eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.6هزار دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
35.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
د بسوى اصحاب بلا و آنها كه خوره دارند، كه اندوهناك ميشوند. در حديث ديگر فرمود از كسيكه خوره داشته باشد بگريزيد چنانچه از شير ميگريزيد، و با او سخن مگوئيد، مگر آنكه بقدر يكذرع از او دور باشيد. از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه چو ايشان را ببينيد از خدا عافيت بطلبيد و از مرض ايشان غافل مشويد، كه مبادا بشما سرايت كند. از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه پنج كسند كه بهمه حال از ايشان اجتناب ميبايد كرد، كسيكه خوره داشته باشد، و پيس و ديوانه و والدالزنا و عرب باديه نشين . در حديث ديگر فرمود، كه كم نظر كنيد باهل بلا وبنزد ايشان مرويد و چون بايشان بگذريد، تند بگذريد، كه بشما نرسد آنچه بايشان رسيده . در حديث موثق از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام منقول است كه چون شخصى را ببينى كه ببلائى مبتلاست بگو اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عافانى مِمَا ابْتَلاكَ بِهِ وَفَضَّلَنْى عَلَيْكَ وَعَلى كَثيرٍ مِنَّمْ خَلَقَ و آهسته بگو كه او نشنود. در حديث حسن از نحضرت منقول است كه چون كسى از صاحبان بلا را ببينى سه مرتبه آهسته بگو كه او نشنود اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عافانى مِمّا ابْتَلاكَ بِهِ وَلَوْ شاءَ فَعَلَ كه هر كه چنين كند، هرگز بلا باو نرسد. در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام منقول است كه هر كه مبتلائى را ببيند و اين دعا بخواند هرگز بآن مبتلا نشود، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عَدَلَ عَنّى مَاابْتَلاكَ بِهِ وَفَضَّلَنى عَلَيْكَ بِالْعافِيَةَِللّهُمَّ عافِنى مَمَا آبْتَلَيْتَهُ بِهِ. در روايت ديگر فرمود كه اين دعا را بخواند، اَللّهُمَّ اِنّى لااَسْخَرُ وَلا اَفْخَرُ وَلكِنْ اَحْمَدُكَ عَلى اَعْظَمِ نَعْماءِكَ عَلَىَّ. از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه چون اصحاب بلا را ببينيد حمد خدا را بكنيد، و بايشان مشنوانيد كه باعث اندوه ايشان ميشود. حلیة_المتقین #https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام خسته نباشید ما در مجتمع مسکونی زندگی میکنیم که ساکنین آن، متدین هستند. کودکان که در حیاط مجتمع بازی میکنند، بعضی مواقع رفتارهای زشت و نامناسبی از آنها سر میزند، چطور باید جلوی این رفتار ها را بگیریم؟ و چطور باید بفهمیم که بچه ها این چنین رفتار هایی را انجام میدهند؟ آیا اگر تجسس کنیم، یا به بعضی از کودکان بگوییم برایمان گزارش دهند، کار صحیحی است؟ 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
با سلام خدمت شما میخواستم بپرسم اینکه میگن محبت کردن به همسر و بچه اندازه داره یعنی چی و چقدر و چگونه باید باشه؟ من نمیدونم باید به چه میزان به همسرم و بچه م محبت کنم. ممنون میشم جوابموبدید 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هفتاد و پنجم پرده اتاق خواب را کنار زده و پنجره را گشوده بودم تا نسیم عصرگاهی شنبه سوم اسفند ماه سال 1392، با رایحه مطبوع و دلچسبش، فضای خانه را معطر کرده و دلم را به ترانه تنگ غروب پرندگان خوش کند. هر چند امروز هم حال خوبی نداشتم و سر درد و کمر درد، احساس هر روز و شبم شده بود، ولی لذت مادر شدن ارزش بیش از اینها را داشت که هنوز روی ماه حوریه را ندیده، برایش جان می‌دادم. هنوز ماه پنجم بارداری‌ام به پایان نرسیده، اتاق خواب کوچک و رنگارنگ دخترم تقریباً کامل شده و به جز چند تکه لباس نوزادی و ظرف غذای کودک، همه وسایل اتاقش را سرِ حوصله خریده و با سلیقه مادری، هر یک را در گوشه‌ای از اتاقش چیده بودم. پایین پنجره، تخت خوابش را گذاشته و دیوار کنار پنجره را با کمد سفید رنگی پوشانده بودم که پُر از عروسک‌های قد و نیم قد بود. قالیچه‌ای با طرح شخصیت‌های کارتونی کف اتاق کوچکش پهن کرده و حباب صورتی رنگی به جای لامپ قدیمی اتاق از سقف آویزان بود. مجید با وجود اجاره نسبتاً زیاد خانه و ویزیت‌های سنگین دکتر زنان و سونوگرافی‌های مختلف، ولی باز از خرید اسباب نوزادی چیزی کم نمی‌گذاشت و با دست و دلبازی هر چه برای دخترم هوس می‌کردم، می‌خرید که می‌خواست جای خالی مادرم را در این روزهای چیدن سور و سات سیسمونی کمتر احساس کنم. با همه ضعفی که بدنم را گرفته و چشمانم از گرسنگی سیاهی می‌رفت، ولی بخاطر حالت تهوع ممتدی که لحظه‌ای رهایم نمی‌کرد، اشتهایی به خوردن غذا نداشتم و تنها به عشق مجید قلیه ماهی را تدارک می‌دیدم. هر چند در این دوره از بارداری، این همه ناخوشی طبیعی نبود، ولی دکتر می‌گفت ضعف بدن و فشارهای پی در‌پی عصبی و اضطراب جاری در زندگی‌ام، گذراندن این روزها را تا این حد برایم سخت می‌کند، ولی باز هم خدا را شکر می‌کردم و به همه این درد و رنج‌ها راضی بودم که مادر شدن، شیرین‌ترین رؤیای زندگی‌ام بود. نماز مغربم را با سنگینی بدن و درد کمرم به پایان بردم و طبق عادت این مدت، قرآن را از مقابل آیینه برداشتم تا برای شادی روح مادر، آیاتی را تلاوت کنم که کسی به در اتاق زد. حدس می‌زدم دوباره نوریه به سراغم آمده تا باز به نحوی مرا به سمت آیین پلید خودش بکشاند و من چقدر از حضورش متنفر بودم که قرآن را دوباره لب آیینه گذاشتم و با اکراه به سمت در رفتم. در را که باز کردم، به رویم لبخند زد و به حساب خودش می‌خواست صمیمیتی با من ایجاد کند که بو کشید و گفت: «چه بوی خوبی میاد!» و من حتی تمایلی به هم صحبتی‌اش نداشتم که به جای هر پاسخی، با بی‌حوصلگی منتظر ماندم تا کارش را بگوید که سرکی به داخل خانه کشید و گفت: «اومدم باهات صحبت کنم. آخه عبدالرحمن خونه نیس، حوصله‌ام سر رفته!» به کلام سردی تعارفش کردم تا وارد شود و خودم نه برای پذیرایی که برای طفره از هم نشینی‌اش به آشپزخانه رفتم که صدایم کرد: «الهه! بیا اینجا کارِت دارم!» و دیگر گریزی از این میزبانی اجباری نداشتم که از آشپزخانه بیرون آمدم و مقابلش نشستم که تازه متوجه شدم در دستش چند عدد سی‌دی نگه داشته و باز طمع تبیلغ وهابیت به سرش زده بود که بی‌مقدمه شروع کرد: «کتاب‌هایی رو که برات اُورده بودم، خوندی؟» و از سکوت طولانی‌ام جوابش را گرفت که لبخندی مصنوعی نشانم داد و با لحنی فاضلانه توصیه کرد: «حتماً بخون، خیلی مفیده!» و بعد مثل اینکه وجود حقیرش دیگر گنجایش نداشته باشد، چشمان باریک و مشکی‌اش از ذوقی پُر زرق و برق پُر شد و با حالتی پیروزمندانه ادامه داد: «عبدالرحمن که حتی نیازی نبود این کتاب‌ها رو بخونه، همین که من باهاش صحبت کردم، توجیه شد و الان چند هفته‌ای میشه که رسماً عقاید وهابیت رو قبول کرده!» https://eitaa.com/zandahlm1357 با ما همراه باشید🌹
ارتباط موفق_35.mp3
11.58M
۳۵ - ریز شدن در رفتارهای دیگران - مُچ‌گیری -سخت‌گیری - اشتباهات دیگران را به رویِشان آوردن - سرزنش‌گری و .... ▪️درست در مقابلِ صفت (خود را به نفهمیدن زدن) قرار دارد. 🎈 اهل تغافل، نرم‌اَند و جذب بالایی دارند، و آنانکه ازاین صفت خالی‌اَند؛ هرقدر هم اهل ارتباطات زیادی باشند؛ محال است قدرت جذب بالایی داشته باشد. ✗ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا