مُحَرَّم...
آغاز فصلِ نوکریست!
بوی اسپند و...
دلشورهی روضههای #تُ...
پیراهن مشکی و...
شالِ عزایت...
روز و شب، در هیئت
نَفَس کشیدن...
جان آدمی را روحی تازه میبخشد!
و من، ماندهام...
اگر این عشق نبود...
اگر محبتت را نداشتم...
اگر پدر از سَرِ شوق...
و مادر، از سَرِ لطف...
نامت را به من یاد نداده بود...
در دایرهی قسمت، کجا ایستاده بودم؟!
هربار که نامت را میبرم...
دهانم شیرین میشود!
لبهایم، به شور میافتند و...
قلبم، به تپش...
که نکند روزی بیاید و...
نتوانم نامت را بر زبان، جاری کنم!
دستانم را گرفتهام بالا...
آمدهام برای گدایی!
بده در راه خدا؛
هرچه که میخواهی!
فَتَصَدَّق عَلَینا...
5d3d2bcd7e8c6b15da2b30d2_-4871150205089851807.mp3
8.5M
حاج مهدی سماواتی
eitaa.
وقایع روز پنجم محرم الحرام؛ ذکر شهادت عبدالله بن الحسن
عبدالله پسر امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و در خیمهگاه با زنان به سر میبرد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، از خیمهگاه بیرون دوید.
او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت و در کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به او رسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد. امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع میورزید. او به عمهاش گفت: «والله لا افارق عمّی سوگند به خدا، از عمویم جدا نمیشوم.»
ناگاه «ابجر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: «ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا میخواهی عمویم را بکشی؟» بَحر قصد ضربه زدن به امام را داشت.ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت.
کودک فریادش بلند شد: «یا امتاه؛ ای مادرم!» حسین(علیه السلام) او را در بر گرفت و به سینه چسبایند و فرمود: «ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوندا تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد
امام دست خود را به آسمان بلند کرد: «پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها باز دار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهرهمند میسازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند
در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» و سپس بر قاتل او به نام «حرملة بن کاهل الاسدی» نفرین شده است.
1398 shojafard roze j5.mp3
1.93M
🎧 استاد میرباقری | «روضه» روز پنجم محرم ۱۳۹۸،
امشب، شبِ زیارت و توجه به باب رحمت واسعه الهی، حضرت سیدالشهدا و همچنین شب شهادت حضرت باقر آل عبا صلوات الله علیهم است با گریه بر آن دوامام مظلوموغریب خودمان را برای مهمانی حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه،روز جمعه ( طبق زیارتِ روز جمعه دراین روز ما مهمان امام زمانمان هستیم آماده کنیم.)
4_6017232096316098226.mp3
4.82M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ
[اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
...
ای حسین، ای فرزند شریفترین انسان، ای معشوق جان های شیفتهی حق و حقثیقت و ای امید حیات پاکان اولاد آدم، افسوس که ما از تقدیم جانمان در آن طبق اخلاص، که در آن روز خونبار، جان 72 تن انسان کامل را به پیشگاه الهی عرضه کرد محروم ماندیم. افسوس!
با این حال، سپاس بیکران خدای را که از آن گروه های نابخرد نبودیم که نشستند و عهدها بستند و تو را برای اقامه حکومت حق و عدالت، به سرزمین خود، عراق دعوت نمودند
و در آن هنگام که گام بر سرزمین آنان نهادی، آن نابخردان ضد انسانیت عهد ها را شکسته و به انکار صدها نامه ای که شخصیت خود را در گرو آن گذاشته بودند، برخاستند و آن گاه با شمشیرهای برّان خود، بر تو و یاران تو تاختند.
فراموش نکنید آن دسته از عاشقان حسین را که سالهای قبل در کنار تو بر سر و سینه میزدند و امروز دستشان کوتاه است