‏خصلت این ‎#لمپن_روشنفکران که در غائله‌‌ی ۱۴۰۱ مملکت را تا لبه‌ی پرتگاه آشوب‌‌های بی‌پایان داخلی و تشدید گسل‌های قومیتی/جنسیتی/مذهبی کشاندند، این است که همواره طلب‌کارند. همین‌ها که تا خرخره در رانت فرورفته‌اند و همواره ژست اپوزسیون می‌گیرند که تریبون ندارند و صدایشان خفه می‌شود، دست رد به هیچ منصب دولتی نمی‌زنند و حتّی در اوج بحران‌های اجتماعی و سیاسی، در شبکه‌های مختلف صداوسیما حضور به هم می‌رسانند و با فیگور منتقد کلافه‌ی وضع موجود، به مناظره و مباحثه می‌نشینند و هم‌زمان فغان برمی‌آورند که احساس خفگی می‌کنند. ادا و اطوار‌های این جماعت تماماً نمایش است. خشم این شبه‌روشنفکران نمایش است و با همین نمایش عصبانیت و کلافگی، به احساس استیصال و خشم در مملکت دامن زده‌اند. این عالم‌نمایان که داعیه‌ی شناخت جامعه را دارند، کاری کرده‌اند که «احساس» فلاکت و بدبختی در نوجوانان و جوانان طبقه متوسط، از خودِ فلاکت و بدبختی پیش بیافتد. این‌ها انحطاط خود را هم می‌خواهند به حساب عدالت و آزادگی برای این مملکت فاکتور کنند. باید در چشم این جماعت خیره شد و گفت: اول رانت‌های ریز و درشت‌ات را زمین بگذار، بعد میکروفون‌ات را پرتاب کن #پریسانصرآبادی

در سوریه چه می‌گذرد؟ یک برش کوتاه از وضعیت 🔻 صبحگاه امروز پنجشنبه ۱۲ مهر، رسانه‌های سوری گزارش دادند که نیروی هوایی اسرائیل طی یک حمله‌ی پهپادی یک انبار تسلیحات در شهر ساحلی جبله سوریه واقع در شمال غربی استان لاذقیه را در نخستین ساعات بامداد هدف قرار داده و منهدم کرده است. بر اساس گزارش‌ها، سامانه‌های پدافند هوایی سوریه و روسیه برای رهگیری پرتابه‌های وارده فعال شدند، اما حملات همچنان در مجاورت شهر جبله فرود آمد و خسارات قابل توجّهی به بار آورد. هنوز هیچ گزارشی از تلفات انسانی این حملات گزارش نشده است. برخی منابع اعلام کرده بودند که این حمله به پایگاه هوایی حمیمیم روسیه صورت گرفته، اما اخبار تکمیلی مشخص کرد که هدف این حمله یک دپوی تسلیحاتی در نزدیکی پایگاه حمیمیم بوده که توسط پرسنل نظامی سوری و ایرانی استفاده می‌شد. گفته شده است که ارتش رژیم اسرائیل برای این حمله از موشک‌های کروز دلیله و بر اساس برخی گزارش‌ها از بمب‌های هدایت‌شونده‌ی GBU استفاده کرده‌اند. 🔻 برخی منابع میدانی نزدیک به معارضین سوری در ادلب ادعا کرده‌اند که اسرائیل ساعتی پس از ورود یک هواپیمای ایرانی متعلّق به شرکت «قشم فارس» پایگاه حمیمیم را بمباران کرده است. بمباران اسرائیل، باند و برج‌های پایگاه حمیمیم و فرودگاه غیرنظامی لاذقیه را هدف قرار نداده اما هم‌زمان با بمباران انبار داخل پایگاه حمیمیم، سایر اماکن نظامی در استان لاذقیه را هدف قرار داده است. (این خبر تأیید نشده است) پس از شهادت سیدحسن نصرالله، رژیم اسرائیل ممنوعیت فرود هواپیماهای متعلق به خطوط هوایی ایران را اعلام کرد و متعاقباً یک هواپیمای شرکت «فارس ایر قشم» که به ادعای رسانه‌های رژیم اسرائیل از تهران عازم لبنان بود، به حریم هوایی عراق بازگشت. سه روز پس از این خبر، خبرگزاری مهر گزارش داد که یک هواپیمای باری ایران در بندر لاذقیه فرود آمده که حامل کمک‌هایی برای شهروندان لبنانی است که در اثر تجاوزات رژیم صهیونیستی به لبنان، آواره و به سوریه پناه برده‌اند. کاربران حامی رژیم اسرائیل و معارضان سوری از این خبر به شکل مبهم برای توجیه حملات اسرائیل استفاده کرده‌اند. 🔻 عملیات هوایی اخیر در جبهه‌ی سوریه، بخشی از کارزار گسترده‌تر اسرائیل است که در کنار حملات هوایی رژیم به یمن، لبنان و غزه گزارش شده است. این حمله که در امتداد عملیات «مصیاف» به دنبال تصعید تنش از سوی اسرائیل در سوریه طی هفته‌های اخیر صورت گرفته، به ویژه مناطق مختلف دمشق پایتخت سوریه را هدف حملات هوایی قرار داده و مواضع مرتبط با ایران و حزب الله را بمباران کرده است. از جمله در حملات روز چهارشنبه، حسن جعفر قصیر، داماد سید حسن نصرالله رهبر فقید حزب‌الله، و برادرش محمد جعفر قصیر (حاج فادی) در حمله‌ی هوایی اسرائیل به خانه‌ای در محله‌ی المزّه در دمشق به شهادت رسیدند. روز سه شنبه نیز، حملات موشکی اسرائیل به هدفی در منطقه‌ی المزّه دمشق اصابت کرد که در نتیجه آن سه نفر از جمله یک خبرنگار کشته و ۹ نفر دیگر زخمی شدند. از جمله شهید مجید دیوانی از نیروهای مستشاری سپاه در سوریه که بر اثر جراحات وارده ناشی از این حملات هوایی، امروز به شهادت رسید. 🔻 پس از هفتم اکتبر و آغاز عملیات طوفان الأقصی، اسرائیل تلاش کرده تا به طریقی محاصره‌ی نظامی غیررسمی بر حزب‌الله تحمیل کند و افراد و محموله‌هایی که در بیروت فرود می آیند را کنترل کند. همچنین ارتش رژیم اسرائیل بارها نسبت به بمباران مسیرهای هدف‌گذاری شده در امتداد مرز لبنان و سوریه به ویژه «گذرگاه مصنع» که برای تأمین لجستیک مقاومت لبنان مورد استفاده قرار می‌گیرد، اقدام کرده است. 🔻 از جمله‌ی مهم‌ترین اهداف اقدامات نظامی اسرائیل در سوریه می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: ▪️ تضعیف و غیرموثّرسازی حضور گروه‌های مقاومت و نیروهای شبه‌نظامی مورد حمایت ایران در سوریه ▪️ محدودسازی دامنه‌ی کنش‌گری تشکیلات نظامی سازماندهی‌شده‌‌ی این نیروها توسط ایران در داخل خاک سوریه از مسیر افزایش تهدیدات امنیتی و نظامی. ▪️ قطع زنجیره‌ی تأمین و مختل کردن جریان ارسال تسلیحات پیشرفته به گروه‌های فعال متّحد مقاومت در منطقه به ویژه حزب‌الله، از طریق هدف قرار دادن مسیرها، پایگاه‌ها و انبارهای تسلیحاتی تحت کنترل این گروه‌ها ▪️ تضعیف و آسیب‌پذیر کردن دولت مرکزی سوریه به موازات تقویت دوباره‌ی گروه‌های معارض اسد، به منظور دامن زدن به جنگ داخلی در سوریه ▪️ تضعیف سوریه به مثابه هاب نظامی-لجستیکی- پشتیبانی مقاومت فلسطین که به ویژه به دلیل مرز مشترک با سرزمین‌های اشغالی (جولان اشغالی)، اردن (کرانه‌ی باختری) و لبنان (حزب‌الله) برای جبهه‌ی مقاومت بسیار استراتژیک است./ #سوریه #پریسانصرآبادی

‏📌چند نکته‌ی کلیدی در سخنان امروز رهبر ایران در نماز ‎#جمعه_نصر 🔻 آیت‌الله خامنه‌ای عملیات وعده‌ی صادق-۲ را انتقام یا خون‌خواهی خطاب نکردند؛ بلکه آن را مجازاتی برای رژیم جنایتکار اسرائیل نامیدند. این یعنی بحث خون‌خواهی شهدای طریق قدس، از سردار سلیمانی تا اسماعیل هنیه و سیّدحسن نصرالله، همچنان باز است. ایشان فرمودند: «کاری که نیروهای مسلّح ما کردند، کمترین مجازات در برابر جنایت‌های حیرت‌آور رژیم خون آشام و گرگ صفت صهیونی بود.» 🔻 تأکید بر راهبرد «وحدت ساحات» از سوی رهبر ایران به مثابه ردّیه‌ای بر روایت‌های مخرّبی که اخیراً شیوع پیدا کرده قابل تأویل است؛ روایات مضرّی که برای ایجاد شکاف و تفرقه‌افکنی درون جبهه‌ی مقاومت، تردیدزایی در اذهان کنش‌گران مقاومت در سطوح مختلف، و تضعیف روحیه‌ی عموم مردم و ناامیدی نسبت به رهبران مقاومت، طراحی شده است. آن هم با تأکیدی که ایشان در هر دو خطبه‌ی فارسی و عربی، بر ضرورت امیدواری داشتند. این راهبرد در سخنان رهبر ایران، با تأکید بر «داشتن دشمن واحد» و «ضرورت همبستگی» بین ملّت‌ها صورت‌بندی شده بود: «دشمن ملت ایران همان دشمن ملت فلسطین است، همان دشمن ملت لبنان است. دشمن ملت عراق همان دشمن ملت مصر است، همان دشمن ملت سوریه است، دشمن ملت یمن است‌. دشمن همه‌ی ما یکی است. شیوه‌های دشمن در کشورها مختلف است... اما اتاق فرمان یک جاست. از یک جا دستور می‌گیرند...» [ذکر نام مصر در این فراز جالب توجه است.] «ملت‌ها نباید بگذارند؛ هر ملتی اگر می‌خواهد مبتلای به محاصره فلج‌کننده دشمن نشود...وقتی دید دشمن سراغ ملت دیگر رفت، خود را با او شریک بداند با آن ملت مظلوم و زیر ستم. به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آن‌جا موفق نشود؛ چون اگر دشمن آن‌جا موفق بشود، می‌آید سراغ نقطه بعدی. ما مسلمان‌ها سال‌های متمادی از این حقیقت غفلت کردیم و نتایج‌اش را هم دیدیم. امروز دیگر نباید غفلت کنیم و باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلال‌طلبی را، عزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزه و لبنان در همه کشورهای اسلامی محکم ببندیم.» [ذکر نام افغانستان در این فراز قابل توجّه است.] 🔻 رهبر ایران در بخش دوم سخنان خود در خطبه‌ای که به عربی ایراد کردند، بر یک نقطه‌ی کلیدی انگشت گذاشتند که نه فقط در سطح منطقه که در ایران نیز بسیاری نسبت به آن دچار کژفهمی هستند؛ چرا که دستگاه ادراکی آنان از سوی دشمنان مهندسی و مختل شده است. آن نکته‌ی کلیدی هم این است که تحقّق توسعه، پیشرفت، آبادانی و صلح نه فقط در منطقه‌ی ما در غرب آسیا که در تمام سه‌قارّه‌ی موسوم به «جنوب جهانی»، منوط به کوتاه کردن دست بیگانگان و از میان بردن اشکال نوین استعمار است. رژیم صهیونیستی نیز به مثابه یک سازه‌ی استعماری که جوهره‌ای تروریستی دارد و در خدمت منافع بلوک ترانس‌آتلانتیک عمل می‌کند، در تمام هشت دهه‌ی گذشته، مهم‌ترین مانع رشد و شکوفایی ملّت‌های منطقه با تکیه بر اصول هم‌زیستی، همکاری و همبستگی بوده است. بنابراین توسعه و پیشرفت، نه فقط با رفع تخاصم و سازش با رژیم اشغالگر اسرائیل محقّق نخواهد شد، بلکه برخلاف بسیاری تبلیغات کاذب در فضای فکری، فرهنگی و سیاسی ایران، این امر کاملاً نسبت عکس با بقای موجودیت این رژیم با چنین ماهیت ضدّبشری دارد. «عامل عمده‌ی جنگ و ناامنی و عقب‌ماندگی در این منطقه، «وجود رژیم صهیونیستی» و حضور دولت‌هایی است که ادّعا می‌کنند به دنبال فضای صلح و آرامش در منطقه‌اند. مشکل عمده‌ی منطقه، «دخالت بیگانگان» است. دولت‌های این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند. برای این هدف بزرگ و نجات‌بخش، تلاش و مبارزه‌ی «ملّت‌ها» و «دولت‌ها» لازم است. در این راه، خدا همراه رهروان است؛ و البته خدا بر پیروزى آنان سخت توانا است.» 🔻 یک نکته‌ی روشنگر و عمیق دیگر نیز در خطبه‌ی عربی رهبر ایران بود و آن اشاره به نقش مهلک رژیم اسرائیل در منطقه و بلکه جهان، در تضعیف اصول و مبانی انسانیت، ارزش‌ها و هنجارهای بشری بود. رژیم پادگانی اسرائیل، چیزی فراتر از ناوجنگی مستقر آمریکا در منطقه یا آخرین یادگار استعمار وطن‌خوار در جهان است. اگرچه تصویری که از «اسرائیل» دست‌کم در یک سال گذشته در اذهان مردمان آزاده و ستمدیده‌ی جهان حک شده، یک بربریّت بی‌افسار و بدون مرز است، اما آثار و تبعات موجودیت چنین پدیده‌ی موحش و هیولاوشی در جهان، در طی زمان بسیار پرمخاطره خواهد بود. چرا که هیچ ضمانتی وجود ندارد که این پدیده‌ی شوم، سراسر جهان و تمام ملّت‌ها را به ورطه‌ی انحطاط نکشد و از خوی انسانی تهی نسازد. این عبارت درخشان در سخنان امروز رهبر، عمق بینش و نگاه کل‌نگر ایشان را برجسته می‌کند: «هر ضربه به رژیم صهیونی، خدمت به کلّ انسانیت است.» #پریسانصرآبادی

#ادامه صهیونیست‌های اسرائیلی و آمریکایی برای حمله‌ به این نقاط هستند. 🔻کارویژه‌ی این تبهکاران، چه فرقه‌ی منحط مجاهدین، چه رضا پهلوی و زائده‌هایش، چه قوم‌‌پرستان حقیر، و چه تک تک رسانه‌های ضدّایرانی و کارشناسان باسمه‌ای‌ چپ و راستشان در شرایط کنونی این است که تبهکاری را عادی‌سازی کنند و وطن‌فروشی را به مثابه یک هنجار مترّقی به افکار عمومی قالب کنند. این روزها تمام تلاش این فراکشتاین‌‌های دون‌مایه این است که در وهله‌ی اول ذهن گروه اندکی از مردم ایران را به زور دگنک ملتهب کنند، و در وهله‌ی بعد، آنان را قانع کنند که به طاعون جنگ‌طلبان صهیونیست، امید ببندند. کور خوانده‌اند. وطن‌دوستان، دیده‌ام من بسی چه داند وطن چیست؟ هر ناکسی ‎#مرگ_بر_اسرائیل #پریسانصرآبادی

🔻روزهای سیاهی در راه است🔻 ‏۱- سخنگوی وزارت خارجه‌ی ایران خبر نشست ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) ظرف چند روز آینده را تأیید کرده است. بنا به گفته‌ی ایشان، برگزاری این نشست در نیویورک برنامه‌ریزی شده است؛ اما در نیویورک طبعأ اروپایی‌ها صحبتی از صدور قطعنامه‌ی ضدّایرانی شورای حکام به میان نیاورده بوده‌اند. این که ایران نشست ژنو را دست‌کم به طور موقّت معلّق نکرده و هم‌چنان اصرار دارد به اروپایی که جوهر قطعنامه‌اش علیه ایران خشک نشده باج بدهد، حاکی از این است که ایران مصرّ است تبدیل به «کارت بازی اروپا» شود و این را به هزار زبان بیان می‌کند که هیچ وزنی در تحوّلات اساسی جاری در نظام بین‌الملل برای خودش قائل نیست‌. نه دیپلماسی عزّت‌مندانه‌ای در کار است، نه کرامت ملّت ایران پشیزی اهمیت دارد، نه ظاهراً محور مقاومتی که زیر آتش‌بار شریک منطقه‌ای آمریکا و اروپاست، محلّی از اعراب دارد؛ به‌ویژه حزب‌الله که تنهاست، تنهاتر می‌شود. ۲- طبق اظهارات سخنگوی و.ا.خ ایران، این گفتگوها قرار است از موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی آغاز شود و نه از مسأله‌ی هسته‌ای ایران! در واقع با توجه به این که آمریکا صراحتاً اعلام کرده که به برجام هسته‌ای باز نخواهد گشت و باید مذاکرات تازه‌ای حول پرونده‌ی هسته‌ای ایران شکل بگیرد، اروپا نیز بنا دارد که گفتگوها با ایران را حول مسائل منطقه‌ای از سر بگیرد. به عبارت روشن‌تر، برجام منطقه‌ای بر برجام هسته‌ای مقدّم خواهد بود و احتمالاً اروپا به نتیجه رسیدن برجام منطقه‌ای با ایران را به پیش‌شرط برجام هسته‌ای و هر اقدامی برای رفع نسبی تحریم‌ها بدل خواهد کرد. معنای برجام منطقه‌ای در شرایط کنونی نیز، همراه کردن ایران برای تحمیل توافق آتش‌بس به حزب‌الله و تلاش برای خلع سلاح آن، پایین کشیدن فتیله‌ی نیروهای مقاومت در عراق، سوریه و یمن، سوق دادن ایران به سوی پذیرش داوطلبانه‌ی تحدید بُرد موشک‌های خود، و متعهّد کردن ایران به عدم همکاری و مراوده حول تولید و انتقال تسلیحات به روسیه، و نظایر این‌ها خواهد بود. ۳- محسن رضایی به درستی اشاره کرده که یکی از اهداف صدور قطعنامه‌ی ضدّ ایرانی در شورای حکام که به ابتکار تروئیکای اروپایی به تصویب رسید، بدل کردن ایران به کارت بازی در دست اروپا برای مواجهه با آمریکای ترامپ است. اروپا می‌خواهد در مسأله‌ی اوکراین ترامپ را وادار کند که همچنان با پروژه‌ی مشترک آمریکای بایدن و اروپا همراهی کند و جنگ اوکراین را به سرعت به پایان نرساند؛ چرا که چنین اقدامی بی‌بروبرگرد روسیه را پیروز این نبرد خواهد کرد و اروپا بیش از پیش در مقابل روسیه ضعیف می‌شود. لذا اروپا ایران را زیر گلوی ترامپ قرار می‌دهد که اگر در فقره‌ی اوکراین هم‌پای اروپا نماند، اروپا نیز رویکردی در قبال ایران در پیش می‌گیرد که خوشایند و مطلوب آمریکا نخواهد بود. ۴- سیاست متوهّمانه‌ی «ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا» که از جدّی‌ترین و مهلک‌ترین خطاهای شناختی و ادراکی رایج در دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران است، از وضعیت پیش‌آمده بسیار ذوق‌زده شده و آماده است که در نقش یک کارت بازی و ابزار فشار بر دولت آمریکا، در دست اروپا قرار بگیرد و از این نزدیکی به اروپا احساس امنیت می‌کند. این وجد زایدالوصف تا آن‌جا پیش می‌رود که حاضر است در این مسیر، چرخش‌ها و واروهای عجیبی بزند تا در فرایند «اعتمادسازی یک‌جانبه با اروپا»، به ابزار قابل اعتمادتری بدل شود. چنان که عباس آخوندی می‌گوید، اکنون وقت‌ آن است که در مذاکرات ژنو و گفتگوهای متعاقب آن، پرونده‌ی اوکراین هم گشوده شود و نخستین سیگنال‌های پشت کردن ایران به روسیه برای اروپا ارسال گردد. با این آرزو که چنین تغییر فازی، ایران را در نظر اروپایی‌ها عزیز می‌کند؛ حتّی شده ذرّه‌ای چنین شود، اعتمادسازی یک‌طرفه با اروپا (و کلّیت غرب) به مراتب از نزدیکی، تعامل و همکاری‌های دوجانبه و گسترده‌ی ما با روسیه بهتر است. ۵- قطعنامه‌ی شورای حکام که با پیشنهاد و مجاهدت تروئیکای اروپایی و همراهی آمریکا علیه ایران به تصویب رسید، چراغ سبزی به رژیم اسرائیل برای حمله‌ی موثّر به تأسیسات هسته‌ای ایران است. قطعنامه‌ای که عملکرد ایران را خارج از چارچوب تعهّدات‌اش به تصویر کشیده و انگاره‌ی برساخته‌ی «ایران به مثابه یک خطر منطقه‌ای» را برجسته ساخته است، هم چون چک سفیدی در دستان رژیم جنایتکار اسرائیل است که ایران را خطر وجودی خود اعلام کرده و هم‌زمان سیگنال‌های ضعف و احتراز را از تهران دریافت کرده است. بنابراین در کنار دغدغه‌ی هسته‌ای شدن ایران، فضا را مساعد می‌بیند که با زدن ضربه‌ای سنگین و ناگهانی به تأسیسات هسته‌ای ایران، حتی‌الامکان بتواند در مذاکرات لبنان، وضعیت سوریه و کنش‌گری نیروهای مقاومت، اراده‌ی خود را غالب کند. #پریسانصرآبادی خدا به لطفش به خیر فرماید

#ادامه👆 🔻پس از ترکیه، رژیم اسرائیل نیز برای تحقّق منطقه‌ی حائل مورد نظر خود در محور قنیطره—درعا—السویداء به صحنه می‌آید تا میوه‌ی حملات هوایی خود به سوریه در یک سال گذشته را بچیند؛ زنجیره‌ای از اقدامات تروریستی که با ترور هشدارآمیز شهید سید رضی موسوی آغاز شد و با مجموعه‌ای از حملات راهبردی رژیم به تأسیسات و زیرساخت‌های نظامی و لجستیکی مقاومت به اوج رسید. حملاتی که هم‌زمان با تهاجمات جنایتکارانه‌ی رژیم علیه حزب‌الله لبنان صورت گرفت‌ و ازجمله‌ی مهم‌ترین آن‌ها، عملیات هلی‌برن در مصیاف بود که با فاصله‌ی اندکی پیش از عملیات جنایتکارانه‌ی پیجرها و ترور فرماندهان حزب‌الله انجام شد. 🔻اکنون پرده‌ی آخر این نبرد آغاز شده و رژیم جنایت‌پیشه‌ی اسرائیل به عنوان بازیگردان اصلی صحنه، پس از کنارنشینی حیرت‌آور ایران، مثله کردن مقاومت غزّه، فروکردن ضربات مهلک خنجر بر قلب حزب‌الله، محدودسازی خطوط ارتباطی و مواصلاتی ضروری برای تجدید قوای حزب‌الله از سوریه به لبنان، تضعیف قوای نظامی فرسوده‌ی سوریه، و تهدید و تطمیع مقامات عراقی برای مهار مقاومت عراق، زمینه‌های انقطاع میان اجزای جبهه‌ی مقاومت را فراهم کرده تا نهایتاً با شبیخون از جولان، این گسست را با اشغال بیشتر خاک سوریه تکمیل نماید. درواقع، رژیم اسرائیل در رأس تمام بازیگران فعال و منفعل در زمین سوریه، در تلاش است که استراتژی «وحدت ساحات» را با چشم‌انداز ازهم گسیختن بند بند جبهه‌ی مقاومت، مهندسی معکوس کند. 🔻جناب شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب‌الله در سخنرانی پنجم دسامبر خود صراحتاً اعلام کردند که حزب‌الله مجروح، در کنار سوریه خواهد ماند: «گروه‌های تکفیری و تروریستی، آلت دست اسرائیل و آمریکا هستند و ما به عنوان جنبش حزب‌الله در مقابله با این حملات، در کنار سوریه خواهیم بود تا آن را خنثی کنیم.» ساعاتی پس از این سخنان، خبرهایی از ورود گروهی از رزمندگان گردان‌ رضوان حزب‌الله به حماه طنین انداخت. حزب‌الله قادر است در کالبد مردگان سیاسی روح بدمد و اراده‌ی مقاومت را تجلّی ببخشد. خبرهایی از حماه می‌رسد که اگر تأیید شود، می‌تواند امید به برگرداندن ورق در صحنه‌ی سوریه را زنده کند. #پریسانصرآبادی