eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: اگر در ابتدای جنگ قرارگاه مفهوم امروز را نداشت و جنگ به صورت چریکی و به شکل نیروهای نامنظم صورت می‌گرفت، امروز ناگزیر به برپایی چند قرارگاه با وظایف مشخص و معین هستیم. قرارگاه، منطقه و دشمن را می‌شناسد و نحوه ی عملیات را می‌داند. اطلاعات خود را برای شروع و یا پایان یک عملیات در اختیار قرار گاه کل قرار می‌دهد و براساس دستور قرارگاه مرکزی عمل می‌کند. نیروهای بسیج در امور قرارگاهها نقش مهمی دارند و حتی فرماندهی بعضی از امور به عهده ی آنان است. اما شاید [صفحه ۱۶۶] یکی از مهمترین کارها در جنگ و در قرارگاه و در لشکرها و تیپها، کار اطلاعات و عملیات باشد. کاری است حساس و دقیق. نیروهای آماده و شجاع را می‌طلبد و هر که در دریای بیکران لطف خداوندی بیشتر فرو رفته باشد، بهتر در واحد اطلاعات و عملیات کار می‌کند. انتخاب نیروهایش مشکل است و پایداری در آن مشکلتر. جاده ی شهادت در این واحد آسفالت است و خطرات موجود، عشاق را گرد آورده. حال و هوای دیگری بین نیروهای اطلاعات و عملیات وجود دارد. معمولا از اصل نیروهای لشکر جدا هستند و با کسی کاری ندارند. منتظر مأموریت اند و خیلی آرام می‌روند و بر می‌گردند. ترددهایشان برای سایر نیروها نباید مشخص باشد. حفاظت در رأس تمام امور است. گمنامتر از همه اند. و باید متواضع تر از دیگران باشند. واحد دارای تیمهای مختلفی است که به وسیله ی سر تیم با مسئول واحد هماهنگ می‌شوند. همیشه چادرشان جدا و مأموریتشان نیز جداست. ماهها قبل از عملیات وارد کار می‌شوند و تا پایان عملیات همراه نیروها در صحنه باقی می‌مانند. آن هنگام که نیروهای گردان در آموزش اردوگاه عرق می‌ریزند، اینان از میان سنگر عراقی‌ها عبور می‌کنند و به پشت آنها می‌روند. منطقه ی کار انتخاب شده و بچه‌ها باید ظرف یک ماه کارهای شناسایی را انجام دهند و منطقه را قفل کنند. از زمان ابلاغ مأموریت تا انتها باید حفاظت را رعایت کنند. به هیچ کس نمی توانند بگویند کجا می‌روند. نامه هایشان نیز محدودیت دارد. در یک شب از اردوگاه خارج می‌شوند و به نزدیکترین نقطه ی منطقه مورد نظر می‌روند. آرام و آهسته، چادر می‌زنند و مستقر می‌شوند. مثل سایه و در پوشش مناسب. ترددها به حداقل ممکن و دیدارها کنترل شده. از این پس همه چیز در دفترچه ای کوچک ثبت می‌شود. هر قدمی که برداشته می‌شود دارای کروکی است. قدم به قدم. آنگاه از کیلومترها کروکی تهیه شده ی دقیق، اوضاع طبیعی، پستی و بلندی، رودخانه، جاده، خاکریز، سنگر، موانع دشمن، امکانات و وسایل مورد استفاده ی دشمن، راههای تدارکاتی، عقبه، توپخانه، تعداد نیروها، [صفحه ۱۶۷] شماره و نام گردان و تیپ و لشکر دشمن مشخص می‌شود. باید رفت ولی خیلی آرام و باید برگشت، خیلی آرامتر. شاید دو روز و یا یک هفته قبل کار شروع می‌شود. قدم به قدم، اما دقیق. از کجا می‌روی و چگونه بر می‌گردی؟ محاسبه ی زمان، روشنایی مهتاب، استتار و اختفای کامل. بدون هیچ گونه مدرک شناسایی. خیلی سبک. با کلاش و دوربین دید در شب و یک قمقمه آب. ورق و مداد هم که لازم است. ولی باید بدانی چگونه آن را در موقع خطر از بین ببری. بیشتر از همه چیز امکان اسارت است. شهادت هم منتظر است. باید اطلاعات دشمن را به دست آورد. باید دشمن را شناخت. باید آن چنان کار کرد که گویی در سنگر عراقی‌ها رو به رزمندگان اسلام ایستاده ای. نقاط کور و مناسب برای تردد شناسایی می‌شود. کمینهای دشمن مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. باید توانست در دل شب مثل روز روشن از موانع عبور کرد. توکل، تمرین و تشخیص. باید باهوش بود و حرکات دشمن را شناخت. از میان عراقی‌ها عبور کرد و سنگرهایشان را مورد شناسایی قرار داد. خیلی سخت است. در سکوت شب از خط خودی رها شده و آرام آرام به خط دشمن نزدیک می‌شوی. تو می‌دانی که کمی جلوتر چندین چشم بیدار، منتظر تو هستند. می‌خواهند سر از تنت جدا کنند، دوست دارند ریسمان به گردن تو بیاندازند. اما باید رفت. هر چه جلوتر بهتر. حتی باید از همان خط برگردی. باید بگردی و راه مناسبی برای بازگشت به طرف خط رزمندگان ایرانی پیدا کنی. آنگاه آیا مطمئن هستی تو را اشتباهی نزنند. آیا امکان ندارد با موانع نظامی خودی مثل مین برخورد کنی؟ اما در آن لحظه‌ها فقط خدا حضور دارد. خدا کمک می‌کند. امدادهای غیبی تو را راهنمایی می‌کند. دشمن کور و راه هموار می‌شود و با وجود دریای خطر، کار ادامه می‌یابد. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
جان بہ هرحال قرار است ڪہ قـربان بشود ... پس چہ خوب است ڪہ قربانـی جانــان بشود ...
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پارسایی در یکی از سخنرانی‌های پیامبر آمده است: ای مردم همیشه مرگ که نابود کننده لذتها است به یاد آورید، چرا که اگر در وسعت و فراخی یادش کنید، بر شما توسعه دهد و اگر در حال ثروتمندی یادش کنید، ثروت را دشمن شما می‌نماید. مرگها ریشه آرزوها را خشک می‌کنند و شبها اجلها را نزدیک می‌سازند. انسان بین دو روز است، روزی که گذشت و کارش پایان یافت و روزی که باقی است و چه بسا به آن نرسد. آدمی هنگام جان دادن و در قبر دفن شدن، پاداش آنچه فرستاده می‌بیند و از آنچه گذاشته بهره ای نبرد. ای مردم ثروت در قناعت و رسیدن به مقصود در میانه روی نهفته شده است، زهد راحت است و هر عملی پاداش دارد و هر آینده ای نزدیک است. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
تاریخ انقلاب 9.MP3
5.85M
🔰 سلسله جلسات و با موضوع 9 🌀 بررسی دولت ها و وقایع بعد انقلاب جهت روشنگری سیاسی 🎬 جلسه 9️⃣ ✳️ ، ( جلسه 9) ( جلسه آخر بررسی دولت موسوی) 🎤 از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر و انقلاب
🔵 شاهی که گورش را گم کرد! 💠 محمد سام کرمانی وزیر اطلاعات و جهانگردی محمدرضا شاه میگوید: وقتی که سال ۱۳۲۰ مخلوع شد و داشتند از ایران بیرونش می کردند، آمد کرمان توی خانه یکی از کسانی که با ما ارتباط داشت(ابوالقاسم هرندی) و دو سه شب را آنجا ماند. ما آن زمان به عنوان یک ایرانی، یک عرق قوی ایرانی داشتیم. افتخار می کردیم که این مملکت مان و شاه مان است و شاهی این طوری داریم. پسرهای آن کسی که رضاشاه توی خانه شان بود، می آمدند پیش ما و با هم صحبت می کردیم. وقتی می نشستیم پای صحبت آن ها، دیدیم که به او گفته اند(خارجی ها به رضاخان گفته اند): گورت را گم کن، دست و بالت را جمع کن و برو. واقعا به عنوان یک جوان، بزرگ ترین ضربه به ما خورد. گفتیم: «خاک بر سر ما که توی مملکتی هستیم که شاه مان را که این قدر مقتدر می دانستیم و کسی جرات نمی کرد جلویش حرف بزند، روزی که خواستند مرخصش کنند، این طوری بود.» 📚منبع:کتاب خاطرات اعلی حضرت آسوده! /محمد سام کرمانی(وزیر اطلاعات و جهانگردی محمدرضا شاه) / صفحه106
🔵 رضاخان و فروش خاک وطن! 💠 محمدعلی منصف نماینده مجلس شورای ملی در زمان حکومت در کتاب خود مینویسید:بحث منطقه چکاب نزدیک بود بین قوای دولتين ایران و ماجرایی بوجود آورد. اما از آنجائیکه سیاست و نظر شاهنشاه فقید(رضاخان) در جهت تأمین آرامش و آسایش عمومی مخصوصا در سرحدات ایران بود امیر شوکت الملک عَلَم(پدر اسد الله علم) را احضار فرمود و به او دستور داد که ارزش چکاب چه از لحاظ سوق الجیشی و چه از نظر داشتن مراتع برای احشام بدان پایه نیست که همسایه ایران یعنی افغانستان ناراضی باشد و در روابط دولتين ايجاد سوء تفاهم کند و به ايشان دستور داد که اگر افغانها حاضر شوند چکاب و تأسیسات آنجا را خریداری نمایند به افغانستان واگذار شود.و امیر نیز چنان کرده و ان منطقه را به افغانها فروخت. 📚 منبع: کتاب امیر شوکت الملک عَلَم «امیر قائن»/نوشته محمدعلی منصف/صفحه 210 📸 تصویر صفحه کتاب به عنوان کامنت اول بارگذاری شده.
38.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه 10 💠 جلسه 🔟 (مبانی حکومت لیبرال و مقایسه آن با حکومت اسلامی ) 👉👉 بسیار مهم برای پاسخ به جریانات شبه روشنفکری 👉👉👉 🎤 🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است 👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
👑 خلافت عثمان 👤عثمان در شمار مسلمانانی است که در همان سالهای نخست به دعوت ابوبکر مسلمان شد. وی از خاندان اموی بوده و اسلام وی، در میان خاندانی که قریب به اتفاقشان مخالف اسلام بودند عجیب می نمود. او در شمار مهاجران به حبشه بود، اما بزودی به مکه بازگشت و به مدینه مهاجرت کرد🏇. وی در مدینه به ترتیب با دو دختر رسول خدا (ص) که هر دو بزودی درگذشتند، ازدواج کرد. عثمان به دلیل بیماری همسرش در بدر حاضر نشد. در احد نیز به اتفاق جمیع مورخان در شمار فراریان بود که البته خدا از ایشان درگذشت. بعدها جز در قضیه حدیبیه یادی از وی وجود ندارد. 👈در زمان ابوبکر وی از افراد نزدیک به خلیفه بوده و کاتب وی به شمار می آمد. در دوره عمر نیز از نفوذ قابل توجهی برخوردار بود و در آن شرایط، نماینده بنی امیه به شمار می آمد. 🔸به احتمال، عمر دریافته بود و یا عملا تمایل به آن داشت که عثمان به دلیل نفوذ و محبوبیت🔀 در قریش، زمینه بیشتری برای رهبری جامعه اسلامی دارد. اعتقاد او هرچه بود، از این نمی توان گذشت که قریش او را می طلبیدند. 💢با تمام شدن بیعت با عثمان در آخرین روز ذی حجه سال 23 هجری، او بر منبر رسول خدا (ص)✨ جای گرفت. تفاوتی که در اینجا، میان او و خلفای پیش از وی بود، این که ابوبکر یک پله پایین تر از پله ای نشست که رسول خدا (ص) بر آن جای می گرفت، و عمر یک پله پایین تر از پله ابوبکر؛ عثمان بر خلاف آن دو،بر پله ای نشست که رسول خدا (ص) می نشست. وقتی روی منبر نشست نتوانست سخن بگوید. لختی تامل کرد و سپس گفت: شما به امام عادل بیش از امام سخنران نیاز دارید. آنگاه از منبر فرود آمد و به خانه رفت.👉 نخستین اقدام او در گذشتن از قصاص عبیدالله بن عمر بود. او سه نفر را که شامل هرمزان ایرانی و زن و فرزندان ابولولو بودند، به اتهام دست داشتن در قتل عمر کشت؛🗡 عثمان به عنوان حاکم از قصاص وی درگذشت و آن را تبدیل به دیه کرد و در برابر اعتراض ها مقاومت کرد. ◀️خلافت عثمان را باید آغاز خلافت امویان دانست. خلافت او آغاز قدرتمندی اشرافیت قریش است، لذا گفته اند که محبوبیت او نزد قریش بیش از عمر بوده است. ⚔در واقع نزاع عالم اسلام پس از رسول خدا (ص) درگیری معیارهای اسلام با قبیله ای بود. پیروزی قریش، به منزله پیروزی معیارهای قبیله ای تلقی می شد و گرچه این پیروزی در دوره دو خلیفه نخست، 👈 آمیخته با معیارهای اسلامی بود، اما آن را می بایست موقتی تلقی کرد زیرا قریش، در حقیقت با خلافت عثمـان سر کار آمدند. 🔸 عثمان برخلاف آنچه شایع است به هیچ عنوان خلیفه ضعیفی نبوده و از همان ابتدا قدرتمندانه به اداره امور پرداخت. قتل وی توسط اصحاب رسول خدا (ص) و دیگر معترضان، به معنای آن نبود که او از قدرت کافی برخوردار نیست، بلکه به آن دلیل بود که 💥مخالفت بر ضد وی چندان اوج داشت که او و یارانش نمی توانستند آن را کنترل کنند. 👈همین طور، سپردن کارها به دست کسانی چون مروان و یا دیگر افراد خاندان سفیانی، به معنای ضعف او نبود، بلکه او اساسا در اندیشه سپردن خلافت به بنی امیه بوده و این کارها را مقدمه ای برای اموی کردن تمام امور سیاسی انجام میداد.👉 از قضا وی به گمان خود زیرکانه عمل کرد، زیرا در شش سال نخست خلافت، بسیار آرام عمل کرده و کوشید تا موقعیت خود را مستحکم کند. پس از آن در نیمه دوم خلافت بود که سیاست های اصلی خویش را آشکار کرد و به تدریج به ایجاد دگرگونی در ساختار سیاسی مناطق مختلف پرداخت. 💢تلاش وی در استوار کردن نفوذ امویان، خشم برخی از سران قریش را برانگیخت. حاکم کردن افراد خاندان اموی بر شهرها، خشم بسیاری را برانگیخت و مردم را به مرور به شورش بر ضد وی واداشت.💥 مهمترین مساله دوره وی یکی فتوحات و مهم تر از آن بررسی همین شورش بر ضد اوست که تاثیر بسیار مهمی در عالم اسلامی داشته و بیشترین اختلافات بعدی عالم اسلام، برخاسته دیدگاههای مسلمانان درباره عثمان و مخالفان او است. 🔹ادامه دارد ... ✍بـرگرفته از کتاب "تـاریخ سیاسی اسلام، ج2، ص147-150"، رسول جعفریان. ۸۹
آیا میدانید؟ @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌍 میدونستید ۹ رنگ در دنیا به اسم ایران شناخته شده !؟ یکیش «persian Green» یا فیروزه‌ای که تو کوزه‌گری و قالی بافی ایرانی استفاده میشده و رنگ ملی ماست
🌍 فرش هریس قدیمی در ویلای جان دیویس راکفلر فقید، ثروتمندترین مرد آمریکایی ! قالی هریس گونه‌ای قالی ایرانی و آذربایجان از صنایع دستی همین خطه است که امروزه و در گذشته تولید میشده‌است
🌍 اشتباه نکنین،قالی نیست! سنگ قبرِ که اینجوری طراحی شده...
🌍 قالی بزرگ بافت تبریز دفتر "هیتلر" این قالی در آن زمان یک میلیون و چهارصد هزار تومان قیمت داشت!
بزن بریم صفحه خنده ههههه😂😂😂 @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: آهای! کفشاموکجا می بری! مقر آموزش نظامی بودیم! ساعت سه نصفِ شب بود. پاسدارا آهسته و آروم اومدند دمِ درِ سالن ایستادند. همه بیدار بودیم و از زیر پتوها زیرِ نظرشون داشتیم. اول، بدونِ سروصدا یه طناب بستند دمِ درِ سالن. می‌‌‌خواستند ما هنگام فرار بریزیم روی هم. طنابو بستند و خواستند کفشامونو قایم کنند؛ امّا از کفش اثری نبود. کمی گشتند و رفتند کنار هم. درِ گوش هم پِچ‌پِج می‌‌‌کردند که یکی از اونا نوک کفشای نوری رو زیر پتوي بالا سرش دید. آروم دستشو برد طرف کفشا. نوری یه دفعه از جاش پرید بالا. دستشو گرفت و شروع کرد داد و بيداد: «آهای دزد! آهای! کفشامو کجا می‌‌‌بري؟! بچه ها! کفشامو بردند!».پاسدار گفت: «هیس! هیس! برادر ساکت! ساکت باش، منم»؛ اما نوری جیغ می‌‌‌زد و کمک می‌‌‌خواست. پاسدارا دیدند کار خیطّه؛ خواستند با سرعت از سالن خارج بشند؛ یادشون رفت که طناب، دمِ درِه. گیر کردند به طناب و ریختند رو هم. بچه‌ها هم رو تختا نشسته بودند و قاه قاه می خندیدند. آهای! کفشاموکجا می بری! مجموعه اکبرکاراته https://eitaa.com/zandahlm1357