يادي از شهيد دكتر مصطفي چمران
يادي از شهيد دكتر مصطفي چمران بنده اول جنگ رفتم اهواز. اولين بار اين لباس را من شب ورود به اهواز پوشيدم؛ معمول هم نبود آن وقت معممين لباس نظامي بپوشند! من ديدم لباس سربازي را ريخته اند آن جا؛ با مرحوم چمران رفته بوديم و از تهران هم يك عده با ما بودند... ديدم دارند آن لباسها را ميپوشند، به چمران گفتم چه طور است من هم يكدانه بپوشم؟ گفت چي!؟ يكدانه لباس سربازي برداشتم پوشيدم و عمامه و عبا را گذاشتم كنار؛ تفنگ هم داشتم، تفنگ را هم برداشتم. همان شب ورود ما به عمليات ايذايي عليه دشمن، بنده هم با اينها راه افتادم رفتم، هنوز شايد يك ماه هم از جنگ نمي گذشت. پا شديم رفتيم شب تاريك؛ چندين شب متوالي بنده در عمليات ايذايي عليه تانكهاي دشمن شركت كردم. آن وقت سپاه تشكيلات خيلي كوچكي داشت؛ ارتش هم در يك جاهايي مستقر بود.
تحركي نبود در ناحيه ي اهواز، يك عده داوطلب، چه سپاهي، چه آن گروه داوطلبيني كه ما داشتيم با مرحوم چمران در اهواز، راه ميافتادند شبانه ميرفتند تانكهاي دشمن را يكي دو تا سه تا با آرپي جي ميزدند. چند نفر هم كلاشينكف به دست، اينها را حفاظت
مي كردند؛ رفتم ديدم عجب دنياي جديدي است. ديدار با طلاب و روحانيون عازم جبهه ۲۶/۰۸/۱۳۶۶
https://eitaa.com/zandahlm1357
#آیه_نگار
💌 خدای تو، همون خدای ابراهیمه، پس اگه تو آتیش مشکلات افتادی فراموشش نکن و بهش امید داشته باش حتما نجاتت میده
📖 برگرفته از آیه ۶۹ سورهالانبیا
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اين كه امامان بايد از قريش باشند به صورت انديشه اى تكوين يافت كه همه از آن تقليد و پيروى كردند، اساس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
به روايت مسعودى و مقريزى، ابراهيم بن مهاجر بجلى، يكى از هواخواهان عباسيان، درباره امراى بنى اميّه شعرى سروده كه مى گويد:
« اى مردم گوش فرا دهيد كه چه مى گويم
چيز بسيار شگفت انگيزى به شما خبر مى دهم
شگفتا از اولاد عبد شمس كه براى
مردم ابواب دروغ را گشودند
به گمانشان كه خود وارث احمد بودند
اما نه عباس نه عبدالمطلّب
آنان دروغ مى گفتند و ما به خدا نمى دانستيم
كه هر كه خويشاوند است ميراث هم از آنِ اوست.
« كميت » نيز درباره ادعاى بنى اميّه چنين سروده:
و گفتند ما از پدر و مادر خود ارث برده ايم
در حالى كه پدر و مادرشان خود چنين ارثى را هرگز نبرده بودند. »
سپس نوبت عبّاسيان رسيد. آنها نيز نغمه همين ادّعا را ساز كردند. در اين باره ما نصوصى ذكر كرده و باز هم ذكر خواهيم كرد. حتى اگر نگوييم همه ولى لااقل بيشتر كسانى كه مدّعى خلافت بودند و بر بنى اميّه يا بنى عبّاس مى شوريدند، همين گونه مدّعى خويشاوندى با پيغمبر مى شدند.
خلاصه خويشاوندى نَسَبى با پيغمبر اسلام نقش مهمّى در خلافت اسلامى بازى مى كرد. مردم نيز به علت جهل يا عدم آگاهى لازم از محتواى اسلام، مى پذيرفتند كه مجرّد خويشاوندى كافى براى حقّانيت در خلافت است. شايد هم علّت اين اشتباه، آيات و احاديث نبوى بسيارى بود كه مردم را به دوستى
و محبّت و پيوستگى با اهل بيت توصيه كرده بودند از اين بدفهمى توده، رياست طلبان بهره بردارى كردند و اين انديشه غلط را در ذهن مردم تثبيت نمودند. اما حقيقت امر غير از آن بود كه اينان مى پنداشتند. چه مقام خلافت در اسلام بر مدار خويشاوندى نمى گردد، بلكه براساس شايستگى، لياقت و استعداد ذاتى جهت رهبرى صحيح امّت است، درست همان گونه كه پيامبر خود به اين مقام رسيده بود. بر اين مطلب متون قرآنى و احاديث پيغمبر در شأن خليفه بعد از وى دلالت دارند. پيغمبر هرگز خويشاوندى را به عنوان ملاك شايستگى براى خلافت ذكر نكرده است.
روشن است كه براى تعيين شخص لايق و شايسته رهبرى بايد به خداو پيامبرش مراجعه كنيم، زيرا مردم خود عاجزند كه به بطن امور آنچنان كه بايسته است پى ببرند و عمق غرايز و نفسانيّات اشخاص را دقيقاً و بطور درست درك كنند و مطمئن شوند كه حتى در آينده در نهاد خليفه تغيير و دگرگونى رخ نخواهد داد. از اين رو پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شخص خليفه را عملاً تعيين كرد آن هم به طرق گوناگونى، خواه به گفتار (با تصريح، كنايه، اشاره، توصيف و غيره) و خواه به عمل، مثلاً او را بر مديريّت مدينه يا بر رأس هر نبردى كه خود حضور نمى يافت مى گمارد و هرگز كسى را بر او امير قرار نداد.
اين عقيده شيعه است؛ امامانشان نيز در مسأله خلافت بر همين نظر بودند، و در اين
باره سخنان بسيار و سرشار از دلالت بر اين مطلب پرداخته اند به طورى كه ديگر جاى هيچ گونه اشتباه و توهّمى باقى نمانده است. از باب مثال، به سخنان حضرت على در شرح النّهج معتزلى (جلد ۶، ص ۱۲) مراجعه كنيد كه از اين مقوله سخن آنچنان بسيار است كه جمع آورى همه آنها بسى دشوار مى نمايد.
https://eitaa.com/zandahlm1357