eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وحدت، راه پیشرفت کشور | به‌جای نقد گذشته، دنبال چشم انداز آینده‌ایم 👤پزشکیان، رئیس‌جمهور: 🔹در یک ماه گذشته با مسئولانی که پیش از ما مسئولیت داشتند جلساتی را برگزار کردیم تا از شرایط آگاه‌ شویم. 🔹پولی که برای گندم‌کاران در قانون پیش‌بینی شده، ۱۲۰ هزار میلیارد تومان است که آن هم در صندوق موجود نبود اما گندمی که تا به حال به انبارها تحویل شده بالای ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود. 🔹مشکلات گندم‌کاران در حال حل شدن است. مشکلات بهداشت و درمان و معلمان هم مطرح بود که تمهیداتی اندیشیده شده‌است. 🔹در این مدت گذشته را نقد نکردم. در حال حاضر باید دست به دست هم دهیم و با وفاق و نگاه به چشم‌انداز رو به جلو برویم. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜 نفس عمیقی کشید و ادامه داد: بذارین راحتتون کنم .. شما بهم جواب منفی بدین وقتی اومدیم خاستگاری، و اینکه نمیخوام هیچکس بفهمه که من گفتم جواب منفی بدین حتی برادرتون، شما اگه جواب منفی بدین من دیگه راحت میرم،آخه مطمئنم که موندنی نیستم! "موندنی نیستم موندنی نیستم موندنی نیستم " چند بار باید جمله آخرش تو ذهنم اکو میشد، موندنی نیست یعنی چی؟ جواب منفی بدم چرا؟ چی میگفت؟ احساس کردم تمام بدنم یخ کرده، حتی دیگه صدای هیچی رو نمیشنیدم و نه جایی رو میدیدم فقط یاس بود، همه جا یاس بود و یاس ... بعد کمی سکوت گفت: خاهش میکنم کمکم کنین بزارین مادرم بفهمن الان وقت زن گرفتنم نیس من دنبال کارای رفتنم و مادرم دنبال پابند کردنم به اینجا، دیگه همه چی رو به خودتون سپردم، یاعلی قدم برداشت بره و من همچنان خشکم زده بود چی میگفتم بهش چی داشتم بگم .. در حال رفتن کمی به طرفم برگشت و گفت: راستی برای حرف زدن با شما از برادرتون اجازه گرفته بودم! حلال کنید که وقتتونو گرفتم بازم زبونم نچرخید چیزی بگم، وقتی کاملا دور شد آروم آروم سمت مهسا رفتم و نشستم کنارش، نمیدونم چم شد، فقط خیره بودم به روبروم، حتی جواب مهسا رو که اصرار داشت بدونه ما چی می گفتیم رو نتونستم بدم،همه چیزو تموم شده می دیدیم .. تموم شد معصومه! تموم شد، قصه ی تو و عطریاست همین جا تموم شد، دیگه تموم شد ..... ... 💌نویسنده: بانو گل نرگــــس 💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜 . . تو راه برگشت همه ساکت بودن کسی حرفی نمیزد، انگار همه خسته بودن، منم که قلبم آشوب بود و همش فکر و سوالای عجیب غریب تو ذهنم بود، از یه طرف بحث سوریه و شهادت از طرفی بحث خاستگاری و جواب منفی و از اون طرف از دست دادن عطریاس برای همیشه! . . باز نماز صبح اول وقت اوج دلتنگی و بیقراریم رو نشون میداد! ، از خودم راضی نبودم از خودی که فقط وقتی به خداییش احتیاج داشتم نمازصبحم اول وقت بود روزای عادی تا پنج دقیقه مونده به قضا شدن بیدار میشدم تا نماز بخونم، اما تو این روزا تو تاریکی حتی قبل اذان صبح بیدار میشدم مثل روزهای دیگه بعد نماز رفتم حیاط کنار یاس هام، نمیدونم چرا حس میکردم این یاس ها دیگه مثل سابق عطری ندارند یا من دیگه حس نمیکنم، یاد عباس آتش به دلم انداخت مامان گفت که عموجواد اینا دوهفته بعد میان برای خاستگاری، و من باید تا اونموقع برای همیشه عطریاس رو فراموش میکردم ... . ٭٭٭٭٭ . سمیرا در حالیکه به من نزدیک می شد دست تکون داد، براش دستی تکون دادم و با لبخند استقبالش کردم -سلام دوست عزیزم لبخندی زد و گفت: سلام، خوبی؟! - آره خوبم تو چی؟ -منم عالی!! کوتاه خندیدم و به دستام خیره شدم، کمی خم شد و به صورتم نگاه کرد و گفت: چته باز؟ لبخند کمرنگی زدم و گفتم: هیچی! - اوف، خب پس چرا انقدر تو خودتی، الان من به جای تو بودم تو آسمونا تشریف داشتم، چند روز دیگه آقای یاس داره میاد خاستگاری، اونوقت تو اینجوری رفتی تو خودت!😏 آهی کشیدم و گغتم: آره باید خوشحال باشم بعد هم زمزمه وار گفتم: خوشحال! سمیرا خندید و گفت: خدا نکنه من عاشق شم وگرنه مثل تو خل و چل میشم لبخندی رو لبم نشست ولی خیلی زود محو شد، دیگه این درد و نمیشد به کسی گفت حتی سمیرا که رفیق بهترین روزای زندگیم بود، اصلا با گفتنش به سمیرا اونم ناراحت میکردم لااقل تنها کاری که میتونستم الان بکنم این بود که تظاهر کنم خوشحالم تا بقیه هم خوشحال باشن، شاید دردهایی تو این دنیا هست که فقط خودت باید بکشیشون😔 💌نویسنده: گل نرگــــس بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شام غریبان - علیرضا افتخاری.mp3
7.38M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویه‌های غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار که از جهان ره و رسم سفر براندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم خدای را مددی ای رفیق ره تا من به کوی میکده دیگر علم برافرازم خرد ز پیری من کی حساب برگیرد که باز با صنمی طفل عشق می‌بازم بجز صبا و شمالم نمی‌شناسد کس عزیز من که به جز باد نیست دمسازم هوای منزل یار آب زندگانی ماست صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی شکایت از که کنم خانگیست غمازم ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می‌گفت غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
محبت درمانی 66.mp3
11.14M
۶۶ ❗️تا وقتی ایمانت به یقین تبدیل نشــه؛ عبادت هات، محبت هات، دویدن های سلوکی ات...به نتیجه نمیرسه! 😔 👈نماز شب میخونی اهل قرآن و ذکر و سجاده ای امـــا روحت نورانی نمیشه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شاخصه های خانواده امام زمانی: 👈 خانواده امام زمانی شعبه ای از حکومت عجل الله تعالی فرجه 🎙 حجت الاسلام دکتر نصرالله پور ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی مجری‌های لس‌آنجلسی هم این مدل آموزش‌ها رو نمیپسندن و از گلایه پدران و مادران آمریکایی نسبت به آموزش جنسی در مدارس کودکان میگن! 🔹پدران و مادران آمریکایی بسیار ناراحت از این هستند که به بچه‌ها در مدارس آموزش سکس و همجنس‌بازی می‌دهند! ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ویدئو اول شبکه بهایی منوتو دنبال ترویج این است که مادر جایگاه ویژه ای ندارد!! 🌐ویدئو دوم جوان نخبه ما حنانه خرم دشتی؛ دارنده مدال طلای المپیاد جهانی نجوم: این مدال برای مادرم هست ،مادر من همه چیزمه .، فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی ما این هست. 💢حواسمان به فرهنگ منحطی که این شبکه ها با ظاهر مدرنیته ولی با هدف نابودی خانواده انجام میدن باشه ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
در ص ۱۷ چنين مذكور است: «بعد آنكه باب حاملان پيام خود را به اطراف اعزام داشت خود عازم مكه گرديد كه در آنجا دعوت عمومي بزرگش تحقق يافت و ملايان شيراز كه از طريق گزارشات هيجان انگيز زائرين و حجابي كه از مكه برگشته بودند متوجه خطري كه آنها را تهديد مي‌كرد گرديده بودند و از ترس اينكه تعاليم عالي باب نفوذي در عامه نمايد و بعضي از آنان نيز متوجه اهميت موضوع گرديده بودند پس به هيئت اجتماع به حاكم شهر حسين خان مراجعه و دستگيري و زنداني نمودن باب را خواستار گرديدند» در اينجا عبدالبها توسط بلانفيلد مي‌خواسته حقيقت را تعويض نمايد و چنان آورد كه نسل بعد تصور نمايد باب در تحقق حديث مذكور واقعا در مكه دعوت علني نموده و گرفتاريش در شيراز به علت همهمه و گزارشات زائرين و حجاج كه برگشته اند [ صفحه ۱۲۷] مي‌بوده و حال آنكه ديديم كه باب جز در گوشي حرف زدن با محيط با احدي ديگر مكالمه در اين خصوص ننموده و نامه او به شريف مكه نيز (اگر راست باشد) اولا معلوم نيست مبتني بر چه قبيل بوده و در ثاني به حكايت نبيل در بوته اجمال و فراموشي افتاده و كسي را بر آن اطلاعي حاصل نشده و به علاوه نبيل در ص ۱۲۷ ذكر مي‌كند كه دستگيري باب به علت تظاهرات محمدعلي بارفروشي (قدوس) و ملاصادق خراساني بوده. «دومين شخصي كه قدوس در شيراز ملاقات كرد اسم الله الاصدق ملا صادق خراساني بود قدوس رسائل خصائل سبعه را به مقدس داد و گفت امر مبارك اين است كه اوامر مسطوره در اين رساله را به موقع اجرا گذاري از جمله اوامر مبارك در آن رساله اين بود كه بر اهل ايمان واجب است در اذان جمعه اشهد ان عليا قبل نبيل (محمد) باب بقية الله را اضافه كنند ملاصادق در آن ايام منبر و وعظ و نصيحت داشت چون بر اين امر مبارك اطلاع يافت بي ترديد به اجراي آن اقدام كرد و در مسجد نو كه امام جماعت آن بود اذان نماز را با فقره مزبوره انجام داد... قيل و قال بلند شد علمائي كه در صف اول جماعت بودند و به تقوي و ورع معروف و مشهور به فرياد و فغان آمدند (فراموش نشود كه ملاصادق نيز شيخي بوده و زمينه او براي اينكه مورد تنفر و دشمني شيعيان باشد فراهم بوده و اين موضوع بهانه را تكميل و وسيله به دست دشمنان براي جنجال و آشوب مي‌دهد) بگيريد اين مرد كافر را كه دشمن دين و خدا است... بابيت مقام كمي نيست كه هركسي بتواند ادعا كند... تمام شهر مواج و مضطرب گشت... حسين خان حاكم فارس از آجودان باشي خود... سبب پرسيد گفتند سيد باب اخيرا از حج كعبه و زيارت مدينه مراجعت كرده و به بوشهر وارد شده و يكي از شاگردان خود را به شيراز فرستاده تا احكام او را منتشر سازد... حسين خان چون بر اين قضيه وقوف يافت به دستگير كردن قدوس و مقدس فرمان داد... (و دنباله ماجراي ص ۱۳۱) حسين خان به اذيت و آزار پيروان باب اكتفا نكرد... مأمورين چند از شيراز از سواران خاص خود فرستاد و امر شديد صادر نمود كه هر كجا سيد باب را بيابند دستگير كنند». [ صفحه ۱۲۸] حالا ملاحظه كنيد اين داستان نبيل كجا و آن افسانه بلانفيلد كجا؟ از اين مطالب و اختلاف گوئيها خود به چگونگي نفس حوادث و ميزان تبليغات و دروغها و انحراف وقايع به منظور جلب افراد ساده لوح پي بريد [۲۰]. باب به تصور اينكه ۱۸ نفر بيعت كنندگان به زودي موفق خواهند شد واحدهاي ديگري تشكيل دهند و جمعيت كثيري به هم رسانند نقشه يك اجتماع از ياران را در عتبات مي‌كشد. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قسمت 4 |درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی 👈 موضوع: معنی محبت 🔺سلسله جلسات درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی با موضوع «محبت خدا» ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رحلت نبی گرامی اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا علیهماالسلام تسیلت باد🖤 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
YEKNET.IR - vahed 1 - shahadat imam hasan 1398 - banifatemeh.mp3
4.69M
رسیدم به شب‌های تو سر من کف پای تو رسول خدایی تو بابای مایی (ص)🏴 (ع)🏴 🎙 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357