.......:
پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ى دفاع مقدس
پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در هفته ي دفاع مقدس و در ميان خاطرههاي عزيز و با شكوه ملت
ايران از دوران هشت ساله ي دفاع، از همه درخشانتر، ياد و خاطره ي شهيدان گرانمايه و عالي قدر است؛ ستارگان فروزاني كه اين قطعه ي از تاريخ را نورباران كردند؛ مردان بزرگي كه در كسوت شريف گمنامي، گرانبهاترين هديهها را نثار اسلام و قرآن نمودند؛ دلاوراني كه حصار جهالت و گمراهي را دريدند و شعاع خورشيد هدايت را به دورترين نقاط عالم رساندند؛ مظلوماني كه شجاعانه از حق دفاع كردند و ستمگران زمان را به عجز آوردند. ايران اسلامي و ملت بزرگ و شرافتمند اين كشور ياد اين عزيزان را همواره گرامي خواهد داشت و سنت لايتغير الهي، ذكر آنان را جاودانه خواهد ساخت. اين جانب سلام و درود خالصانه ي خود را از اعماق جان بر تربت مطهر اين عزيزان نثار ميكنم و سرنوشت سعادت بار آنان را، همچون آرزوي شيريني براي خود و همه ي مشتاقان، از خداوند متعال مسألت مينمايم. سلام و صلوات خدا و فرشتگان مقرب و بندگان صالح بر آن ارواح طيبه و طاهره و همنشيني پيامبران و اولياء خدا نصيب آنان و رحمت و فضل الهي شامل حال بازماندگان آنان باد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - ۰۳/۰۷/۱۳۷۶
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
غربت ها، در میان آن تهدیدها، در آن سختی زندگی مادی و فشارهای گوناگون، و هم چنین در دوران محنت آن بز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
۳-۲-۱-۱-۲- جمع میان علم و معرفت و زندگی زاهدانه و مدیریت خانه
ما این بزرگوار را خواسته ایم به عنوان الگو میان خودمان مطرح کنیم. یک زن جوان، یک دختر جوان، که زندگی اش، زندگی معمولی؛ لباسش، لباس فقرا؛ کارش در خانه جمع و جور کردن بچهها و مدیریت خانه و کدبانویی این خانه ی کوچک و دستاس کردن است و آن کوه معرفت و دریای عظیم علم و دانش در وجود اوست. فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) همه ی این فضایل را با هم داراست. [۳]
----------
[۳]: . بیانات در دیدار مدّاحان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (س) ۱۷-۰۵-۱۳۸۳.
۴-۲-۱-۱-۲- حضور در مرکز همه ی حوادث سیاسی اجتماعی و ایفای نقش
خود الگوء فاطمه ی زهرا سلام الله علیها که در دوران کودکی، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در همه ی قضایای عمومی آن روز پدرش - که مرکز همه ی حوادث سیاسی اجتماعی بود - حضور داشت، نشان دهنده ی نقش
زن در نظام اسلامی است. [۱]
۵-۲-۱-۱-۲- احساس مسؤلیت و احساس نشاط سریع، نسبت به مسائل پیرامونی خود
فاطمه ی زهرا سلام الله علیها مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار برای پیامبر بوده است. آن جا بوده که گفتند فاطمه «اُمِّ اَبیها» - مادر پدرش - است. این مربوط به آن وقت است؛ یعنی وقتی که یک دختر شش، هفت ساله این گونه بوده است. البته در محیطهای عربی و در محیطهای گرم، دختران زودتر رشد جسمی و روحی میکنند؛ مثلا به اندازه ی رشد یک دختر ده، دوازده ساله ی امروز. این، احساس مسؤولیت است. آیا این نمی تواند برای یک جوان الگو باشد، که نسبت به مسائل پیرامونی خودش زود احساس مسؤولیت و احساس نشاط کند؟ آن سرمایه ی عظیم نشاطی را که در وجود اوست، خرج کند، برای این که غبار کدورت و غم را از چهره ی پدری که مثلا حدود پنجاه سال از سنش میگذرد و تقریبا پیرمردی شده است، پاک کند. آیا این نمی تواند برای یک جوان الگو باشد؟ این خیلی مهم است. [۲]
۶-۲-۱-۱-۲- اراده ی قوی و گذشت و فداکاری و عزم راسخ
خدای متعال بی خودی به کسی امتیاز نمی دهد. این جوهر، این اراده ی قوی، این عزم راسخ، این گذشت و فداکاری در فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) کار را به آن جا میرساند که او سنگ الماسی میشود که همه ی این چرخها بر روی آن میچرخد. دشوارترین چرخها را باید بر روی سخت ترین پایهها و قاعدهها بچرخانند. این چرخ عظیم تاریخ اسلام و امتحانهای دشوار، در همان دوران کوتاه، بر روی دوش فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) بود. خدا او را انتخاب کرد و او توانست بشریت را نجات دهد. فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) فرشته ی نجات انسانها در طول تاریخ است. [۳]
----------
[۱]: . بیانات در دیدار با گروه کثیری از بانوان ۳۰-۰۶-۱۳۷۹.
[۲]: . گفت و شنود در دیدار جمعی از جوانان به مناسبت هفته ی جوان ۰۷-۰۲-۱۳۷۷.
[۳]: . بیانات در دیدار مدّاحان آل الله به مناسبت میلاد حضرت فاطمه ی زهرا (س) ۱۹-۰۷-۱۳۷۷.
۷-۲-۱-۱-۲- تلاش در جهت احقاق حق و نترسیدن از دنیای ظلم و استکبار
مگر نمی گوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همه ی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمی گوییم که یک تنه در مقابل جامعه ی بزرگ زمان خود ایستاد؟ ما هم باید هم چنان که همسر بزرگوارش فرمود «لا تَستَوحِشوا فی طَریقِ الهُدی لِقِلَّةِ اَهلِه» [۱]، از کم بودن تعدادمان در مقابل دنیای ظلم و استکبار نترسیم و تلاش کنیم. [۲]
۸-۲-۱-۱-۲- تلاش در جهت عبادت خدا، ایثار نسبت به فقرا، کمک به محرومان و فداکاری در راه خدا
ما باید این راه را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمی گوییم که «حَتّی تَوَرَّمَ قَدَماها» [۳]؟ این قدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبّت الهی را در دلمان روزبه
روز زیاد کنیم... مگر نمی گوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سوره ی دهر درباره ی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» [۴] . ما هم باید همین کارها را بکنیم. [۵]
----------
[۱]: . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲، ص ۲۶۶ (موسسه الوفا، بیروت لبنان).
[۲]: . بیانات در دیدار با مدّاحان اهل البیت (ع) به مناسبت میلاد صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) ۵-۱۰-۱۳۷۰.
[۳]: . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۸۴. الغیبة للنعمانی ابْنُ عُقْدَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ الْمُحَمَّدِیِّ عَنْ یَزِیدَ بْنِ إِسْحَاقَ شَعِرٍ عَنْ مُخَوَّلٍ عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ عَنِ ابْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَی مِنْبَرِ الْکُوفَةِ یَقُولُ أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا أَنْفُ الْهُدَی وَ عَیْنَاهُ أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْت
َوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ مَنْ یَسْلُکُهُ إِنَّ النَّاسَ اجْتَمَعُوا عَلَی مَائِدَةٍ قَلِیلٍ شِبَعُهَا کَثِیرٍ جُوعُهَا وَ اللهُ الْمُسْتَعَانُ وَ إِنَّمَا مجمع [یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ الْغَضَبُ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ صَالِحٍ وَاحِدٌ فَأَصَابَهُمْ بِعَذَابِهِ بِالرِّضَا وَ آیَةُ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطی فَعَقَرَ فَکَیْفَ کانَ عَذابِی وَ نُذُرِ وَ قَالَ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها وَ لا یَخافُ عُقْباها أَلَا وَ مَنْ سُئِلَ عَنْ قَاتِلِی فَزَعَمَ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ فَقَدْ قَتَلَنِی أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ سَلَکَ الطَّرِیقَ وَرَدَ الْمَاءَ وَ مَنْ حَادَ عَنْهُ وَقَعَ فِی التِّیهِ ثُمَّ نَزَل.
[۴]: . سوره ی حشر، آیه ی ۱۹.
[۵]: . بیانات در دیدار با مدّاحان اهل البیت (ع) به مناسبت میلاد صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) ۵-۱۰-۱۳۷۰.
#زن و باز یابی هویت حقیقی
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
🟢 توجه فوقالعاده قرآن به مسئله منافقان
🔹مسئلهای که فوقالعاده توجه انسان را به خود جلب میکند این است که در قرآن بیش از هر کتاب دیگری روی احتیاط و حذر از منافقین تکیه شده است. شما در هر کتاب مذهبی دیگری میبینید که صحبت از مؤمن و کافر است، ولی قرآن در مقابل مؤمن، دو گروه را قرار میدهد: کافر و منافق.
🔹مؤمن یعنی یک انسان با ایمانِ یکچهره که چهره درونش ایمان و چهره برونش هم ایمان است. کافر یعنی یک انسان بیایمان یکچهره که چهره درونش بیایمانی و چهره برونش هم بیایمانی است.
🔹ولی منافق یک بیایمان دو چهره است که چهره درونش بیایمانی و چهره برونش ایمان است. این اگر مسئلهای بود که اختصاص به همان گروه منافقین مدینه میداشت این همه آیه در مورد منافقین نازل نمیشد. این قضیه به صدر اسلام هم اختصاص نداشته و برای ذیل اسلام و بلکه برای دنیا همیشه بوده است.
📗 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۷، ص۱۳۲
الحديد
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
ﺍﻭﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥﻫﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺷﺶ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺁﻓﺮﻳﺪ. ﺁﻥﻭﻗﺖ، ﺑﺮ ﻣﻘﺎم ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲِ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﻜﻴﻪ ﺯﺩ. ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻣﻲﺩﺍﻧﺪ: ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﺮﻭ ﻣﻲﺭﻭﺩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﻣﻲﺁﻳﺪ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﻲﺭﻭﺩ. ﻫﺮ ﺟﺎ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺑﺎ ﺷﻤﺎﺳﺖ. ﺑﻠﻪ، ﺧﺪﺍ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲﺑﻴﻨﺪ. (٤)
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹شاهکاری از استاد سید محمدجواد حسینی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
📖 سوره بقره
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: اخلاق پوشيده داري متن حديث الكتمان ۱- الكلينى عن عدّة من أصحابنا عن أحمد بن محمّد بن خال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
پيوند با خويشان
متن حديث
صلة الرحم ۱- الكلينى عن محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد بن عيسي عن أحمد بن محمّد بن أبى نصر عن أبى الحسن الرضا عليه السلام قال: قال أبوعبدالله عليه السلام: صِلْ رحمك و لو بشربة من ماء، و أفضل ما توصل به الرحم كفّ الأذي عنها، و صلة الرحم منسأة فى الأجل، محبّبة فى الأهل. ۲- الكلينى عن الحسين بن محمّد عن معلّي بن محمّد عن الحسن بن عل? ّ الوشّاء عن أبى الحسن الرضا عليه السلام، قال: ما نعلم شيئاً يزيد فى العمر إلّا صلة الرحم، حتّي أنّ الرجل يكون
أجله ثلاث سنين فيكون وصولاً للرحم فيزيد الله فى عمره ثلاثين سنة، فيجعلها ثلاثاً و ثلاثين سنة، و يكون أجله ثلاثاً و ثلاثين سنة فيكون قاطعاً للرحم فينقصه الله ثلاثين سنة و يجعل أجله إلي ثلاث سنين. ۳- الكلينى عن محمّد بن يحيي عن الوشّاء عن محمّد بن فضيل الصيرفى عن الرضا عليه السلام قال: إنّ رحم آل محمّد -الأئمة عليهم السلام- لمعلّقة بالعرش تقول: اللهمّ صلْ من وصلنى و اقطع من قطعنى، ثمّ هى جارية بعدها فى أرحام المؤمنين، ثمّ تلا هذه الآية (و اتّقوا الله الّذى تَساءلونَ به و الأرحام). ۴- الصدوق عن الفقيه المروزى عن النيسابورى عن الطائى عن أبيه عن الرضا عليه السلام قال: قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: من ضمن لى واحدة ضمنتُ له أربعة، يصل رحمه فيحبّه الله، و يوسّع عليه فى رزقه، و يزيد فى عمره، و يدخله الجنة الّتى وعده. ۵- عنه بهذا الإسناد عن الرضا عليه السلام عن آبائه عليهم السلام عن الحسين بن علىّ عليه السلام أنّه قال: من سرّه أن يُنسأ فى أجله و يُزاد فى رزقه فلْيَصِلْ رحمه. ۶- عنه قال: حدّثنا أبى قال: حدّثنا عبدالله بن جعفر الحميرى عن أحمد بن محمّد بن عيسي عن الحسن بن عل? ّ الوشّاء عن أبى الحسن الرضا عليه السلام عن آبائه عن علىّ عليه السلام قال: قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: لمّا اُسرى بى إلي السماء رأيت رحماً متعلّقة بالعرش تشكو رحماً إلي ربّها، فقلت لها
: كم بينك و بينها من أب؟ فقالت: نلتقى فى أربعين أباً.
پيوند با خويشان ۱- كليني از محمد بن يحيي، از احمد بن محمد بن عيسي، از احمد بن محمد بن ابي نصر، از ابوالحسن الرضا (ع) نقل كند كه آن حضرت فرمود: ابوعبدالله (امام صادق) (ع) فرمود: با خويشان خود بپيوند اگر چه با جرعه اي آب باشد، و برترين آنچه بدان صله رحم شود خودداري از آزار ايشان است. پيوند با خويشان موجب به تأخير افتادن اجل و ايجاد محبت در ميان خانواده شود۱. ۲- كليني از حسين بن محمد، از معلّي بن محمد، از حسن بن علي و شّاء، از ابوالحسن الرضا (ع) كه حضرتش فرمود: چيزي كه بر عمر افزايد، جز با پيوند با خويشان سراغ نداريم تا آن جا كه اجل شخص سه سال باشد اما به واسطه صله رحم بسيارش خداوند به عمر او سي سال افزايد، و اجل او را سي و سه سال قرار ميدهد، و آن كه مهلتش سي سال باشد اما بريده از خويشان، كه خداوند از سي سال او كاسته و اجل وي را سه سال تعيين فرمايد۲. ۳- كليني از محمد بن يحيي، از وشّاء، از محمد بن فضيل صيرفي، از امام رضا (ع) كه فرمود: رحم (خويشان) آل محمد -يعني امامان (ع) - كه آويخته عرش اند، ميگويند: خدايا
درود فرست بر آن كه با من پيوندي برقرار ساخت و قطع كن از آن كه از ما بريد، و اين پس از ايشان نسبت به ارحام اهل ايمان جاري است. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (پروا داريد از خدايي كه به [ نام ] او از همديگر درخواست ميكنيد و از خويشان مبريد) ۳. ۴- صدوق از فقيه مروزي، از نيشابوري، از طائي، از پدرش، از امام رضا (ع) نقل كند كه آن حضرت فرمود: پيامبر خدا (ص) فرمود: هر كه يك چيز را براي من ضمانت كند چهار چيز را براي او ضمانت كنم: با خويشان خود بپيوندد تا خدا دوستش دارد، روزي اش را فزون گرداند، بر عمرش بيفزايد و او را به بهشت موعود وارد كند۴. ۵- از او به همين اسناد از امام رضا (ع) از پدرانش (ع) از حسين بن علي (ع) كه فرمود: هركه تأخير اجل و فزوني روزي اش او را خوشحال كند، با خويشان خود بپيوندد ۵. ۶- از اوست كه گفت: پدرم ما را چنين حديث گفت كه عبدالله بن جعفر حميري، از احمد بن محمد بن عيسي، از حسن بن علي وشاء، از ابوالحسن الرضا (ع)، از پدرانش از علي (ع) كه فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: چون به آسمان عروج داده شدم رحمي آويخته به عرش را ديدم كه
از رحمي نزد پروردگارش شكوه كند، او را گفتم: ميان تو و او چند پدر است، گفت: در پدر چهلم به يكديگر ميرسيم ۶.
منبع حديث
۱- اصول كافى ۲/ ۱۵۱. ۲- اصول كافى ۲/ ۱۵۲- ۱۵۳. ۳- اصول كافى ۲/ ۱۵۶، و آيه در سوره نساء /۱. ۴- عيون اخبار الرضا ۲/ ۳۷. ۵- عيون اخبار الرضا ۲/ ۴۴. ۶- عيون اخبار الرضا ۱/ ۲۵۴- ۲۵۵.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: فرزندان امام رضا (علیه السلام) در میان مورخان و محدثان در مورد تعداد فرزندان حضرت رضا (عل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
ولادت با سعادت شمس الشموس، علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
مادر بزرگوار آن حضرت جناب نجمه گوید: من هنگام بارداری به پسرم علی، احساس سنگینی نمی کردم، به هنگام خواب از درون خود، صدای ذکر خداوند میشنیدم به گونه ای که هراسناک میشدم، چون او را به دنیا آوردم دست و پا را بر زمین نهاد، سر به آسمان بلندکرد و مانند کسی که سخنی میگوید، لب هایش حرکت میکرد.
حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) چون فرزند خویش را دید، فرمود: «هنیئاً لک یا نجمه کرامه ربّک» (ای نجمه، بزرگداشت خداوند گرامیت باد. ) سپس نوزاد را در پارچه ای سفید پوشانده به حضرت دادند، حضرتش در گوش راست فرزند خویش اذان و در گوش چپ وی اقامه گفت و آب فرات طلبید و با آن از او کام برداشت و به مادرش فرمود: «خُذیهِ فَاِنَّهُ بَقِیّه اللهِ تَعالی فی اَرْضِهِ» (بگیر او را که او باقی مانده الهی در زمین خداوند است. ) [۱]
حضرت کاظم (علیه السلام) بعد از تولد امام رضا (علیه السلام) به مادر حضرت رضا (علیه السلام) لقب طاهره یعنی پاکیزه داد. [۲]
----------
[۱]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۵۰.
[۲]: بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۷.
📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 #شبهه جدید جریانات #ضد_اسلام و #ضد_مهدویت بعد از فوت #آیت_الله_ناصری 👈 متن شبهه : او گفته بود که
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆 ادامه کلیپ بالا 👆👆👆
🌀 پاسخ به این شبهه ( قسمت دوم )
🎤پاسخ توسط #استاد_احسان_عبادی از اساتید مهدویت و مدرس علوم حدیث و تاریخ
⬅️⬅️ با توجه به هجمه های زیاد جریانات ضد اسلام در این موضوع لطفا این کلیپ را #نشر_حداکثری نمائید.
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ریه خیلیها را هم دیده ای. پیرمردها یا افرادی که طاقت دیدن خون [صفحه ۲۷۰] انگشت دست خود را ندارند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
مادر هنوز مادر است و شجاع تر از دیگران. ساعتها نزد تو میماند و خدمت میکند. مثل گذشته و آن هنگام که نوزادی ناتوان بودی و لحظه به لحظه به مادر نیاز داشتی. چند وقت است که روی تخت افتاده و حرکت چندانی نداری؟ مادر با تو حرف میزند اجازه نمی دهی دلتنگ شود. خودش هم بیمار و ضعیف شده. تمام توانش را برای تو گذاشته. فقط هنگامی که دکتر یا پرستار میآیند از تخت تو دور میشود. مثل شمع میسوزد. با خنده ات میخندد و هنگامی که درد میکشی مثل مرغ سر بریده این سو و آن سو میرود. به پرستارها التماس میکند و کمک میخواهد و ناله میزند. او عاشق توست. عاشقی بی نام و نشان. تو قدر او را خوب نمی دانی. گاهی از کوره خارج میشوی و... ولی او مادر است.
[صفحه ۲۷۱]
حاضر است در مقابل بهبود تو جان بدهد.
معلوم نیست چرا بعضی اوقات پزشک معالج هم نسبت به وضع
تو نگران میشود. دستورات پزشکی خود را هر چند گاهی عوض میکند و دوباره تصمیم به عمل جراحی میگیرد. تا به حال پنج مرتبه به اتاق عمل رفته ای و هر بار با تلاش پزشکان متخصص، قسمتی از آسیبها ترمیم یافته، ولی درد همچنان یار تو است و رهایت نمی کند.
گاهی درد شکم را بدترین دردها میدانی و گاهی درد کمر، لگن پا و گاهی درد دست را. جالب اینکه گاهی اوقات درد دندان هم به سراغ تو میآید. کلافه میشوی و مشت بر تخت میکوبی. پرستارها از این حرکت تو ناراحت میشوند. و دعوت به صبر میکنند. از تو انتظار بیشتری دارند. حاضر به تزریق هیچ گونه داروی مسکن خارج از دستور پزشک نیستند، ولی غصه میخورند. هنگامی که درد تو شدید میشود آنها هم ناراحت میشوند و تو را با وعده ی تماس با دکتر دقایقی آرام میکنند. درد تو را قبول دارند ولی مخالف دادن آرام بخش هستند. آنها را زیان آور میدانند و حتی در مورد آینده ی زندگی زناشویی خطرناک میخوانند. اما این دفعه، درد خیلی زیاد است. اول ناله، بعد فریاد و سپس نعرههای بی اختیار. تمام مریضها و مجروحها متوجه عظمت درد شده اند. چند نفر از آنها بالای سر تو آمده و حال و روز خود را میگویند، ولی فایده ندارد. با هیچ چیز آرام نمی گیری، حتی با آمپول نوالژین. میخواهی انگشت را به زیر پانسمان ببری و بخیه ی شکم در بیاوری. ضربههای ناگهانی و سهمگین. درد غیر قابل توصیف است. چهره در هم کشیده ای و فریاد میزنی.
دکتر کشیک خود را میرساند و معاینه میکند. چیزی میگوید و میرود. ولی خبری
نیست، باید تحمل کنی. باید پزشک خودت را پیدا کنند. از او هم خبری نیست. درد امان تو را بریده و میخواهی با حرکات ناهنجار، به دیگران بفهمانی که خیلی درد داری.
[صفحه ۲۷۲]
دکتر تماس میگیرد. یک آمپول مرفین. تا حدی که امکان دارد به پهلو بر میگردی. یک آمپول مسکن. خودت نمی دانی چیست؟ ولی قبول میکنی که مسکن است. پرستار هنگام تزریق قول میدهد که تا چند دقیقه ی دیگر درد میرود. هنوز در فکر هستی که حرف پرستار را قبول کنی یا نکنی که درد آرام میشود. سستی و بی حالی به سراغ تو میآید. تمام وجودت را فرا میگیرد. چشمانت هم سنگین شده است.
پرستار میآید و از درد سؤال میکند. جوابی نداری که بدهی. مثل یک تکه گوشت روی تخت افتاده ای. حال خوشی داری. کلمه ی مرفین را میشنوی ولی باور نمی کنی. چندان هم ناراضی نیستی. چون از چنگال آن درد شدید راحت شده ای. خوشحال تر از همه مادر است. او نمی تواند درد کشیدن تو را ببیند. هر چه میزنند، فقط تو را آرام کند. و بعد یک خواب سنگین. هفت ساعت بعد به هوش میآیی. دکتر پانسمان تو را باز کرده. یکی از بخیههای تو شکافته و مقداری چرک و خون از درز شکم خارج شده. دکتر متوجه شدت درد شده و حق را به تو میدهد. کمی شوخی میکند و سعی دارد تو را بخنداند. شاید میخواهد درد معاینه را تحمل کنی. ولی تو خیلی بی حالتر از آنی که بفهمی دکتر چه میکند. و دوباره میخوابی.
هر روز صبح پس از عوض شدن شیفت پرستارها با شیفت قبلی، تحرک و جا به جایی مشهود و
در بخش ایجاد میشود. سکوت شب پایان مییابد. زنهای خدمه صبحانه میآورند. مردهای خدمه، زمین را پاک میکنند. هر کدام لباس مخصوص به تن دارند. بعد نوبت پرستارهای ساده ای است که ملحفه و لباس تو را عوض کنند و تخت تو را سر و سامان دهند. با آمدن مسئول بخش همه چیز آماده میشود. بخش و مریضها تحویل مسئول بخش صبح میشود. وضع تو برای او توضیح داده میشود. دستوراتی که در مورد تو اجرا شده از جمله تزریق و خوراندن داروهای نیمه شب به مسئول بخش صبح گفته میشود. او تو را خوب میشناسد. حدود چهار ماه است که در بخش به سر میبری و تمام
[صفحه ۲۷۳]
جزئیات زخم تو را میداند.
صبح دکتر به همراه مسئول بخش که پرستار مهربان و با تجربه ای است وارد میشود. معاینه میکند، دستور میدهد و پاسخگوی جواب پرسشهای کوتاه تو میشود. این سؤال تکراری است:
«... دکتر، کی عمل جراحی من تموم میشه و من میتونم کم کم آماده رفتن بشم؟ »