#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و شصت و پنجم نسیم خنکی به صور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و شصت و ششم
از پریشانی قلب عاشق مجید خبر داشتم، ولی از حاج خانم خجالت کشیدم که سرم را پایین انداختم و خدا میداند به همین جدایی کوتاه، چقدر دلم برای مجیدم تنگ شده و دوباره بیتاب دیدنش شده بودم. صبحانهام که تمام شد، با رمقی که حالا پس از روزها با خوردن کاچی گرم و شربت شیرین به بدنم بازگشته بود، از جا بلند شدم و سینی خالی را به آشپزخانه بُردم که حاج خانم ناراحت شد و با مهربانی اعتراض کرد: «تو چرا با این حالت بلند شدی دخترم؟ خودم میاومدم!» سینی را روی کابینت گذاشتم و با شیرینزبانی پاسخ دادم: «حالم خوبه حاج خانم!» دستم را گرفت و وادارم کرد تا روی صندلی کنار آشپزخانه بنشینم و خودش مقابلم ایستاد تا نصیحتم کند: «مادرجون! تازه یه هفتهاس زایمان کردی! باید خوب استراحت کنی! بیخودی هم نباید سبک سنگین کنی!» سپس خم شد، رویم را بوسید و با لحنی مهربانتر ادامه داد: «تو هم مثل دخترم میمونی، نمیخواد به من بگی حاج خانم! دخترم بهم میگه مامان خدیجه! تو هم اگه دوست داری مامان خدیجه صِدام کن!» و من در این مدت به قدری بیمِهری دیده بودم که از این محبت بیمنت، پرده چشمم پاره شد و قطره اشکی روی گونهام غلطید و نمیخواستم به روی خودم بیاورم که اشکم را پاک کردم و در عوض، من هم لبخندی دخترانه تقدیمش کردم، ولی باز هم نمی خواست در زندگیام کنجکاوی کند که نپرسید چرا گریه میکنم و چرا با اینکه اهل بندرم، در این شهر غریبم و برای اینکه حال و هوایم را عوض کند، همچنانکه مشغول کارهای آشپزخانه بود، برایم از هر دری حرف میزد تا سرگرمم کند که صدای زنگ در بلند شد. مجید بود که با کامیون وسایل آمده و به کمک آسید احمد و دو کارگر، اسباب زندگیمان را داخل حیاط میگذاشت. هنوز هم نمیتوانستم باور کنم کابوس در به دری و آوارگیمان تمام شده و در چنین خانه بزرگ و زیبایی و کنار خانوادهای به این مهربانی، بار دیگر به آرامش رسیدهایم. آسید احمد، عبا را از تنش درآورده، عمامه را از سرش برداشته و برای کمک به مجید آستینها را بالا زده بود که مجید هنوز با هر قدمی که برمیداشت، نفسش بند آمده و همه صورتش از درد پُر میشد. با یک دست هم نمیتوانست باری بردارد و خجالت میکشید خودش را کنار بکشد که با همان دست چپش هر کاری میتوانست، انجام میداد. میدانستم هزینه کرایه کامیون و کارگر را هم نداشته و همین را هم مدیون آسید احمد بودیم. من به خانه خودمان رفته بودم، به توصیه مامان خدیجه کنار اتاق خالی نشسته و دست به سیاه و سفید نمیزدم. حالا زینبسادات هم به کمک مادرش آمده و با هم موکتها را جارو میکشیدند تا خانه آماده چیدن وسایل جدیدش شود. خوشحال بودم که عروس آسید احمد پردههایش را باز نکرده و نیازی به خریدن پرده جدید و صرف هزینه سنگین دیگری نبود. مجید و آسید احمد بستهبندی وسایل را در حیاط باز میکردند و به کمک کارگرها به داخل ساختمان میآوردند و با راهنماییهای مامان خدیجه هر یک را جایی میگذاشتند تا سرِ فرصت به سلیقه خودم خانه را مرتب کنم.
https://eitaa.com/zandahlm1357
شهر خون -حسام الدین سراج - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
701.2K
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
شهر، شهر خون است
پنجه در خون، خصم دون است
خانه خون است، كوچه خون است
خانه ديده و خانه دل، هر دو خون است
شهر، شهر خون است
پنجه در خون خصم دون است
خانه خون است، كوچه خون است
دامن ميهن از خون پاكان، لاله گون است
پشت سنگر، مانده بي سر
پيكر پاك برادر
چشم مادر، چشم خواهر
مانده بر در، اي برادر اي دلاور
جان خود بايد فدا كردن به سنگر
دَين خود بايد ادا كردن به رهبر
شهر، شهر خون است
پنجه در خون، خصم دون است
خانه خون است، كوچه خون است
پيكر پاك برادر، غرق خون است
بايد به شط خون شنا كني
مهد حق ز دست خصم دون رها كني
#ناصر_پلنگی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗کتاب صوتی #انسان_دویست_و_پنجاه_ساله قسمت 7⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.mp3
25.18M
📗کتاب صوتی
#انسان_دویست_و_پنجاه_ساله
قسمت 8⃣
آشنا آشنا:
رؤياي حكمت
پس از رحلت حضرت امام، مجلس خبرگان، آيةاللَّه خامنه اي را براي رهبري انتخاب كرد. اين موضوع براي من سنگين بود. همان شب در عالم رؤيا ديدم كه در جايي شبيه جماران هستم و همه علما و رجال كشور در صف جماعت نشسته اند و منتظر ورود امام هستند، تا به امامت ايشان نماز را بخوانند.
حضرت امام وارد شدند و هنگامي كه به مقام معظم رهبري رسيدند، دست به پشت ايشان گذاشتند و فرمودند: شما بايستيد و نماز بخوانيد.
سپس رو به جمع كردند و گفتند: از اين به بعد، بايد من و بقيه به ايشان اقتدا كنيم.
با اين خواب، براي من روشن كه كه كار مجلس خبرگان بسيار مهم بود و آقا مورد تأييد هستند.
براي بار دوم، به خواب رفتم و باز همان ماجرا تكرار شد. چون بيدار شدم، استغفار كردم و خوشحال شدم كه چنين موضوعي براي من روشن شد.
براي
بار سوم، خوابيدم و باز همان رؤيا تكرار شد. چون چشمها را گشودم، اشك در حدقهها جاري گشت و گونه هايم با نم نم باران اشك، شست و شو گرديد.
حجةالاسلام و المسلمين ميرحسيني. پرتوي از خورشيد، ص ۴۱.
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مقطعی تصویری از استاد عبدالباسط
➖➖🌸🍃🌸➖➖
📖سوره حشر
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: حرکت حضرت معصومه به سمت مرو فاطمه بيش از اين نمى توانست شكبيا باشد. دلش براى مرو پرمى گشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
كسانى كه در جست و جوى
فرداى سبز بودند، بايد به قافله اى مى پيوستند كه در آن سپيده دم خونين، از محراب كوفه به راه افتاده بود.
فاطمه گفت: « از مادرم شنيدم كه فرمود: از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: [در شب معراج ديدم] بر پرده اى نوشته اند: خوشا به حال پيرو على. و باز از او نقل كرده اند كه از پدرش روايت فرمود: آگاه باشيد كسى كه با عشق به خاندان آل احمد مرگش فرا رسد، شهيد به شمار مى آيد.
و هم چنين مادرم فاطمه فرمود: هر كه من مولاى اويم، پس على مولاى اوست؟ و اين كه تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسى [از همه جهت] برابرى؟
آه اى غدير! چگونه از حافظه تاريخ فروافتادى و با زدودن تو، تمام زيبايىها گم شدند.
آه اى عيدى كه هنگام تولد شهيد شدى!
آيا به خاطر آن بود كه رمزى براى روز امام و عيدى براى امامت شوى؟
فاطمه، غرق در شوربختى اى بود كه رازش را نمى دانست، چگونه و چرا حق شكست خورده بود؟ چرا آدميان در جاده هاى بدى به دنبال خوشبختى مى گشتند؟ چرا در دره هاى آكنده از مار و تاريكى، در جست و جوى آرامش بودند؟! چرا بغداد با شنيدن خبر وليعهدى رضا (ع)، ديوانه شد؟ آيا بغداد آن قدر در مرداب گناه فروغلتيده بود كه به سدومشهر حضرت لوط (س
(صفحه۱۷۱))تبديل شده بود؟ درذهن فاطمه،سخنانىطنين افكنده بود ك هروزى برادرش آنهاراگفته بود.آنروزكه مرد م سخنان آسمانىدرغديررافراموش كرده بو دند،برادرش باخشم پيامبران فرموده بود:
« اى عبدالعزيز! مردم نادان بودند و فريب خوردند. »
خداوند والا پيامبرش را نزد خود نخواند، مگر آن گاه كه دينش را كامل ساخت و قرآنى را بر او فروفرستاد كه همه چيز در آن با جزئيات آمده است: ما هيچ چيز را در كتاب [لوح محفوظ] از نظر دور نكرده ايم (۱۴۱) و آن را در فرجامين حج، در غدير خم فروفرستاد: امروز دين شما را به كمال رساندم و نعمتش را بر شما تمام كردم و دين اسلام را بر شما پسنديدم. (۱۴۲)
امام. جوهره دين است. محمد (ص) از دنيا نرفت، مگر آن گاه كه نشانه هاى دينش را براى مردم آشكار كرد و راهشان را هويدا ساخت. على را منصوب كرد. او از بيان آن چه كه مردم نياز داشتند، فروگذارى نكرد كسى كه گمان مى كند خداوند والا دينش را تكميل نكرده، قرآن را نپذيرفته است و كسى كه كتاب پروردگار را نپذيرد، كافر است.
آيا مردم مقام امامت را مى شناسند و جايگاهش را در ميان امت مى دانند؟ آيا براى برگزيدن آن، حق گزينش دارند؟ امانت [الهى ] ارجمندتر و والاتر وژرف تر از آن است كه مردم با انديشه
هايشان آن را دريابند، به آن دست يابند و يا با انتخاب خود امامى را برگزينند. امامت مقامى است كه آفريدگار پس از آن كه ابراهيم خليل را به مقام نبوت و دوستى برگزيد، وى را به اين سومين مقام انتخاب كرد. اين مقام، شرافتى است كه پروردگار به او داد و فرمود: من تو را براى مردم امام قرار دادم.
ابراهيم گفت: آيا از تبار من هم هستند؟
خداوند والا پاسخ داد: عهد من به ستمگران نمى رسد.
آيه، امامت هر ستمگرى را تا روز رستاخيز باطل كرد.
ادامه دارد.....
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......:
معجزه حضرت
يك نفر از زارعين و كشاورزان قريه طرق گفت:
خانم بنده از دنيا رفت و طفل كوچك شيرخواري از او ماند. و من از ناچاري چند روزي آن طفل را پيش زنهاي همسايگان قريه ميبردم و شير ميدادند تا اينكه خسته شدند و از شير دادن مضايقه كردند.
آن طفل زبان بسته از اول شب تا طليعه صبح گريه ميكرد و آرام نداشت و مرا نيز پريشان و بي قرار كرده بود به قسمي كه چند مرتبه خيال كردم كه او را بكشم و خود را از شر او راحت نمايم لكن باز حوصله و صبر كردم.
صبح شد و خواستم براي كشاورزي خود بصحرا بروم طفل را هم با خود برداشتم بقصد اينكه چون به كنار چاهي
برسم او را در چاه بيندازم. پس به كنار چاهي رسيدم در آن حال از همانجا چشمم به گنبد مطهر حضرت رضا (ع) افتاد بي اختيار، حال گريه بمن روي داد و توجه به آن حضرت نموده عرض كردم.
اي امام غريب و اي چاره ساز بي چاره گان رحمي به حال اين طفل بي گناه بفرما و مپسند كه من مرتكب قتل اين طفل شوم.
چون اين درد دل خود را به امام عرض كردم طفل را سر آن چاه گذاشته و رفتم مشغول كار خودم كه شيار كردن باشد شدم. پس از ساعتي ملتفت شدم كه سينهام خارش زيادي دارد چون نگاه كردم ديدم شير از پستانم ميريزد فوراً آمدم سر چاه و ديدم آن طفل از بسياري گريه و گرسنگي به حال ضعف افتاده و نزديك است تلف شود.
او را فوراً برداشته و پستان خود را به دهانش گذاشتم و او هم شروع به مكيدن كرد و شير خورد تا سير شد و به خواب رفت لذا او را همانجا گذاشتم و در پي شغل خود رفتم و آن طفل هروقت كه بيدار و گرسنه ميشد شير پستان من هيجان ميكرد و من او را شير ميدادم تا سير ميشد حال من چنين بود تا ايام رضاع طفل تمام شد و او را از شير باز داشتم آن وقت شير در پستان من خشك گرديد و اين هم از عنايت و توجه آقا امام هشتم (ع) است. [۲۶].
صد شكر حق ز مرحمت شاه دين رضا
در سايه رضايم و از لطف او رضا
اي خالق رضا برضا شو ز من رضا
جرمم بوي به بخش و
عطا كن مرا رضا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 چرا همه جا باید پر از ظلم و فساد باشه تا امام زمان بیاد؟ چرا کلی آدم بی گناه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
برام یه سوال بزرگ پیش اومده، ما میگیم برای ظهور باید یه سری اتفاق ها بیوفته و نشانه های حتمی و ... خب مثلا یکیش همین خروج سفیانی یا دجال، یا به قول مسیحی ها ضد مسیح، اگه اونا میدونن که خروج کنن کارشون تمومه و جنگ رو از حضرت میبازن، اصلا چرا خروج کنن؟؟ همین الانش نبض اقتصاد و قدرت جهان دستشونه دیگه، چه کاریه خروج کنن و بعدش ظهور اتفاق بیوفته و شکست بخورن؟؟ وقتی رئیسشون ابلیس (که هزاران سال قبل از تاریخ بشریت تجربه داره و مقرب درگاه الهی هم بوده و حتما از خیلی از چیزای خلقت خبر داره) میدونه قراره شکست بخوره، چرا اصن این نقشه رو عملی کنه؟ همینجوری ادامه بدن اقتصادشون رو گسترش بدن یه سری جنگ های کوچیک مثل همین حمله به افغانستان و عراق و .. هم انجام بدن ضعیف ها رو بکشن، یا اصلا ویروس و بیماری بسازن کلی از آدمای مثلا آسیا و آفریقا رو یهو بکشن و از این کارا.... چه کاریه بیان طبق روایات ما (که مطمئنم از خودمون بهتر و بیشتر ازش اطلاع دارن و میدونن) عمل کنن و خودشون رو بازنده کنن؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
☝️🏻فرق است بین علم به یک چیزی با ایمان داشتن به چیزی. من و شما می دانیم که یک مرده مرده است و هیچ کاری نمیکند و خطری ندارد، ولی خدایی حاضر هستیم شب تنهایی کنار یک مرده بخوابیم من که جرأت نمی کنم، خودم را دارم میگویم جرأت نمی کنم. با اینکه می دانید علم دارید مرده است کاری ندارد، اما ایمان نداریم یقین نداریم. بحث سر همین است.
💠آنها می دانند، روایات را می دانند که سفیانی می آید شکست می خورد حق با امام زمان است، پیروزی با امام زمان است، ولی می گویند می خواهیم جلوی اراده خدا را بگیریم.
قرآن چه می گوید؟ «يُرِيدُونَ»، يُرِيدُونَ فعل مضارع است یعنی استمرار در کار، یعنی کار استمرار دارد، ادامه دار هست، متوقف نشده استمرار دارد.
«يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ» میخواهند نور خدا را خاموش کنند، هی اراده می کنند نور خدا را خاموش کنند، هی اراده پشت اراده برای خاموش کردن نور خدا. «وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» خدا نورش را نگه می دارد «وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» یا در یک آیه دیگر «وَلَوْ كَرِهَ مُشْرِكُونَ» هر چند مشرکان و کافران نخواهند.
👌🏻بحث سر این است که ادعای
اینها این است، ایمانشان این است که ما جلوی اراده خدا می توانیم بایستیم، میتوانیم جلوی امام زمان بایستیم. بحث سر این است دانستن که می دانند ولی بحث سر این است که می گویند ما جلویش را می خواهیم بگیریم، ما جلوی ظهور را می خواهیم بگیریم، جلوی تشکیل حکومت جهانی اسلام را می خواهیم بگیریم.
💠بعد اینکه شما فرمودید کار نداشته باشند اقتصاد را بگیرند و فلان فلان.. اینها آن چیزی که می خواهند این است که بر تمام نقاط استراتژیک و مهم دنیا دست داشته باشند چرا در زمان شاه با ما دشمن نبودن؟ چون همه چیز ما را داشتند نفت ما را داشتند، گاز ما را داشتند..
انقلاب شد اسلام و جمهوری اسلامی آمد، تحولات انقلاب خواهی و جمهوری خواهی و جلوی ظلم ایستادن سرایت کرد به دیگر کشورها، اینها ترسیدن گفتند نکند ما چیزهای خودمان را از دست بدهیم قدرت و فلان.. دشمن شدند با ما و هی دارند کار می کنند. اینها می دانند ایران روی چه گنجی خوابیده. حالا بعضی از مسئولین ما نمیفهمند و درد مردم را دوا نمی کنند. اما آنها می دانند ما روی چه گنجی خوابیدیم تا به دست نیاورند ول بکن نیستند.
👈🏻اینها حکومتی را می خواهند جهانی را می خواهند که تو سری خور باشد و هر چیزی آنها گفتند بپذیرند. آنها تا به این جهان دسترسی پیدا نکنند آرام نمینشینند.
و می دانند دشمن اصلی برای رسیدن به این آرزو اسلام و حکومت جهانی امام عصر است و با این دارند دشمنی می کنند. پس بدانید اینها می دانند روایات سفیانی و پیروزی امام زمان (عج) را ولی میگویند ما می توانیم جلویش را بگیریم که البته خُب کور خواندند «و مَكَرُوا وَمَكَرَ اللّهِ وَاللّه خَيْرُ الماكِرین».
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357