176.3K
دعایی که قطعا مستجاب نمیشه چرا خوانده میشه مثل اللهم اشف کل مریض چون هیچ وقت نیست که هیچکس مریض نباشه!
155.9K
من در جوانی بعض از اعمالم ریایی بوده است
خانه ما نزدیک مسجد بوده از ترس حرف مردم که نگن شما چرامسجد نمی آیید میرفتم
الان هم هروقت کار خیری میکنم کسی من را میبیند یک صدا درون می گوید نکند ریایی باشد وهمین فکر ها من را از رفتن به خیلی جاها واعمال مستحبی دور کرده مثل ذکر گفتن در جمع
101.8K
نزدیکان ما داغ های زیاد و سختی ها و مصیب های زیادی را متحمل شدند.آیا این مصیبت و بلاها بخاطر اینکه خدا خیلی بهشون لطف دارند؟ و خدا میخواهد ک اجر و قرب ایشان را بالا ببرد یا برای امتحانه ؟ و اجر وپاداشه دنیوی و اخروی ایشون چیه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینکه خداوند هر که را بخواهد هدایت می کند یعنی چه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت انسان با فرشته در چیست؟
107.3K
حدود۱۰سال است که خواهرم با ما قهر کرده
فامیل هرکارکردندآشتی نکرده ومن هم هروقت ببینمش سلام میکنم ،جواب میده ولی قهراست
.ازخیلی هاپرسیدم گفته اند ولش کن خوب میشه .امسال هم پیام ندادم،چون فکرمیکنم دارم خیلی خودم را کوچک میکنم که ممکنه این هم گناه باشه،آخه من که کاری نکردم.
وظیفه من بعنوان یک مسلمان چیست؟ممنون ازراهنماییتون
(23) شرايط دريافت كمك مالي
روزي عثمان در آستانه مسجد نشسته بود. شخص فقيري به نزدش آمد و از او كمك مالي خواست. عثمان دستور داد. پنج درهم به او بخشيدند. فقير گفت: اين مبلغ برايم كافي نيست. مرا به كسي راهنمايي كن كه مبلغ بيشتري به من كمك كند.
عثمان گفت: برو پيش آن جوانان كه مي بيني و با دست خود اشاره به گوشه اي از مسجد كرد كه حضرت امام حسن و امام حسين عليهماالسلام و عبدالله بن جعفر در آنجا نشسته بودند.
مرد فقير پيش آنها رفت. سلام داد و اظهار حاجت نمود.
امام حسن عليه السلام به خاطر اينكه از رحمتهاي اسلام سوء استفاده نشود، پيش از آنكه به او كمك كند فرمود:
- اي مرد! از ديگران درخواست كمك مالي فقط در سه مورد جايز است:
1- ديه اي كه انسان بر ذمه دارد و از پرداخت آن عاجز است.
2- بدهي كمرشكن داشته باشد و از پرداخت آن ناتوان باشد.
3- مسكين و درمانده گردد و دستش به جايي نرسد.
كدام يك از اين سه مورد براي تو پيش آمده است؟
فقير گفت: اتفاقا گرفتاري من در يكي از اين سه مورد است امام حسن عليه السلام پنجاه دينار و امام حسين عليه السلام چهل و نه دينار و عبداله بن جعفر چهل و هشت دينار به او دادند.
مرد فقير برگشت و از كنار عثمان خواست بگذرد. عثمان پرسيد:
- چه كردي؟
فقير پاسخ داد: پيش تو آمدم و پول خواستم. تو هم مبلغي به من دادي و از من نپرسيدي اين پولها را براي چه مي خواهي؟ ولي نزد آن سه نفر كه رفتم وقتي كمك خواستم، يكي از آنان (امام حسن) پرسيد: براي چه منظوري پول درخواست مي كني؟ و فرمود: تنها در سه مورد مي توان از ديگران كمك مالي درخواست نمود. (ديه عاجز كننده، بدهي كمرشكن و فقر زمين گير كننده). من هم گفتم گرفتاريم يكي از آن سه مورد است. آن گاه يكي پنجاه دينار و دومي چهل و نه دينار و سومي چهل و هشت دينار به من دادند. عثمان گفت: هرگز نظير اين جوانان را نخواهي يافت! آنان كانون دانش و حكمت و سرچشمه كرامت و فضيلتند.(23)
جلد ۲
📚داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 با زور نمیتوان هیچ دختری رو به حجاب تشویق کرد..
سخنانی زیبا از دلایل #قرآنی #حجاب
🎙سخنران:
#استاد_رفیعی
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن مسلمان محجبه همینجور که راه میره داره شعار میده به نفع دین
🔴علت مخالفت با حجاب...
حاج آقا عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| سخنرانی رهبر انقلاب درباره «بیحجابی اجباری» برای زنان ایرانی در دوران رضاخان پهلوی
➕ نقل آیتالله خامنهای از روایت مادرشان درباره مشقتهای دوران کشف حجاب
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هفتاد و هشتم تکیهام را به دیوا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و هفتاد و نهم
نمیدانستم نوریه چه خوابی برایم دیده که هنوز پدر از سرِ کار برنگشته، اینچنین به خانه ما لشگرکشی کرده که مجید با صدایی گرفته آغاز کرد: «الهه جان! هر اتفاقی افتاد، تو دخالت نکن! تو که حرفی نزدی، من گناهکارم! پس نه از من دفاع کن، نه حرفی بزن! من خودم یه جوری با اینا کنار میام!» چشمان بیحالم را به سمت صورتش حرکت دادم و نگاهش کردم که به رویم خندید و با مهربانی همیشگیاش ادامه داد: «من میدونم الان چه حالی داری! میدونم چقدر نگرانی! ولی تو رو خدا فقط به حوریه فکر کن! میدونی که چقدر این استرس برای خودت و این بچه ضرر داره، پس تو رو خدا آروم باش!» و شنیدن همین جملات کوتاه و عاشقانه برایم بس بود تا پای دلم بلرزد و اشکم جاری شود که سرانگشت مجید، بیتاب پاک کردن جای پای این ناشکیبایی، روی گونهام دست کشید و با لحنی لبریز محبت سفارش کرد: «الهه جان! گریه نکن! امشب هم میگذره، حالا یخورده سخت، یخورده طولانی، ولی بلاخره میگذره!»
سپس صورتش به خنده دلگشایی باز شد و با شیطنتی شیرین ادامه داد: «اون روزی که قبول کردی با یه مرد شیعه ازدواج کنی، باید فکر اینجاش هم میکردی!» که چشمانش شبیه لحظات تنگ غروب ساحل، به رنگ غربت در آمد و زیر لب زمزمه کرد: «الهه جان! من قصد کرده بودم نوریه و بابا هر کاری بکنن، تحمل کنم و به خاطر تو و حوریه، نفس نکشم. ولی امشب نوریه یه چیزی گفت که دلم بدجوری سوخت. الهه! تو نمیدونی ما به حرم ائمهمون چه احساسی داریم! نمیدونی این حرمها چقدر برای ما عزیزن الهه! نمیدونی اون سالی که این حرومزادهها حرم سامرا رو منفجر کردن، ما چه حالی داشتیم و با چه عشقی دوباره این حرم ساخته شد! اونوقت یه دختر وهابی...» و دیگر نتوانست ادامه دهد که صدای توقف اتومبیل پدر، رنگ از صورت من ربود و آنچنان بدنم لرزید که مجید دستم را گرفت و با لحنی مردانه نهیب زد: «آروم باش الهه!» و چطور میتوانستم آرام باشم که حالا فقط نگاهم به در بود تا کِی به ضرب لگد پدر باز شود و ظاهراً باید ابتدا در دادگاه خانواده نوریه جواب پس میداد که خبری از آمدنش نشد و در عوض صدای داد و بیداد از طبقه پایین بلند شد.
تصور اینکه الان به پدر چه میگویند و چه حکمی برایش صادر میکنند، نه تنها در و دیوار قلبم که جریان خون در رگهایم را هم به تپش انداخته بود. هر دو دستم در میان دستان مجید پناه گرفته و گوشم به هیاهوی طبقه پایین بود که صداها بالا گرفته و به درستی متوجه نمیشدم چه میگویند. گاهی صدای پرخاشگریهای تند و زنانه نوریه بلند میشد و گاهی فریاد طلبکاری برادران نوریه در هم میپیچید و یکی دوبار هم صدای لرزان پدر را در آن میان میشنیدم که به مجید فحشهای رکیک میداد و با حالتی درمانده از نوریه و خانوادهاش عذرخواهی میکرد که بلاخره سر و صداها آرام گرفت و در عوض، صدای خشک و خشن پدر نوریه در خانه پیچید که به نظرم مخصوصاً با صدای بلند اتمامِ حجت میکرد تا به خیال خودش به گوش یاغیان طبقه بالا هم برسد: «عبدالرحمن! تو به من تعهد داده بودی که با هیچ شیعهای سر و کار نداشته باشی! اونوقت دامادت شیعه اس؟!!! من رو خر فرض کردی؟!!!» و باز ناله عذرخواهی ذلیلانه پدرم که جگرم را به عنوان دخترش آتش میزد که به چه بهایی اینطور خود را خوار این وهابیهای افراطی میکند و باز این پدر نوریه بود که حتی اجازه عذرخواهی هم به پدرم نمیداد و همچنان میتازید: «شرط عقد نوریه این بود که جواب سلام این رافضیها رو هم ندی، در حالیکه دامادت شیعه بود!!! تو شرط ضمن عقد رو رعایت نکردی، پس این عقد باطله!!! من امشب نوریه رو با خودم میبرم، تو هم همین فردا برو دنبال کارهای طلاق! دیگه همه چی بین ما تموم شد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#ارتباط_موفق ۳۸ ✘فقط نیاز عاطفی، شغلی، اجتماعی و ... برای شروع یک ارتباط، دلیل کافی نیست! 👈برای ور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب اول محرم 1400.mp3
26.69M
سخنرانی #استاد_شجاعی 🎤
شب اول محرم ۱۴۴۳
از قیام حسین علیهالسلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیهالسلام
Shab02Moharram1400[01](1).mp3
15.7M
🎙اعوذ بالله از غربت این صحرا (روضه و زمزمه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
👈 متن شعر:
Meysammotiee.ir/post/2444
🏴 شب دوم #محرم١۴٠٠
مقداری گلاب را روی سیر و زنجبیل بریزید و بجوشانید کمی عرق نعنا به آن بیفزایید بعد از خنک شدن یک لیوان میل فرمایید شما واکسن کرونا را زدید..
خدمتگزار ملت دکتر مهدی زمانی. لطفا تامیتوانیدنشردهیدتاعزیزی هم بخواندوانجام دهد به امیدسلامتی وتندرستی برای همه ملت ایران🙏
دوستان گرامی یک نسخه ساده میفرستم برای کسانی که تست کرونا شون مثبت هست یک تا دو روز انجام بدهند، بعدش برن آزمایش بدهند جوابش منفی میشود
، بنام خدا،
در هر روز سه نوبت
صبح،ظهر ،شب، یک لیوان آب جوش در قوری بریزید سپس یک عدد لیمویعمانی،
یک قاشق مربا خوری پودر زنجبیل و یک قاشق مرباخوری پودر آویشن به آن اضافه کنید و بصورت ده دقیقه مانند دمنوش با شعله کم بجوشد سپس میل بفرمایید،احتیاج به صاف کردن ندارد،
در هر وعده به همین ترتیب عمل نمایید، پس از آزمایش و نتیجه تست منفی ما را از دعای خیرتون فراموش نفرمایید 🙏🙏🙏🙏🙏
این نسخه به عنوان صدقهجاریه است،
لطفاً دقت بفرمایید این نسخه هیچگونه عوارضی ندارد لطفاً دوستانی که مبتلا هم نیستند جهت پیشگیری استفاده نمایند🌺
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کتاب صوتی
#خون_دلی_که_لعل_شد
"خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب"
....................