eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
0243 ale-emran 199.mp3
9.36M
۲۴۳ (پادشاه حبشه ۵) 📚منبع قصه: تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت؛ علی دوانی 📣بچه های لالایی خدا ! 🔴 این آخرین قسمت داستان پادشاه حبشه است
🌹💖🌹💖🌹 شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» قسمت3⃣2⃣ 🍃🍃🍃🍃🍃 وقتی رسیدم ، مصطفی نبود و من نمی دانستم اصلاً زنده است یا نه . سخت ترین روزها ، روزهای اول جنگ بود . بچه‌های خیلی کم بودند، شاید پانزده یا هفده نفر . در اهواز اول در دانشگاه جندی شاپور، که الان شده است شهید چمران، بودیم . بعد که بمباران‌ها سخت شد به استانداری منتقل شدیم . خیلی بچه های پاکی بودند که بیشترشان شهید شدند. وقتی ما از دانشگاه به استانداری منتقل شدیم ، مصطفی در "نورد" اهواز بود درحال جنگ . یادم هست من دو روز مصطفی را گم کردم . خیلی سخت بود این روزها ، هیچ خبری از او نداشتم ، از هم پراکنده بودیم . موشک هایی که می زدند خیلی وحشت داشت . هر جا می رفتم می‌گفتند: مصطفی دنبالتان می گشت. نه او می توانست مرا پیدا کند نه من اورا. بعد فهمید که ما منتقل شدیم به استانداری، که شده بود ستاد جنگهای نامنظم . در اهواز بیشتر با مرگ آشنا شدم . هرچند اولین بار که سردخانه را دیدم در کردستان بود، وقتی که در بیمارستان سردشت کار می‌کردم . 🍃🍃🍃🍃🍃 آن‌ها در لبنان چیزی به اسم سردخانه نداشتند و آن روز وقتی به غاده گفتند باید جسد چند تا از شهدا را از سردخانه تحویل بگیرید اصلاً نمی دانست با چه منظره ای مواجه میشود. به او اتاقی را نشان دادند که دیوارهایش پر از کشو بود . گفتند شهدا اینجایند . کسی که با غاده بود شروع کرد به بیرون کشیدن کشوها . جسد ، جسد ، جسد . غاده وحشت کرد ، بیهوش شد و افتاد . 🍃🍃🍃🍃🍃 اما کم کم آشنا شدم . در اهواز خودم کشو می کشیدم و بچه ها را دانه دانه تحویل می گرفتم . شبها که می رفتم می گفتم فرد ا جسد کی را باید پیدا کنم ؟ روزهای اول جنگ در رادیوی عربی کار می کردم و پیام عربی می‌دادم . بخاطر بمباران هر لحظه و هرکجا مرگ بود؛ جلوی ما ، پشت سر ما ، این طرف، آن طرف . با اهواز با مرگ روبرو بودم و آنجا برای من صد سال بود . خیلی وقت ها دو روز، چهار روز از مصطفی خبر نداشتم ، پیدایش نمی کردم و بعد برایش یک کاغذ کوچک می آمد که "اترکک للله" . در لبنان هم این کار را می کرد ، آن جا قابل تحمل بود . ولی یکبار در سردشت بودم . فارسی بلد نبودم وسط ارتش ، جنگ و مرگ ، یک کاغذ می آید برای من "اترککِ لله" می رفت و من فقط منتظر گوش کردن اینکه بگویند که مصطفی تمام شد . همه وجودم یک گوش می شد برای ترقی این خبر و خودم را آماده می کردم برای تمام شدن همه چیز .... ادامه دارد.... بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani - مشرقِ مطلق - علیرضا افتخاری.mp3
1.83M
‌ ‌ ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 نام تو شد روشنی ذکر خموشان هلهله و هروله کوزه‌به‌دوشان این همه تصویر تویی در شب روشن تا که ببینند تو را آینه‌پوشان حلقه گل حلقه دف حلقه گیسو حلقه به حلقه است شب حلقه‌به‌گوشان دامنه عشق تو چون دامن دریا آمدنم سوی تو چون رود خروشان از دم تو زنده شود هستی عیسی آب بقا را ز لبت شعله بنوشان با خط می بر در و دیوار نوشتم چشم تو و حادثه باده‌فروشان من اگر آن مغربی‌ام مشرق مطلق جان مرا جامه‌ای از نور بپوشان کیستی ای بر همگان سر سرآمد کز همه جا می‌شنوم نام محمد 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۹۳. هرکس قائم اهل بیت علیهم السلام مرا درک کند، اگر به بیماری دچار شود، شفا می‌یابد و چنانچه دچار ناتوانی باشد، توانا و نیرومند می‌گردد. بحار الانوار ۹۴. هر بیماری قائم اهل بیتم (عجّل اللَّه فرجه الشریف) را درک کند، شفا یابد و هر ضعیفی قوی گردد. بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا