#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔅#چراغ_راه ۱۳ ✍ شهیدمحمدابراهیم همّت: من متنفرم از انسانهای... #کلام_شهید|من متنفر بوده و هستم از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅#چراغ_راه ۱۴
✍ عمل به این توصیهی شهید علی محمودوند برای عاقبتبه خیر شدن، حیاتیست...
#کلام_شهید|فراموش نکنید که بزرگترین جهاد، جهادِ با نفس است. با نفسِ خود مبارزه کنید و از وسوسههای شیطانی فرار کرده، و به خدا بپیوندید...
●واژهیاب:
#بیتفاوت_نبودن #استقامت #سازش #شهید_همت #هدف #شهدای_اصفهان
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🍂
🔻#زندان_الرشید ۲۳۰
خاطرات سردار گرجیزاده
بقلم، دکتر مهدی بهداروند
زندان الرشید خیلی وسعت داشت و در آن خیابان ها و کوچه های زیادی بود که هر کدام به یک ساختمان منتهی میشد. آنقدر این زندان بزرگ بود که ما را با ماشین از این ساختمان به ساختمان دیگر انتقال می دادند.
محمد گفت: «علی آقا، تو را به خدا دقت کن به راحتی بدبخت نشویم. تا اینجا خدا به ما کمک کرده. نباید همه را به باد بدهیم. اصلا بیا از خیر این گانگستر بازی هایت بگذر!»
این حرف برای لحظه ای یک شوک قوی به من وارد کرد؛ طوری که بعد از چند دقیقه گفتم: «محمد راست می گوید. ما از پشت این پنجره اطلاع درستی نداریم و کمترین بی احتیاطی یعنی خودکشی.» اکبر گفت: «خوب، چه کار کنیم؟ اگر محل سربازها یا کیوسک نگهبانی یا... بود چه می شود؟» .
- فعلا به نظرم می رسد تا اطلاع ثانوی فکر فرار را فراموش کنیم. همه با این نظر موافقید؟
کسی مخالفتی نداشت. یعنی از اولش هم فقط خودم دنبال این برنامه بودم و بقیه را تحریک می کردم. رستم گفت: «بهترین نظر همین نظر خودت است. فعلا تعطیل تعطیل»
چند روز از این موضوع گذشت وارد خردادماه ۱۳۶۹ شدیم. از خرداد در عراق خاطره خوبی ندارم. چون اسم خرداد برای من با غم و اندوه همراه بود. ارتحال امام در خرداد ۱۳۶۸ دردناک بود. با آمدن این ماه و گرمای شدید غم و غصه های من تازه شد. کمتر حوصله کسی را داشتم. بیشتر می خواستم تنها باشم و با کسی حرفی نزنم. محمد سعی می کرد بیشتر شوخی و بذله گویی کند تا از این حالت دربیایم اما نمی توانستم. یک روز عصر به رستم گفتم: «نظرت در مورد بریدن یکی از میله های پنجره چیست؟»
- میله را ببریم؟ می فهمی داری چه میگویی؟
- بله. مگر عیبی دارد؟
۔ اگر ضابط یا نگهبان آن را دید کارمان زار می شود.
- نه. به این سادگی ها هم نیست.
بچه ها را مجاب کردم و از ساعت دوازده شب کار را شروع کردم. وسیله اصلی مان تیغ اره ای بود که از سلول عراقی های فراری در محجر برداشته بودم. بریدن میله با اره مقداری سروصدا داشت. برای اینکه سروصدا را مخفی کنیم، خیلی آرام کار می کردیم.
- برای اینکه موضوع لو نرود از پشت میله ها شروع به بریدن کردم تا در نگاه اول چیزی معلوم نباشد.
بعد از چهار ساعت میله را تا نقطه انتهایی آن که جلوی چشم ما قرار داشت بریدیم. آن میله به یک پوست بند بود. از پشت کاملا بریده شده بود ولی از جلو معلوم نبود و فقط ظاهرش مانده بود.
اکبر بعد از پایان کار با خنده گفت: «حضرت علیآقا، اگر عراقیها متوجه شدند میله ها از پشت بریده شده چه خاکی سرمان بریزیم؟»
- اینجا خاک نیست؟
- شوخی نکن، به عراقیها چه جواب بدهیم؟
- میگوییم کار زندانیهای قبل از ما بوده. ما که از پشت دیوار خبر نداریم و عراقی هم که نیستیم و فرار معنا ندارد.
محمد گفت: «به نظرم وقتی به هواخوری رفتیم مقداری گل از باغچه بیاوریم و به میله بریده شده بمالیم تا اثر بریدگی معلوم نباشد.»
- چرا؟
- یعنی اینجا کثیف شده و متوجه بریدگی میله ها نشوند.
فکر خوبی بود. صبح روز بعد، کمی گل آوردیم و به میله های پنجره زدیم. با این کار تقریبا زمینه فرار از زندان یا حداقل استفاده از پنجره برایمان فراهم شده بود. آن روزها به ما خوش میگذشت و گاهی میگفتم: « فرار یعنی چه؟ چه جایی بهتر از اینجا پیدا می شود؟»
هر روز قرائت قرآن داشتیم و همین روحیه ما را بالا برده بود. هر روز که میگذشت حس می کردیم از نظر روحی و جسمی وضع ما روز به روز بهتر می شود و با محجر قابل مقایسه نیست. دیگر رنگمان زرد و بدنمان بی حس و رنجور نبود. افسردگی نداشتیم خبری از شپش ها نبود. لپهایمان گل انداخته بود و خدا را هم خیلی شکر می کردیم.
همراه باشید
════°✦ 💠 ✦°════
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ماده ۵۹۲ هركس عالما و عامدا براي اقدام به امري يا امتناع از انجام امري كه از وظايف اشخاص مذكور در ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماده ۵۹۶ هركس با استفاده از ضعف نفس شخصي يا هوي و هوس او يا حوايج شخصي افراد غير رشيد به ضرر او نوشته ياسندي اعم از تجاري يا غير تجاري از قبيل برات سفته چك حواله قبض و مفاصا حساب و يا هرگونه نوشته اي كه موجب التزام وي يا برائت ذمه گيرنده سند يا هرشخص ديگر ميشود به هر نحو تحصيل نمايد علاوه بر جبران خسارات مالي به حبس از شش ماه تا دو سال و از يك ميليون تا ده ميليون ريال جزاي نقدي محكوم ميشود و اگر مرتكب ولايت يا وصايت يا قيمومت بر آن شخص داشته باشد مجازات وي علاوه بر جبران خسارات مالي از سه تا هفت سال حبس خواهد بود.
فصل دوازدهم امتناع از انجام وظايف قانوني
ماده ۵۹۷ هر يك از مقامات قضايي كه شكايت و تظلمي مطابق شرايط قانوني نزد آنها برده شود و با وجود اينكه رسيدگي به آنها از وظايف آنان بوده به هر عذر و بهانه اگرچه به عذر سكوت يا اجمال يا تناقض
قانون از قبول شكايت يا رسيدگي به آن امتناع كند يا صدور حكم را برخلاف قانون به تاخير اندازد يا برخلاف صريح قانون رفتار كند دفعه اول از شش ماه تا يكسال و در صورت تكرار به انفصال دايم از شغل قضايي محكوم ميشود و در هر صورت به تاديه خسارات وارده نيز محكوم خواهد شد.
#قوانین_کیفری
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
📌تنظیم سند معامله پیش فروش ساختمانها توسط مشاوران املاک جرم است
🔹 معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان آذربایجان شرقی بر لزوم اطلاعرسانی قانون پیشفروش ساختمانها گفت:
بر اساس قانون، انجام معامله پیشفروش با سند عادی جرم است و مشاوران املاک باید پس از انجام مذاکرات مقدماتی، طرفین را جهت تنظیم سند رسمی قرارداد پیشفروش، به یکی از دفاتر اسناد رسمی دلالت دهند و نمیتوانند رأساً مبادرت به تنظیم قرارداد پیشفروش کنند
به موجب قانون، الزام به ثبت رسمی املاک، از اوایل مردادماه ۱۴۰۳ اجرای شده است و معاملات املاکی که دارای سند تک برگ هستند و در قالب نقشه جامع حدنگار (کاداستر) صادر شدهاند الزاماً باید به صورت رسمی و در دفترخانه انجام گیرند.
منبع: میزان
#سند_رسمی
#سند_عادی
#پیش_فروش
#مشاور_املاک
@Vakil
در صورت اعمال تبعیض در ارائه خدمات عمومی توسط یک اداره، چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
در صورتی که یک اداره دولتی در ارائه خدمات عمومی به شهروندان تبعیض قائل شود، شهروند میتواند از طریق هیأت رسیدگی به تخلفات اداری یا دیوان عدالت اداری شکایت کند. دیوان عدالت اداری وظیفه دارد تا به تصمیمات ناعادلانه ادارات دولتی رسیدگی کند. داشتن آگاهی از قوانین و رویههای اداری میتواند از وقوع مشکلات بعدی جلوگیری کند.
💥@vakil