eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸سیر اصلی انسان با محبتش صورت می‌گیرد🔸 ما نمی‌دانیم این علاقه‌ای که به علی علیه السلام داریم، آیا اثری در «سیر الی الله» ما دارد یا خیر؟ ما چیزی حس نمی‌کنیم که آیا ما در ولایت حضرت درحرکت هستیم یا ساکنیم. نمازی که خوانده‌ایم، صدقه‌ای که به فقیر می‌دهیم، قابل اندازه گیری است و اینها را یک حرکت الی الله می‌دانیم، یعنی مسافت طی شده‌مان، میزان کار خیری است که انجام داده‌ایم. همۀ این کارهای خیر مثل مسافت‌هایی است که با ماشین یا پیاده در روی زمین حرکت کرده‌ایم. اما مسافتی که با گردش زمین به دور خودش طی می‌کنیم را نمی‌دانیم که خیلی بیشتر از مسافتی است که با ماشین و تاکسی و پیاده طی کرده‌ایم. ولایت و محبت علی علیه السلام مانند حرکت زمین به دور خورشید است. مسافتی که دیده، فهمیده و باور نمی‌شود و ما نمی‌توانیم قبول کنیم با این محبت راه طولانی را طی کرده‌ایم. مسافت اصلی ما به وسیلۀ ولایت طی می‌شود. محبت اساس جا به جایی ما در سیر الی الله است. منتهی انسان با محبت، سیری را انجام می‌دهد که متوجه به وقوع آن سیر نمی‌شود. https://eitaa.com/zandahlm1357
Track 1 - Unknown Artist.mp3
3.77M
یا علی❤ 👤مهراج محمدی میلاد مولای متقیان ❤️ و روز پدر بر شما مبارک باد 🎉 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani - مولا علی-استاد گلپایگانی.mp3
1.09M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 همه در‌ها اگر بسته، در قصر خدا بازه بگو هو یا علی مولا علی مولا سبب سازه آهای‌ای مردم خسته!، آهای دلهای بشکسته کبوترهای پر بسته، گلهای در خزان رسته همه در‌ها اگر بسته، در قصر خدا بازه بگو هو یا علی مولا علی مولا سبب سازه اگر چون مرغ بیماری، ز دست غم گرفتاری نداری یار و غم خواری، پر و بال تو بشکسته همه در‌ها اگر بسته، در قصر خدا بازه بگو هو یا علی مولا علی مولا سبب سازه دلت‌ای مرد اگر تنگه، بدون دنیا هزار رنگه یه رنگش با تو در جنگه، مشو نومید و دل خسته همه در‌ها اگر بسته در قصر خدا بازه بگو هو یا علی مولا علی مولا سبب سازه 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 اعجاز علی این‌که کسی مثل علی نیست... 🌷میلاد با سعادت امام علی (ع) و روز پدر مبارک‎باد🌷 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردی و مردانگی به سن و سال نیست. روز مرد بر کودکان کار که سختی های زندگی نگذاشت طعم شیرین کودکی را بچشند و در ایام کودکی مرد شدند ، مبارک🌸❤️ https://eitaa.com/zandahlm1357 😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ☀️در مدح حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه خلیفه خواست خدا، انتخاب کرد تو را برای اهل زمین آفتاب کرد تو را گشود دفتر عشق و پس از حبیب خودش سرود وصف تو را شعر ناب کرد تو را به یُمنِ عشق و ولای تو "کُلُّ شَیْءٍ حَیّ" برای زندگی کائنات آب کرد تو را نزول داد تو را آیه‌آیه، حرف‌به‌حرف به قلب پاک پیمبر، کتاب کرد تو را ز خاک درگه تو آفرید عالم را به خاک داد شرف، بوتراب کرد تو را وجود حضرت خاتم "مدینة‌العلم" است برای پیکر این شهر "باب" کرد تو را برای آنکه تویی حجت عزیز خدا شکافت کعبه و فصل‌الخطاب کرد تو را امام و حقّ و ولیّ و وصیّ و مولا کیست؟ برای این‌همه پرسش جواب کرد تو را دلیل منزلت و شوکت تو قرآنی است که نفس و جان محمد حساب کرد تو را زمین مهرگسل جای آفتاب نبود خدا برای خودش انتخاب کرد تو را به لوح سینۀ ما نام توست یا حیدر زدیم نام تو را از ازل صدا حیدر ، ۱۳۹۹/۱۲/۰۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علی آقامِ، علی الگوی بابامِ 🌺 کاری از گروه سرود زینبیون بهشت امام رضا(ع)
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت بیست و نهم چادرم را سر کردم و دور اتاق معطل مانده بودم که مادر پرسید: «پس چرا نمیری مادر جون؟» به صورت منتظرش خندیدم و گفتم: «آخه میخوام یه چیزی بگم ولی روم نمیشه!» با تعجب نگاهم کرد و من ادامه دادم: «چند شب پیش که با عبدالله رفته بودم مسجد، دیدم این مغازه بلور فروشی سر چهار راه، گلدون‌های خوشگلی اُورده. اگه اجازه میدید یه گلدون خوشگل برای روی میز پذیرایی بخرم!» از حجم احساس آمیخته به حالت التماسی که در صدایم موج می‌زد، مادر راضی شد و با لبخندی جواب داد: «برو مادر جون! هر کدوم رو پسندیدی بگیر!» جواب لبریز محبتش، لبخندی شاد بر صورتم نشاند و با همان شادی از خانه بیرون آمدم و سوار ماشین شدم. هنوز ماشین حرکت نکرده بود که شروع کردم: «عبدالله! سریعتر بریم که کلی کار داریم. باید میوه بخریم، ماهی و میگو بخریم. حتماً برای ماهی و میگو برو بازار ساحلی. سبزی پلویی هم باید بخریم. بعدش هم بریم این مغازه بلور فروشی سر چهار راه می‌خوام یه گلدون بخرم.» اضطراب صدایم آنقدر مشهود بود که عبدالله خنده‌اش گرفته بود. نه تنها صدایم که دغدغه میهمانی امشب، در همه فکر و ذهنم رخنه کرده بود و وسواس در خرید تک تک میوه‌ها، از ایرادهایی که می‌گرفتم، پیدا بود. عبدالله پاکت سیب سرخ و پرتغال و نارنگی و خیار را در صندوق عقب گذاشته بود که به یاد یک قلم دیگر افتادم و با عجله گفتم: «وای عبدالله! موز یادمون رفت!» و بدون آنکه منتظر عبدالله شوم، سرآسیمه به سمت میوه فروشی باز گشتم. زیر نور زرد چراغ‌های آویخته به سقف میوه فروشی، تشخیص موز خوش رنگ و رسیده کمی سخت بود. بلاخره یکی را انتخاب کردم که چشمم به کیوی‌های چیده شده در طرف دیگر مغازه افتاد و عبدالله که انگار ردّ نگاهم را خوانده بود، زیر گوشم زمزمه کرد: «الهه جان! دیگه صندوق جا نداره!» با دلخوری نگاهش کردم و گفتم: «آخه همه میوه‌ها نارنجی و قرمزه! کیوی هم کنارش بذاریم قشنگتر میشه!» چشمانش از تعجب گرد شد و گفت: «الهه! خیار سبزه، موز هم زرده!» و در برابر نگاه ناراضی‌ام که سنگین به زیر افتاد، رو به مغازه‌دار کرد و گفت: «آقا! قربون دستت! یه دو کیلو هم کیوی بده.» هزینه میوه‌ها را حساب کرد و از مغازه خارج شدیم. مقصد بعدی بازار ساحلی ماهی بود. با یک دنیا وسواس و خوب و بد کردن، ماهی شیر و میگو هم خریدیم و با خرید سبزی پلویی، اسباب پذیرایی تکمیل شد و بایستی به سراغ خرید گلدان می‌رفتیم. در مغازه بلور فروشی، گلدان تزئینی مورد نظرم را هم خریدم. گلدانی که از بلورهای رنگی ساخته شده و زیر نور، هر تکه‌اش به یک رنگ می‌درخشید. از مغازه که خارج شدم، نگاهم را به اطراف چرخاندم که عبدالله پرسید: «دیگه دنبال چی می‌گردی؟» ابروانم را در هم کشیدم و گفتم: «گلدون خالی که نمیشه! اینجا گلفروشی کجاس؟» و عبدالله برای اینکه از دستم خلاص شود، گفت: «الهه جان! گلدون تزئینی که دیگه گل نمی‌خواد! خودش قشنگه!» ولی من مصمم به خرید گل تازه بودم که قاطعانه جواب دادم: «ولی با گل تازه خیلی قشنگ‌تر میشه!» به اصرار من، چند دور زدیم تا یک گل فروشی در چهار راه بعدی، پیدا کردیم و یک دسته گل نرگس، آخرین خرید من برای میهمانی بود. https://eitaa.com/zandahlm1357 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
hadis_1394_02_14.mp3
800.4K
🎤 حضرت آیت الله خامنه ای 📚 شرح حدیث ؛ امید به رحمت الهی https://eitaa.com/zandahlm1357