داستان شب @zandahlm1357

📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت پانزدهم مادر مثل اینکه شک کرده باشد، کنار عطیه نشست و با صدایی آهسته و لبریز از اشتیاق پرسید: «عطیه جان! به سلامتی خبریه؟» عطیه بی‌آنکه نگاهش را از گل فرش بردارد، صورتش از خنده‌ای ملیح پُر شد و من که تازه متوجه موضوع شده بودم، آنچان هیجان‌زده شدم که بی‌اختیار جیغ کشیدم :«وای عطیه!!! مامان شدی؟!!!» عطیه از خجالت لبانش را گزید و با دستپاچگی گفت: «هیس! عبدالله میشنوه!» مادر چشمانش از اشک شوق پُر شد و لب‌هایش می‌خندید که رو به آسمان زمزمه کرد: «الهی شکرت!» سپس حلقه دستان مهربانش را دور گردن عطیه انداخت و صورتش را غرق بوسه کرد و پشت سر هم می‌گفت: «مبارک باشه مادر جون! ان شاء الله قدمش خیر باشه!» از جا پریدم و صورت عطیه را بوسیدم و با شیطنت گفتم: «نترس! اگه منم جیغ نزنم، الآن خود محمد به عبدالله میگه! خُب اون بیچاره هم داره دوباره عمو میشه!» حرفم به آخر نرسیده بود که محمد و عبدالله با یک دنیا شادی وارد اتاق شدند. عبدالله بی‌آنکه به روی خودش بیاورد، به اتاقش رفت و محمد به جمع هیجان زده ما پیوست. مادر صورتش را بوسید و گفت: «فدات شم مادر! ان شاء الله مبارک باشه!» سپس چهره‌ای جدی به خود گرفت و ادامه داد: «محمد جان! از این به بعد باید هوای عطیه رو صد برابر داشته باشی! مبادا از گل نازک‌تر بهش بگی!» انگار این خبر بهجت انگیز، درد و بیماری را از یاد مادر برده بود که صورت سبزه و زیبایش گل انداخته و چشمانش می درخشید. عطیه هم فعلاً از روبرو شدن با پدر شرم داشت که نگاهش به ساعت بود تا قبل از آمدن پدر، به خانه خودشان بازگردند و آنقدر زیر گوش محمد خواند که بلاخره پیش از تاریکی هوا رفتند. بعد از نماز مغرب، به اشاره مادر ظرفی از شیرینی پُر کرده و برای پدر بردم که نگاه پرسشگر پدر را مادر بی‌پاسخ نگذاشت و گفت: «عصری محمد و عطیه اومده بودن، به سلامتی عطیه بارداره!» و برای اینکه پدر ناراحت نشود، با لحنی ملایم ادامه داد: «خجالت می‌کشید با شما چشم تو چشم شه، واسه همین رفتن.» لبخندی مردانه بر صورت پدر نشست و با گفتن «به سلامتی!» شیرینی به دهان گذاشت و مثل همیشه، اهل هم صحبتی با مادر نبود که دوباره مشغول تماشای تلویزیون شد. https://eitaa.com/zandahlm1357 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💍

⭕️ روزشمار انقلاب /بیست و دوم بهمن طنز سیاسی مقرر شده بود صبح اول صبح محدوده اسلحه سازی توسط نیروی هوایی بمباران شود که حدود ساعت نه صبح پس از لفت دادن سران ارتش از گروه مرکزی ارتش، این عملیات لغو شد. این در حالی بود که اولین استوری های تصرف اسلحه سازی، ساعت هشت توسط مردم بارگذاری شده بود و یک ساعتی می شد که مردم عکس های خود را با انواع و اقسام اسلحه در صفحه خود می گذاشتند. درگیری مردم و ارتش در خیابان ها به اوج خود رسیده بود و مردم برای درست کردن سنگر فقط خیابان ها را نکنده بودند. شورای عالی ارتش در رشته تویئتی پس از جلسه اش، اعلام بی طرفی کرد و دستور بازگشت سربازان را به پادگان ها داد. فرماندار نظامی تهران، سپهبد رحیمی پس از جلسه شورای عالی ارتش دستور بازگشت همه نظامی ها را به پادگان ها داد. وی سپس توسط معترضانی دستگیر شد که مکانش را از روی لوکیشن زنده تلگرام پیدا کرده بودند. همه نهاد ها نظامی انتظامی توسط مردم تصرف شد و زندانیان زندان قصر و حشمتیه پس از فرار، توسط مردم دوباره به پشت میله ها بازگشتند. مردم رادیو و تلویزیون را هم گرفتند و با دیش گنده های در حیاط جام جم عکس دست جمعی انداختند. اکانت رسمی امام با انتشار این عکس، صادق قطب زاده را روی عکس تگ کرد و خبر از منصوب شدن او به ریاست صدا و سیما داد. بختیار که قرار بود ساعت 4 به منزل مهندس جفرودی برود و در حضور بازرگان استعفا دهد، پس از مشاهده محاصره نخست وزیری ناهارش را نیمه کاره رها کرد، موبایلش را از شارژ درآورد و پس از برداشتن یک بیسکویت ساقه طلایی از کابینت های آبدارخانه به دانشکده افسری رفت، از آنجا با هلیکوپتر به خانه یکی از آشناهایش فرار کرد و پس از شش ماه مخفیانه از کشور خارج شد. پس از سکوتی طولانی در رادیو، بالاخره گوینده شروع به صحبت کرد:«توجه توجه. این صدای انقلاب ملت ایران است...» و ناگفته پیداست که هیچ کدام از منابع تاریخی، به خاطر ذوق و شوق پس از این جمله، بقیه حرفهای گوینده رادیو را ثبت نکرده اند. حساب توئیتری امام، در رشته توئیتی از ملت خواست به دستورات دولت موقت گوش دهند تا نظم و انضباط به جامعه برگردد و توطئه های دشمنان که در کمین نشسته اند نقش بر آب شود. خبر برای کارتر جانسوز بود: انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد. ⚠️ همچنان ادامه دارد... " محمد حسین صادقی " https://eitaa.com/zandahlm1357

🇮🇷 سرود ایران ایران ایران 🇮🇷 رضا رویگری 🇮🇷 دهه فجر گرامی باد 🇮🇷 سرودهای دهه فجر ☝️ https://eitaa.com/zandahlm1357

🔸سرودهای 🇮🇷دهه فجر🇮🇷 🎵یاردبستانی من https://eitaa.com/zandahlm1357

✨﷽ـ 🌱هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ (لقمان ۱۱) 🌱اینها آفریده‌های خدایند، شما به من نشان دهید آنانی که جز خدایند چه چیز را آفریده‌اند؟ بلکه ستمگران در گمراهی آشکاری هستند. 📺 تلاوت بسیار زیبا و دلنشین آیات ۱۱ تا ۱۳ سوره مبارکه لقمان با صدای عمر القزابری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🎗محسن حاجی حسنی کارگر در سنین کودکی🎗 ♥️قاری شهید منا♥️

دعای عهد تصویری https://eitaa.com/zandahlm1357