eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
مستند صوتی شنود - 13.mp3
17.44M
🎙 مستند صوتی شنود، قسمت ۱۳ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌ها توسط ارشاد، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. مروری بر نکات جلسه سیزدهم: 🔻 وضعیت جنگ اسرائیل درغزه 🔻 گردابی از نور که من را به دشت بسیار نورانی برد 🔻 ابر سیاهی که نصف آسمان را گرفت 🔻 فرشته هایی که مسلح بودند 🔻 با یک اشاره اش، اسرائیل نابود می شد 🔻 نقش نیت و اراده شیعیان در پیشبرد اهداف 🔻 افرادی که از جنگ، رضایت خدا را در نظر نداشتند 🔻 سران جنگی که با اسرائیل بسته بودند 🔻 با یک چرخش زمین، یمن را می دیدم 🔻 جنگ عراق، جنگ قدرت بود 🔻 افرادی که خود را به آمریکا نزدیک می کردند 🔻 به ایران هم سر زدم 🔻 افرادی که با دستور آنها، کارها پیش می رود 🔻 آرامشی که بعد از دیدن تمثال امام، به من دست داد 🔻 همه عالم هستی در اختیار ماست و ما غافلیم 🔻 مقام حضرت آقا
‌🔆تجربه پس از مرگ علامه حسن زاده آملی 🔆حضرت استاد در این خصوص مکاشفه‌ای را نقل می‌فرمایند: در سحر شب یکشنبه 5 مردادماه 1348 بعد از ادای نافله شب و نافله و فریضه صبح در اربعینی که ذکر جلاله «الله» را هر روز بعد از نماز صبح به عددی خاص داشتم، بعد از این ذکر به توجه نشستم که ناگهان جذبه و حالتی دست داد و بدن طوری به صدا در آمد و می‌لرزید، آن چنان صدایی که مثلاً تراکتور روی سنگ‌های درشت و جاده ناهموار می‌رود، دیدم که جانم از بدنم مفارقت کرد و متصاعد شد ولی در بدنی مثل بدن عالم خواب قرار دارد، تا قدری بالا رفت. دیدم در میان خانه‌ای مانند پرنده‌ای که در خانه‌ای در بسته گرفتار شده است و به این طرف و آن طرف پرواز می‌کند و راه خروج نمی‌یابد، تخمیناً در مدت یک ربع ساعت گرفتار بودم و به این سو و آن سو می‌شتافتم، دیدم در این خانه زندانیم، نمی‌توانم به در بروم، سخنی از گوینده‌ای شنیدم و خود او را ندیدم که به من گفت: این محبوس بودنت بر اثر حرف‌های زیاد و بیخود تو است، چرا حرف‌هایت را نمی‌پایی!؟ 🔆من در آن حال چندین بار خدای متعال را به پیغمبر خاتم(ص) برای نجاتم قسم دادم و به تضرع و زاری افتادم که ناگهان چشمم به طرف شمال خانه افتاد که دیدم دریچه‌ای که یک شخص آدم بتواند به در رود برویم گشوده شد، از آنجا در رفتم و پس از به در آمدن چندین به سوی مشرق در طیران بودم و دوباره به جانب قبله رهسپار شدم. 🔅و هنگامی که از حبس رهایی یافتم، یعنی از خانه به در آمدم، آن خانه را بسیار بزرگ و مجلل دیدم، که در میان باغی بنا شده است و آن باغ را نهایت نبود و آن را درخت‌های گوناگون پر از شکوفه سفید بود که در عمرم چنان منظره‌ای ندیدم. 🔅و می‌بینم که به اندازه ارتفاع درخت‌ها در هوا سیر می‌کنم به گونه‌ای که رویم، یعنی مقادیم بدنم همه به سوی آسمان است و پشت به سوی زمین و به اراده و همت و فرمان خود نشیب و فراز و بسیار خدای متعالی را به پیغمبر خاتم و همه انبیاء قسم دادم که کشف حقایقی برایم دست دهد و در همین حال به خود آمدم. 🔅آن محبوس بودن چند دقیقه، بسیار در من اثر بد گذاشت به گونه‌ای که بدنم خسته و کوفته شده بود و سرم و شانه‌هایم همه سخت درد گرفت و قلبم به شدت می‌زد.
.......: مقدمه حمد وسپاس خداوند ِمالک روز قیامت را ودرود وصلوات بر محمّد وآلش باد. اعتقاد به معاد جدای از اعتقاد به توحید نیست وهرکه توحید راقبول کرده است ناچار باید معاد را هم قبول داشته باشد وآن که قیامت را انکار کند، در حقیقت توحید را انکار کرده است. همه پیامبران وامامان علیه السلام وهمه کتاب‌های آسمانی در قرآن نزدیک به هزار آیه در باره معاد است اعلام کرده اند که پس از این جهان مادی وخاکی، وبعد ازمردن انسانها، جهانی دیگر است که بنام برزخ وپس از آن جهانی دیگربنام آخرت وصحنه قیامت وبرانگیختن انسانها وجود دارد. البته«یقین»به قیامت در این دنیا برای افراد کمی وجود دارد همانطور که یقین به وجود خداوند نیز در افراد کمی وجود دارد. امّا در عالم برزخ وپس ازآن درقیامت همه انسانها حتّی کفّار ومنافقین به یقین می‌رسند وهمه باچشم خود عظمت دستگاه الهی را مشاهده می‌نمایند. لذا یکی ازاسامی قیامت«یوم الیقین»است. وبه مرگ هم، یقین گفته شده است. ابتدای ورود به برزخ علی علیه السلام چگونگی حالت احتضار را شرح میدهد ناگاه سکرات مرگ وحسرت از دست دادن آنچه داشتند، بر آنهاهجوم آورددرا این حالت، اعضاء بدنشان سست گردید ودربرابرآن، رنگ خود را باختند. سپس کم کم مرگ در آنها نفوذ کرده وبین آنها وزبانشان، جدائی افکند! او همچنان در میان خانواده خود باچشم، نگاه می‌کند وباگوشش، می‌شنود! در حالیکه عقلش، سالم است وفکرش باقی است! می‌اندیشد که عمر را در چه راهی فانی کرده وروزگارش را در چه راهی، سپری نموده است! به یاد ثروتهائی که جمع کرده است، می‌افتد! همان ثروتی که در جمع آوری آن، چشمها را بهم گذارده بود و از حرام وحلال ومشکوک گرفته، گناه جمع آوری آنها به گردن اوست! حال هنگام جدائی از آن اموال، فرارسیده، در حالیکه این ثروت برای وراث می‌ماند واز آن استفاده کرده وبهره می‌برند! راحتی آن برای دیگران وسنگینی گناهش، بر دوش اوست و او در گرو این اموال است! دست خودرا ازپشیمانی به دندان می‌گزد واین به خاطر صحنه هائی است که در هنگام مرگ، برایش مشخص می‌گردد. دراین حالت، به آنچه در زندگی به آن علاقه داشت بی اعتناست! وآرزو می‌کند، ای کاش آن شخصی که درگذشته بر ثروت او، غبطه می‌خوردم وبر او حسد می‌بردم، این اموال راجمع کرده بود! مرگ همچنان بر اعضایش، چیره می‌شود! تا آنجا که گوشش همچون زبانش، از کار می‌افتد! بطوریکه در میان خانواده اش، نمی تواند با زبانش سخن بگوید! وبا گوشش بشنود، پیوسته به صورت آنان می‌نگردوحرکات زبانشان را می‌بیند، اما صدای آنان را نمی شنود! سپس چنگال مرگ، همه وجودش را فرا می‌گیرد! چشم او نیز همچون گوشش، از کارمی افتد وروح از بدنش، خارج می‌گردد! وهمچون مرداری، بین خانواده اش می‌افتد! آنچنانکه از نشستن نزدش، وحشت می‌کنند وازاو دور می‌شوند! او نه سوگواران خود را یاری می‌کند ونه به آن شخصی که اوراصدا می‌زند، پاسخ می‌گوید! سپس اورا به منزلگاهش در درون زمین، حمل می‌کند وبه دست اعمالش می‌سپارند واز دیدارش، برای همیشه، چشم می‌پوشند! https://eitaa.com/zandahlm1357
صفحه تست هوش حل معما باما همراه باشید👇👇👇👇 @zandahlm1357
آزمون شناسایی حیوانات مخفی : تیزبینی خودت رو با پیدا کردن خرگوشهای مخفی درون درخت ثابت کن!⁉️🤓 🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠 https://eitaa.com/zandahlm1357