259.mp3
4.53M
#دوست_نداشتن_همسر
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#ازدواج_مجدد
با عرض سلامخدمت شما برادر بزرگوار.
من آقای هستم ۳۰ ساله و به تازگی از همسرم جدا شدم (البته ۱.۵ سال فقط دوران عقد بودیم) .خاستم بپرسم اگر دوباره بنده قصد ازدواج داشته باشم باید چه کنم؟
از این منظر میپرسم که؛ در جایی خونده بودم که نباید بعد از طلاق ازدواج کرد تا مدتی تقریبا یک ونیم برابر زمانی که زندگی کردم.
بنده باید چه کار کنم تا برای ازدواج بعدی خدایی نکرده دچار شکست نشوم ؟
آیا حتما باید این فاصله بعد از طلاق داده شود تا فراموش شود؟ یا اینکه می شود کاری کرد این فاصله طلاق تا ازدواج بعد را کمتر کرد یا خیر؟
در ادامه اگر نیاز به شرح زندگی قبلی هست
براتون بفرستم ؟
با تشکر از شما
زیر سایه حضرت ولیعصر موفق باشید.
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
211.mp3
3.6M
#ازدواج_مجدد
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و بیست و هفتم
مجید از چشمان دل شکستهام دل نمیکَند و با نگاهی که از طعنههای تلخ پدر همچون شمع میسوخت، به پای دردِ دل نگاه مظلومانهام نشسته و از جراحت جان خودش دم نمیزد. ابراهیم سری جنباند و با عصبانیت رو به محمد کرد: «نخلستونهاش کم بود که حالا همه زندگی شو به باد داد! فقط همین ارث خور اضافی رو کم داشتیم!»
لعیا با دلسوزی به من نگاه میکرد و از چشمان عطیه پیدا بود چقدر دلش برایم سوخته که محمد در حالی که از جا بلند میشد، با پوزخندی عصبی عقدهاش را خالی کرد: «خُب ما بریم دیگه! امشب میخوان عروس خانم رو بیارن!» و با اشارهای عطیه را هم بلند کرد و پیش از آنکه از خانه خارج شود، دستی سر شانه مجید زد و با لحنی خیرخواهانه نصیحت کرد: «شما هم از اینجا بری بهتره! دست الهه رو بگیر، برو یه جای دیگه رو اجاره کن! میخوای زندگی کنی، باید راحت باشی، اسیر که نیستی داداش من!» مجید نفس عمیقی کشید و دست محمد را که به سمتش دراز شده بود، به گرمی فشرد و با هم خداحافظی کردند.
لعیا میخواست پیش من بماند که ابراهیم بلند شد و بیآنکه از ما خداحافظی کند، از خانه بیرون رفت و لعیا هم فقط فرصت کرد به چند کلمه کوتاه دلداریام بدهد و بلافاصله با ساجده به دنبال ابراهیم رفتند. عبدالله مثل اینکه روی مبل چسبیده باشد، تکانی هم نمیخورد و فقط به نقطهای نامعلوم خیره مانده بود. مجید کنارم نشست و آهسته صدایم کرد: «الهه جان...» چشمانم به قدری سیاهی میرفت که حتی صورت مجید را به درستی نمیدیدم، شاید هم فشار سر درد و حالت تهوع، تمرکز ذهنم را از بین برده بود که حتی نمیفهمیدم چه میگوید و فقط چشمان مضطربش را میدیدم که برای حال خرابم بیقراری میکرد. به پیراهن سیاهش نگاه میکردم و مانده بودم با این عشقی که در سینه دارد، چطور میتواند شیعه بودن خود را پنهان کند و چه خوب ردّ نگاهم را خواند که با لبخندی دلنشین زیر گوشم زمزمه کرد: «الهه جان! غصه نخور! من ناراحت نیستم!» و چطور میتوانست ناراحت نباشد که باید همین امشب پیراهن عزایش را عوض میکرد.
عبدالله هنوز به دیوار روبرویش خیره مانده بود که مجید نگاهش کرد و پرسید: «امشب کجا میری؟» با این حرف مجید مثل اینکه تازه به خودش آمده باشد، آهی کشید و با گفتن «نمی دونم!» جگرم را آتش زد و دردِ دلم را دو چندان کرد. مجید لحظهای مکث کرد و بعد با لحنی جدی جواب داد: «خُب امشب بیا پیش ما.» در برابر پیشنهاد برادرانه مجید، لبخندی کمرنگ بر صورتش نشست که من هم پشتش را گرفتم: «حالا امشب بیا بالا، تا سرِ فرصت یه جایی رو پیدا کنیم.» نگاه غمگینش را به زمین دوخت و زیر لب جواب داد: «دیگه دلم نمیخواد تو این خونه بمونم. فکر کنم من نباشم بابا هم راحتتره!» سپس از جا بلند شد و با حالتی درمانده ادامه داد: «امشب میرم مدرسه پیش حاج سلیم میخوابم، تا فردا هم خدا بزرگه.» و دیگر منتظر پاسخ ما نشد و با قامتی خمیده از خانه بیرون رفت.
دستم را به دسته مبل گرفتم و به سختی بلند شدم که مجید گفت: «الهه جان! همین جا وایسا، برم چادرتو بیارم، بریم دکتر.» همانطور که دستم را به دیوار گرفته بودم تا بتوانم قدمهای سُستم را روی زمین بکشم، با صدایی آهسته پاسخ دادم: «میخوام بخوابم.» دستش را پیش آورد، انگشتان سردم را از دیوار جدا کرد و میان دستان گرمش گرفت. به خوبی حس میکرد که حاضرم دستم را به تن سرد دیوار بکشم، ولی به گرمای محبت او نسپارم و آفتاب عشقش پُر شورتر از آنی بود که به سردی رفتار من، دست از سخاوت بردارد و همچنان به جانم میتابید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مهارتهای_کلامی ۱۴ ▪️به کودکان دقت کنید، برای جلب توجه، سعی میکنند در جمع، زیاد حرف بزنند. اگر این
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
مهارتهای کلامی_15.mp3
12.7M
#مهارتهای_کلامی ۱۵
▫️کنترل محتوای کلام، نیاز به مهارت آموزی دارد ...
اینگونه نیست که؛ همیشه باید حقیقت را گفت، تا زبان پاک بماند !
- گاهی فقط باید عین حقیقت را گفت!
- گاهی باید فقط سکوت کرد!
- گاهی هم واجب است که برای جلوگیری از یک فتنه، حقیقت را کتمان کرد!
•| میزان عقلانیت هر انسان است، که قدرت تشخیص این موقعیتها را، برایش آسان میکند.|•
@ostad_shojae
@shervamosigiirani-2 - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
558.7K
ساز و آواز #شور
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
اي گل باغ وفا، درد مرا درمان کن
جرعه اي ريز و مرا بنده نافرمان کن
راز ميخوارگيم از همه کس پنهان کن
گوشه چشم به حال من بي سامان کن
باشد آن شاهد دلدار سرايي بدهد
بر سر کوي تو اي مي زده، ديوانه شدم
عقل را راندم و وابسته به ميخانه شدم
دور آن شمع دل افروز چو پروانه شدم
به هواي شکن گيسوي تو شانه شدم
درد دل را به که گويم که دوايي بدهد
#امام_خمینی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 پاسخهای امام به شبهات انتخاباتی
🎥 امام خمینی قدس سره
#مشارکت_حداکثری
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا نظام مساوی با دولت است
✅ توضیح بسیار زیبا از آیت الله مصباح یزدی
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔍#حدیث_گرافی
💠وَالضُّحَی
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى
سوگند به روز وقتی نور می گیرد
و به شب وقتی آرام می گیرد
که من نه تو را رها کردهام و نه با تو دشمنی کردهام 🌱
📖(۱-۳/ضحی)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀دقایقی با فرازهای ملکوتی و سرشار از معنویت و خشوع
❇️قاری: استاد مصطفی اسماعیل
❇️سوره: تحریم
❇️مدت فراز: 4دقیقه و 9ثانیه
❇️مقام اجرا شده: مقام رست
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ۱۱ محمد بن سنان گويد: پيش از آن كه حضرت امام كاظم عليه السلام را به عراق تبعيد كنند، خدمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
برخوردهاى دوگانه مامون پس از ولايتعهدى امام رضا (ع)
در دوران خلافت مامون عباسى آشفتگى هاى سياسى و امنيتى آن چنان بالا گرفته بود كه مامون را به شدت نگران ساخت. زيرا پى آمدهاى كشته شدن امين و شورش هاى پى درپى گروه هاى مختلف، فساد و غارت اموال مسلمانان توسط گروهى وابسته به عباسيان و ظلم و فشار بيش از حد بر قاطبه مردم، پيوسته به جو پرالتهاب دامن مى زد.
بدين جهت مامون مدتها در پى چاره جويى و گشودن گره كار بود تا به اين نتيجه رسيد كه براى مسلط شدن بر اوضاع كشور و خواباندن بسيارى از فتنهها و شورش ها، از چهره پاك و مقدس امام رضا عليه السلام آن هم به طرز ماهرانه اى استفاده كند. با
دعوت كردن از امام و جلب او به مرو مساله خلافت و ولايتعهدى را به آن حضرت پيشنهاد نمود.
مامون از همان ابتدا به ويژه پس از تحميل ولايتعهدى با امام دوگانه برخورد مى كرد. در اين جا اگرچه برخى آگاهانه يا از روى ناآگاهى به طرفدارى از حكومت بنى عباس و مامون مى خواهند وى را فردى مخلص و مؤمن و معتقد به امام عليه السلام معرفى كنند و مساله پيشنهاد و واگذارى ولايتعهدى را به على بن موسى الرضا عليهما السلام نشانه ايمان و ارادتش بدانند اما غافل از آن كه اين حركت مرموزانه و خائنانه نه تنها به امام عليه السلام خدمت نبود، بلكه با تحقق بخشى از اهداف شوم خود، زمينه شهادت آن حضرت را نيز فراهم ساخت.
دليل اين مدعا همان برخوردهاى دوگانه اش بود كه پس از اين جريان از خود نشان داد و در تاريخ به گوشه هايى از آن اشاره شده است. و ما نيز در اين نوشتار كوتاه دوازده مورد از همان برخوردها را جمع آورى كرده، تقديم شيفتگان امام عليه السلام مى نماييم. به اين اميد كه گامى در جهت تبيين مظلوميت امام رضا عليه السلام و شناساندن چهره
مامون باشد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
نسیم مرقدتان عطر کوچه باغ بهشت
برد ز خاطره ها غصهی فراق بهشت
رواقهای حریمت بهشت نور و بلور
بلند گنبد نورانیت چراغ بهشت
#سلام_آقا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 استاد معنی و مفهوم این حدیث چیه؟ رسول الله عليه السلام: «اذا قام قائمنا وضع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
راه کارهای افزایش معرفت نسبت به امام زمان (عج) به سبکی که مورد توجه جوانان قرار بگیرد بفرمایید؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
☝️🏻اینکه بخواهید جوان را با امام زمان (عج) آشنا بکنید بستگی به نوع جوانش دارد، آیا جوان مذهبی است، غیر مذهبی است.. خلاصه این طور تقسیم بندی هایی هست، به طور کلی بخواهم به شما بگویم شما سعی کنید جوان ها را با محبت امام آشنا بکنید هر چه قدر از خوبی امام بگویید هر چه قدر از مهربانی امام بگویید مطمئنا برای آن جوان اثر گذار است. هر انسانی عاشق زیبایی است مگر اینکه مریض باشد والا آدم سالم عاشق زیبایی است، درست است؟
🔹وقتی شما بیایید امام را به عنوان یک انسان کامل مطرح بکنید انسانی که تمام صفات خوب را در حد مطلق دارد، زیبایی مطلقش، مهربانی مطلقش، گذشت کردن از بدی ها مطلقش، هر خوبی که شما فکر می کنید امام مطلقش را دارد در حد توان، وقتی بیایی با چنین صفاتی امام را برای طرف تعریف بکنی طرف عاشق امام می شود. وقتی محبت امام در دل طرف برود کم کم این محبت ریشه دار می شود و زمینه ای می شود برای معرفت، محبت مقدمه ای است برای معرفت.
👌🏻من تا یک نفر را علاقه ای به او نداشته باشم قطعا دنبال شناختش هم نمی روم! مثل یک جوان فرض کنید البته بلا تشبیه، بلا تشبیه، می خواهد برود با یک دختری ازدواج بکند همان اول از قیافه دختر خوشش نمی آید پس قطعا دنبال دختر و آدرس و پدر و مادرش نمی رود. اما اگر از دختر خوشش بیاید قطعا می رود تحقیقات و مرحله ی بعدی. پس محبت زمینه ای است برای شناخت حقیقی. شما بتوانید مردم و آن جوان را با محبت حضرت آشنا بکنید جوان خودش کم کم پیش می رود به سمت جلب توجه امام و شناخت بیشتر امام.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥علت قیام نکردن امام زمان (عج) چیست؟
#استاد_جعفری
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶