eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
55.3هزار عکس
41.1هزار ویدیو
1.8هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
@shervamusiqiirani-5 - ضربی ابوعطا و آواز.mp3
زمان: حجم: 3.87M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 https://eitaa.com/zandahlm1357
✨✨✨✨ ✨فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ﴿۲۰۰ 💠پس گروهی از مردم می گویند: پروردگارا! به ما در دنیا [کالای زندگی] عطا کن. ✨و آنان را در آخرت هیچ بهره ای نیست. ✨وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۲۰۱﴾ 💠و گروهی از آنان می گویند: پروردگارا! به ما در دنیا نیکی و در آخرت هم نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار. ✨أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۲۰۲﴾ 💠اینانند که از آنچه به دست آورده اند، نصیب و بهره فراوانی دارند، و خدا حسابرسی سریع است. ✨✨✨✨✨✨ 💠سوره بقره✨بخشی از آیه 200 و آیات 201 و 202💠
111 المسد - الشيخ محمد الطبلاوي.mp3
زمان: حجم: 604.6K
المصحف المجود للشيخ محمد محمود الطبلاوي حفظه الله من سورة المسد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت صد و بیستم ✍ادامه مراحل سیر و سلوک به سمت خدا ⬅️گام سوم تحلیه
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت صد و بیست و یکم 📜سه روایت از اهمیت دعا👇 💠آقا رسول الله می فرمایند؛ «الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ، ولا يَهلِكُ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ» دعا مُخ عبارت است (مخ یعنی مغز، یعنی دعا🤲 نباشد عبادت مغز ندارد) و با دعا هیچ کس هلاک نمی شود. ″بحار، ج90، ص300″. 👌دقیقـا همین است عزیزان!! روایت داریم اگر از یک چیزی بترسی، قبل از اینکه آن چیز سرت بیاید دعا بکنی برای رفع آن، خدا تو را به آن بلا گرفتار نمی کند. حالا استثنائات را کار ندارم، حالت کلی و اکثریت🌀 و قالبی را دارم می ‌گویم که آن بلا سرت نمی آید، به همین خاطر می گوید کسی با دعا هلاک نمی شود. ✍ما در روایات داریم احمدبن اسحاق وقتی مشرف شد محضر آقا امام حسن عسکری (ع)، امام زمان☀️ را طلب کرد، گفت فرزند شما را ندیدیم جانشین دارید ندارید⁉️ امام عسکری امام زمان (عج) سه ساله آن زمان را آورد و نشان داد و فرمود احمدبن اسحاق این فرزند من غیبتی طولانی خواهد داشت🍂 و در زمان غیبت او همه هلاک می شوند الا کسانی که خدا توفیق دینداری به آنان داده باشد و خدا به آنان توفیق داده باشد که برای فرج دعا بکنند.💕 ✅پس هلاک را امام حسن عسکری آورد و گفت راه فرار از هلاک دعاست. روایت پیامبر (ص) چه می گوید؟ دعا بکنی هلاک نمی‌شوی. ⚠️ما دعا کردنمان کم است! ما چند بار دعای کمیل می خوانیم، چقدر دعای شعبانیه می‌ خوانیم⁉️ کی قرار هست اینها را بخواند؟ می خواهی رشد بدهی خودت را سوق بده به این دعا، در مفاهیمش فکر کن، مگر نمی خواهی خداشناس بشوی❓ مگر نمی خواهی امام شناس بشوی برو ببین دعاها چی گفته، اینطوری می توانیم خودمان را برسانیم. 🔆آقا امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند؛ «الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ وَ مِصباحُ الظُّلمَةِ» دعا کلید رحمت🔑 و چراغ تاریکی ست. ″بحار، ج90، ص300″. 😊می خواهی رحمت خدا را به سمت خودت جلب کنی، آهای آن جوانی که دوست داری و همیشه سوال می کنی ما چطور رحمت خدا را به سمت خودمان جلب بکنیم⁉️ دعــا... 🔸گفت پیغامبر که‌چون کوبی‌دری 🔸عاقبت زان در برون آید سری ✅مولانا خیلی قشنگ این را مطرح می‌کند، تو اینقدر یک در را بکوبی بلاخره یک نفر بیرون می آید، قصد بیرون آمدن هم نداشته باشد بلاخره بیرون می آید. می‌گوید خدا نمی خواهد به تو نگاه بکند تو دعا کن هی اصرار اصرار..🤲 بلاخره نگاه می‌کند. البته بله در یکسری چیزها مثلا یک خواسته ای داریم با فلانی می‌خواهم ازدواج💍 کنم، فلان چیز را بخواهم.. شاید این صلاح نباشد، زیاد اصرار هم صلاح نیست‌. 👌ولی زیاد رحمت خدا💐 را خواستن قطعا صلاح هست، اینکه ما از خدا بخواهیم این رذیله اخلاقی غیبت، تهمت، دروغ، نگاه حرام.. را از ما دور بکند اینجا صلاح هست اینجا اصرار کن، اصرار، اصرار.. امام می گوید دعا کلید رحمت است، رحمت خدا✨ را می خواهی زیاد دعا کن. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (25) 🎤استاد احسان عبادی 121 💠☀️💠☀️💠☀️💠 __________
استاد عبادیاخلاق مهدوی 77.mp3
زمان: حجم: 8.5M
💥💥 ویژه ماه های 💥💥 💠 سلسله جلسات 77 🎤 با توضیحات 🎬 جلسه 77 🌀 موضوع : 53 🌀 ❇️اهمیت شب جمعه ❇️ ( در این چندروز باقیمانده تا جمعه همین هفته که شب آخرماه شعبان است ، حتما حتما این صوت مهم را گوش دهید و نشر دهید )
هر روز با امام رضا .......: @zandahlm1357
نام من عبدالحسین شهرت پاکزاد پدرم خان علی مادرم زهرا شماره شناسنامه ام چهارهزار و سیصد و سی و نه صادره از مشهد رتبه ام استواریکم از اهل رضائیه آذربایجانم . در سال 1304 شمسی در جنگ ترکمن صحرا هر دو پا با دست چپم مورد اصابت گلوله واقع شد و مرا بعنوان اسیری به ترکمن صحرا بردند و در آنجا سه سال گرفتار بودم و آنگاه آزادم کردند و چون آزاد شدم مرا به مشهد آوردند . بهداری لشکر سه سال در مریضخانه بسر بردم و سه مرتبه اطباء راءی دادند دست چپم از شانه قطع شود و من در این مرتبه سوم از خود ناامید شدم و درخواست مرخصی نمودم . برای تشرف بحرم مطهر حضرت رضا (ع ) بتوسط دو نفر از پرستاران مرا به درشکه ای نشانیده آوردند تا بست آستان قدس و آنگاه دو نفر زیر بغلهای مرا گرفته تا ایوان طلا آوردند پس بایشان گفتم مرا واگذارید و بروید . ایشان رفتند و من متوسل بحضرت رضا (ع ) شدم و از گرد فرشهائی که از حرم برای تمیز کردن بیرون آورده بودند بر خود مالیدم . پس از آن باز مرا بوسیله درشکه به مریضخانه مراجعت دادند و روی تخت خوابانیدند و فردای آن شب که قرار بود دست مرا قطع کنند ، دکترها به توجه حضرت رضا (ع ) از قطع دستم منصرف شدند و مرا بحال خود واگذاشتند و به معالجه پرداختند و در مدت شش ماه در حدود دوهزار سوزنهای آمپول و دواهای تلخ و شور بمن تزریق نموده و خورانیدند تا خودم و طبیبان خسته شدند و نتیجه ای حاصل نشد . من در پرونده خود دیدم نوشته اند این شخص از دست و پا فلج است و قابل علاج نیست . پس در این روز خواستم باداره دژبان لشکر شرح حالم را گزارش دهم هنگامی که بیرون آمدم در میدان پستخانه بزمین افتادم و نفهمیدم چه شد . پس از یکساعت و نیم بهوش آمدم خودم را در اطاق دژبان یافتم و دیدم چند نفر دور مرا گرفته اند و می خواهند مرا ببهداری لشکر ببرند . به سرهنگ گفتم مرا کجا می برید گفت باباجان حالت خراب است تو را می فرستیم به بهداری لشکر گفتم من سالهاست که از بهداری لشگر نتیجه نگرفته ام مرا اجازه بدهید خدمت حضرت رضا (ع ) بروم . خواهش مرا پذیرفتند و مرا آوردند تا خیابان طبرسی در آنجا نیز بزمین افتادم . پس مرا حرکت دادند و خواستند مرا ببرند بقهوه خانه ای که در آن نزدیکی بود من قبول نکردم و گفتم مرا بآستانه قدس ببرید . مرا بآستانه مقدس مشرف ساختند و در پائین پای مبارک جای دادند و زیارت نامه خوانی شروع بزیارت خواندن نمود در ضمن زیارت خواندن چون به نام جناب حضرت ابی الفضل (ع ) رسید حضرت را قسم دادم که شفاعت فرماید تا خدا مرا مرگ یا شفا دهد در حال گریه بودم نفهمیدم چه شد . بوی خوشی به مشامم رسید و صدائی شنیدم چشم باز کردم سید جلیل القدری را بالای سرم ایستاده دیدم . به من فرمود : حرکت کن من فورا برخواستم و در خود هیچ آسیبی نیافتم و ملتفت شدم که تمام اعضاء بدنم صحیح و سالم است . و این قضیه را در روزنامه خراسان شماره 1377 نوشته شده بود . (10) در آستان رضا هر شهی که راه ندارد مسلم است که جز خیل غم سپاه ندارد هر آنکه نیست گرفتار تار زلف سیاهش بروز حشر بجز نامه سیاه ندارد گدای کوی توام گرچه غرق بحر گناهم بغیر درگهت این روسیه پناه ندارد مراد دینی و عقبی زپیشگاه تو خواهم که پایه کرمت هیچ پیشگاه ندارد مبین بجرم و گناهم ببین بعفو و سخایت چرا که محکمه عفو دادخواه ندارد نهاده ام چو سگان سر برآستان جلالت که جز تو بنده شرمنده پادشاه ندارد زبحر علم خود ای شاه قطره ای بچشانم که حاصل دل مسکین بغیر آه ندارد گواه من همه خون دل است و گونه زردم شها مگوی که این مُدّعی گواه ندارد همی به مزرع دل تخم آرزو بفشانم بجز رجا دل حیران من گیاه ندارد https://eitaa.com/zandahlm1357