✍
مراد از جنّت که حضرت آدم ـ علی نبیناوآله وعلیه السلام ـ از آن خارج شد ، چه جنّتی بوده ؟ و چگونه ابلیس در آن راه یافت و حضرت آدم را وسوسه کرد؟
بهشتی که آدم و حوا(علیهما السلام) در آن بودند ، بهشت جاویدان ـ که به مؤمنان وعده داده شده ـ نبوده ; بلکه باغی از باغهای با شکوه و پر نعمت خداوند بوده که در یکی از مناطق سرسبز زمین قرار داشته است و مقصود از هبوط و نزول آدم به زمین ، نزول مقامی است نه مکانی ; یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پایین آمدند .
برخی از مفسران ازجمله علامه طباطبایی می گویند : بهشت آدم(علیه السلام) بهشت «برزخی » بوده که در آسمان قرار داشته است . و چون در آن زمان ، شیطان از رفتن به آسمانها ممنوع نبود ، به همین جهت توانست آنها را وسوسه کند تا از درخت ممنوع بخورند ، و بهشت آنها ، بهشت جاویدان نبود که شیطان نتواند وارد شود .۱
۱. ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج ۱، ص ۱۳۹، نشر اسماعیلیان ـ تفسیر نمونه، آیتاللّه مکارم و دیگران، ج ۱، ص ۱۸۶ و ۱۸۷، نشر دارالکتب.
https://eitaa.com/zandahlm1357
✍
با توجه به آیه شریفه «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الاِْسْلَـمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْه » چرا برخی از بزرگان ، کسانی را که برای اجرای عدالت در اجتماع تلاش می کنند ، جزء اهل نجات در قیامت می داند ؟ لطفاً بفرمایید تکلیف افرادی مانند ادیسون و مخترعان دیگر که خدماتی انجام داده اند ولی مسلمان نبوده اند چیست ؟
به طور کلی در مورد افرادی که خدماتی به افراد بشر مانند کاشفان و مخترعان انجام میدهند، میتوان گفت:
از نظر جهانبینی اسلام مطالعه نفس عمل به تنهایی کافی نیست، بلکه عمل به ضمیمه، محرک و انگیزه آن ارزش دارد. گاهی هدف اصلی از خدمت و اختراع صرفا یک عمل تخریبی است و گاهی هدف مخترع و فرد به ظاهر خدوم و مجری عدالت، بهرهگیری مادی و یا اسم و آوازه و شهرت است.
تکلیف این دو گروه روشن است، این دو گروه هیچگونه طلبی از خدا و همنوعان خویش ندارند و پاداش گروه دوم همان سود و شهرتی بوده که میخواستهاند و به آن رسیدهاند و پاداش گروه اول نیز جایگاهی جز جهنم نخواهد بود.
عدهای نیز هستند که به طور مسلم انگیزه های انسانی دارند و یا اگر معتقد به خدا باشند انگیزههای الهی، این افراد به این امید که خدمتی به نوع خود کنند، سالیان درازی در گوشه لابراتوارها به سر میبرند تا ارمغانی به جهان انسانیت تقدیم کنند.
این گونه افراد اگر ایمان داشته باشند و محرک الهی، که بحثی در آنها نیست و اگر نداشته باشند اما محرکشان انسانی و مردمی باشد بدون شک پاداش مناسبی از خداوند دریافت خواهند کرد، این پاداش ممکن است در دنیا باشد و ممکن است در جهان دیگر باشد، اما چگونه و چطور؟ جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه میتوان گفت «خداوند اجر چنین نیکوکارانی را ضایع نمیکند».
آیه «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه» به وضوح شامل این گونه افراد میشود. همچنین روایت ذیل مؤید این مطلب است در روایتی آمده است: پیامبر اکرم به عدی بن حاتم(فرزند حاتم طائی فرمود: «خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت».۱
بحثی که به آن اشاره رفت درباره عمل نیک از غیر مسلمان بود که آیا پذیرفته میشود و یا پاداش دارد خیر؟ اما در مورد این که آیا پیروان دیگر ادیان، با ظهور اسلام معذور هستند و به بهشت خواهند رفت یا خیر؟ خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ النَّصَـرَی وَ الصَّـبِـ?ینَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْأَخِرِ وَ عَمِلَ صَــلِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ (بقره، ۶۲) در حقیقت کسانی که [به اسلام] ایمان آورده، و کسانی که یهودی شدهاند، و ترسایان و صابئان، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را نزد پروردگارشان خواهند داشت، و نه بیمی بر آنان است، و نه اندوهناک خواهند شد».
بر اساس آیه مذکور، برخی از پیروان ادیان دیگر و غیرمسلمان، نیز در روز قیامت دارای اجر هستند.
هر کس که در عصر خود به پیامبر بر حق و کتاب آسمانی زمان خویش، ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند، اهل نجاتند؛ ولی پس از ظهور اسلام و بعثت پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآله به عنوان خاتم پیامبران، تمام انسانها مؤظفند که از دین اسلام و آیین پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله پیروی کنند.
اگر این افراد اعم از پیروان ادیان دیگر، کفار، لائیکها و... از اسلام و حقانیت آن آگاه باشند؛ ولی حق را نپذیرند و از روی عناد و لجاجت سر تسلیم فرود نیاورند، گنهکارند در واقع جاهل مقصر هستند و در روز قیامت معذور نخواهند بود.
ولی اگر به حقانیت اسلام پی نبرده و جاهل قاصر بوده و یا جز مستضعفان فکری باشند، معذور خواهند بود چنانکه خداوند متعال در سوره نساء، آیات ۹۷ـ۹۹، حسابرسی افراد مستضعف را از دیگران جدا دانسته است.
مستضعفان افرادی هستند که از نظر فکری یا بدنی یا اقتصادی آنچنان ضعیفند که قادر به شناخت حق از باطل نیستند و یا اینکه با تشخیص عقیده صحیح، بر اثر ضعف جسمی یا مالی یا محدودیتهایی که محیط بر آنها تحمیل کرده، بر انجام وظایف خود به طور کامل قادر نباشند و مهاجرت نیز برای آن مقدور نباشد، چنین کسانی مصداق استثنای آیه هستند و عفو و مغفرت خداوند متعال شامل حالشان شده، داخل دوزخ نمیشوند؛ بلکه در آنجا امتحان میشوند و با این امتحان «شقی و سعید» از یکدیگر شناخته میشود، بر اساس عقاید شیعه هر شخصی مؤظف است بر اساس تحقیق و بر اساس دلایل منطقی و محکم، اصول دین خود را انتخاب کند و تقلید از پدران و آباء و اجداد و یا تحت تأثیر قرار گرفتن از محیط جایز نیست.۲
۱. بحارالانوار، علامه مجلسی رحمهالله، ج ۶۸، ص ۳۵۴، مؤسسة الوفاء بیروت
"
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨﷽✨
✅داستان تربیتی واقعی
✍معلّم از دانشآموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگهای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچکس در این مورد صحبت نکند. روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّهها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّهها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او دست بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار میکرد و از بچّهها میخواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" مینامیدند، نیست و تمام تلاش خود را میکرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند.
💥آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاسهای بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است.
📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
✨﷽✨
✅داستان کوتاه و پندآموز
مراسم عروسی بود پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد پیشش آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید. معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. و داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید
یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که شما ساعت را از جیبم بیرون میآورید و جلوی دیگر معلمین و دانشآموزان آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد و شما آبروی من را نبردید. استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست ... چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
💥تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید. درود بفرستیم به همه معلم هایي كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان مي كارند و هم تخم پاكي و انسانيت و جوانمردي را.
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/zandahlm1357
_____________
.......:
📝 سخن گفتن امام معصوم به زبان تُرکی
◀️ بر اساس روایات، ائمه معصومین علیهم السلام توانایی سخن گفتن به زبان های دیگر را داشته اند و در خصوص مکالمات آنها به زبان های غیر عربی نیز روایات متعددی به دست ما رسیده است.
✅ اما یکی از جالب ترین این روایات داستان مکالمه امام هادی علیه السلام با یک تُرک زبان است:
✔️ ابوهاشم جعفری می گوید در مدینه بودم زمانی که "بغا" در زمان متوکل عباسی از آنجا می گذشت. امام هادی علیه السلام فرمودند: برویم و گروه "بغا" را ببینیم.
پس خارج شدیم و به تماشا ایستادیم. گروه از مقابل ما عبور می کرد و یک تُرک از مقابل ما می گذشت.
امام هادی علیه السلام به زبان تُرکی با او صحبت کرد. آن شخص از اسبش پایین آمد و سُم اسب امام را بوسید.
ابوهاشم می گوید: آن شخص را قسم دادم که امام به شما چه فرمود؟
پاسخ داد: آیا او پیامبر است؟!
گفتم نه پیامبر نیست.
مرد تُرک زبان گفت: او من را به نامی صدا زد که در کودکی من را به آن اسم میخواندند و هیچکس از این نام (در اینجا) با خبر نبود!
📚 اعلام الوری بأعلام الهدی شیخ طبرسی ج۲ ص۱۱۷، بحار الانوار ج۵۰ ص۱۲۴ و ده ها کتب دیگر
https://eitaa.com/zandahlm1357