💑 شش نکته برای آرام کردن شوهر خشمگین
🔸1. نگذارید همسرتان درگیر خشم خود گردد. اگر دیدید عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر میکنید که مسئله خاصی باعث عصبانیت همسرتان میشود، از طرح آن موضوعات اجتناب کنید.
🔸2. عصبانیت به آسیبهای فیزیکی و عاطفی میانجامد. با شوهرتان لجبازی نکنید. در عوض سعی کنید راههایی برای درک و حمایت او بیابید.
🔸3. شما باید درون خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خود را برسر شما خالی کرد. غر نزنید، زیرا نتیجهای جز انفجار عصبانیت و بدتر شدن شرایط ندارد.
🔸4. طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما میتوانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری ارتباطی درست با وی، خنثی کنید. گفتوگو با همسرتان به هیچ وجه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفتوگو کردید، درخواهید یافت که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.
🔸5. شوهرتان را درک کنید. درک شما از او طغیان خشمش را کمتر میکند. در ضمن شنونده خوبی باشید.
🔸6. اگر متوجه شدهاید که شوهرتان بیش از اندازه عصبانی میشود، میتوانید از یک روانشناس کمک بگیرید. از او بخواهید که خود را متعهد به انجام برنامههای مدیریت خشم نماید.
💑 درمورد مشکلات محل کار با همسـرتان صحبت کنید
🔸گاهی برخی از مشکلاتِ قابل بیانِ محل کار را با خانمتان در میان بگذارید تا به شما مشورت دهد.
🔸مهم این است که حس کند او را حساب کردهاید و این در افزایش مهر و علاقه او به شما مــوثر است.
🔸گاهی اینکار برخی از دلخوریهای همسر نسبت به شـوهــر را از بین میبرد.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#آموزشی #دفاع_شخصی ♦️زمانی که مهاجم از جلو درحال خفه کردن ما هست چگونه از خود حفاظت کنیم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزشی
#دفاع_شخصی
♦️اجرای تکنیک دفاع و ضربه به مهاجم دارای چاقو 🔪
📋📋📋
#بابیت
#بهائیت
#تاریخی
#فرقه_شناسی
📙 ظهور بابی گری
پس از کاظم رشتی ، دوره دعوی کذب علی محمد باب شیرازی فرارسید.
وی در شیراز متولد شد و در پانزده سالگي همراه با دایی خود براي تجارت راهی بوشهر شد و پنج سال در اين شهر ماند.
اقامت باب در بوشهر براي محققان از دو جهت حائز اهميت است:
🔸 1. رفتارهاي مرتاضانه
وي در تابستانهاي بوشهر و در گرمترين ساعات شبانه روز، به پشت بام میرفته و به عقیده بهائی ها ، رو به سوي آفتاب به گفتن اذکار و اوراد میپرداخته است .
نبيل زرندي مورخ بهائي در این مورد چنين آورده است:
«حضرت باب غالب اوقات در بوشهر به تجارت مشغول بودند و با آنکه هوا در نهايت درجۀ حرارت بود، هنگام روز چند ساعت بالاي پشت بام منزل تشريف ميبردند و به نماز مشغول بودند.... حضرت باب در هنگام طلوع آفتاب به قرص شمس نظر ميفرمودند و مانند عاشقي به معشوق خود به او توجّه کرده با لسان قلب با نيّر اعظم به راز و نياز ميپرداختند. گویی نيّر اعظم را واسطه ميساختند... مردم نادان و غافل چنان ميپنداشتند که آن حضرت آفتاب پرست هستند و نيّر اعظم را ستايش ميکنند با آنکه توجّه به شمس ظاهر، رمز از توجّه حضرتش به شمس جمال محبوب مستور بود.»
در مورد تجارت او و ذکر گفتنش بر بام آن هم در گرمای نفسگیر بوشهر ، غیر بهائی ها نظر دیگری دارند ؛ از جمله اینکه باب به مالیدن تریاک که در هوای گرم باید انجام بشود اشتغال داشته و ذکر و اوراد و ریاضتی در کار نبوده است !!!
🔸 2 _ حضور در شرکت تجاري ساسون های یهودی
اين شرکت با مديريت [دیوید] ساسون اداره ميشد که از يهوديان بغداد و عامل آشکار سياستهاي امپراطوري بريتانيا به شمار ميرفت. اين شرکت يهودی – انگليسی ، در کشت و خريد ترياک در منطقه براي صادرات به چين فعاليت ميکرد و در بوشهر و سپس در بنادر هند تجارتخانه داشتند و نیز کشتی های تجاری متعدد شخصی جهت حمل انواع کالاها و از جمله تریاک !! همین خاندان باعث جنگ های اول و دوم تریاک شدند.
( به مطالب مربوط به یهودیت و صهیونیزم در همین کانال مراجعه بفرمایید . )
بنا به تحلیل برخی محققان، عليمحمد باب در این دوره، روابطی نسبتاً نزدیک با تشکيلات ساسونها داشته است.
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
❌مترو لندن تبدیل به فاضلاب ❌اوج کارآمدی دولت انگلیس ❌بعد از بارش تنها ۷۶ میلی متر باران ایستگاه ه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣ لندن یک شهر باران خیز و قاعدتا بعد از گذشت ۷۰ سال از جنگ دوم جهانی باید برای بارندگی در این شهر فکری می شد چون بدیهی است که بخواهد چند ساعت باران بیاید. 😔
2⃣ شهرداری #لندن و دولت #انگلیس دست شان در جیب مردم است و درآمد مالیاتی آنها چند برابر #پول_نفت ایران است.
3⃣ به راحتی باران خانه های مردم را نابود می کند و هرگز نمی بینید که از صبح تا شب روزی هفت مرتبه !! بیایند گزارش بگیرند از بدبختی مردم. اصلا #مثل_ایران نیست. یا مردم در شبکه های اجتماعی مثل این خانم در کلیپ آخر از بدبختی خودش فیلم می گیرد یا چند خبر کوتاه محترمانه و نایس فقط خواهیم داشت. همان طور که صدا و سیما ایران هم رعایت حال ... می کند فقط چند ثانیه در خبر اشاره می کند که تکلیف ش را ادا کرده باشد👏👏👏
4⃣ خبرنگاران عزیز #ایرانی هم که حتما وسط صحنه آنجا هستند. 😔 دقیقا مثل آنها که در حوادث ما راه می افتند و می گردند که یک نارسایی پیدا کنند و مخابره کنند.
*پی نوشت: در کلیپ آخر كه عربی است می گوید آب آمده داخل خانه تا پله دوم راه پله آب بالا آمده، داخل اتاق لباس ها رفته، همه چیز را نابود کرده. لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم
کنترل جمعیت.pdf
1.19M
📚📚📚
#کتاب #صهیونیسم
📕 جنگ جمعیتی
✡ ستیز صهیونیسم علیه ملت ها
📝 پی دی اف ۳۶ صفحه
https://eitaa.com/zandahlm1357
✍️ دستخط رهبر انقلاب در دفتر یادبود ناوشکن جماران
بسم الله الرحمن الرحیم
این تجربهی گرانبها میتواند سرآغاز مبارکی باشد برای فتح عرصههای ارزشمند دیگری که نبوغ ذهنی و ایمان استوار شما دریادلان ارتش جمهوری اسلامی بی گمان به ملت بزرگ و کشور سرافرازتان هدیه خواهد کرد.
به خود اعتماد کنید؛ قدردان توانائیهای ذاتی و انسانی خود باشید؛ از موانع نهراسید، و بدانید که نسلهای آینده به خطشکنی و اعتماد به نفس شما افتخار خواهند کرد.
خداوند شما را مشمول توفیق و کمک خود قرار دهد. ۸۸/۱۱/۳۰
🔁 بازنشر به مناسبت هفتم آذر روز نیروی دریایی
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔰 رهبر انقلاب ضمن اشاره به موانع اساسی تولید:
👈🏼 مهمترین موانع تولید فرهنگی است
🔻رهبر انقلاب: مهمترین موانع تولید، فرهنگی است؛ یعنی احساس ناامیدی و ناتوانی، احساس بیآینده بودن، بیحوصلگی، بیهمّتی، سرگرمیهای مضر؛ جوان ما که میتواند یک شرکت دانشبنیان به وجود بیاورد، بهجای اینکه بیاید دنبال کار و تلاش و زحمت میرود سراغ سرگرمیهای زائد. راحت طلبی، نداشتن خطرپذیری؛ اینها چیزهایی است که مانعهای اساسی تولید است. ۱۴۰۰/۸/۲۶
#دیدار_نخبگان
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔰 میتوانید در همه مسائل کشور مشکل گشا باشید
👈🏼 پیام رهبر انقلاب به مناسبت #هفته_بسیج
🔻بدانید که با همّت بلند، و در پرتو خردمندی و درستاندیشی، و با اعتماد و توکّل به خداوند دانا و توانا، میتوانید در همهی مسائل عمومی کشور و ملت، اثربخش و مشکلگشا باشید. این تجربهی چند دههی ملت ایران است.
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔆 نیروی دریایی ارتش، مجموعهای از بچههای مؤمن و آمادهبهکار
🔻رهبر انقلاب: امروز بحمدالله نیروی دریایی ارتش، با نیروی دریایی ارتش در سالهای اوّل انقلاب از زمین تا آسمان تفاوت کرده است، فرق کرده است. بنده، هم آن نیروی دریایی را با جزئیّات میشناختم، هم این نیروی دریایی را میشناسم؛ بچّههای مؤمن، آماده به کار. ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
🗓 ۷ آذر روز نیروی دریایی ارتش و سالگرد #حماسه_عملیات_مروارید
📸 عکس: حضور رهبر انقلاب در مراسم الحاق #ناوشکن_جماران به ناوگان نیروی دریائی ارتش در سال ۸۸
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و هفتاد و دوم شبی که به این خ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و هفتاد و سوم
ساعتی از اذان مغرب گذشته بود که آسید احمد و مجید از مسجد برگشتند و از همانجا مشغول کار شدند. کف حیاط را فرش انداختند تا مردها در حیاط بنشینند و زنها در ساختمان، روی ایوان هم برای آسید احمد میز و صندلی تعبیه کردند تا هنگام سخنرانی و قرائت دعا، منبر مناسبی داشته باشد. مامان خدیجه هم غذای مختصری تدارک دید و در فرصتی که تا آمدن میهمانان مانده بود، با عجله شام را خوردیم و من و زینبسادات مشغول شستن ظرفها بودیم که اولین خانواده وارد شد. میدیدم زینبسادات دست و پایش را گم کرده که با لحنی صمیمی پیشنهاد دادم: «تو برو کمک مامان خدیجه! من میشورم!» و منتظر همین جمله بود که با تشکری شیرین، دستهایش را خشک کرد و با عجله از آشپزخانه بیرون رفت. فقط دو سال از من کوچکتر بود و در همین مدت به قدری دلبسته مهربانیهای خالصانهاش شده بودم که همچون خواهری که هرگز طعم محبتش را نچشیده بودم، دوستش داشتم و نه فقط زینبسادات، که تمام اعضای این خانواده با چنان محبت و مرحمتی با من و مجید برخورد میکردند که غم غربت و بیوفایی خانوادهام، فراموشمان شده بود. ظرفها را شستم و برای پذیرایی از بانوانی که وارد میشدند، مشغول ریختن چای شدم که مراسم با تلاوت قرآن آغاز شد. ظاهراً سیستم بلندگو و میکروفون هم آورده بودند که صدا با کیفیت خوبی پخش میشد. من و زینبسادات از خانمها پذیرایی میکردیم و مجید و یکی دو جوان دیگر هم در حیاط مشغول کار بودند. همین که سینی چای را دور میگرداندم، تصور کردم اگر عبدالله مرا در این وضعیت ببیند چه فکری میکند که من به آرزوی هدایت مجید به مذهب اهل تسنن، پیوند زناشوییمان را بستم و حالا برای جشن میلاد امام غایب شیعیان، میهمانداری میکردم! کسی که به اعتقاد عامه اهل سنت، هنوز متولد نشده و هر زمان مقدمات ظهورش فراهم شود، دیده به جهان خواهد گشود تا آماده قیام آسمانیاش شود، ولی خودم میدانستم همچنان بر سرِ عقیدهام هستم و هنوز هم به هر بهانهای با مجید صحبت میکردم بلکه معجزهای دیگر در زندگیام رخ داده و همسر نازنینم به راهی استوارتر هدایت شود. قرائت قرآن که تمام شد، آسید احمد سخنرانیاش را شروع کرد و پیش از طرح هر بحثی، زبانش به شکایت باز شد که هنوز دو روز از سقوط موصل و هجوم وحشیانه تروریستهای داعش به برخی شهرهای عراق نگذشته و صحنههای هولناک کشتار مسلمانان عراقی از ذهن هیچ کس پاک نشده بود. حالا چند روزی میشد که عراق هم به خاک مصیبت سوریه نشسته و به بلای گروهی به مراتب وحشیتر از جبهه النصره به نام داعش، مبتلا شده بود. چند دقیقه اول سخنرانی آسید احمد در مورد همین فتنه تکفیری بود که به نام اسلام، امت اسلامی را به مصیبتی بیسابقه دچار کرده و لاجرم علاجی جز برقراری اتحاد بین مسلمانان ندارد که این حیوان درنده میخواهد سینه شیعه را به اتهام کفر بدرد و خونش را به گردن سُنی بیندازد تا گردن سُنی را هم به انتقام خونی که خود از شیعه ریخته، بشکند. او میگفت و دل من همچنان از وحشت نوریه و برادران سگ صفتش میلرزید که هنوز ترس فتنهانگیزیهای شیطانیاش را فراموش نکرده و دهان خونینش را که فتوا به تکفیر و حکم به قتل شیعه میداد، از یاد نبرده بودم. گوشه آشپزخانه به کابینت تکیه زده و منتظر بودم زینبسادات سینی را بیاورد تا استکانهای خالی را بشویم و همچنان گوشم به لحن جذاب آسید احمد بود که حالا از فضایل امام زمان (علیهالسلام) صحبت میکرد که بر خلاف عقیده اهل سنت، شیعیان امام خود را زنده و حاضر میدانند و هر سال در نیمه شعبان به مناسبت ولادتش جشن مفصلی میگیرند. پیشتر از عبدالله شنیده بودم در میان اهل سنت هم کسانی هستند که اعتقاد دارند مهدی موعود (علیهالسلام) قرنها پیش متولد شده و تا زمانی که امر ظهورش از جانب پروردگار فرا رسد، در غیبت به سر خواهد برد، ولی من تا امشب به این مسأله به طور دقیق فکر نکرده بودم و شاید حضور و یا عدم حضور این موعود جهانی برایم اهمیت چندانی نداشت و بیشتر به لحظه ظهور و حکومت جهانیاش میاندیشیدم که به اعتقاد همه مسلمانان، همان حکومت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خواهد بود، ولی آسید احمد با شوری عاشقانه در وصف این موعود جهانی صحبت میکرد و میدیدم جمعیت با چه محبتی برای سلامتی حضرتش صلوات میفرستند و حتی برخی هر گاه نامش را میشنیدند، تمام قد از جا بلند شده و برای فرجش دعا میکردند. میتوانستم تصور کنم چند قدم آن طرفتر، چه حالی به مجیدم دست داده و چقدر برای امام پنهان از نظرش، بیقراری میکند که بیتابیهای عاشقانهاش را به پای مقدسات مذهب تشیع کم ندیده بودم.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗کتاب صوتی #انسان_دویست_و_پنجاه_ساله قسمت 4⃣1⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا