eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
55.1هزار عکس
40.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ضرورت شناخت امام عصر: "نجات از گمراهی های دوران غیبت" 🔅حضرت امام صادق فرمودند: امام خود را بشناس که اگر او را شناختی، امر (فرج) چه زود اتفاق بیفتد و چه دیر، به تو زیانی نخواهد رسید. 📚غیبت نعمانی، باب ۲۵ 🔅حضرت امام صادق فرمودند : ای زُراره اگر زمان غیبت را درک کردی بر این دعا مداومت کن: «اللّهمَ عَرِّفنی حُجَّتَک فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَک ضَلَلتُ عَن دینی» (خدایا حجتت را به من بشناسان که اگر به من نشناسانی از دینم گمراه خواهم شد) 📚 کمال الدین و تمام النعمه، باب ۳۳ 🔺تلنگر : یادمان نرود، شمر هم امام زمانش را دید، اما نشناخت... https://eitaa.com/zandahlm1357
ای‌ داغــ🍁ــدار ‌اصلی ‌این ‌ روضـه‌ ها ‌بیا صاحب‌ عزای ‌ماتـــ💔ــم ‌کرب‌ و ‌بلا ‌بیا .. ✅این روزها و شبها صدقه برای آرامش قلب امام زمانمان را فراموش نکنیم. https://eitaa.com/zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📚📚📚📚 📒 روایات منقول از امام علی بن موسی الرضا ع در مورد حضرت مهدی عج 📕 ایّوب بن نوح گفت: به ام
.......: 📚📚📚 ⬆️⬆️⬆️ گفتند: ای رسول خدا! قائم از فرزندان شما کی خروج میکند؟ فرمود: مثل او مثل قیامت است که «لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً». 📝 برای دعبل بن علیّ خزاعیّ- ره - حدیث دیگری است که می‌خواهم آن را به دنبال این حدیثی که گذشت بیاورم. 🔖 عبد السّلام بن صالح هروی گوید: دعبل بن علیّ خزاعیّ- رضی اللَّه عنه- بر امام رضا ع در شهر مرو درآمد و به ایشان گفت: ای فرزند رسول خدا! من درباره شما قصیده‌ای سروده‌ام و سوگند یاد کرده‌ام که آن را پیش از شما بر احدی نخوانم. فرمود: برخوان . و او نیز خواند و چون به این بیت رسید: می‌بینم غنائمی که حقّ آنهاست در میان غیر آنها تقسیم شده و دستان آنها از غنائم خودشان خالی شده است. امام رضا ع گریست و فرمود: ای خزاعیّ! راست گفتی. و چون به این بیت رسید: چون خونخواهی کنند دستانشان را که از ساز و برگ تهی است به طرف دشمنانشان دراز کنند. امام رضا ع دستهای خود را زیر و رو کرد و فرمود: آری به خدا سوگند دستهای ما تهی و بسته است. و چون به این بیت رسید: من در دنیا و ایّام تلاشم ترسان بودم و امیدوارم که پس از وفاتم در امان باشم. امام رضا ع فرمود: خداوند تو را در روز قیامت در امان بدارد. و چون به این بیت رسید: و قبری در بغداد متعلّق به نفس زکیّه است که خداوند آن را در میان غرفه‌های بهشت قرار داده است. امام رضا ع فرمود: آیا دو بیت به قصیده تو بیفزایم که با آنها قصیده تو کامل شود؟ گفت: آری ای فرزند رسول خدا! آن گاه امام رضا علیه السّلام فرمود:و قبری در طوس است و چه مصیبت بزرگی دارد که درون را با شعله‌های سوزانش آتش می‌زند. تا روز حشر که خدای تعالی قائم را برانگیزد و غم و اندوه را از ما بزداید. دعبل گفت: ای فرزند رسول خدا! این قبری که در طوس است قبر کیست؟ امام رضا ع فرمود: قبر من است و روزگاری نگذرد که طوس محلّ رفت و آمد شیعیان و زوّار من در غربتم گردد، بدان هر کس مرا در طوس و در غربتم زیارت کند در روز قیامت همجوار من و آمرزیده خواهد بود. سپس امام رضا ع بعد از فراغ دعبل از خواندن قصیده برخاست و بدو امر کرد که از جای خود برنخیزد و داخل سرای خود شد و پس از ساعتی خادم امام صد دینار رضوی برای وی آورد و بدو گفت: مولایم می‌گوید: آن را برای خود هزینه کن . دعبل گفت: به خدا سوگند من برای این نیامده‌ام و این قصیده را برای صله نسروده‌ام . و کیسه پول را نپذیرفت و برای تبرّک و تشرّف جامه‌ای از جامه‌های امام رضا ع را درخواست کرد. امام رضا ع جبّه‌ای از خز را به همراه آن کیسه کرد و به خادم فرمود: به او بگو: مولای من می‌گوید این کیسه را بگیر که به زودی بدان نیازمند خواهی شد و در این باره دیگر سخن مگو . دعبل کیسه و جبّه را گرفت و بازگشت و همراه قافله‌ای از مرو رفت و چون به موضع «میان قوهان» ( قُه معرب کوه است ) رسید دزدان بر آنان حمله‌ور شدند و همه قافله را گرفتند و بستند و دعبل نیز جزء دستگیرشدگان بود، و دزدان اموال قافله را تصرّف کردند و به تقسیم آنها پرداختند، یکی از آنان به شعر دعبل تمثّل جسته و گفت. می‌بینم غنائمی که حقّ آنهاست در میان غیر آنها تقسیم شده و دستان آنها از غنائم خودشان خالی شده است. دعبل آن را شنید و گفت: این بیت از کیست؟ او گفت: از مردی از خزاعه که به او دعبل بن علیّ می‌گویند. دعبل به او گفت: دعبل بن علیّ گوینده این قصیده که این بیت از آنست منم! آن مرد با شتاب به نزد رئیسشان رفت که از شیعیان بود و بر سر تلّی نماز میگزارد و او خودش آمد و مقابل دعبل ایستاد و گفت: آیا تو دعبلی؟ گفت: آری . گفت: قصیده را برخوان . و او نیز آن را بازخواند. آنگاه او و همه کاروانیان را از قید اسارت آزاد و هر آنچه را که از آنها گرفته بودند به احترام دعبل باز گردانیدند، و دعبل رفت تا به قم رسید و اهالی قم از او درخواست کردند که آن قصیده را برای آنها برخواند . و او گفت: همه در مسجد جامع مجتمع شوند و چون گرد آمدند بالای منبر رفت و قصیده را برخواند و مردم مال و خلعت بسیاری بدو دادند و خبر جبّه اهدایی امام رضا علیه السّلام به آنها رسید، و از او درخواست کردند که آن را به هزار دینار به آنها بفروشد و او نپذیرفت، گفتند: تکّه‌ای از آن را به هزار دینار بفروشد . و او نپذیرفت و از قم رفت و چون از روستا و آبادی بلد خارج شد گروهی از جوانان عرب بدو رسیدند و جبّه را از وی ستاندند. دعبل به قم بازگشت و از آنها درخواست کرد که جبّه را به وی بازگردانند امّا جوانان امتناع کردند . ⬇️⬇️⬇️ ادامه 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ⬆️⬆️⬆️ ادامه و نافرمانی مشایخ خود را نمودند و به دعبل گفتند: دسترسی به جبّه نخواهی داشت، بهای آن یعنی هزار دینار را بگیر و برو . و او نپذیرفت و چون از باز پس گرفتن جبّه نومید شد، درخواست کرد که تکّه‌ای از آن را بدو دهند و آنها پذیرفتند و تکّه‌ای از آن و بهای بقیه آن را که هزار دینار بود به وی دادند، و او به وطن خود بازگشت و دید دزدان هر چه در منزلش بوده برده‌اند و آن صد دینار صله امام رضا علیه السّلام را به شیعیان فروخت، هر دیناری را به صد درهم و ده هزار درهم به دست آورد و سخن امام رضا علیه السّلام را به یاد آورد که «به زودی به آن نیازمند خواهی شد». و او را کنیزی بود که در دلش جای داشت و به چشم درد سختی مبتلا شده بود، طبیبان را بر بالین وی آورد و در او نگریسته و گفتند: چشم راست او را نمیتوانیم درمان کنیم و تباه شده است امّا چشم چپ او را تلاش میکنیم و درمان خواهیم کرد امّا گمان نمی‌کنیم که بهبود یابد . دعبل از این بابت عمیقا اندوهناک شد و بیتابی شدیدی نمود، سپس به یاد آن جبّه و فضیلت آن افتاد و آن تکّه جامه را بر چشمان آن کنیز کشید و از سر شب چشمان او را با آن بست و چون صبح شد چشمانش سالمتر از گذشته گردید و گویا به برکت امام رضا علیه السّلام اصلا مریض نبوده است. 📗 ریّان بن صلت گوید: به امام رضا علیه السّلام گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم امّا آن کسی که زمین را از عدل آکنده سازد همچنان که پر از جور شده باشد نیستم و چگونه او باشم در حالی که ضعف بدن مرا می‌بینی، و قائم کسی است که در سنّ شیوخ و منظر جوانان قیام کند و نیرومند باشد به غایتی که اگر دستش را به بزرگترین درخت روی زمین دراز کند آن را از جای برکند و اگر بین کوهها فریاد برآورد صخره‌های آن فرو پاشد عصای موسی و خاتم سلیمان علیهما السّلام با اوست، او چهارمین از فرزندان من است، خداوند او را در ستر خود نهان سازد سپس او را ظاهر کند و به واسطه او زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و ستم شده باشد. 📚 پایان روایات منقول از امام رضا ع ، به نقل از کتاب اکمال الدین و اتمام النعمه اثر شیخ صدوق ره 📚 بخش بعد، روایات منقول از امام جواد ع درباره حضرت مهدی عج است . https://eitaa.com/zandahlm1357 🆔
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
🌹🌷🌹🌷 🌷 تا دو _ سه نصفه شب هی وضو ميگرفت و می آمد سراغ نقشه ها و به دقت آنها را وارسی ميكرد. يك وقت ميديدی همان جا روی نقشه ها افتاده و خوابش برده. 🌹 خودش ميگفت «...من كيلومتري ميخوابم.» واقعآ همين طور بود. فقط وقتي راحت ميخوابيد كه توي جاده با ماشين ميرفتيم. 🌷 عمليات خيبر، وقتي كار ضروري داشتند، رو دست نگهش ميداشتند. تا رهاش ميكردند، بي هوش ميشد. اين قدر كه بيخوابي كشيده بود. 📚 يادگاران، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 65 https://eitaa.com/zandahlm1357
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ🏴 📺 حتماً ببینید 🎤 نوحه‌سرایی سردار شهید حاج محمدابراهیم همت 🌷 تاکید شهید همت بر محتوای نوحه: بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه‌ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
@Ostad_Shojaeراضی به رضای تو_20.mp3
زمان: حجم: 6.73M
۲۰ خواسته ی خدا برایِ تو به خواسته ی خودت، ارجحیت داره؛ چون...👇 ▫️خدا، تو رو بیشتر از خودت دوست داره عمیق تر و به بلندای بیشتر! ▫️ خدا، تو رو بیشتر از خودت میشناسه! ▫️ خدا، مصلحت تو رو بهتر از خودت میدونه! کانال به دوستانتون معرفی کنید https://eitaa.com/zandahlm1357