💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت صد و هشتاد و دوم 💢در ادامه بحث های مربوط به دعا، یکی از مباحثی که حاج آقا مجتبی تهرانی مطرح می کنند این نکته است، قبول دعا را به عنوان یکی از شرایط امام مطرح می‌کنند. یعنی یکی از ویژگی های امام این است که دعاهایش قبول است. 📑روایتی را هم می آورند (اینکه کدام امام گفته، از بعد امام رضا علیه السلام) می فرماید «لِلْإِمَامِ عَلاَمَاتٌ» برای امام علاماتی است🌟 «يَكُونُ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ..» امام باسوادترین مردم هست .... (ادامه می‌دهد تا می رسد به اینجا که می‌فرماید) «وَ يَكُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى لَوْ أَنَّهُ دَعَا عَلَى صَخْرَةٍ لاَنْشَقَّتْ نِصْفَيْنِ» امام اینقدر مستجاب الدعوه🤲 هست که هر درخواستی از خدا بکند مستجاب است، حتی اگر بخواهد خدا یک تخته سنگی را به دو نصف تقسیم بکند، خدا اینکار را می‌کند. 📗یک روایت دیگری هم هست.. 📌یک بحثی داریم به نام «دعاء علی قِسمین» یعنی یک دعاهایی داریم که به اصطلاح دعا به نفع یک فرد یا یک چیزی هست، یک موقع هست دعا بر علیه. «دعاء علی قِسمین» یعنی دعا بر ✌️دو قسم هست یک موقع به نفع و یک موقع بر علیه. که تعبیر به نفرین می کنیم. 💠امام صادق (ع) می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عزّوجلّ لَمْ یَکِلْنَا إِلَی أَنْفُسِنَا وَ لَوْ وَکَلَنَا إِلَی أَنْفُسِنَا لَکُنَّا کَبَعْضِ النَّاسِ وَ لَکِنْ نَحْنُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»🔸 خدا ما را به خودمان وانگذاشته، اگر ما را به خودمان وامی‌گذاشت که مثل بقیه مردم بودیم (امام صادق اهل بیت را می گوید) معلوم می شود با بقیه مردم👥 فرق داریم، فرق ما با مردم در اینجاست و این آیه شریفه را می گویند «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» یعنی ما کسی هستیم که یک فرق با شما مردم داریم ما اگر دعا بکنیم قطعا مستجاب است. ✍این همان بحثی هست که در جلسات قبل براساس محوریت دعا عرض کردیم، گفتیم این اولیای خدا، این معصومین (البته در درجه ی بالا معصوم، در درجه پایین تر اولیاء الله، افراد عالم، افراد عارف ...) چرا مستجاب الدعوه می‌شوند⁉️ چون هر چه خدا گفته، گفتند چشم! خدای متعال حتی مکروهات را هم گفته اینها گفتند چشم! به این خاطر که همیشه حرف خدا را رفتند و حرف خدا را عمل کردند به این دلیل هم خدا حرف اینها را گوش می دهد و هر وقت دعا بکنند دعای اینها مستجاب است. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (45) 🎤استاد احسان عبادی #اخلاق_مهدوی 182 💠☀️💠☀️💠☀️💠 _______________

هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)

📸 #آیین سنتی «صفه» 🔺مراسم صفه همزمان با طلوع و غروب آفتاب با حضور خدام، کفاشان، دربانان و فراشان برپا شد، در این مراسم روزانه ۱۴ جزء قرآن کریم خوانده می‌شود. این آیین به مدت ۱۶۳ سال است که از زمان ثبت این موقوفه تاکنون ادامه یافته است.

چهارده رحل گشوده مراسم قرآن خوانی «صفه»آن قدر قدمت دارد که شاید تاریخ شروع این مراسم در گرد و غبار تاریخ گم شده باشد. برخی مورخان معتقدند که مراسم قرآن خوانی ویژه در بارگاه ملکوتی امام رضا(ع)پس از شهادت ایشان شروع شد یعنی بیش از ۱۲قرن است که مراسم صفه در سرزمین خراسان برپاست . اسناد و وقف نامه هایی هم وجود دارند که شهادت می دهند مراسم قرآن خوانی صفه در حرم مطهر امام رضا(ع)از سال ۱۲۷۶هجری قمری شروع شده و تا امروز که صفحه های سالشمار عدد ۱۴۳۰هجری قمری را نشان می دهد ادامه دارد. درست زمانی که خورشید طلو ع می کند و آفتابش را روی حرم مطهر رضوی پهن می کند صدای قرآن خوانی مراسم صفه هم طنین انداز می شود. صبح ها نیم ساعت بعد از طلوع آفتاب و شب ها بلافاصله بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء این مراسم طی آئین باشکوهی برگزار می شود.  مراسم صفه قبلاً در رواق دارالحفاظ یعنی در رواق پیش روی حضرت برپا می شد ولی اکنون این مراسم قرآن خوانی در رواق دارالسلام و رواق زیبای جنوب شرقی حرم مطهر و در شرق دارالحفاظ انجام می شود. در این آئین باشکوه ابتدا تعدادی از فراشان و خادمان به چهار دسته حفاظ، فراشان، دربانان و کفش داران تقسیم می شوند تا محل برگزاری مراسم صفه را آماده و زائران را به بیرون از رواق دارالسلام هدایت کنند. آنها قبل از شروع مراسم با احترام خاصی ۱۴رحل و قرآن نفیس در اندازه های بزرگ را به محل برگزاری مراسم می آورند. این رحل ها و قرآن ها به دو قسمت مساوی تقسیم شده و در سمت چپ و راست جلوی رواق دارالسلام به طور منظم و با فاصله یک اندازه از یکدیگر گذاشته می شوند.

صفه ها در حرم مطهر در بافت روضه منوره جمعا ۱۲ صفه بزرگ متوسط وکوچک وجود دارد صفه ها محل ارطباط روضه منوره با رواقهای اطراف است واز طریق انها به داخل وخارج روضه منوره رفت وامد میشود در اضلاع روضه منوره چهار صفه بزرگ وجود دارد که اراسته به کاشیهای معرق و کتیبه های زیبا است در بالای این صفه ها چهار صفه متوسط در بدنه قبه (سقف حرم ) تعبیه شده که ۳ صفه به وسیله در ثابت و مشبک اینه کاری شده بسته شده اند وتنها صفه شرقی دارای پنجره مشبک غیر ثابت است و راه ورود به زیرقبه وسقف حرم از انجاست. https://eitaa.com/zandahlm1357

هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357

🌷 حاج قاسم سلیمانی - فرمانده لشکر 41 ثارالله - کرمان 🌼 #کرمان، خطه کریمان 🌴 دوران #دفاع_مقدس 💠 مقاومت مي كنيم ✍️ خاطره محمدرضا مقبلي ▫️ سال 1362 كه وارد جهاد کرمان شدم، در قسمت كمي کمیتة بهداشت و درمان خدمتم را آغاز كردم . براي همين به عنوان امدادگر به جبهه رفتم و ضمن كمك هاي اوليه به مجروحان، آنها را به عقب منتقل مي كردم. گاهي تعداد مجروحان به قدري زياد مي شدكه مجبور مي شديم آنها را با بيل لودر به عقب ببريم! يك شب كه به قصد بردن مجروحان به عقب مي خواستيم از سه راه مرگ عبور كنيم، شدت آتش دشمن به قدري زياد بود كه راننده ها مي ترسيدند جلو بروند . آقاي نقدي از بچه هاي جيرفت و فرمانده ما بود. وقتي دست دست كردن راننده هاي لودر و آمبولانس را ديد، خودش نشست پشت يكي از آمبولانس ها و تعدادي از زخمي ها را به عقب برد و سريع برگشت. آقاي نقدي با رشادت فراوان چندين بار رفت و برگشت تا ترس بچه ها ريخت و آنها نيز كارشان را شروع كردند . البته بعضي از راننده ها نيز چنان پردل و جرأت بودند كه در ديد مستقيم دشمن خاكريز مي زدند و از هيچ چيز هراسي نداشتند. سال 1363 به جبهه برگشتم . تازه داشت جنگ آبي شروع مي شد .وقتي به مقر رفتم، ديدم حاج قاسم سليماني دارد براي بچه ها صحبت می کند، می گفت: شما بايد هشت كيلومتر پارو بزنيد تا به دشمن برسيد؛ امكان دارد در اين شرايط نابسامان، آب و غذايي به دستتان نرسد. بايد از آب آلوده و گياهان خودرو آبي بخوريد تا زنده بمانيد. اگر فكر مي كنيد با اين شرايط مي توانيد مقاومت كنيد ، همين الآن قول همكاري دهيد و بمانيد. در غير اين صورت هوا كه تاريك شد، برگرديد عقب. من و حسيبي با تعدادي از دوستان ديگر سوار قايق شديم و پاروزنان به سوي دشمن راه افتاديم. گهگاهي منوّر، فضاي تاريك و گرفتة شب را روشن مي كرد و صداي عراقي ها كم كم به گوش مي رسيد. تصميم گرفتيم در سكوت و آرامش، پشت ني زارها بخوابيم تا فرمان آغاز عمليا ت صادر شود. من به خاطر خستگي زياد خوابم برد. در خواب ديدم در مدرسه مشغول درس خواندن هستم. در عالم شيرين خواب بودم كه صداي شليك آر.پي. جي مرا به جبهه برگرداند. گلوله هاي دشمن سكوت ني زار را به هم زد و آنجا را به جهنمي تبديل كرد كه تماشايش هم وجود آدم را به آتش مي كشيد. جلوي چشمان بهت زده ام يك سرباز عراقي كشته شده و در حال سوختن بود . آر.پي.جي تمام وجود او را قرمز كرده بود. سرباز عراقي گُر گرفته و كم كم جسدش به خاكستر تبديل شد. شب بدي بود. جهنمي واقعي را به چشم ديده بودم. كم كم منطقه آرام شد و صبح همزمان با روشن شدن هوا صف طويلي از تانك هاي عراقي مضطربمان كرد. با ديدن تانك ها ياد حرف حاج قاسم افتاديم. همه با هم گفتیم: " مقاومت مي كنيم" آقاي ميرحسيني گفت: يكي از تانك ها را بزنيم؛ بقيه فرار می کنند حرفش درست بود . با آتش گرفتن اول ين تانك، بقيه عقب نشيني كردند و بچه ها كه حالا روحيه اي عالي پيد ا كرده بودند، با وجود كم بودن مهماتشان دنبال تانك ها مي دويدند و در خاك دشمن پيش روي مي كردند. https://eitaa.com/zandahlm1357

خدا اینجوری عزت میده... ☘️برای او https://eitaa.com/zandahlm1357