🔵 یک روز پس از قتل عام...
🔻تصاویری از اوضاع فعلی اردوگاه النصیرات، یک روز پس از حمله وحشیانه اشغالگران صهیونیست و قتل عام مردم
📌 #آخرین_تحولات_فلسطین
#قتل_عام_النصیرات
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کرامتي از آستان قدس رضوي و داستان ضامن آهو دكتر احمد مهدوي دامغاني چندي پيش، به مناسبتي مطلبي در ر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلايي رضا
در روز هشتم جمادي الاول ۱۳۳۴ ق پاي خشكيدة مردي عافيت داده شد. کربلايي رضا ميگويد: من از كربلا براي زيارت امام رضا راهي شدم تا رسيدم به ايوان كيف كه منزل اول از تهران به مشهد بود پس در آنجا مبتلا به تب لرز شدم و چون خوابيدم و بيدار شدم پاي چپ خود را خشكيده يافتم پس ناچار ۲ ماه در آنجا توقف كردم شايد بهبودي حاصل شود اما نشد از علاج مأيوس شدم برخاستم با دو چوب كه زير بغل ميگرفتم به زيارت امام هشتم (ع) رفتم. در مشهد نزديك بيت امام به حمام رفتم غسل كردم و روانة صحن عتيق شدم. در كفشداري چوب زير بغلم لرزيد و افتاد ناليدم و عرض كردم اي امام رضا مرادم را بده آنگاه خود را بر زمين كشيدم تا به حرم مشرف شدم و گردن خود را با شال به ضريح بستم پس بي حال شدم و خوابم برد در خواب فهميدم كه كسي سه مرتبه دست به پاي خشكيدة من كشيد نگاه كردم سيد بزرگواري را ديدم كه نزد سر من ايستاده و گفت برخيز كربلايي رضا پايت را شفا دادم. از خواب بيدار شدم قدرت تكلم نداشتم صلوات فرستادم و ملتفت شدم كه پاي خشكيدهام شفا داده شده در حالي كه از هنگام ورود به حرم تا آن وقت تقريباً نيم ساعت
گذشته بود.
#دانستنیهای_امام_رضا_علیه_السلام
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
مشاهیر مدفون در حرم رضوی ج3.pdf
21.12M
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
D1738181T16124990(Web)-mc.mp3
5.62M
😍به امام رضا (علیهالسلام) «ضامن آهو» میگویند. مرقد این امام بزرگوار در ایران، در شهر مشهد است.
🌺هرگاه دانشمندان در مسئلهای درمیماندند، برای حل آن مسئله به امام رضا (ع) مراجعه میکردند.
🥰ایشان بسیار آگاه و دانشمند بودند و «مأمون» که خلیفهی آن زمان بود، از تأثیر امام رضا (ع) بر مردم میترسید
🔎موضوعات قصه
#امام_رضا
#قصه_صوتی
#قصه_شب
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#تعلیم_و_تربیت #تمدن_سازی 🔻استاد رحیمپور درجمع فرهنگیان: بعضیا خیال میکنند مشکل همش تو نسل جدیده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تعلیم_و_تربیت
#آموزش_و_پرورش
🔻هشدار استاد رحیمپور به فرهنگیان و نظام آموزش و پرورش:
از کربلا بدتر میشود اگر فکری به حال وضع موجود
نکنید❗️
⬅️ مخصوصا با این وضعیت فضای مجازی...
استاد #رحیم_پور
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ویژگی های نفاق و منافقین
✅ جلسه 9 (بخش هشتم)
🎙آیت الله مجتبی تهرانی(ره)
📖 منافقین خود را روشنفکر و بقیه را نادان میدانند
✍️در قرآن میفرماید:«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ»1️⃣؛ مطلب دیگر این است که وقتی به آنها گفته میشود که بیایید مثل بقیۀ افراد مذهبی و متدیّن به مبدأ و معاد ایمان بیاورید، میگویند: آیا همانگونه که سُفَها ایمان آوردند، ما انجام دهیم؟ آنها خودشان را فهیمترین افراد در جامعه و روشنفکر میدانند و مذهبیها را سفیه و نادان میدانند. دیدشان نسبت به افرادی که متدیّن هستند، مثل این است که آنها سفیه هستند. «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ»؛ ما ایمان بیاوریم. «كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ»؛ مانند این نفهمها، عقب ماندهها! ما روشنفکریم و روشنفکر که ایمان نمیآورد. این چیزها خرافات است. بعد هم در آیه میگوید:«أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ»؛ خود شما سفیه هستید.
1️⃣سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ 13
#مجموعه_اخلاق_ربانی
#ویژگی_های_نفاق_و_منافقین
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔵کشف قاچاق ۱۲۰ خزنده در فرودگاه امام (ره)
🔹فرمانده يگانهای حفاظت فراجا: مأموران پليس فرودگاه امام (ره) هنگام بررسی مسافران به ۲ چمدان مشکوک شدند که پس از بررسی آنها ۳۱ مار برمسپايتون و ۵۹ مارمولک ايگوانا و ۳۰ لاکپشت سوئدی کشف شد.
📌 #امنیتی_انتظامی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
❌خبرگزاری دولت: حال مریم رجوی وخیم است
خبرگزاری ایرنا از وخامت حال مریم رجوی خبر داده و نوشته است: وضعیت سرکرده گروهک وخیم گزارش شده و تیم حفاظت رجوی برای جلوگیری از نشت هرگونه خبر پیرامون او، بهشدت در حال آمادهباش هستند
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 تمکین به نظر شوراینگهبان در زمینه احراز یا عدم احراز صلاحیت افراد برای نامزدی ریاستجمهوری از معیارهای اصلی سنجش پایبندی به قانون است
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
28.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺تصاویر جدید از اتاق عملیات رزمندگان مقاومت در غزه و طراحی و اجرای موفق عملیات پیچیده و ترکیبی متشکل از یگان تک تیر اندازان با پشتیبانی یگان توپخانه در جنوب شرقی تل الحوا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴 یمن ناوشکن انگلیسی را هدف قرار داد
🔹سخنگوی نیروهای مسلح یمن در بیانیهای از هدف قرار دادن یک ناوشکن انگلیسی و ۲ کشتی مرتبط با رژیم صهیونیستی در واکنش به جنایت اردوگاه النصیرات خبر داد.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵آتشسوزی بزرگ در پتروشیمی بصره
🔹رسانههای عراق تصاویری از وقوع آتشسوزی گسترده در شرکت پتروشیمی بصره در جنوب عراق خبر دادند.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🚨#فوری
🔺گانتز تا دقایقی دیگر استعفای خود را اعلام میکند.
🔹شبکه عبری زبان کان اعلام کرد بنی گانتز عضو کابینه جنگ رژیم صهیونیستی تا دقایقی دیگر استعفای خود را اعلام خواهد کرد.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🏴 سالروز شهادت آیت الله سید محمد رضا سعیدی
مامور ساواک گفت سعیدی را می کشیم تا نشانی از او باقی نماند. اما خداوند چیز دیگری رقم زد.
سال ۴۹ او را در ۴۱ سالگی به شهادت رساندند
ایشان ۵ پسر و ۴ دختر داشتکه وصیت کرد همگی اهل علم شوند.
پسر اول سیدمحمد امام جمعه فعلی قم است
پسر دوم سیدحسن از مدرسین حوزه
پسر سوم سید حسین به شهادت رسید
سید محسن و سید روح الله هم از علمای حوزه اند.
دو نفر از پسرها جزو خبرگان اند.
داماد اول نیز ایت الله غروی است که دو فرزندش در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. داماد دوم نیز سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران و...
🔹آیت الله سعیدی( رحمة الله علیه) در زندان های رژیم منحوس پهلوی زیر شدیدترین شکنجه ها به شهادت رسید...
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔴 سرباز وطن 🔶 بانوای ♦️حاج صادق آهنگران ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️نذر لاله ها
بانوای:
♦️ حاج صادق آهنگران
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🍂
🔻#زندان_الرشید ۱۵۵
خاطرات سردار گرجیزاده
بقلم، دکتر مهدی بهداروند
استوار احمد رفت و آن شب در سلولها غوغایی بود. صدای اذان صبح از مساجد شهر به گوش رسید. رستم حال اذان گفتن نداشت. نماز خواندیم و خوابیدیم.
صبح، ساعت نه و ربع، احمد با تعدادی قفل جدید وارد سالن شد و گفت: «پدرتان را در می آورم. مرا مسخره می کنید؟ بلایی سرتان می آورم که در تاریخ عراق بنویسند. هنوز احمد را نشناخته اید. آدمتان می کنم. به من میگویند استوار احمد!» و بعد از چند لحظه، استوار احمد در سلول مرا باز کرد و به من گفت: «این قفل ها را می بینی؟ قفل سلول این متمردها را عوض می کنم تا دیگر کسی چنین فکری به سرش نزند.» گفتم: «کار خوبی می کنی. خدا خیرت بدهد!» .
آن روز، فقط ما پنج نفر اجازه داشتیم که به دستشویی برویم. استوار احمد به هیچ یک از آن سی و دو نفر اجازه نداد که بیرون بروند. هر چه اصرار کردند، گفت: «شما باید ادب بشوید. فعلا خبری از دستشویی نیست» و وقتی همراه اکبر، برای هواخوری، از سلولمان خارج شدیم،
آرام آرام، قدم بر می داشتم. به سلول حاج آقا جمشیدی رسیدم. گفتم: : «آقای جمشیدی، تقبل الله أعمالكم. حال شما چطور است؟ حالا فهمیدید چرا این همه اصرار کردم حواستان را جمع کنید؟!» منتظر جواب او نشدم. به دستشویی رفتم و به سلولم برگشتم. عباس گفت: این کنایه ها یعنی چه؟» گفتم: «عباس جان، کنایه نبود؛ درددل بود که حواس پرتی نگیرند.»
استوار احمد آماده رفتن بود که گفت: «علی، کارم تمام شد. همه قفل ها عوض شد. خوب است؟» گفتم: «عالی شد احمد. خدا خیرت بدهد! اینها محبت سرشان نمی شود؟!»
وقتی احمد از زندان خارج شد، با صدای بلند گفتم: «برادران مهمان، مدیران فرهنگی اردوگاه موصل، این چه کاری بود که کردید؟ آخر چرا حرفم را گوش ندادید؟ حالا خوب است در سلول حبس باشید و بیرون نیایید؟ حالا خوب است کارتان را داخل سلول کنید و از بوی گندش اذیت شوید؟ بابا، ما صاحب خانه بودیم و چیزهایی یاد گرفته بودیم. درست است که شما رئیس تشکیلاتی بودید؛ ولی ما هم چیزهایی بلدیم. با کاری که شما کردید، اعتبارمان را از دست دادیم.»
همین طور داشتم سخنرانی می کردم که اکبر گفت: «داداش بی خیال! از این منبر لطف کن بیا پایین سرمان درد می کند.» خندیدم و گفتم: «بچه تهرانی بازی در نیاور. بگذار حرفم را بزنم.» ادامه دادم: «آقایان زرنگ! رابطه ما با نگهبانان زندان آنقدر خوب است که گاهی یادشان می رود ما اسیر جنگی آنها هستیم. انگار نه انگار ما ایرانی هستیم. شما با این کارتان به ما ضربه زدید و جبران آن مشکل است.»
اکبر بلند شد و سرم را بوسید و گفت: «بابا، دیگر بس است! دعا بفرمایید. سخنرانی خیلی طولانی شد!»
نگهبان آن روز در سلول آنها را باز نکرد. تشنگی و گرسنگی فشار زیادی به آنها آورده بود. آنها به التماس افتاده بودند. به عباس و اکبر گفتم: «درست است امکان هواخوری و توالت رفتن و آب و نان را برای این بچه ها فراهم کردیم؛ ولی باز هم برای تعدادی که مریض اند، واقعا تحمل ناپذیر است.» سعی می کردیم با شوخی و خنده کاری کنیم که فراموش کنند. البته می دانستیم آنها سختی کشیده و آب دیده اند و تحملشان از ما هم بیشتر است. رستم از سلول کناری صدا زد: «علی آقا، این بیچاره ها گناه دارند. اگر تا فردا بیرون نیایند، وضع بدی پیش می آید.» گفتم: «خب، می گویی چه کار کنم؟» گفت: «یک رویی بزن، شاید استوار احمد قبول کرد. او حرف تو را گوش می کند.»
همراه باشید
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357