#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اين افسران انگليسي مدتي است كه در تهران مستقر شده اند... با اين حال، رئيس الوزرا كه با تصميم شاه مخا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقاي اسكينر، كنسول آمريكا در لندن، در ۲۲ نوامبر ۱۹۲۰ چنين مينويسد: «افتخار دارم كه گزارش كنم در هجدهمين جلسه مجلس عوام از نخست وزير خواسته شد به سؤ الات ذيل پاسخ دهد: آيا از منابع مالي انگليسي براي كمك به هنگ قزاقهاي ايراني، وجهي پرداخت شده است؟ در برابر چه ميزاني از آرا با پرداخت اين كمك مالي توافق شده است؟ آيا اين وجه در برآوردهاي هيچ يك از وزارت خانهها قرار گرفته است؟ مبلغ وجه پرداختي در اين زمينه چقدر است؟ پاسخ رسمي آقاي لويد جرج از اين قرار است: پس از پايان جنگ تاكنون، انگلستان مبلغ ۳۹۲۶۰۰ پوند به ايران كمك مالي كرده است. دولت هند نيز مبلغ مشابهي را به ايران پرداخت كرده است. برآورد هزينههاي انگلستان در اين ماجرا در دفتر برآورد خدمات متفرقة جنگي انجام شده است. » [۲] كودتاي ۲۱ فوريه ۱۹۲۱ بسيار
----------ارزان تمام شد.
[۲]: گزارش اسكينر، شماره ۱۰۴۷۸، ۳۷/۲۰. ۸۹۱، مورخ ۲۲ نوامبر ۱۹۲۰
✍#محمد_قلی_مجد
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🌟💐🌟💐🌟💐 💐🌟💐🌟💐 🌟💐🌟💐 💐🌟💐 🌟💐 💐 💐قسمت پنجاه و نهم 🌟 🔱داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار 🔰خاطرات_پروين_غفارى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟💐🌟💐🌟💐
💐🌟💐🌟💐
🌟💐🌟💐
💐🌟💐
🌟💐
💐
💐قسمت شصت 🌟
🔱داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار
🔰خاطرات_پروين_غفارى
🔱علیرضا گفت:
_ پروین خانوم من چون شما را دوست دارم این راز را به شما میگویم ‼️
اکنون چندین ماه است که اشرف و محمدرضا در تدارک آوردن عروس دیگری به خانواده ما هستند شاه می خواهد ازدواج کند و شما در خواب غفلت هستید همین امروز و فرداست که شما را به کاخ راه ندهند .من که برادر او هستم این را به شما میگویم پدر عروس یکی از خوانین بختیاری و مادرش آلمانی بود عکس او را هم دیدم دختر زیبایی است اما زیبایی اش در مقابل تو است ذره ای در مقابل خورشید است...😳😱😭
⚜ حیران بر جا ماندم البته بعدها دانستم که توصیف آن شب غلامرضا درباره زیبایم غلو بوده و تنها برای خر كردن من بود . ثريا به راستی زن زیبا و جذابی بود.
🔱 ناقوس خطر به صدا در آمده بود. پس قضیه این بوده است که مدتهاست شاه نه تلفنی و حضوری با من تماسی نداشته است .به راستی چه چیزی دیگری به جز یک زن می توانست او را از من جدا کند⁉️
⚜ همینطور که فکر می کردم دیدم علیرضا گیلاس دیگر مشروب برایم ريخت و جعبه سیگارش را نیز به طرفم گرفت .🍻🍺
🔱محتویات گیلاس را به درون گلویم سرازیر کردم و به غلامرضا گفتم:
_ می توانى یک از تریاک برایم به بچسبانى ⁉️
⚜چشمانش خندید و به سرعت دست به کار شد آن شب را در کنار او ماندم .اكنون برای خود دو پشتیبان گردنکلفت برای روزهای جدایی از شاه تدارک دیده بودم ایادی و غلامرضا.
🔱 هر دو افسون زیبایی من هستند با اینکه از قسافه هر دوی اینها بدم می آید اما به خاطر پول و موقعیت شان باید در میان مشت های خودم حفظشان کنم
⚜_ اشرف بالاخره کار خودتو کردی⁉️ معلوم بود که سرزنش ها و تشویق های اشرف و مادرش سنگ بنای این ازدواج را گذاشته است...
ادامه دارد....
✍#امينه
📔برگرفته از كتاب تا سياهى در دام شاه
🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🌸" سهیل "
•┈••✾✾••┈•
یادش بخیر، ماموریت ماووت
....روز سوم یا چهارم بود، وسط روز آتش بسیار سنگین خمپاره ها نفس گیر شده بودند. جرات دستشویی رفتن هم نداشتیم.
من و آقای معینیان و صالح زاده و...... توی سنگر فرماندهی نشسته بودیم.
سنگر بغلی ما یه دسته ذخیره از گروهان نجف بودند. توی اون آتیش سنگین که هیچکس جرات بیرون رفتن نداشت ، یهویی یه اعجوبه و عتیقه زیرخاکی که همه گردان دوستش داشتن و از همه به زور هم که شده یادگاری میگرفت......
بعععععله جونم بگه واستون آقا سهیل یادگاری که القاب دیگری هم داشت....
یهویی از سنگر پرید توی سنگر ما و نفس نفس زنان هی می گفت...
آقای معینیان.....
آقای معینیان....
آقای معینیان.....
و بچه ها هم که ترس ورشون داشته بود مرتب میگفتن: سهیل چی شده؟ سهیل چی شده؟
همه فقط به یه چیز فکر می کردند.... سنگر رفته تو هوا و سهیل زنده مونده و اومده که کمک ببره
یه دفعه نفس عمیقی کشید و بعد از سکوت بچه ها گفت:
آقای معینیان چای میخوای؟😄😄😄
و همه افتادن به جونش😄😄😄
امان از چای خورهای معتاد
واقعا توی اون فضای سنگین و نفسگیر وجود اون بچه ها نعمت بود.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🌸گربههای عرب ...
در فاو گربه زیاد بود ...
یک روز یکی از این گربه ها به پایین خاکریز
آمده بود، ما بخاطر اینکه گربه ترکش نخورد
و بلایی سرش نیاید ، میگفتیم:
« پیشته ، پیشته »
در همین لحظه، علیرضا کوهستانی هم آمد،
تا دید دارم گربه را پیشت میکنم، و گربه هم
به حرف من توجهی نمی کند، گفت:
« رضا جان ! مثل این که فراموش کردی تویِ
عراق هستیم و این گربه هم عراقی هست،
ببین تکان نمی خورد، حرفت را نمی فهمد
تو باید عربی باهاش حرف بزنی، باید بگویی:
« الپیشت ـ الپیشت » :)
راوی : رضا دادپور
رزمنده بهداری لشکر۲۵ کربلا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکنیک جدید برای جلوگیری از دزديده شدن ماشين😂😆😄🤣😂😆😃🤣😂😆😅😂
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کل زندگیمون دمپایی رو اشتباه پوشیدیم
اصلش اینه:😂😂
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
100.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 سریال زیبای بهترین تابستان من
😍 طنز ، کمدی ، جنگی
📼 قسمت دوم
#سریال #بهترین_تابستان_من
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357