eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نماهنگ عملیات خیبر جزایر مجنـون 🔹 با نوای حاج صادق آهنگران یا رسول‌الله دعا کن خیبری دیگر رسید..        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
🍂 🔻 9⃣ سردار علی ناصری من خودم در موقعیت شهید بقایی مستقر شدم. دو چادر زدیم و کارمان را شروع کردیم. اواخر بهار یا اوایل تابستان ۱۳۶۲ بود که ما به طور رسمی کارمان را آغاز کردیم. برای آنکه لو نرویم و دشمن و نفوذیهایش ندانند ما در هور مشغول چه کاری هستیم، سعی کردیم از قایقهای ساخت عراق استفاده کنیم؛ قایقهایی که به آن «بصری» می گفتند. قایقهای بومی اعراب ایرانی با قایق های اعراب عراقی قدری متفاوت بود. ما برای حفظ امنیت کارمان، هم از قایقهای عراقی استفاده می کردیم و هم لباسهای بومی و محلی می پوشیدیم و هم به عربی حرف می زدیم و کارمان را در پوشش صیادی و ماهی گیری انجام می دادیم. روزی به اتفاق حسن هله چی و جاسم هله چی (نیروهای بومی منطقه) و دو بومی دیگر با قایق بزرگ بصری برای شناسایی جزایر مجنون داخل عمق هور و وارد مرز عراق شدیم. در تابستانها، آب هور عقب نشینی می کند و عمق هور کم است. از این رو با قایق موتوردار نمی شود در بسیاری از جاها حرکت کرد و باید از قایق پیاده شد و آن را تا عمق مورد نظر هل داد. در این مأموریت، ما از ابتدای نهر زبره به طرف غرب با گرای دویست و هفتاد حرکت کردیم. حدود یازده دوازده کیلومتر می بایستی داخل هور می شدیم تا به آبراه ریگ می رسیدیم که آبراه مرزی بود و دکل های هفت هشت متری از آب آنجا بیرون زده بود. قدری قایق را هل دادیم و سپس موتور آن را روشن کردیم. من هیجان و اضطراب خاصی داشتم. بار اولی بود که از چنین مناطق تو در تویی عبور می کردم و همه چیز محیط برایم تازگی و در عین حال ترس داشت. پشت هر بوته و نیزاری انتظار داشتم کمین دشمن باشد.. . 🔅 پیگیر باشید @zandahlm1357
شب زنده داری امیرالمؤمنین (علیه السلام) امیرالمؤمنین (علیه السلام) از بزرگ ترین عُبّاد روزگار بود؛ هم از جهت کمیّت و مقدارِ عبادت، هم از جهت کیفیّت، یعنی اخلاص در عبادت و توجّه و حضور قلب. امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمود: گروهی به امید ثواب و پاداش خدا را عبادت می‌کنند که این عبادت تجّار است. گروهی دیگر از ترس عِقاب، عبادت می‌کنند و این عبادت بردگان است. گروهی نیز برای تشکّر از خدا او را عبادت می‌کنند و این عبادت آزادگان است. [۱] در جای دیگر می‌فرماید: ---------- [۱]: . نهج البلاغه ۴/۵۳؛ تحف العقول ۲۴۶؛ بحار الانوار ۴۱/۱۴. خدایا! من تو را از ترس عقاب و به طمع ثواب، عبادت نمی کنم، بلکه تو را شایسته عبادت می‌دانم و عبادت می‌کنم. [۱] ---------- [۱]: . عوالی اللآلی ۲/۱۱؛ شرح مئة کلمه لامیرالمؤمنین (علیه السلام) ابن میثم البحرانی ۲۱۹؛ بحار الانوار ۴۱/۱۴. https://eitaa.com/zandahlm1357
علم به خود حکیمی گوید: وقتی به تو گفتند: تو بهترینی، و تو از این تمجید ناراحت باشی و دوست داشته باشی بگویند تو بدترینی، بدان تو بدترینی. دنیا و آخرت لقمان به فرزندش سفارش می‌کرد که: تو از روزی که به دنیا آمده ای، دنیا را پشت سر گذاشتی و به آخرت نزدیک شدی، اکنون به آخرت نزدیک تر از دنیا هستی. دنیا ابونواس می‌گوید: دنیا عبارت است از غذا و نوشیدنی و غلام، هرگاه این سه نباشد، باید با دنیا وداع کرد. انما الدنیا طعام و غلام و مدام فاذا فاتک هذا فعلی الدنیا السلام شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام إِنَّ‌ الطَّمَعَ‌ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ، وَ ضَامِنٌ‌ غَيْرُ وَفِيٍّ‌، وَ رُبَّمَا شَرِقَ‌ شَارِبُ‌ الْمَاءِ قَبْلَ‌ رِيِّهِ‌؛ وَ كُلَّمَا عَظُمَ‌ قَدْرُ الشَّيْ‌ءِ الْمُتَنَافَسِ‌ فِيهِ‌ عَظُمَتِ‌ الرَّزِيَّةُ‌ لِفَقْدِهِ‌ وَ الْأَمَانِيُّ‌ تُعْمِي أَعْيُنَ‌ الْبَصَائِرِ، وَ الْحَظُّ‍‌ يَأْتِي مَنْ‌ لَا يَأْتِيهِ‌. امام عليه السلام فرمود: طمع،(انسان را) به سرچشمۀ آب وارد مى‌كند و او را تشنه بازمى‌گرداند و ضامنى است كه هرگز وفا نمى‌كند و بسيار مى‌شود كه نوشندۀ آب پيش از آن‌كه سيراب شود گلوگيرش شده (و هلاك مى‌گردد) و هر اندازه ارزش چيزى بيشتر باشد كه مورد رغبتِ‌ اين و آن گردد، به همان اندازه مصيبت از دست رفتنش بيشتر است. آرزوها (ى دور و دراز) چشم بصيرت را كور مى‌كند و (چه بسا) سود به سراغ كسى مى‌رود كه او به دنبالش نيست!
من نهج البلاغه میخوانم: شرح و تفسير شش نكتۀ آموزنده امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه‌اش به شش نكته اشاره مى‌كند كه هركدام اندرز گران‌بهايى است و در ابتدا چنين به نظر مى‌رسد كه اين نكات، مستقل از يكديگرند؛ ولى با دقت مى‌توان رابطه‌اى در ميان آن‌ها يافت. نخست مى‌فرمايد: «طمع (انسان را) به سرچشمۀ آب وارد مى‌كند و او را تشنه بازمى‌گرداند»؛ (و قال عليه السلام: إِنَّ‌ الطَّمَعَ‌ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ) . زيرا شخص طمع‌كار غالباً دنبال چيزى مى‌رود كه در دسترس او قرار نخواهد گرفت؛ ولى طمع، او را به هوس مى‌اندازد كه به آن برسد و به اشتباه، آن را دست‌يافتنى مى‌پندارد؛ اما همچون كسى كه به سراغ آب مى‌رود ولى با سراب روبرو مى‌شود، ناكام بازمى‌گردد. در دومين نكته مى‌فرمايد:«طمع، ضامنى است كه وفا نمى‌كند»؛ (وَ ضَامِنٌ‌ غَيْرُ وَفِيٍّ‌) . زيرا طمع، شخص طمعكار را به دنبال خواسته‌هايش مى‌فرستد، همان خواسته‌هايى كه دست‌نيافتنى است و آن را براى طمعكار تضمين مى‌كند؛ ولى همانند ضامنى كه به قول خود وفا نمى‌كند، طمعكار را محروم و ناكام رها مى‌سازد. در سومين نكته مى‌فرمايد:«بسيار شده است كه نوشندۀ آب پيش از آن‌كه سيراب شود گلوگيرش شده (و به هلاكت مى‌رسد)»؛ (وَ رُبَّمَا شَرِقَ‌ شَارِبُ‌ الْمَاءِ قَبْلَ‌ رِيِّهِ‌) . اين است سرنوشت طمعكارى كه با حرص و ولع به دنبال چيزى مى‌رود و خود را به آب و آتش مى‌زند و پيش از آن‌كه به آن برسد هلاك مى‌گردد؛ مانند كسى كه عطش شديدى به او روى آورده، هنگامى كه به آب مى‌رسد با حرص و ولع چنان مى‌نوشد كه گلوگيرش مى‌شود و سيراب نشده جان مى‌دهد. آن‌گاه در چهارمين نكته به حريصان و طماعان اشاره كرده، مى‌فرمايد: «هر قدر ارزش چيزى بيشتر باشد به‌گونه‌اى كه افراد براى به دست آوردن آن، با يكديگر به رقابت برخيزند، همان‌قدر، مصيبت از دست دادنش زيادتر خواهد بود»؛ (وَ كُلَّمَا عَظُمَ‌ قَدْرُ الشَّيْ‌ءِ الْمُتَنَافَسِ‌ فِيهِ‌ عَظُمَتِ‌ الرَّزِيَّةُ‌ لِفَقْدِهِ‌) . بنابراين شخص طمعكار كه با شتاب براى به دست آوردن اشياى مهم مورد نظرش با ديگران به رقابت برمى‌خيزد، هنگامى كه به آن نرسد يا برسد و آن را از دست بدهد گرفتار مصيبت عظيمى خواهد شد و اين، يكى ديگر از مصائب بزرگ طمعكاران دنياپرست است. در پنجمين نكته امام عليه السلام به آرزوهاى دور و زياد اشاره كرده است كه چشم انسان را كور و گوشش را كر مى‌كند، مى‌فرمايد:«آرزوها چشم بصيرت را نابينا مى‌سازد»؛ (وَ الْأَمَانِيُّ‌ تُعْمِي أَعْيُنَ‌ الْبَصَائِرِ) . دليل آن هم روشن است؛ عشق و علاقۀ شديد به چيزى كه از دسترس بيرون است به انسان اجازه نمى‌دهد موانعى را كه بر سر راه است ببيند و يا آثار زيان‌بار آن چيز را مشاهده كند، همچنان در بيابان آرزوها براى يافتن آب به دنبال سراب مى‌دود و اى بسا گرفتار حيوانات درنده و گرگان خونخوار مى‌شود و يا در پرتگاه‌ها سقوط‍‌ مى‌كند. در ششمين و آخرين نكته به اين حقيقت اشاره مى‌كند كه هميشه با تلاش و كوشش و دست و پا زدن، انسان به خواسته‌هايش نمى‌رسد، مى‌فرمايد:«(گاه سود و بهره به سراغ كسى مى‌آيد كه دنبالش نمى‌رود»؛ (وَ الْحَظُّ‍‌ يَأْتِي مَنْ‌ لَا يَأْتِيهِ‌) . هم در زندگى خود ديده‌ايم و هم در تاريخ خوانده‌ايم كه افراد زيادى بودند بى‌آن‌كه بسيار دست و پا بزنند به مقصود رسيدند و به عكس افرادى هم بودند كه با تلاش و كوشش فراوان به جايى نرسيدند. اشتباه نشود، هرگز امام عليه السلام در اين گفتار نورانى خود نمى‌خواهد نقش تلاش و كوشش و سعى را در رسيدن به اهداف بزرگ ناديده بگيرد، زيرا آن، يك اصل اساسى از نظر قرآن و روايات بوده و عقل نيز حاكم به آن است. مقصود امام عليه السلام اين است كه از طمعِ‌ طمع‌ورزان بكاهد و آن‌ها را از آلوده شدن به انواع گناهان براى رسيدن به مقاصدشان بازدارد. از آنچه گفته شد به خوبى روشن مى‌شود كه شش نكته‌اى كه در اين گفتار حكيمانه آمده گرچه به ظاهر مستقل و جدا از هم به نظر مى‌رسند؛ ولى با دقت ثابت مى‌شود كه با هم ارتباط‍‌ نزديكى دارند. اين سخن را با داستان افسانه‌اى پر معنايى دربارۀ سرنوشت طمعكاران كه ابن ابى‌الحديد در شرح نهج البلاغۀ خود آورده پايان مى‌دهيم. وى مى‌گويد: مردى، قُبَّرَه (چكاوكى را) زنده صيد كرد. چكاوك به سخن آمد گفت: با من چه مى‌خواهى بكنى‌؟ صياد گفت: سرت را مى‌برم و گوشتت را مى‌خورم. چكاوك گفت: گوشت من به اندازه‌اى ناچيز است كه هيچ‌كس را سير نمى‌كند؛ ولى من حاضرم سه چيز را به تو بياموزم كه از خوردن من براى تو بسيار بهتر است: يكى از آن سه را هنگامى به تو مى‌آموزم كه در دست توام، دومى را هنگامى كه من را رها كردى و بر درخت نشستم، سومى را هنگامى كه از درخت پرواز كردم و روى كوه قرار گرفتم. مرد صياد (خوشحال شد و) گفت: اولى را بگو. چكاوك گفت: هرگز براى چيزى كه از دست رفته غصه مخور (با غصه و اندوه بازنمى‌گردد).