گفت: هوا خیلی خوش است و بهار است و صحرا سبزه زار است؛ آیا میل ندارید برویم بالای پشت بام قصر، بیرون را یک تماشایی بکنیم؟ به این بهانه پادشاه را از داخل قصر بیرون کشید، برد بالای قصر. وقتی رفت روی پشت بام نگاه کرد، دید در بیابان اردو زده اند. گفت این اردو مال کیست؟ گفت مال امیر مبارزالدین است. گفت کِی آمده اند؟ گفت مثلاً ده روز است. این پادشاه بی غیرت و بی عرضه به جای اینکه بلافاصله بیاید لباس جنگ بپوشد - البتّه
بعد جنگ کرد و اسیر شد و سپس کشته شد - گفت اینها حیفشان نیامد هوای خوشِ به این بهاری را آمدند جنگ؟! بنابراین اینجوری که نمیشود انسان مسؤولیّتهای مهم جامعه را برعهده بگیرد.
۴- نحوه ی اطّلاع مقام معظّم رهبری از امور و مسائل کشور
یک سؤال که اتّفاقاً این سؤالهای اینجا را هم که دادند دست من، دیدم عیناً همین سؤال است:
شما از چه کانالهایی و چگونه در جریان امور و مسائل جامعه قرار میگیرید؟ آیا همه چیز را به شما میگویند؟
جواب این است که: من از طرق رسمی و غیررسمی سعی میکنم با واقعیات در تماس باشم. گزارشهایی که به من داده میشود، بسیار متنوّع است؛ هم گزارشهای دستگاههای مختلف اطّلاعاتی است - چه اطّلاعات مربوط به وزارت اطّلاعات، چه آنچه که مربوط به اطّلاعاتهای نیروهای مسلّح است، چه آنچه که مربوط به بعضی از دستگاههای خبررسانی دولتی است - هم از دفتر خود ما این گزارشها دریافت میشود؛ مثل دفتر ارتباطات مردمی و بازرسیها - که اینها مرتّباًً با مردم در تماسند و از طریق تلفن و نامه در جریان قرار میگیرند - همچنین من با اشخاص و تیپهای مختلف اجتماعی ملاقاتهایی دارم و نامه هم زیاد دریافت میکنم. به هر حال گوش من گوش فعّالی است. امّا درعین حال مدّعی نیستم که همه چیز را میدانم؛ ممکن هم
نیست که همه چیز را بدانم؛ البتّه ممکن است یک چیزهایی را بدانم، یک چیزهایی را هم ندانم. امّا آنچه که معتقد هستم، این است که برای یک مسؤول در دستگاه حکومتی - اعم از مسؤولیّتی که بنده دارم، یا مسؤولیّتی که دیگر مسؤولان دارند - انقطاع از واقعیات و دوری از مردم، عامل انحطاط است. معتقدم که یک مسؤول نباید اجازه بدهد که از واقعیات جامعه، از خبرهایی که در جامعه جاری است، دور بماند. البتّه انقطاع از مردم هم - که در تعبیر امیرالمؤمنین، احتجاب از مردم است؛ یعنی حجاب داشتن و با مردم هیچ مواجه نشدن - خیلی چیز خطرناکی است. حضرت در نامه به مالک اشتر فرموده اند که احتجاب از مردم، موجب قلّة علم بالأمور است؛ انسان آگاهی اش از همه چیز کم میشود. البتّه من به خانههای اشخاص هم میروم. یکی از توفیقاتی که بحمدالله من از اوائل دوران ریاست جمهوری تا حالا دارم - البتّه گاهی بیشتر است، گاهی کمتر - این است که به منازل اشخاصی از آحاد مردم و تودههای مردم میروم؛ روی فرششان مینشینم، زیر سقفشان مینشینم، با آنها حرف میزنم، زندگی شان را از نزدیک لمس میکنم.
البتّه به شما عرض بکنم؛ اطّلاع از مردم، یک بخش از اطّلاع است؛ یک بخش دیگرش، اطّلاع از دشمن است. کسی از من نپرسید که شما از دشمن هم اطّلاعی دارید یا نه، ولی من خودم عرض میکنم. بله، بنده از دشمنها هم بی اطّلاع نیستم. خیلیها خیال میکنند گاهی که ما میگوئیم دشمن، تیر به تاریکی میاندازیم؛ نه، تیر به تاریکی نیست؛ میدانیم؛ دشمن حضور دارد؛ حضور دشمن را حس میکنیم. اتّفاقاً همین چند روز قبل بعضی از مطبوعات آمریکا خبر از یک اظهاراتی دادند که در بعضی از روزنامههای ما هم منعکس شد. رئیس سازمان سیا گفته بود که ما در فلان تعداد کشور مأمورین سازمان خودمان را فعّال کرده ایم و اینها زبان مادری شان زبان آن کشورهاست. بعد بخصوص اسم ایران را آورده بود و گفته بود ما مأمورینی داریم که زبان مادری شان فارسی است، متوسّط سنّی شان هم سی سال است. خب، ممکن است برای بعضی این سؤال پیدا بشود که «چرا میگویند؟ ».
وقتی که یک اطّلاعاتی سرریز میشود، زیاد میشود، اهمیّتش برای صاحب آن اطّلاعات کم میشود، لذا از گوشه کنارِ حرفها خیلی چیزها میشود فهمید.
بله، ندیدن دشمن، هنر نیست. قضیه ای در تاریخ ثبت شده است که مربوط به زمان حافظ است و ماجرای حاکمی که دشمن را نمیدید. زمان حافظ چهار امیر پشت سر هم بر شیراز حکومت کردند؛ یکی شان «شاه شیخ ابواسحاق» است. البتّه اسمش شیخ است، امّا شیخ نبوده. حافظ هم چند جا اسمش را آورده: «فیروزه ی بواسحاقی». حافظ خیلی هم به او علاقه مند بوده؛ مال دوران جوانی حافظ هم هست. خود این شاه شیخ ابواسحاق، هم جوان بوده، هم زیبا بوده، هم بسیار عیّاش بوده. خب، «امیر مبارزالدین» - که یکی از پادشاهان آن منطقه بود - از کرمان حرکت کرد، آمد به طرف شیراز، و میخواست شیراز را بگیرد. آرام میآمد تا شیرازیها نفهمند که دشمن دارد به آنها حمله میکند؛ تا ناگهان شیراز را محاصره کند و فرصت دفاع به آنها ندهد.
خب، بعضی از مردم فهمیدند، مأمورین حکومت هم فهمیدند؛ امّا کسی جرأت نمیکرد به شاه شیخ ابواسحاق قضیه را خبر بدهد! اصلاً جرأت نمیکردند بگویند آقا دشمن دارد میآید نزدیکت! دشمن آمد نزدیک شیراز رسید، تمام منطقه ی جلوی حصار شیراز را اردو زد. وزیر شاه شیخ ابواسحاق بالاخره دید اینجوری نمیشود؛ فردا به شهر حمله میکنند، پادشاه هم خبر ندارد که دشمن پشت شهر است. این هنر است برای یک مسؤول که نداند دشمن کجاست؟ وزیر آمد پیش شاه شیخ ابواسحاق، دید جرأت نمیکند مستقیم به او بگوید؛ لذا از راهش وارد شد.
#پاسخ پرسشهای دانشجویان
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کتاب صوتی "روزگار قائم مقامی"
( نگاهی نو به پیشینه و پیامدهای قائم مقامی آقای حسینعلی منتظری)
#روزگار_قائم_مقامی
🕌در محضر امام روح الله (۲۸)
💠 دولت باید در #خدمت ملت باشد.
📌امام خمینی (ره):
دولت ها باید توجه کنند به اینکه آنها در خدمت ملت باید باشند اگر در خدمت ملت باشند ملت ها پشتیبان آنها خواهند بود. و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که همه ملت های عالم و همه مستضعفین سعادتمند باشند و همه دولت ها در خدمت ملت ها باشند تا سعادت همه بشر تامین شود.
📚صحیفه نور ،جلد ۶،صفحه ٧۶
#امام_خمینی
#هفته_دولت
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹شاهکاری از استاد سید محمدجواد حسینی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
📖 سوره مریم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
در طلب باران متن حديث در طلب باران روايت شده وقتى مأمون حضرت رضا را وليعهد خود قرار داد، مدتى بارا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا