو الخيمة، فقطعوا عليه الطريق ، فحاربهم محاربة عظيمة
• فصادفه نوفل الأزرق و ضربه علي يده اليمني، فبراهما
• فحمل العباس القربة علي کتفه الأيسر،
• فضربه نوفل أيضا، فبرا کتفه الأيسر من الزند،
• فضربه ضربة قطع بها يمينه، فأخذ السيف بشماله،
• فحل عليه آخر، فقطعها، فانکب،
• گرفتن مشک با دهان و دندان ؛ و أخذ السيف بفمه،
• فجاءه سهم، فأصاب القرية و اريق ماؤها،
• ثم جاءه سهم آخر، فأصاب صدره،
• فحمل عليه رجل، فضربه بعمود من حديد علي رأسه(زدن عمود آهن)
• ففلق هامته، فوقع علي الأرض،
12. شهادت عباس ع الان..
• صدا زدن امام حسین ع در آخرین لحظات شهادت
• و صاح الي أخيه الحسين:
• أدرکني، فساق الريح الکلام الي الخيمة،
13. سخنان امام حسین ع در کنار کشته عباس ع، الان انکسر ظهری و قلت حیلتی
• فلما سمع کلامه أتاه، فرآه طريحا،
• فصاح: وا أخاه! وا عباساه! وا قرة عيناه! وا قلة ناصراه!
• ثم بکا بکاء شديدا،
• يعز و الله علي فراقک.
• فقال الحسين: الآن انکسر ظهري، و قلت حيلتي.
14. گریه های امام حسین ع ،اشگ امام حسین ع ،گریه شدید امام ع هنگام شهادت عباس فلما
رآه الحسين مصروعا علي شط الفرات، بکي
15. دفن عباس ع
• محل دفن کنار فرات دور از امام حسین ع و اصحاب
• تاریخ دفن سه روز بعد همراه امام حسین ع و شهداء
• و توسط امام سجاد ع دفن شد.
4_5936083894758539622.mp3
7.26M
#قمر_بنی_هاشم_ع 78
شب نهم محرم ، شب تاسوعا
#روضه_مرثیة
#حاج_محمود_کریمی 7
کانال مخصوص روضه و مداحی،به مجلس امام حسین ع خوش امدید
@navayemaqtal
4_5879820488900873322.mp3
6.69M
اشعارحماسی #شب_تاسوعا
شیرسرخ عربستان
#قمر_بنی_هاشم_ع
#واحد
#سیب_سرخی
ای اهل حرم میروعلمدارنیامدعلمدارنیامد
گروه مقتل متضمن البکاء💚
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
کانال باب الحسین ع در شرح زیارت عاشورا و مقتل❤️
https://t.me/Babolhusein
کانال ضامن اشک ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1
هدایت شده از نوای مقتل
سلام علیکم
بیش از صد پست روضه و مداحی شب نهم را در کانال نوای مقتل ببینید.
#شب_نهم محرم
#شب_تاسوعا
#حضرت_عباس_ع
#قمر_بنی_هاشم_ع
لطفا برای دیدن روضه های تاسوعا روی هشتکهای بالا بزنید
کانال نوای مقتل
https://t.me/navayemaqtal
من بکی او ابکی فله الجنة
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh