eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: حسرت در تفسیر نیشابوری ذیل آیه أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یٰا حَسْرَتیٰ عَلیٰ مٰا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللّٰهِ... [۱]، آورده است: ابوالفتح در فقه سرآمد بود و نزد مردم محترم و ثروت زیادی داشت، وی وقتی به بغداد آمد، در نظامیه بغداد به تدریس مشغول شد، محل مرگ او همدان است، چون نزدیک مرگش رسید به دوستانش گفت: بیرون شوید، وقتی آنان خارج شدند، پی در پی به صورتش می‌زد و می‌گفت یٰا حَسْرَتیٰ عَلیٰ مٰا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللّٰهِ، وی گفت: ای ابوالفتح، عمر خود را در طلب دنیا و پست و اموال ضایع کردی و دائماً با پادشاهان در رفت وآمد بودی، و دوبیتی ذیل را سرود که: در تعجبم از دانشمندان که چگونه عمر را به غفلت می‌گذرانند، و چگونه لباس حرص را در پیشامدها بر زمین می‌کشانند، چنان اطراف خان ستمگران می‌چرخند که گویا اطراف خانه خدا در طوافند. عجبتُ لاهل العلم کیف تغافلوا یجرّون ثوب الحرص عند المهالک ---------- [۱]: ۱) - زمر، ۵۶. یدورون حول الظالمین کانهم یطوفون حول البیت وقت المناسک نیشابوری می‌گوید: او در همین حال بود تا از دنیا رفت. من پناه می‌برم به خدا از چنین حالی و چنین مرگی و از خدا می‌خواهم که بر من منت نهد که از این وبال خلاصی یابم. [۲] گویم کردیم دلی را که نبد مصاحبش در خانه ی عزلت از پی اصلاحش و ز فر من الخلق بر آن خانه زدیم قفلی که نساخت قفل گر مفتاحش گویم از فتنه این زمانه شور انگیز برخیز و بهر جایی که توانی بگریز ور پای گریختن نداری باری دستی زن و در دامن خلوت آویز ---------- [۲]: ۲) - عبارت آخر، قول شیخ بها بعد از ذکر داستان است. الاحسان ان تعبداللّٰه کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
ابوالحسنین: نقل اول تاریخی (یک کمی نیاز دارد با دقت خوانده بشود) مثل معروف درباره این جریان این آیه است: «وَالسّابقون الاَوّلون مِنَ المُهاجِرینَ وَالاَ نصارِ وَ الَّذینَ اتَّبعوهُم بأِحسان رَضِی اللّه عَنهُم وَ رَضُوا‌عَنه و…». (سوره توبه، ایه 100) 👈خداوند در این ایه اعلام کرده است که از سه طایفه راضی است و ایشان از خداوند راضی هستند و برای ایشان باغهایی آماده کرده است که همیشه در آنجا خواهند ماند. دسته اوّل: پیشگامان نخستین از مهاجران؛ دسته دوّم: پیشگامان نخستین از انصار؛ دسته سوّم: کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند. در تاریخ نقل شده است که خلیفه دوّم، آیه فوق را چنین می‌خواند: « والسابقون الاوّلون من المهاجرین والانصار اتبعوهم باحسان…» یعنی «واو» قبل از «الذین» را حذف می‌کرد و «انصار» را عطف به «السابقون» می‌نمود که معنا چنین می‌شود «پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار که با نیکوکاری از ایشان تبعیت کردند». در نتیجه مقام مهاجرین بسیار برتر می گردد وانصار تابع مهاجرین شمرده می‌شوند وبدین وسیله معتقد بود، مقام مهاجرین قابل مقایسه با مقام انصارنیست. 👈👌👌و در اینجا بود که اُبی ابن کعب به عمر گفت: رسول خدا ایه را برای من با «واو» خواند و تو آن روزها در بقیع مدینه ابزار دباّغی می‌خریدی (کنایه از اینکه ما با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم و قرائت صحیح را می‌شنیدیم). عمر بدو گفت: درست می گویی وقتی شما نزد ایشان بودید، ما غایب بودیم و وقتی شما فارغ البال در خدمت رسول خدا بودید، ما مشغول کارهای خود بودیم، اگر می‌خواهی بگو، ما بودیم که مسلمانان را جا دادیم و کمک کردیم ( یعنی بگو: ما انصار هستیم و بدین ترتیب کنایه ای هم به کعب زد) و در جای دیگر نقل شده است که عمر گفت: من فکر می‌کردم خداوند با این ایه پیشگامان از مهاجرین را به مقامی رسانده که هیچکس به آن مقام نرسیده‌است. به هر حال می‌بینیم که صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چقدر دقت داشتند که حتی یک «واو» از قرآن کریم کم و زیاد نشود و حّتی به خلیفه هم تذکر می‌دادند و از تحریف کتاب خدا جلو گیری می‌کردند. 👌👏👏👌✅نکته بسیااار جالب اینجاست این شخص(اُبی ابن کعب) به عمر گفته یا این واو (وَ الَّذینَ اتَّبعوهُم) را سر جایش برمیگردانی یا اینکه خودمان با شمشیر این واو را سر جایش بر میگردانیم(عمر هم که ترسیده بود واو را سر جایش برگرداند). نقل دوم تاریخی 👈👈وقتی قصد کرد آن تکاثر و ثروت اندوزی را برای درباریان خود تجویز کند و بگوید: سرمایه اندوزی و ثروتهای بادآورده را ما می‌توانیم داشته باشیم و دیگران نمی‌توانند داشته باشند،👈👈 دستور داد تا در انجمن‌های قرائت قرآن این ایه را قرائت نکنند: ایه چنین است: «یا ایها الذین آمنو إنّ کَثیراً من الأحبار و الرُّهبانِ لیأکلونَ أموال النّاس بالباطل و یصدّونُ عن سبیل اللّه یکنِزونَ الذَّهبَ و الفِضَة وَلا ینفِقونَها فی سبیلَِ اللّه فَبَشِّرهم بِعَذاب الیم»، « ای مؤمنان بدانید که بسیاری از احبار و راهبان، اموال مردم را به ناحق می‌خورند و [مردمان را] از راه خدا باز می‌دارند، و کسانی که زر و سیم می‌اندوزند و آن را در راه خدا خرج نمی‌کنند، ایشان را از غذابی دردناک خبر ده). «سوره توبه، ایه 34» 👌👌👈که اگر واو حذف شود «الذین» توضیح(صفت) همان احبار و رهبان می‌شود. یعنی عالمان یهود، سردمداران و سلاطین یهود، حق جمع کردن ثروت را ندارند، و ایه دلالت ندارد براینکه اگر یک مسلمانی بخواهد ثروت اندوز باشد، عیب دارد. ✅✅👌جناب ابا‌ذر ‌رضوان اللّه علیه❤️ که در شام در آن تبعید اول به سرمی‌برد، شمشیر را روی دوش گذاشت و گفت: لا أضَعُ السَّیف مِن عاتِقی حَتّی توضَعُ الواو فی مَکانِها؛ من این شمشیر را از دوشم پایین نمی‌آورم تا اینکه واو در جای خود قرار گیرد. بسیاری از شنوندگانِ این شعار، نمی‌دانستند که منظور ابا‌ذر چیست. بعد معلوم شد که درباریان اموی طبق یک توطئه شومی، قصد حذف آن‌واو را داشتند تا «الذین» مخصوص احبار و رهبان بشود. ابا‌ذر که حافظ و حامی قرآن بود، گفت: اگر دست به این واو بزنید من شمشیر می‌کشم.👈👈 این واو باید باشد تا جمله مستقل باشد. یعنی مسلمان و غیر مسلمان در یک جامعه انسانی حق ثروت اندوزی ندارد. این آیه پیامش بین المللی است. نمی‌گوید یهودی‌ها و مسیحی‌ها حق ثروت اندوزی ندارند. می‌گوید انسان، نه «المؤمنون» است، نه «اهل الکتاب». «والذین» چه مسلمان، چه یهودی، چه ترسا، چه زرتشت و چه لاییک. هیچ کدام از این فِرق پنجگانه حق ثروت اندوزی در جامعه انسانی را ندارد. و ابا‌ذر رضوان اللّه علیه با این شعار آمیخته با شعور قرآنی، جلو تصرف خائنانه درباریان اموی را گرفت. نقل سوم تاریخی احمد بن محمد بن عیسی اشعری،محدث امامی  در سدۀ ۳قمری/۹میلادی و از شاگردا
ن امام جواد (علیه السلام) و امام هادی (علیه السلام) بود. وی در شمار بزرگان اهل قم بود به گونه‌ای که شیخ طوسی از او با عنوان «‌شیخ القمیین و وجههم و فقیههم» یاد کرده است. 👌👈او در عقاید بسیار سختگیر بود و با  و کسانی که نقل میکردند به شدت برخورد می‌کرد. 👌✅نقل شده که وی، حتی احمد بن محمد برقی، محدث مشهور امامی را به سبب روایاتی که ضعیف بودند و نقل می‌کرد، از قم بیرون رانده بود، البته پس از مدتی او را به قم بازگرداند و از وی عذرخواهی کرد. (حتی نقل شده در تشییع جنازه این بزرگوار با پای پیاده شرکت کرد). ✅👌 تنها دلیل بیرون کردن این عالم بزرگوار بخاطر این بود که روایتهای که از حیث سند یا دلالت ضعیف بودند را نقل میکرد و این کار ممکن بود به اعتقادات مردم آسیب وارد میکرد حالا شما دقت بفرمایید این برخورد با این عالم که خیییلی هم بزرگ بودند مثل مرجع تقلید الان را از شهر قم بیرون میکنند تا مبادا دیگه روایت ضعیف نقل بکند شما تصور بفرمایید اگر یک واو را ایشان از قرآن کم و زیاد میخواستند بکنند چه بلایی سرش می آورد😂😂 خلاصه:علمای و مسلمین مخصوصا شیعه نسبت به روایات و دعاها اینقدر حساسیت به خرج میدادند تا چه رسد به آیات قرآن که مرجع و منبع استخراج معارف ناب بود.
اعجاز عددی قرآن.mp3
5.42M
✅ مطالبی پیرامون اعجاز عددی ⬅️ آیا هرمطلبی به اسم اعجاز را باید پخش کنیم ؟ 🎤 عبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کودکان و نوزادان بعد از مرگ در برزخ چه سرنوشتی دارند؟ ▪️این قسمت: جوانمرد ▫️تجربه‌گر : آقای عبدالحمید لرستانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠تمثیل جالب یک تجربه گر مرگ موقت از دنیا ▪️این قسمت: از جنس یقین ▫️تجربه‌گر : آقای محسن مهاجری
چطور مى توان اين عمل مضحك را به خدا نسبت داد؟! ارتباط با ارواح، ص: ۳۵ حق اين است كه روح پس از جدائى از بدن، ديگر به اين جهان و به درون رحم باز نخواهد گشت، و بازگشت به زندگى رستاخيز، نيز در يك مرحله عاليتر و در يك جهان ديگر و برتر صورت مى گيرد. و در حقيقت همانطور كه «اين جهان» نسبت به «جهان كوچك رحم» يك مرحله عالى تكاملى محسوب مى شود، «جهان ديگر» نيز به همين نسبت، مرحله تكاملى اين جهان خواهد بود، و اين جهان در برابر آن، در حكم فضاى كوچك رحم مى باشد. به هر حال، اعتقاد بازگشت روح به زندگى جديد در اين جهان يك عقيده بتمام معنى ارتجاعى است. دليل دوم: هر روح تنها با بدن خود مى تواند زندگى كند اگر مى بينيم فلاسفه بزرگ ما عموماً عقيده «تناسخ» و بازگشت ارواح به بدن حيوان يا انسان ديگرى را در اين جهان بكلّى مردود شناخته اند، تنها از اين نظر نيست كه آيات قرآن مجيد و منابع حديث اسلامى اين عقيده را طرد مى كنند (بطورى كه مشروحاً درباره آن سخن خواهيم گفت) بلكه، علاوه بر اين، از نظر دلائل عقلى نيز اين موضوع بروشنى ابطال شده است. از نظر نتيجه عملى نيز اين عقيده، آثار نامطلوبى دارد كه در پايان اين سلسله بحثها از نظر خوانندگان محترم خواهد گذشت. ارتباط با ارواح، ص: ۳۸ در بحث پيش، اين مطلب را اثبات كرديم كه: نخستين عيب بزرگ اين عقيده، مخالفت صريح آن «با قانون تكامل در جهان زندگى و حيات» و «ارتجاعى بودن» آن است. چگونه ما مى توانيم معتقد باشيم كه خداوند ارواح را پس از يك سير تكاملى- ولو نسبى- به حال اوّل بازمى گرداند، و مجدّداً روح يك انسان چهل ساله را (مثلًا) در درون جنينى قرار داده، و باز او را در همان مراحل كودكى سير مى دهد، يك سير كاملًا تكرارى و بى حاصل، تا اين كه پس از مدّتها دوباره به جاى اوّل برسد. هركس مى فهمد كه اين برنامه يك برنامه عاقلانه نيست، بلكه برنامه هاى تكاملى جديد همواره بايد از نقطه ختم برنامه هاى قبلى شروع گردد نه از نقطه شروع آن! (دقّت كنيد! ) ارتباط با ارواح آیت الله شیرازی https://eitaa.com/zandahlm1357
صفحه تست هوش حل معما باما همراه باشید👇👇👇👇 @zandahlm1357
نمایه پنهان تصویر را پیدا کنید⁉️🤓 🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠 https://eitaa.com/zandahlm1357