سبک زندگی شاد 15.mp3
8.08M
#سبک_زندگی_شاد ۱۵
آدمای صبور، عموماً شادترند!
چــرا؟
🔮صبر، یه کیمیاست برای افزایشِ وسعت و ظرفیتِ روح!
هر چی روح بزرگتر میشه؛
سطح غمهاش کمتر، و شادی هاش بیشتر میشه.
🕌در محضر امام روح الله (۲۳۹)
💠کاش خمینی در میان شما بود
📌امام خمینی (ره) :
چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می خورد. آری این چنین است راه امیر مؤمنان علی (ع) و سرور شهیدان امام حسین (علیه السلام)
ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می شد. ملت ایران، مطمئن باشید دیر یا زود پیروزی از آن شماست.
📚صحیفه نور، جلد ٢،صفحه ١٠٠
#حاج_قاسم
#جان_فدا
#جمهوری_اسلامی_حَرم_است
#امام_خمینی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
سقاخانه پانزده سال پيش که کفشدار بودم، شبي حدود ساعت ۱۲ شب براي انجام کاري از آسايشگاه بيرون آمدم،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(سوغات)
مرحوم حاج غلامحسين ازغدي معروف به حاج آخوند كه از موثقين و دوستان بود بلاواسطه نقل كرد:
زني از محارم من كه مؤمنه و بسيار فقيره و تهي دست بود حالش اين بود كه سالي يكمرتبه از ازغد كه چهارفرسخي شهر مشهد است با پاي پياده بزيارت حضرت رضا (عليه السلام) ميآمد. و چون برمي گشت براي هر يك از اطفال قبيله سوقات ميآورد مانند كفش و كلاه و سينه بند و امثال اينها. هر وقت ما باو ميگفتيم تو كه پياده وبا دست خالي ميروي پس پول از كجا ميآوري كه اين چيزها را ميخري.
مي گفت من وقتي بحرم ميروم حضرت رضا (عليه السلام) را ميان ضريح ميبينم و آن بزرگوار احوال مرا و اطفال را و عدد آنها را ميپرسد. وباندازه اي پول بمن ميدهد كه براي اطفال سوغاتي و تحفه بخرم و شما مگر وقتي بحرم ميرويد آنحضرت را نمي بينيد. و چون چنين جواب ميداد ما سكوت ميكرديم و گمان ميكرديم كه او چون فقيره است در مشهد گدائي و تكدي ميكند و پولي بدست ميآورد و سوغاتي ميخرد.
تا اينكه يك سفر چون روانه مشهد شد من پشت سرش آمدم
تا بمشهد رسيد و ديدم بخانه يك نفر از غديها رفت و من بيرون آن خانه منتظر او شدم تا اينكه وضو ساخته بيرون آمد تا بحرم برود. من هم عقب سرش رفتم تا بحرم شريف رسيد و خود را بضريح مطهر چسبانيد. من در حرم ايستادم تا وقتي از حرم بيرون آمد.
خودم را باو رساندم و سلام كردم چشمش كه بمن افتاد از ملاقات من اظهار خوشحالي كرد سپس باو گفتم برابر ضريح چقدر طول دادي. گفت بلي حضرت رضا (عليه السلام) با من احوال پرسي كرد و احوال اطفال قبيله را پرسيد و پول بمن مرحمت فرمود كه براي اطفال سوغاتي بخرم آنگاه دستش را باز كرد ديدم چند قران ميان دست اوست. آنوقت فهميدم كه آنزن بواسطه اخلاص و صدق بچنين مقامي رسيده كه امام را ميبيند و با او سخن ميگويد و من هرچه كردم كه آن پولها را بگيرم و بجهتش سوغات بخرم قبول نكرد و گفت بايد خودم بخرم.
(- منتخب التواريخ. )
از ديده دل اگر رضا را بيني
مرآت جمال كبريا را بيني
گر پرده اوهام بيك سو فكني
اندر پس اين پرده خدا را بيني
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
بر غريبي حسين و درد او گريه كنيد ثقه جليل ريان بن شبيب گفت: در روز اول محرم بر امام ابي الحسن رضا ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[فضایل و سیره امام رضا عالم ال محمد ( صلوات الله علیهم ) در اثار استاد حسن زاده املی - بر غريبي حسين و درد او گريه كنيد - صفحه۱۶]
به غم ما غمين باش، در شادي ما شاد
در حديث ريان بن شبيب از امام رضا عليه السلام نقل است كه آن حضرت فرمود: «اي پسر شبيب! اگر ميخواهي كه به درجات اعلاي بهشت رسي، با ما باش! به غم ما غمگين باش و به شادي ما شاد! و بر تو باد ولايت ما! كه هر كس سنگي را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت با آن محشور ش كند».
شبي در حشر و معاد خود فكر ميكردم و به نامه ي اعمال خويش نظر ميافكند م، و اين كه چگونه به اعمالم رسيدگي خواهد شد كه ديدم چيزي، لازمه نفسم شده، با آن محشور گشته و از آن جدا نمي شود، وقتي دقت كردم ديدم كتابي خطي است كه آن را به شدت دوست دارم. در اين وقت اين حديث را به ياد آوردم كه: «هر كس سنگي را هم دوست داشته باشد با آن محشور ميشود. » و كتاب
هم مانند سنگ، از جمادات است و از اين جهت با آن فرقي ندارد. [۳۸].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#انقلاب #تاریخ 🔻 تکرار تاریخ... ⬅️ آیا "عبرت" گرفته ایم؟ @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتخابات
#انتخاب_مردم
⚠️ نامزد محترم! باید شفاف باشه هزینههای تبلیغات خودت رو از کجا میاری❗️
⬅️ حضرت_امیر سلامالله فرمود اگه دیدید من فقیر اومدم تو حکومت ولی پولدار رفتم، یعنی من خائنم❗️
@zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هشتادم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هشتادم
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🍂 نواهای ماندگار 🔻 با نوای حاج صادق آهنگران 🔅 ای جان نثاران حسین یارتان.. @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار
🔻 با نوای
حاج صادق آهنگران
🔅 السلام ای سربداران السلام
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
@zandahlm1357
🍂
🔻#پنهان_زیر_باران 8⃣2⃣
سردار علی ناصری
نزدیک های عملیات خیبر ، دشمن نیروهای خود را در جزایر شمالی و جنوبی مجنون تقویت کرد که ممکن است به ماجرای مشکوک اسارت سه تن از نیروهای شناسایی لشکر 27رسول الله مربوط باشد . این سه نفر در حوالی چاه نفتی که در غرب منطقه طلاییه بود ، به اسارت دشمن در آمدند و دشمن بلافاصله حساس شد و مواضعش را در جزایر مجنون کمی تقویت کرد . در طلاییه نیز دشمن خود را تقویت کرد ؛ اما خوشبختانه در سرتاسر منطقه هور هیچ گونه حساسیتی از او دیده نشد.
ما در یک سالی که در هور کار اطلاعات و شناسایی می کردیم، ماموریت های برون مرزی زیادی در عمق خاک دشمن انجام داده بودیم و از آن طرف مرز نیز خبرهای دست اول و دقیقی در دست داشتیم.
خود من چند بار تا عمق خاک دشمن نفوذ کردم که شرح آن را به تفصیل خواهم گفت. جا دارد در همین جا یادی کنم از شهیدان سید ناصر، سید نور و عبدالمحمد سالمی.
این دو ، اولین عناصر اطلاعاتی ما بودند که تا عمق خاک دشمن نفوذ کردند و مناطق حساس دشمن را شناسایی کردند.
آن دواغلب از منطقه تبور، رفیع ،حوضچه و.... به طرف استان العماره در عراق می رفتند. در آن نواحی ، نیروهای بومی عراقی بسیاری برای ما کار می کردند و همکاری اطلاعاتی خوبی با ما داشتند . این دو نفر ، ماموریت های زیادی به استانهای العماره ،بصره ، ناصریه و حتی کربلا ،نجف و خود بغداد انجام دادند و گزارش های دست اول و جالبی برای ما آوردند. گزارش های آنان هنوز در برخی از مراکز آرشیوی در داخل ایران موجود است. آنها با مدارک جعلی عراقی وارد خاک عراق می شدند و هر کجا که می خواستند ، می رفتند.
پیگیر باشید
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
آنگاه فرمودند: ای اعرابی! شترت را بخوابان و جسد رفیق مرده ات را با کمک عدّه ای از مسلمانان از تابوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵- ای مرد! پدر و مادرت را از بنی اسرائیل چند خریده ای؟
از «ابن حارث همدانی» روایت شده است:
یک روز در کوفه کنار در مسجد با امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بودیم، ناگهان یک یهودی در حالی که دو ماهی در دست داشت وارد شد.
حضرت علی (علیه السلام) به او فرمودند: ای مرد! پدر و مادرت را از بنی اسرائیل چند خریده ای؟
ناگهان آن یهودی ضجه ای کشید و فریاد زد: ای مردم! جمع شوید، آیا سخنان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را نمی شنوید که میگوید من به عالَم غیب آگاه هستم و میگوید پدر و مادرم را از بنی اسرائیل خریده ام؟!
جمعیت زیادی جمع شدند و سخنان حضرت علی (علیه السلام) و یهودی را شنیدند و من با تعجب به حضرت نگاه میکردم. یک باره حضرت جملاتی زیر لب مبارک شان زمزمه کرد و هیچ کسی معنای آن را نمی دانست، سپس حضرت یکی از دو ماهی را گرفته و خطاب کرد:
تو را قسم میدهم به آن کسی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بر حقّ
فرستاد و مرا وصیش قرار داد و کسی که تو را از نطفه آفرید، سپس انسان و بعد از دنیا رفتنش، تو را به ماهی مسخ نمود! به من بگو: من چه کسی هستم و تو چه کسی هستی؟
ناگهان به اذن خدای تبارک و تعالی آن ماهی به زبان فصیح عربی گفت:
تو امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) جانشین پروردگار جهانیان، حجت خدا، سرور اوصیا، همسر زهرای بتول۳، حبیب خدا، نور خدا، چشم خدا و... هستی!
سپس آن ماهی به یهودی رو کرد و گفت: ای مرد! من پدرت، فلانی پسر فلانی هستم و در فلان سال و فلان ماه و فلان روز از دنیا رفتهام ومال زیادی برای تو گذاشتهام و علامتی در دستت است.
آنگاه حضرت علی (علیه السلام) به ماهی دیگر رو کرده و همان سخنانی را که به ماهی قبل خطاب نموده بود را تکرار فرمود، پس آن ماهی نیز به اذن خداوند متعال با زبان فصیح، همان سخنان ماهی قبل را تکرار کرد.
سپس آن ماهی به مرد جوان یهودی رو کرد و گفت: من مادرت، فلانی دختر فلانی هستم و در فلان روز و ماه و
سال از دنیا رفتهام و علامتی در دستت است که چنین و چنان است....
آن گاه همه قوم بعد از مشاهده ماهیها و گفت وگوی آنها گفتند:
«أشهد أن لا إله الّا الله و أنّ محمّد عبده و رسوله و أنک أمیرالمؤمنین حقاً حقاً؛ ما شهادت میدهیم که خدایی جز ذات پاک الله نیست و حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده اوست و تو امیرالمؤمنین (علیه السلام)، سرور مؤمنین بر حقّ و حقیقت هستی».
آنگاه آن دو ماهی به حالت قبلی شان برگشتند و آن یهودی ایمان آورد و گفت:
«أشهد أن لا إله الّا الله و أنّ محمّد عبده و رسوله و أنک امیرالمؤمنین حقاً حقاً؛ شهادت میدهم که خدایی جز ذات پاک الله نیست و حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده اوست و تو امیرالمؤمنین (علیه السلام)، سرور مؤمنین بر حقّ و حقیقت هستی». [۱]
----------
[۱]: . عیون المعجزات ۱۴؛ نوادر المعجزات ۲۴؛ مدینة المعاجز ۱ / ۲۵۵.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نور در حال کسوف و خسوف در نهایه آمده است: اگر قسمتی از خورشید منکسف شود، و نور هلال باقیمانده آن در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرزو
آرزو، رفیق و مونس انسان است. انسان اگر این دوست را نیابد، نابود میشود.
احسان خدا
در یکی از کتابهای آسمانی آمده است: ای پسر آدم! اگر همه ی دنیا از آن تو باشد، از آن جز غذای تو برای تو نخواهد بود. وقتی من قوت تو را به تو دادم و محاسبه اش بر غیر تو گذاردم، آیا من به تو احسان کردهام یا نه.
گریه فضیل
عارفی گوید: فضیل عیاض را در عرفه هنگام تضرع مردم دیدم که مانند بچه مرده میگریست و میسوخت. نزدیک غروب خورشید دست به محاسن گرفت و سر به آسمان کرد و به خود گفت: وای بر تو هرچند هم آمرزیده شوی، سپس با مردم از عرفات بیرون رفت.
پذیرش مسؤلیت
احیاءالعلوم آورده است: وقتی عثمان، ابن عباس را والی نمود؛ یاران پیامبر به او تبریک گفتند. ابوذر با اینکه سابقه ی دوستی با ابن عباس داشت نزد او نرفت. ابن عباس ناراحت شد و او را مورد سرزنش قرار داد. ابوذر گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم وقتی انسان ولایتی را بپذیرد، از ولایت خدا دور میگردد
ان الرجل اذا ولی ولایة تباعداللّٰه عنه.
تفسیر آیه انه کان للاوابین غفوراً
در تفسیر واژه «اواب» آمده است: اواب کسی است که گناه میکند و سپس توبه مینماید، بار دیگر گناه میکند و باز توبه میکند.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_277
و قال عليهالسلام
لَا وَ الَّذِي أَمْسَيْنَا مِنْهُ فِي غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ، تَكْشِرُ عَنْ يَوْمٍ أَغَرَّ،
مَا كَانَ كَذَا وَ كَذَا.
امام عليه السلام فرمود:
نه، سوگند به كسى كه ما را در بقاياى شب تاريك نگه داشت؛ شبى كه لبخند سپيدهدمش از روزى روشن پرده برداشت، كه چنين و چنان نبوده است.(هدف از ذكر اين عبارت تنها بيان سوگند زيبا و جالب امام عليه السلام است)
شرح و تفسير
سوگندى بسيار زيبا
هدف جناب سيّد رضى رحمه الله از ذكر اين سوگند، نشان دادن فصاحت و زيبايى كلام امام عليه السلام حتى در سوگندهاست. اما اينكه اين سوگند براى چه جارى شده است؟ يا مرحوم سيّد رضى به آن دست نيافته است و يا اگر دست يافته ذكر آن را لازم نمىدانسته است.
به هر حال امام عليه السلام مىفرمايد: نه، سوگند به آن كس كه ما را در بقاياى شب تاريك نگه داشت؛ شبى كه لبخند سپيدهدمش از روز روشن پرده برداشت، كه چنين و چنان نبوده است»؛ (لَا وَ الَّذِي أَمْسَيْنَا مِنْهُ فِي غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ، تَكْشِرُ عَنْ يَوْمٍ أَغَرَّ، مَا كَانَ كَذَا وَ كَذَا) .
امام عليه السلام در اين تشبيه جالب، نخست اشاره به تاريكى شبهاى ظلمانى مىكند ( «غُبْر» به معناى باقيمانده و «دَهْماء» به معناى سياه و تاريك است) كه به دنبال آن، روز روشنى است. گويى همانند انسانى است كه به هنگام لبخند، لبهاى او كنار مىرود و دندانهاى زيبايش آشكار مىشود.( «تَكْشِرُ» از ريشۀ «كَشْر»(بر وزن نشر) به معناى كنار رفتن لبها براى خنديدن و «أغَرّ» به معناى روشن و سفيد است).
اينكه امام عليه السلام اين قسم زيبا و فصيح را براى چه موضوعى ياد كرده، روشن نيست. شايد براى مرحوم سيّد رضى روشن بوده؛ ولى چون هدفش بيان زيبايى قسم بوده از ذكر آن صرف نظر كرده است. اين احتمال نيز هست كه بر سيّد رضى رحمه الله نيز روشن نبوده و آنچه را او به آن دست يافته اصل سوگند بوده است؛ ولى مىتوان به قرينۀ قسمى كه امام عليه السلام ياد كرده حدس زد كه قسم، اشاره به ظهور اسلام و محو آثار شرك و كفر و بتپرستى و انتقال مردم از دوران تاريك جاهليت به دوران نورانى اسلام بوده و جملۀ «ما كانَ كَذا و كَذا» در واقع اشاره به نفى بعضى از بدعتهايى بود كه در اسلام گذاشته شد و در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وجود نداشت.
مرحوم «مغنيه» در شرح نهج البلاغۀ خود مىگويد: جملۀ (ما كان كَذا وَ كَذا) ممكن است اشاره به مطلب باطلى بوده كه امام عليه السلام آن را از كسى شنيده بوده و در مقام انكار آن برآمده است؛ ولى آنچه ما ذكر كرديم مناسبتر به نظر مىرسد.
در اينكه «لا» در آغاز اين قسم و مشابه آن در كلام عرب زائده است يا نافيه، در ميان مفسران و دانشمندان، گفتوگو است؛ جمعى آن را زائده نمىدانند؛ مانند آنچه در قرآن مجيد در آيۀ ٦٥ سورۀ «نساء» آمده است كه مىفرمايد: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ ...». و معتقدند مطلبى قبلاً ذكر شده، آن را نفى مىكند سپس به مطلب ديگر مىپردازد؛ ولى جمعى ديگر عقيده دارند كه «لا» زائده است و براى تأكيد نفيى است كه بعداً مىآيد (و مىدانيم كه بسيارى از كلمات زائده براى تأكيد است).
در تفسير فخر رازى نيز در آيۀ شريفۀ بالا دو قول نقل شده است: يكى «لا» ى زائده و براى تأكيد و ديگرى «لا» ى مفيده و براى نفى مطلبى بوده كه پيش از اين آمده است؛ ولى در تفسير جوامع الجامع،«لا» زائده گرفته شده است.