امام باقر و شیعیان.MP3
2.24M
#پرسش_مخاطبین
با سلام
از استاد عبادی خواستارم پاسخی به این شبهه بدهند که این روزها زیاد دست به دست می چرخد
امام باقر (ع) : شیعیان ما احمق هستند 👇
" امام باقر (ع) : اگر همه مردم ، شیعه بشوند ، سه چهارم آنها شکاک هستند و یک چهارم آنان ، احمق ! " ( منبع : رجال کشی )
👇👇👇
🎤 پاسخ #استاد_عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ
زکریای رازی.MP3
3.47M
#پرسش_مخاطبین
سلام و وقت بخیر
وقتی اسمی از خدمات اسلام و زکریای رازی می آوریم، سریع می گویند او مسلمان نبوده و حتی انبیا را مسخره می کرده و خدا و معاد را هم قبول نداشته و سند هم می آورند. بیزحمت پاسخ این شبهه را بدهید
👇👇👇
🎤 پاسخ #استاد_عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ
سلمان فارسی.MP3
3.25M
#پرسش_مخاطبین
با سلام خدمت استاد عبادی محترم
شبهاتی درباره سلمان فارسی ، مطرح هست ، بیزحمت جواب بدین
1. حضور در جنگ اعراب علیه ایران
2. کشتن ایرانی ها و تجاوز به زنان
3. دادن اطلاعات محرمانه لشکر ایران به خلفا
4. دادن فرش گرانبهای دربار ایران به خلفا
5. آخر عمر هم پشیمان شد و وصیت کرد که زیر پای مردم دفن بشه تا جبران اشتباهاتش باشد!
اینها را جواب دهید ممنون
👇👇👇
🎤 پاسخ #استاد_عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ
✨﷽✨
✅حکایت جوان خدا ترس
✍سلمان یکی از یاران پیامبر ص تعریف کرده : روزی از بازار آهنگران کوفه می گذشت. جوانی نقش زمین شده بود و مردم دورش را گرفته بودند. سلمان از گرمای کوره ها، عرق از پیشانی اش سرازیر بود. هر کس درباره جوان سخنی می گفت.یکی می گفت: دچار تشنج شده است. دیگری می گفت: جن زده شده است.
سلمان از میان جمعیت گذشت و کنار جوان نشست. او چشم خود را از هم گشود و گفت: من هیچ کسالتی ندارم، ولی اینان گمان می کنند بیمارم. با شگفتی پرسید: پس چرا از حال رفتی و بر زمین افتادی؟ گفت: از بازار می گذشتم، صدای چکش های آهنین بر آهن های گداخته، مرا به یاد سخن خدا انداخت
🔥که فرمود:
((و لهم مقامع من حدید)) حج/21 یعنی: و برای دوزخیان، گرزهایی آهنین است.
📚ترجمه تفسیر المیزان ج16 ص399
↶【به ما بپیوندید 】↷
______
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/zandahlm1357
(2) نوبت را رعايت كنيد!
روزي پيامبر صلي الله عليه و آله در حال استراحت بود، فرزندشان امام حسن عليه السلام آب خواست، حضرت نيز قدري شير دوشيد و كاسه شير را به دست وي داد، در اين حال، حسين عليه السلام از جاي خود بلند شد تا شير را بگيرد، اما رسول خدا صلي الله عليه و آله شير را به حسن عليه السلام داد.
حضرت فاطمه عليهاالسلام كه اين منظره را تماشا مي كرد عرض كرد:
- يا رسول الله! گويا حسن را بيشتر دوست داري؟
پاسخ دادند:
- چنين نيست، علت دفاع من از حسن عليه السلام حق تقدم اوست، زيرا زودتر آب خواسته بود. بايد نوبت را مراعات نمود.(2)
داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
(3) گريه پيامبر صلي الله عليه و آله!
رسول خدا صلي الله عليه و آله شبي در خانه همسرشان امّ سلمه بود. نيمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاريكي مشغول دعا و گريه زاري شد.
امّ سلمه كه جاي رسول خدا صلي الله عليه و آله را در رختخوابش خالي ديد، حركت كرد تا ايشان را بيابد. متوجه شد رسول اكرم صلي الله عليه و آله در گوشه خانه، جاي تاريكي ايستاده و دست به سوي آسمان بلند كرده اند. در حال گريه مي فرمود:
خدايا! آن نعمت هايي كه به من مرحمت نموده اي از من نگير!
مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان!
خدايا! مرا به سوي آن بديها و مكروه هايي كه از آنها نجاتم داده اي برنگردان!
خدايا! مرا هيچ وقت و هيچ آني به خودم وامگذار و خودت مرا از همه چيز و از هر گونه آفتي نگهدار!
در اين هنگام، امّ سلمه در حالي كه به شدت مي گريست به جاي خود برگشت. پيامبر صلي الله عليه و آله كه صداي گريه ايشان را شنيدند به طرف وي رفتند و علت گريه را جويا شدند.
امّ سلمه گفت:
- يا رسول الله! گريه شما مرا گريان نموده است، چرا مي گرييد؟ وقتي شما با آن مقام و منزلت كه نزد خدا داريد، اين گونه از خدا مي ترسيد و از خدا مي خواهيد لحظه اي حتي به اندازه يك چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس واي بر احوال ما!
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند:
- چگونه نترسم و چطور گريه نكنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم، در حالي كه حضرت يونس عليه السلام را(3) خداوند لحظه اي به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمي بايست!(4)
داستانهای بحارالانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357