eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
55هزار عکس
40.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
Doa20.j13.Moghabeleh ba Afate Zaban1_110216103300.mp3
زمان: حجم: 3.65M
#صحیفه_سجادیه 🔺 #استادمحمدعلی_انصاری شرح دعای بیستم(دعای مکارم الاخلاق) 💠جلسه 31(مقابله با آفات زبان_بخش اول)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 عظمت حضرت زینب(س) به چیه؟ https://eitaa.com/zandahlm1357
❤️حضرت زینب مرا یاد نکات جذابی می اندازد❤️ ✔️ آیا میدونستید❗️‼️ 1.بیان حضرت زینب بعد از واقعه کربلا، متمم آثار خون اباعبدالله بود! 2.تنها کسی که توانست جان امام سجاد را حفظ کند حضرت زینب بود! 3.در شب شام غریبان، زینب سلام الله علیها کودکان و زن ها را جمع کرد و به آنها نکاتی درباره اسارت و حقوق اهل بیت و اخلاق اسیری بیان کردند! 4.در کوفه کاری کرد که مردمی که سنگ پرتاب کرده بودند، با چشمان گریه برگشتند! 5.در مجلس عبیدالله حرفهایی از توحید مطرح کردند و نوع جهان بینی اهل بیت را تشریح کرد! 6.جزع و فزع نکرد و در طول مسیر کوفه تا شام، دعوا را بین المللی کرد و همه شهرها را از ظلم یزید آگاه کرد! 7.در جمعیت بالغ بر هزاران نفر حاضر در دروازه ساعات، بچه ها را تا میتوانست حفظ کرد! 8.در مجلس یزید که کسی جرات حرف زدن نداشت و همه از یزید اجازه میگرفتند، زینب از امام سجاد اجازه حرف زدن گرفت! 9.همانگونه که زینب در عصر عاشورا حتی برای فرار کردن بچه ها از دست لشکر دشمن، از امام سجاد اجازه گرفت و کسب تکلیف کرد! 10.به یزید مست لا یعقل گفت: چرا به داد خودت نمیرسی؟!! چرا خودت را نجات نمیدی؟!! و هزاران نکته دیگه که فقط درباره زینب میشه گفت: 🌺«یک زن مسلمان شیعه لیدر و استراتژیست فدایی رهبرش!»🌺 https://eitaa.com/zandahlm1357
Mohammad-Reza-Oshrieh-Modafe-Haram-128_131017192604.mp3
زمان: حجم: 5M
❤️ مدافع حرم 🎹 محمد رضا عشریه 💠 #حضرت_زینب #صلوات # https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅پرسش: پسرم 14 سال دارد و به شدت به بازيهاي رايانه اي وابسته است با اينکه درسش خوب است ولي هرچه تلاش ميکنم براي اينکه کمتر سراغ بازي رايانه برود فايده ندارد چ کنم.؟ 🌸☘☘☘☘☘🌸 🌺پاسخ: با سلام و احترام؛ در خصوص استفاده از رسانه (تلويزيون، کامپيوتر، گيم، تبلت، گوشي و ...) اصل بر اين است که کودکان به کمترين ميزان از آن‌ها استفاده کرده و بيشتر وقت خود را با بازي‌هاي خلاق همراه با والدين و هم‌بازي‌ها و نيز بازي‌هاي تحرکي در فضاهاي باز پر کنند. چرا که اين بازي‌ها باعث افزايش مهارت‌هاي اجتماعي، خلاقيت، هوش و بهبود کيفيت سلامت جسمي فرزندان خواهد شد. کارشناسان مدت زمان استفاده در طول شبانه‌روز را معمولا بين دو تا چهار ساعت بيان مي‌کنند. اين مقدار نيز بايد به صورت تشويقي در ازاء انجام رفتارهاي شايسته و به صورت جايزه به بچه‌ها داده شود. اولويت استفاده از اين ابزارها با تلويزيون و برنامه‌هاي ويژه کودک است. استفاده از گوشي و تبلت بايد به حداقل ممکن رسيده تا کودک دچار وابستگي و عادت به آن‌ها نشود. همچنين بايستي در زمان‌هاي استفاده از گوشي و تبلت برنامه‌هايي را ارائه داد که در رشد و تقويت مهارت‌هاي آنان طراحي شده باشند، نه بازي‌ها يا برنامه‌هايي که مناسب بزرگسالانند. چند پيشنهاد: - به خاطر داشته باشيد هديه کردن گوشي و تبلت در سنين خردسالي اصلاً نشانه پيشرفت و به اصطلاح به روز بودن نيست. حتي اگر همه اطرافيان شما اين کار را انجام بدهند. اگر مي خواهيد او را با تکنولوژي آشنا کنيد، به او اجازه دهيد برخي ساعات روز با تبلت شما بازي کند اما شخصي کردن اين وسيله را از چنين سني شروع نکنيد. - با وضع کردن برخي قانون ها، ساعت هاي استفاده فرزندتان از رايانه و تبلت را محدود کنيد. براي مثال به او اجازه ندهيد که گوشي يا تبلت را سر سفره و ميز شام بياورد و در اين تصميم قاطع باشيد. - محققان مي گويند بازي با تبلت يا رايانه پيش از خواب مي تواند سبب اختلال در خواب کودکان شود؛ پس به او اجازه بازي کردن با تبلت پيش از خواب را ندهيد و نگذاريد آن را به اتاق خوابش ببرد. - پيشنهاد مي شود تحت هر شرايطي گوشي هوشمند از معرض استفاده فرزندتان خارج شود. اگر چاره اي نديديد جز اينکه بازي هاي رايانه اي بايد در برنامه ها فرزندتان باشد و بايد ساعت‌هايي را به آن بازي‌ها بپردازد، سعي تان بر فراهم کردن کامپيوتر خانگي و بازي هاي آن باشد. سعي کنيد با مشورت با کارشناسان رسانه اي بازي هاي متناسب با سن فرزندتان را برايش تهيه کنيد. - سعي کنيد به مرور زمان نه به صورت دفعي بازي هاي رايانه اي را براي او به حداقل ممکن برسانيد. براي اين کار مي توانيد ضمن پر کردن اوقات فراغتش با بازي هاي فيزيکي و خلاقانه، همچنين عضو کردن او در بازي هاي همسالان مناسب و شرکت کردن خودتان در بازي هاي او، براي هر روزي که کمتر سراغ گوشي مي رود، پاداشي براي او قرار دهيد و يا يک جدولي تهيه کنيد و براي هر روزي که استفاده نمي کند و يا کمتر استفاده مي کند، علامتي داخل جدولش بزنيد و در آخر هر هفته اگر ستاره ها به مقدار مطلوب رسيد، به او پاداش دهيد. - فردا دير است. از همين امروز شروع کنيد. بازي هاي دونفره پرتحرک و هيجان انگيز، هم مي تواند سلامت جسم فرزندتان را تضمين کند و مهارت هاي حرکتي اش را تقويت کند و هم لحظات شاد و خوشي را برايش رقم بزند. اگر کودکتان از چنين نعمتي بهره مند شود ديگر نيازي به مدام بازي کردن با تبلت پيدا نخواهد کرد. گاهي کودکان براي پر کردن خلأهاي زندگي و گاهي به خاطر اعتياد به آن وسيله نمي توانند از آن وسايل جدا شوند. در هر شرايطي اين شما هستيد که با برنامه ريزي و وقت گذاشتن براي فرزندتان مي توانيد شرايط را به حالت عادي برگردانيد. موفق باشيد. https://eitaa.com/zandahlm1357
☘ مقام معظم رهبری: 👌تربیت فرزند به وسیله ی مادر، مثل تربیت در کلاس درس نیست؛ با رفتار است،با گفتار است،با عاطفه است،با نوازش است، با لالایی خواندن است؛ با زندگی کردن است. 💎مادران با زندگی کردن،فرزند تربیت می کنند. 👌هرچه زن صالح تر، عاقل تر و هوشمندتر باشد، این تربیت بهتر خواهد شد. https://eitaa.com/zandahlm1357
مستند کف خیابان با ما همراه باشید👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
96 همه به خون نیاز دارند... چه حق ... چه باطل... حق برای پیشبرد اهدافش... باطل هم برای پیشبرد اهدافش... اما باطل، به جون بی گناه و با گناه میفته... ولی حق، حاضره خودشو فدا کنه تا با خونش بقیه بیدار بشن! بولتن محرمانه و موثق داشتیم... میدونستیم که شورشیا با خودشون گفته بودن: « ما نیاز به 72 نفر کشته داریم... به عدد شهدای کربلا... حتی اگر رژیم ایران این کارو نکنه، خودمون دست به کار میشیم...» به این پروسه میگن «شهید سازی!» ... علاوه بر اینکه باعث لکه دار شدن اسم و قداست شهید و شهادت میشن، خیلی کار روانی میتونستن انجام بدن! همین کارو هم کردن... جوری که زیر نویس تمام شبکه های سلطنت طلب، فقط آمار از کشته و زخمی شدن مردم توسط نظام را مینوشت!! جالبه که دقیقا در همون ساعت، برنامه شبکه سه اسرائیل، خبر از کشته شدن ندا را مطرح میکنه و اونو نمادی از دانشجویان آزادی طلب و دموکراسی خواه معرفی میکنه! دقت کنین لطفا: «شبکه سه اسرائیل!!» عبداللهی بیسیم زد و گفت: «قربان! نگران ابوالفضل هستم... کجاست؟!» گفتم: «شما میتونی برگردی قرارگاه... اصلا به نظرم برو یه سر به 233 بزن... الان نمیدونم ابوالفضل کجاست... جواب نمیده... فکر کنم داره میره دنبال ون پلیس که زهره و بقیه زن ها را دستگیر کرده و داره میبره!» دو سه بار رفتم رو خط ابوالفضل... جواب نمیداد... ولی خاموش هم نبود... معلوم بود که سوار موتوره و داره با سرعت و وسط جمعیت میره... اما باید جواب میداد... وضعیت اون خیابونا خیلی به هم ریخته بود... همه مونیتورهایی که رو به روم بود، درگیری بود و خون و آتش و زد و خورد... یه جاهایی کار از دست نیروهای انتظامی و امنیتی داشت در میرفت... تعارف که نداریم... حتی کسانی که فریب خورده بودند هم به کمک شورشیا اومده بودن و بچه های بسیجی و مردم عادی و نیروهای نظامی و امنیتی را میزدند... «ابوالفضل! ابوالفضل جان! اعلام وضعیت... اگه نمیتونی جوابم بدی اشکال نداره... اما فقط یه چیزی... علامتی... نشونه ای از علامت حیاتت بده! ابوالفضل تو را جان عزیزت یه چیزی بگو!» عبداللهی اومد رو خطم: «قربان! امتداد 34 جنوبی انقلاب دارن ماشین ون نیرو انتظامی را آتیش میزنن! گفتین زهره سوار ون شده... مسیرش کجاست؟ نکنه این باشه؟!» گفتم: «نه... مسیر اونا انقلاب نیست... دارن از موقعیت شهید پلارک میرن... فکر کنم دو سه دقیقه میرسن به میدون موقعیت فرعی پنج پلارک شمالی... تو به مسیرت ادامه بده و منتظر دستور باش!» تا گفتم موقعیت فرعی پنج پلارک... تپش قلب گرفتم... فورا دوربین های اون منطقه را چک کردم... قیامت بود... حتی بچه های بسیج و نیرو انتظامی هم نتونسته بودن در اون منطقه دوام بیارن و چند تا مجروح داشتیم... گفتم نکنه ابوالفضل خریت بکنه و بیاد موقعیت فرعی پنج... یا ابوالفضل العباس! ... فورا بیسیمو برداشتم... رفتم رو خط ابوالفضل: «ابوالفضل! با محاسبه من چند دقیقه دیگه میرسی وسط قتلگاه فرعی پنج... ابوالفضضضضضضضضل نرو... اونجا قتلگاهه! اونجا منتظر تو و امثال تو هستن!» دوربینو متمرکز کردم وسط میدون... موقعیت فرعی پنجش... میدیدم که حدودا دویس سیصد نفر با سر و صورت پوشیده، با سنگ و چوب و قمه و شمشیر دارن حرکت میکنند و سر راهشون همه چیزو خراب میکنن و مثل قوم مغول پیش میرن! هر چی چک کردم، نتونستم ون نیرو انتظامی را رصد کنم... به والله قسم گریم گرفته بود... همین حالا هم دارم با گریه تایپ میکنم... نمیخواستم شاهد اربا اربا شدن ابوالفضل بی خبر از همه جا باشم... شورشیا کل خیابون های اطراف را بند آورده بودند... دو سه تا موتوری که میخواستن رد بشن، نتونستن و با وضعیت خیلی بدی از صحنه فرار کردند... اون طاغیا و یاغیا حتی به شیشه خونه ها و مغازه ها و ماشینای مردم و زن و بچه مردم هم رحم نمیکردن... حالا چه برسه به ابوالفضل....... یا ابالفضل العباس از دهنم نمیفتاد... تا وقت مردنم هم یادم نمیره... دیدم که ابوالفضل ... بی خبر از همه جا... با سرعت... وارد خیابون اصلی شد... به اون جمعیت ... با اون همه چوب و سنگ و قمه و شمسیر برخورد کرد... نتونست خودشو کنترل کنه... تا میخواست وایسا و دور بزنه و برگرده... به شدن سر خورد و از پهلو به زمین خورد.... همه بچه های اتاق دوربین از سر جاشون بلند شده بودند... من فقط داد و بیداد میکردم و همه نیروهای اون منطقه را میخواستم با داد و فریاد در موقعیت ابوالفضل جمع کنم.... جو وحشتناکی بود... تا ابوالفضل به زمین خورد، مثل کفتار دویدن به طرف ابوالفضل... هنوز ابوالفضل از سر جاش بلند نشده بود که دو سه نفر با لگد افتادن به جون سر و صورت مثل ماهش... همینجوری زیادتر میشدن... من داشتم با دیدن اون صحنه ها میمردم... ابوالفضل وسط یه مشت کفتار ... یه مشت چوب و چماق به دست... با قمه و شمشیر... ابوالفضل حتی فرصت نکرد از خودش دفاع کنه... فقط دست و پا میزد ... لا اله الا الله.