🌹🌷🌹🌷
#شهدا
#دفاع_مقدس
🌷 کرامات شهدا
🌹« امروز هم شهدا خودشان را نشان ندادند»
اين جمله تأسف بار بر و بچه هاي تفحص لشگر 14 امام حسين (ع) بود كه در غروب آخرين روز از جست و جوي طاقت فرسا و بی نتيجه خود، با صد اندوه بر زبان مي آوردند.
🌺 آنان اميدوار بودند كه پس از يك هفته تلاش، آقا، امروز ديگر حتماً به آنها عيدي ميدهد. چرا كه عيد شعبان بود و روز ولادت آقا، اما دريغ و حيف، باز هم دست خالی .
🌸 در ميان اين جمع غم زده، بيش از همه چهره خسته و خاك آلود علي رضا به چشم مي آمد. هم او كه با هزار اصرار توانسته بود اجازه تفحص محدود يك هفته اي را در منطقه عملياتي محرم بگيرد.
قرارگاه با او مخالفت ميكرد چون اعتقاد بر اين بود كه در منطقه مد نظرِ علي رضا (منطقه شرهاني) شهيدي بر جاي نمانده، اما او دست بردار نبود و آن قدر پافشاري كرد تا توانست جواز كار را بگيرد، جوازی كه به او فقط يك هفته اجازه تفحص ميداد و امروز آخرين روز آن بود.
🌿 يك هفته تلاش و جستجو، شكافتن و جابه جا كردن خروارها خاك هيچ نتيجه اي عايد نكرده بود.
🌻 علی رضا سر را ميان دو دست خود گرفت، آرنج ها را بر زانوان خود تكيه داد و با نگاهي حسرت بار به دشت مملو از لاله و شقايق منطقه شرهاني چشم دوخته بود.
آفتاب در حال غروب كردن است.
🥀 مطابق رسم معمول اهل تفحص، در پايان هر عمليات بچه ها يك يادگاري از منطقه تفحص شده براي خود بر ميدارند.
يكي پوكه، يكي فشنگ، يكي خشاب، يكي.. اما علي رضا فقط به دشت خيره شده، چشمه چشمان او خاك هاي پهن دشت صورتش را شسته بود.
كم كم او نيز خود را آماده ميكرد تا مانند ديگران بپذيرد كه در اين دشت قامت هيچ سروی نياراميده است. با خود گفت اين بار به جاي يادگاريهاي مرسوم گلی را برميدارم.
🌷 در فاصله چند متري شقايقی را نشان كرد به نظر ميرسد كه با ديگر همجنسان خود تفاوتي آشكار دارد. خوشرنگ تر و زيباتر، باشكوه تر است و سرفراز تر، بلند شد نزديك رفت هنگامی كه قصد چيدن آن را كرد، حالت خاصی به او دست داد منصرف شد و تصميم گرفت اين گل زيبا را با ريشه درآورد و در ظرفي بگذارد و با خود ببرد. آهسته آهسته خاكها را كنار زد هرچه پايين تر رفت تپش قلبش شديدتر شد .
كم كم به ريشه رسيد . خواست كه ريشه را با خاك بيشتري درآورد اما نتوانست. دستانش به جسم سختی خورد ؛ گويا سنگ بود اما نه ، سر انگشتانش به او گفتند كه جنس اين جسم آشناست.
او اين جنس را بارها و بارها لمس كرده، مطمئن نبود، باقيمانده خاكها را كنار زد به ناگه جمجمه اي در پيش چشمش آشكار گرديد، خدايا چه ميبينم.....
شقايق از وسط پيشانی شهيدي از خاك سر بيرون آورده، چشمان خود را لمس كرد تا مطمئن شود كه خواب نميبيند.
هفت روز تلاش پيگير و طاقت فرساي او و بچه ها نتيجه داده بود، فرياد برآورد يا حسين (ع)، يا زهرا (س)، يا حسين (ع)، همه جمع شدند پلاك را برداشتند مشخصات پلاك نشان از رزمندگان ما داشت.
🌻 علی رضا از خود بيخود شده بود آنها عيدي شان را از آقا گرفتند.
🏷 پلاك شهيد به مركز برده شد و نام او استعلام گرديد صاحب پلاك شهيدي بود بزرگوار از لشگر 14 امام حسين (ع) ؛ شهيد مهدي منتظرالقائم!
📝 راوي : سيد عباس دانش گر
https://eitaa.com/zandahlm1357
4_6001502530213775285.mp3
429K
ای لشگر حسینی....
حاج صادق آهنگران
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#دنیا_باشگاه_استقامت 💪 از سختي های زندگی استفاده کن و با اونا رشد کن عقاب با باد مخالفه که اوج میگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از سختی های دنیا لذّت ببر.mp3
3.71M
#دنیا_باشگاه_استقامت 💪
از سختي های زندگی استفاده کن و با اونا رشد کن
عقاب با باد مخالفه که اوج میگیره و از تمام پرنده ها بالاتر میپره.
#پرواز_تا_خدا
مجموعه فوق العاده زیبا که درمان ریشه ای بسیاری از افسردگی ها و سردرگمی های انسان هست 🌺
🍃
جلسه32
https://eitaa.com/zandahlm1357
بشارتهای اربعین_6.mp3
14.18M
#بشارتهای_اربعین ۶
🔳 لبیک به صدای "هل من ناصر ینصرنی" امام، و رسیدن به مقام محمود، یک شرط دارد؛ #عشق
فقط یک "قلب عاشق" توانِ تحمل سختیهای مسیرِ "مقام محمود" را دارد!
درست شبیه اربعین، که مرکز گردهمایی عشّاق جهان است.
#استاد_شجاعی 🎤
https://eitaa.com/zandahlm1357