eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.6هزار دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
35.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 أُوصِيکُمْ بِخَمْس لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الاِْبِلِ لَکَانَتْ لِذَلِکَ أَهْلاً: لاَ يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلاَّ رَبَّهُ، وَلاَ يَخَافَنَّ إِلاَّ ذَنْبَهُ، وَلاَ يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لاَ يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ: لاَ أَعْلَمُ، وَلاَ يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ، وَعَلَيْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ، مِنَ الاِْيمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَلاَ خَيْرَ فِي جَسَد لاَ رَأْسَ مَعَهُ، وَلاَ فِي إِيمَان لاَ صَبْرَ مَعَهُ. امام(عليه السلام) فرمود: شما را به پنج چيز سفارش مى کنم که اگر براى تحصيل آن شتران راهوار را به سرعت حرکت دهيد (و همه جا را براى به دست آوردن آن گردش کنيد) سزاوار است: هيچ يک از شما جز به پرورگارش اميدوار نباشد (و دل نبندد). هيچ کس جز از گناه خود نترسد. هيچ کس از شما اگر چيزى را از او پرسيدند که نمى داند حيا نکند و (صريحاً) بگويد: نمى دانم. و اگر کسى از شما چيزى را نمى دانست از فرا گرفتن آن خجالت نکشد. بر شما باد که صبر و استقامت پيشه کنيد، زيرا صبر و استقامت در برابر ايمان همچون سر است در برابر تن. تن بى سر فايده اى ندارد همچنين ايمان بدون صبر و استقامت.
پنج اصل مهم ج-۱۲ شرح و تفسير پنج اصل مهم امام در اين حکمت پربار به پنج موضوع از مهم ترين مسائلى که در زندگى انسان سرنوشت ساز است و اهميت فوق العاده اى دارد با تأکيد اشاره مى کند. نخست مى فرمايد: «شما را به پنج چيز سفارش مى کنم که اگر براى تحصيل آن شتران راهوار را به سرعت حرکت دهيد (و همه جا را براى به دست آوردن آن گردش کنيد) سزاوار است»; (أُوصِيکُمْ بِخَمْس لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الاِْبِلِ لَکَانَتْ لِذَلِکَ أَهْلاً). تعبير به «ضَرَبْتُمْ إلَيْها آباطَ الاْبِلِ; زير بغل شتران را بزنيد) کنايه از نهايت تلاش و کوشش در اين راه است، زيرا هنگامى که مى خواستند شتر را با سرعت به سوى مقصد حرکت دهند به يکى از نقاط حساس بدن او از جمله زير بغل ضربه مى زدند تا با سرعت حرکت کند. آن گاه به بيان آنها يکى پس از ديگرى پرداخته مى فرمايد: «هيچ يک از شما جز به پرورگارش اميدوار نباشد (و دل نبندد)»; (لاَ يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلاَّ رَبَّهُ). زيرا اولاً: مسبب الاسباب خداست و بر اساس توحيد افعالى معتقديم: لا مؤثر فى الوجود الا الله; همه چيز به فرمان او و رشته تمام امور در قبضه قدرت اوست، بنابراين چه بهتر که انسان آب را از سرچشمه بگيرد و هرچه مى خواهد از او بخواهد و سرنوشت خود را در تفکرى شرک آلود در دست ديگرى نبيند. ثانياً به فرض که ديگران هم سرنوشت ساز باشند، خضوع و تواضع در برابر غير خدا ذلت است و در برابر پروردگار عزت. در روايتى آمده است هنگامى که برادران يوسف مى خواستند او را به چاه بيفکنند و بر اثر حسادت او را مى زدند ناگهان يوسف شروع به خنديدن کرد. برادران سخت در تعجب فرو رفتند که اينجا جاى خنده نيست گويى برادر ما مسئله به چاه افکندن را شوخى مى انگارد; ولى يوسف پرده از اين راز برداشت و درس بزرگى به آنها و به همه ما آموخت. گفت: به خاطر دارم روزى به شما برادران نيرومند با آن بازوان قوى و قدرت فوق العاده نظر انداختم و با خود گفتم کسى که اين همه يار و ياور نيرومند دارد چه غمى دارد. آن روز بر شما تکيه کردم و به بازوان نيرومندتان دل بستم ولى امروز خود را در چنگال شما گرفتار مى بينم و از شما به شما پناه مى برم ولى به من پناه نمى دهيد. خدا از اين طريق به من آموخت که من بر غير او تکيه نکنم.(1) البته اين مسئله منافاتى با استفاده از عالم اسباب و نيروهاى ديگران براى رسيدن به اهداف مادى و معنوى ندارد; مهم آن است که انسان بداند هر سببى که تأثيرى دارد آن هم از ناحيه خداست و اگر لحظه اى چشم الطاف الهى بر جهان اسباب بسته شود همه آنها از کار باز مى مانند. آرى بايد در پشت پرده اسباب مسبب الاسباب را ديد. سپس امام(عليه السلام) دومين توصيه را بيان مى دارد و مى فرمايد: «هيچ کس جز از گناه خود نترسد»; (وَلاَ يَخَافَنَّ إِلاَّ ذَنْبَهُ). دليل آن روشن است چيزى که دشمن واقعى انسان است گناه اوست که او را در دنيا و آخرت به درد و رنج گرفتار مى کند. در حالى که اسباب هولناک اين جهان حتى بمب اتم آخرين کارى که با انسان مى کند اين است که حيات او را مى گيرد. اگر اين مسئله در راه رضاى خدا باشد به افتخار شهادت مى رسد که بزرگترين افتخار است. آن گاه به سومين دستور پرداخته مى افزايد: «هيچ کس از شما اگر چيزى را از او پرسيدند که نمى داند حيا نکند و (صريحاً) بگويد: نمى دانم»; (وَ لاَ يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لاَ يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ: لاَ أَعْلَمُ). گفتن نمى دانم عيب نيست. عيب آن است که انسان جواب خطايى بدهد و ديگران را به گمراهى بيفکند و عقلاً و شرعاً در برابر آنها مسئول باشد. مخصوصاً هرگاه قول بدون علم در مقام قضاوت يا فتوا بوده باشد که مسئوليت بسيار عظيمى دارد. در کتاب شريف کافى حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْم وَلاَ هُدًى لَعَنَتْهُ مَلاَئِکَةُ الرَّحْمَةِ وَمَلاَئِکَةُ الْعَذَابِ وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْيَاهُ; کسى که بدون علم و هدايت فتوا بدهد فرشتگان رحمت و عذاب، او را لعنت مى کنند و گناه کسانى که به فتواى او عمل کرده اند بر دوش او خواهد بود».(2) شمول لعن فرشتگان عذاب نسبت به چنين کسى روشن است; اما چرا ملائکه رحمت او را لعن مى کنند؟ ظاهرا به اين دليل است که از گفتن نمى دانم در جواب، که مايه رحمت الهى است خوددارى کرده است. افراد مغرور به علم، خود بايد بدانند که به قول معروف «همه چيز را همگان مى دانند و همگان از مادر نزاده اند» بلکه مى توان گفت: همگان نيز همه چيز را نمى دانند. پس چه عيبى دارد که انسان جمله نمى دانم را در اين گونه موارد به فراموشى نسپارد. آن گاه در چهارمين دستور مى افزايد: «اگر کسى از شما چيزى را نمى دانست از فرا گرفتن آن خجالت نکشد»; (وَ لاَ يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ
الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ). هنگامى که انسان از مادر متولد مى شود چيزى نمى داند و با گذشت زمان با سؤالات پى در پى از اين و آن حقايق بسيارى را فرا مى گيرد. بزرگترين دانشمندان جهان يکى از دلايل پيشرفتشان در علم و دانش، سؤال بوده است. آرى سؤال، کليد علم و دانش است. همان گونه که در حديثى از امام باقر(عليه السلام) آمده است: «الْعِلْمُ خَزَائِنُ وَالْمَفَاتِيحُ السُّؤَالُ فَاسْأَلُوا يَرْحَمُکُمُ اللَّهُ فَإِنَّهُ يُؤْجَرُ فِي الْعِلْمِ أَرْبَعَةٌ السَّائِلُ وَالْمُتَکَلِّمُ وَالْمُسْتَمِعُ وَالْمُحِبُّ لَهُمْ; علم و دانش به منزله خزائنى است و کليد آن سؤال و پرسش است، بنابراين (هرچه را نمى دانيد) سؤال کنيد، زيرا در آموزش علم چهار کس پاداش مى گيرند: سؤال کننده، گوينده، شنونده (زيرا ممکن است در مجلس شنوندگانى غير از سؤال کننده وجود داشته باشند) و آن کس که آنها را دوست دارد».(3) در پايان به پنجمين و مهم ترين دستور پرداخته مى فرمايد: «بر شما باد که صبر و استقامت را پيشه کنيد، زيرا صبر و استقامت در برابر ايمان همچون سر است در برابر تن. تن بى سر فايده اى ندارد همچنين ايمان بدون صبر و استقامت»; (وَعَلَيْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِْيمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَلاَ خَيْرَ فِي جَسَد لاَ رَأْسَ مَعَهُ، وَلاَ فِي إِيمَان لاَ صَبْرَ مَعَهُ). مى دانيم مهم ترين حواس انسان در سر اوست: بينايى، شنوايى، چشايى و بويايى و مهم ترين ابزار ارتباط انسان با ديگران که زبان است در سر قرار دارد. دروازه ورود غذا به بدن; يعنى دهان نيز جزء اين پيکر است. از همه مهم تر، فرمانده تمام اعضا که مغز است در وسط جمجمه قرار دارد که اگر کمترين آسيبى به آن برسد بخشى از فعاليت هاى بدن تعطيل مى شود. در سکته مغزى که گاه نيمى از بدن انسان فلج مى گردد عامل اصلى خونريزى بعضى از رگ هاى مغز است که آن بخش را از کار انداخته است. امروز در بسيارى از شهرهاى صنعتى اتاق کنترلى وجود دارد که از آنجا به تمام بخش ها فرمان لازم داده مى شود و يا دستور توقف مى دهند. مغز انسان در واقع اتاق کنترل تمام بدن است. همه اينها در سر قرار دارد; اگر سر از بدن جدا شود، انسان دست و پاى مذبوحانه اى مى زند و پس از چند دقيقه تمام دستگاه ها تعطيل مى شود. صبر و استقامت نسبت به ايمان نيز چنين است. اگر از ايمان جدا شود دوام و بقايى براى ايمان نخواهد بود، زيرا نه در برابر گناه تاب تحمل ترک دارد، نه در برابر مشکلات اطاعت، توانى در خود مى بيند و نه در مصائب صبر مى کند. به همين دليل هنگامى که فرشتگان رحمت به استقبال بهشتيان مى آيند به آنها مى گويند: «اين همه نعمت در برابر صبر و استقامتى است که به خرج داديد»: «(وَالْمَلائِکَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ کُلِّ باب * سَلامٌ عَلَيْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ); مؤمنان وارد باغ هاى جاويدان بهشتى مى شوند و همچنين پدران، همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى شوند و به آنها مى گويند سلام بر شما (اينها همه) به دليل صبر و استقامت تان است چه نيکو است سرانجام آن سراى جاويدان».(4) اين سخن را با حديث پرمعنايى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) پايان مى دهيم. فرمود: «الصَّبْرُ خَيْرُ مَرْکَب ما رَزَقَ اللّهُ عَبْداً خَيْراً لَهُ وَ لا أوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ; صبر بهترين مرکب راهوار است و خداوند هيچ بنده اى را چيزى بهتر و گسترده تر از صبر (و استقامت) نداده است.(5) (1). تفسير نمونه، ج 9، ذيل آيه 15، سوره يوسف. (2). کافى، ج 1، ص 42، ح 3. (3). بحارالانوار، ج 1، ص 196، ح 1. (4). رعد، آيه 23 و 24. (5). ميزان الحکمه، ج 5، ح 10025.
لینک کانال را با دوستان خود به اشتراک بگذارید تا با دنبال کردن حکمت ها و انشالله با عمل به حکمت ها ، 🌹 مرام علی پررونق تر از نام علی بشه https://eitaa.com/zandahlm1357
صفحه گلدان من🌳🌳🌳🌳 با ما همراه باشید👇👇👇 .......: @zandahlm1357
دومین دلیل خرابی ساکولنت ها 👇👇 💦 آبیاری 🌵 اگه بخوام ساکولنت را در یک جمله تعریف کنم به هر گیاه گوشتی که قادر به ذخیره آب در اندام خود باشد ساکولنت گفته می شود. با توجه به این تعریف اگر آبیاری زیاد انجام گیرد ساکولنت شما یا ترک میخورد یا به سرعت دچار پوسیدگی ریشه و مشکلات قارچی می گردد. اکثر کاکتوس ها به خشکی مقاوم هستند اما ساکولنت ها نیاز به آبیاری منظم دارند. اولین نشانه تشنگی در ساکولنت ها چروک شدن برگها یا ریزش برگهای گیاه است. ساکولنت ها نیاز به آبیاری منظم و به اندازه دارند🌵🌷 آبیاری کم یا زیاد گیاه دچار پوسیدگی ریشه و در نهایت مرگ آن می شود💧
:برگها در تمام اندام گیاه میریزند؟؟؟ 👈تغییرات شدید درجه حرارت باعث این عارضه است،درجه حرارت را ثابت نگه دارید :برگ های پائین بوته ریزش میکنند؟؟ 👈هوا سرد و خشک است،گلدان را به محل گرمتر منتقل و با ابفشان غبارپاشی کنید 🌿
🔻انتهای قلمه های جوان و کاشت در بستری از ماسه نرم و نگهداری در گلخانه گرم و مرطوب در بهار 🔻خوابانیدن هوایی ساقه ها در بهار یا پائیز 🌿
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرز تهیه کود خانگی😍👌 عزیزان علاقه مند به گل وگیاه حتما ببینند 🌿
✅نداشتن زخم و جای تیغ یکی از علت‌های  قارچ گرفتگی کاکتوس‌ها🌵 زخم‌های روی بدنه آنها است که بر اثر برخورد تیغ سایر کاکتوس‌ها به وجود میاید حتماً در هنگام خرید به زخمی نبودن کاکتوس دقت کنید