eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.8هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
شاخص خواهی و ایده آل طلبی، خلاف آفرینش است. در فطرت انسان کمال طلبی وجود دارد چون انسان جز به خدایی شدن رضایت نمی دهد ولی نه در مادیت. هر چه در مادیت کمال طلب باشیم، سقوط خواهیم کرد. در فضای معنویت کمال طلبی یک اصل است، باید بالا برویم. شاخص بودن کودک را از ارتباطات اجتماعیش محروم می کند.  در کشورهای اروپایی وقتی تشخیص می دهند که کودکی تیزهوش است بلافاصله برنامه ی خاصی برای او تدوین می کنند و اولین کار این است که خود کودک به هیچ وجه نباید متوجه شود که تیزهوش است. در بعضی موارد خانواده اش هم نباید بفهمند و فقط مدیر و مسئول آموزشی و معلم از این مسئله با خبر هستند و طوری برای این کودک برنامه ریزی می کنند که نمره ی کلاسیش از میانگین نمره ی کلاسی پایین تر باشد تا به رابطه ی اجتماعیش در مدرسه آسیب نزند تا دانشگاه که در آن جا متوجه می شود که تیزهوش است و در آن جاست که کار یک پروفسور را در یک زمان کوتاه انجام خواهد داد.  تیزهوشی برای جلب توجه نیست برای دیده شدن نیست؛ بلکه تیزهوشی برای دیدن است.بچه های تیزهوش را باید به سمت دیدن هدایت کنیم نه به سمت دیده شدن. (ادامه دارد...) {قسمت29} [مباحث کودک متعادل ]
درباره دیده شدن و شاخص خواهی صحبت کردیم. حال چه چیز باعث میشود برویم دنبال دیده شدن وشاخص خواهی؟ من معمولاً از دو کلمه خیلی استفاده می کنم، هنجار و کارکرد (کاربرد). در مقدمه ی پاسخ این سؤال منظورم از به کار بردن این دو کلمه را توضیح می دهم تا با هم هماهنگ جلو برویم. ما برای حیات یک سری نیاز داریم مثل لباس که یکی از بخش های آن کفش است. از دل نیاز ارزش بیرون می آید. این کفشی که ما نیاز داریم چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ راحت، زیبا، بادوام، قیمت مناسب. این 4 تا ارزش از دل این نیاز بیرون می آیند و ارزش ها تبدیل به هنجار می شوند. کارکرد کفش چیست؟ بر پایه ی کارکرد هنجار را تعریف می کنیم. یعنی ازکفش چه استفاده ای میکنیم وچه نیازی داریم؟ به این میگویند کارکرد اما در جامعه درست عکس این اتفاق می افتد و فرمول بالا دقیقاً برعکس اتفاق می افتد یعنی اول در جامعه هنجار هست، به دنبال آن ارزش می آید و بعد نیاز و این یعنی مُد، یعنی ما توجه نداریم که چه نیازی داریم و چه کفشی می خواهیم بپوشیم، می رویم دنبال این که پاشنه اش چند سانت باشد چه مارکی باشد و امسال چه رنگی مد است ودرکل جامعه چه چیزی را می پسندد؟ این یعنی توجه واولویت قرار دادن هنجارها هنجارها خیلی قوی هستند و روند طبیعی را تغییر میدهند وبرعکس میکنند و ارزش ها را می سازند و از دل آن ها نیاز به وجودمی آید درحالی که نیاز باید اول باشد. یک کمد لباس داریم اما چون یک مدل دیگه مد میشه با همان که نمیشه برویم مهمانی.... در نتیجه این برداشت را خواهیم داشت که من الآن نیاز دارم و چون نمی توانم به نیازم برسم پس آدم بدبختی هستم. مهم نیست که چند دست لباس دارم، مهم اینه که لباس روز را ندارم، لباسی که هنجارهای جامعه به ما تحمیل می کند. پس من آدم بدبختی هستم.  (ادامه دارد) {قسمت30} [مباحث کودک متعادل ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تقدیم به دختران ِپاک سرشت ایران زمین.. 🌹 ⚠️ دشمن بداند، این گردبادهای به غیرت آمده تسلیم رهبرند که طوفان برپا نمی کنند ، همگان بدانندکه به پای دفاع از حریممان ، زنان زینبی کفایت میکنند. ✅ *انتشار حداکثری* https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فقط دختردار ها ببینند 🔻تو این پست 3 تا نکته طلایی برای پدر و مادرهایی که دختر دارن گفته شده... 🔺حتماً
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹غیرت الله ◾️◾️◾️◾️◾️ خوشا به حال کسی که فاطمیه را همچنان جاری میبیند، نه فقط منحصر در کوچه‌های مدینه ۱۴۰۰ سال پیش، باید کوثرِ حق و ابترِ باطل را ابدی ببینیم و بر این مبنا زندگی کنیم، والا گرفتار آن مصیبتی می شویم که مهاجرین و انصار گرفتارش شدند. اصل مصیبت فاطمیه از همین نگاه غلط نشئت گرفت، چه شد که آن مهاجروانصاری که عمری در راه خدا مجاهده کرده بودند و تا مرز شهادت پیش رفته بودند در بزنگاه امتحان روسیاه شدند؟! 🌱 👆😭😭😭 https://eitaa.com/zandahlm1357
روش های تاثیر گذار بر آب شدن چربی های شکمی 👈مصرف پروتئین را افزایش دهید: کاهش مصرف کربوهیدرات ها و افزایش مصرف پروتئین یکی از سریع ترین راه ها برای از دست دادن چربی شکمی است. پروتئین به تعادل قند خون و سطوح پایین انسولین کمک می کند. اگر مصرف کربوهیدرات را نمی توانید نادیده بگیرید، نوع ساده آن مانند نان سفید یا ماکارونی را کنار بگذارید و به جای آن کربوهیدرات های پیچیده مانند میوه های فصلی، سبزیجات ریشه ای و کاهو را به رژیم تان بیفزایید. 👈هر روز چای سبز بخورید: این نوع چای سرعت متابولیسم را بالا می برد و کبد در سوختن چربی ها کمک می کند 👈بیشتر بخوابید: راه شگفت انگیز دیگر برای از دست دادن چربی شکمی، دریافت کافی خواب است. 👈به اندازه کافی آب بخورید: مصرف ۸ لیوان آب در شبانه روز نه تنها هضم غذا را افزایش می دهد بلکه منجر به کاهش نفخ شده و متابولیسم را نیز بالا می برد. https://eitaa.com/zandahlm1357
🔴 میوه شفابخش ♻️ از میان خواص فراوانی که درباره لیموترش شنیدین ممکنه این ویژگیها کمتر به گوشتون خورده باشه 🍋 دانه های آن گرم در دوم و خشک در آخر اول است و در و توام بودن با خود مانند تخم اترج است. 🍋 استعمال پوست گرفته آن یک درم تا دو درم با آب گرم و جویدن آن دافع بی حسی دندان از ترشی لیمو است، 🍋 لیموی خشک شده را اگر با هموزن خود شکر سائیده بخورند برای جلوگیری از صعود به سر و باز کردن گرفتگیهای مجاری بی نظیر است. 🍋 نمک پرورده آن برای بی نظیر و باعث میشود . 🍃 برگ آن در شادی بخشی از برگ اترج ضعیف تر است و مالیدن سائیده شده آن در ترکیب باکمی قرنفل و دارچین رافع سردرد شدید است.
طب الصادق علیه السلام: گلاب پوست های خشک را درمان میکند! ✍🏻ترکیب گلاب و گلیسیرین را مخلوط کنید و ترکیب حاصل را روی پوست بمالید. اجازه بدهید به مدت حدود ۳۰ دقیقه بماند و سپس آن را با آب سرد شستشو دهید تا از شر خشکی پوست خلاص شوید. https://eitaa.com/zandahlm1357 سرطان یعنی کمبود ویتامین B17 , جوانه گندم بخورید! ✍🏻جوانه گندم منبع غنی اکسیژن مایع و حاوی قویترین ماده ضد سرطان طبیعت میباشد، که این ماده در هسته سیب نیز موجود است https://eitaa.com/zandahlm1357 رفع جوش سر سیاه ✍️2 قاشق غذاخوری بلغور جوی دوسر، 3قاشق ماست، 1قاشق آب‌لیمو، 1قاشق چایخوری روغن زیتون را مخلوط کنید و روی ناحیه بمالید پس از 5 دقیقه بشویید. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این لانه پرنده کاملا درست شده و به صورت یک برگ بزرگ بافته شده😍 جادوی طبیعت!! # وخدایی که در این نزدیکی است لای این شب بوها، پای آن کاج بلند روی آگاهی آب، روی قانون گیاه https://eitaa.com/zandahlm1357
شب چه صبور است.. چه آرامشی و چه دلِ بزرگی دارد که پایِ دلتنگیِ عاشقان تا صبح بیدار است شبتون به زیبایی عشـقِ خدا و به لطافت مهر خدا.. https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: حکایت ۲۴- آقا سید ابراهیم شجاع رضوی از قول پاسبانی که پیشخدمت منزل سرهنگ نوایی رئیس نظمیه آن زمان مشهد بود، نقل می‌کرد که: یک شب، چند تن میهمان از تهران به خانه سرهنگ وارد شدند. سرهنگ نامه ای نوشت به من گفت تا آن را به خانه حاج شیخ حسنعلی اصفهانی برسانم. طبق دستور نامه را به آن مرد بزرگ دادم و ایشان پس از مطالعه نامه، همراه من، به منزل سرهنگ نوائی آمدند و با میهمانان وی مشغول گفتگو شدند. من سخنان ایشانرا از پشت در می‌شنیدم و مراقب بودم. سخن از قدرت پروردگار بود و آنان انکار می‌ورزیدند. پس از ساعتی، شیخ دستور دادند تا سینی بزرگی را که روی کرسی بود از آب لبریز کردند. آنگاه سینی را بلند و همچنان در هوا رها کردند، بدون آنکه بیفتد یا از آب آن بریزد و سپس به میهمانان گفتند: اگر می‌توانید آب این سینی را خالی کنید ولی ایشان هر چه کوشیدند نتوانستند حتی قطره ای از آب سینی را که همانطور در هوا معلق ایستاده بود، خالی کنند. پس از دیدن این قدرت از شیخ، همگی تسلیم شدند و از روی احترام و تمکین بر دست او بوسه دادند. حکایت ۲۵- از مرحوم ابوالقاسم اولیائی، دبیر شیمی دبیرستانهای مشهد شنیدم که میگفت: هر روز جمعه به خدمت حاج شیخ که در خارج شهر سکونت داشتند، می‌رفتم. یکروز در میان راه، به عبارتی از ابوعلی سینا می‌اندیشیدم و آن عبارت را خطا و اشتباه میدیدم. چون به حضور حضرت شیخ رسیدم: بدون آنکه مطلبی را طرح کنم، ایشان عبارت ابن سینا را قرائت فرمودند و مشکل آنرا برای من حل کردند. سپس فرمودند: شایسته نیست که آدمی بدون تأمل به مردان بزرگ دانش، همچون ابو علی سینا، نسبت غلط و اشتباه دهد. حکایت ۲۶- سید مرتضی لاریجانی حکایت کرد که: به قصد زیارت به مشهد مقدس وارد شدم و چون شب جمعه بود، یکسر تا صبح در حرم مطهر بیتوته کردم. چون از حرم خارج گردیدم، آقا محمد آل آقا پسر حاج میرزا عبدالله چهل ستونی، نزدیک کفشداری مرا ملاقات کرد و گفت: حاج شیخ حسنعلی اصفهانی ترا احضار کرده اند، فردا برای دیدار ایشان به فلان محل بیا. گفتم: من چنین کسی را نمی شناسم. گفت: در هر صورت، ایشان تو را می‌شناسند و به من فرموده اند، بامداد جمعه، نزدیک کفشداری صحن عتیق منتظر تو شوم و چون از حرم خارج شدی، دستورشان را به تو ابلاغ کنم. باری سید گفت فردا در همان محل، به قصد زیارت شیخ رفتم؛ گروه بسیاری جمع شده بودند و من عقب سر ایشان منتظر شدم. ناگهان مرا نزد خود خواندند و فرمودند: شب جمعه از حضرت رضا سلام الله علیه، دو حاجت خواسته بودی؛ یکی از آن دو برآورده می شود؛ فردا بیا تا در باره آن مطلب با تو گفتگو کنم. روز دیگر بنابه قرار، خدمتش رسیدم و به اتفاق، بر مزار پیر پالاندوز رفتیم. در آنجا، مطلب را که یک سؤال علمی بود، برایم بازگو کردند و فرمودند: حاجت دوم تو آنست که از محضر بزرگی بهره مند شوی. اکنون در جائی خبری نیست. به شهر خود بازگشتم و پس از یک سال، مجددا به مشهد مشرف گردیدم و از مطلب دوم سؤال کردم. باز فرمودند: خبری نیست. اما سال دیگر که خدمتشان رسیدم، فرمودند: هم اکنون آتشی در گلپایگان روشن است و تو یک بار به درک محضر و فیض او خواهی رسید. عرض کردم: پس چرا زودتر نمی فرمودی؟ با حالت عصبی فرمودند: بابا چرا اینقدر نفهمی، اگر در جائی خبری باشد، ما آگاه خواهیم بود. این شخص بزرگ، امام جمعه گلپایگان است و تا شش ماه پیش، فیض بگیر بود، ولی اکنون، خود فیاض گردیده است و مرا فرمود تا به گلپایگان سفر کنم. طبق دستور روانه شدم. اما چون به شاهرود رسیدم، ناگهان به این اندیشه افتادم که حاج شیخ مرا از کجا می‌شناخت و به چه طریق از ورود من به مشهد آگاه گردید و بر حاجات من از حضرت، به چه وسیله مطلع شد؟ بنابر این، او خود همان مرد بزرگی است که من آرزوی در محضرش را داشته‌ام و به همین سبب بود که نمی فرمودند: این جا خبری نیست، بلکه می‌فرمودند: جایی خبری نیست. خلاصه، از غفلت خود سخت متأسف شده و تصمیم به بازگشت گرفتم؛ اما باز اندیشیدم که خوب است ابتداء به گلپایگان بروم سپس به خدمت حاج شیخ شرفیاب شوم. باری، به گلپایگان رفتم و تنها یکبار درک محضر امام جمعه برای من حاصل شد و امام جمعه فوت کرد چیزی نگذشت که خبر درگذشت حاج شیخ را شنیدم. از بی نشانها...... شیخ حسنعلی اصفهانی https://eitaa.com/zandahlm1357
🔆 ✍️ علامه جعفری 🔹روزی طلبه فلسفه‌خوانی نزد من آمد تا برخی سوال بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. 🔸ذهن نقاد و سوالات بديعی داشت كه بی‌پاسخ مانده بود. پاسخ‌ها را كه می‌شنيد، مثل تشنه‌ای بود كه آب خنکی يافته باشد. 🔹خواهش كرد برايش درسی بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. 🔸چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. 🔹هرچه كردم، اين حالت در او كاسته نشد. می‌دانستم اين شيفتگی، به استقلال فكرش صدمه می‌زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قربانی استقلال ضميرش كنم. 🔸روزی كه قرار بود برای درس بيايد، در خانه را نيمه‌باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركات كودكانه كردم. 🔹ديدمش كه سر ساعت آمد. از كنار در، دقايقی با شگفتی مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی يک كلمه، رفت كه رفت. 🔸اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفری با آن همه خدمات فكری و فرهنگی به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكی همين دوچرخه‌بازی آن روز است! 🔹درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدم‌های بزرگ بگرديد و سعی كنيد دركشان كرده و از وجودشان توشه برگيريد اما مريد و واله كسی نشويد. 🔸شما انسانيد و ارزشتان به ادراک و استقلال عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسی نكنيد. آدم كسی نشويد، هر چقدر هم طرف بزرگ باشد. https://eitaa.com/zandahlm1357
0278 Nesa 59.mp3
10.97M
📖🌸🍃📖🌸🍃📖🌸🍃📖 ۲۷۸ آيه ۵۹ .......: 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
.......: رد نمودن امامان و علماء اهل تسنن ابو حنیفه را داعی- امام شافعی گوید ما ولد فی الاسلام اشأم من ابی حنیفة [۲] . و نیز گفته نظرت فی کتب اصحاب ابی حنیفة فاذا فیها مائة و ثلثون ورقة خلاف الکتاب و السنّة [۳] . و ابو حامد غزّالی در کتاب منخول فی علم الاصول گوید فأما ابو حنیفة فقد قلّب الشریعة ظهر البطن و شوّش مسلکها و غیّر نظامها و أردف جمیع قواعد الشرع باصل هدم به شرع محمّد المصطفی و من فعل شیئا من هذا مستحلاّ کفر و من فعله غیر مستحلّ فسق [۱] . ---------- [۲]: ۲) متولد نگردیده در اسلام مشئوم تر از ابو حنیفه. [۳]: ۳) نظر کردم در کتب اصحاب ابی حنیفه پس در آنها است صد و سی ورقه خلاف کتاب خدا و سنة رسول خدا (ص). [۱]: ۱) پس بتحقیق ابو حنیفه شریعت را واژگون گردانید و مشوش نموده راه او را و تغییر داد نظام او را و هر یک از قوانین شرع را با اصلی مقرون ساخت که با آن اصل شرع پیغمبر را ویران نمود هر کس این عمل را عمدا بنماید و آن را حلال بداند کافر است و هر کس بدون تعمد بنماید فاسق است (پس قطعا ابو حنیفه بگفتار این عالم بزرگ یا کافر است یا فاسق). وانگاه در این باب کلام بسیاری در طعن و ردّ و تفسیق او نوشته که داعی از بیانش خودداری می‌نمایم. و جار اللّه زمخشری صاحب تفسیر کشّاف که از ثقات علماء شما است در ربیع الأبرار نوشته است قال یوسف بن اسباط ردّ أبو حنیفة علی رسول الله اربعمائة حدیث او اکثر [۲] . و نیز گوید یوسف که أبو حنیفه می‌گفت لو ادرکنی رسول اللّه لاخذ بکثیر من قولی [۳] . از این قبیل مطاعن از علماء شما بسیار است در باب ابو حنیفه و سائر أئمّۀ اربعه که از مراجعه بکتاب منخول غزّالی و کتاب نکت الشریفه شافعی و ربیع الأبرار زمخشری و منتظم ابن جوزی و دیگران معلوم می‌آید تا آنجا که امام غزّالی در منخول گوید: انّ ابا حنیفة النعمان بن ثابت الکوفی یلحن فی الکلام و لا یعرف اللغة و النحو و لا یعرف الاحادیث [۴] . و نیز می‌نویسد چون عارف بعلم حدیث (که بعد از قرآن پایه و اساس دین است) نبوده لذا فقط بقیاس عمل می‌نموده و حال آنکه اوّل من قاس ابلیس یعنی اول کسی که عمل بقیاس نمود ابلیس بود (پس هر کس بقیاس عمل نماید با ابلیس محشور خواهد شد). و ابن جوزی در منتظم گوید اتّفق الکلّ علی الطعن فیه یعنی همگی علماء متفق اند در طعن بر ابو حنیفه منتهی طعن کنندگان بر سه قسم تقسیم شده اند دسته ای او را مورد طعن قرار داده اند که در اصول عقاید متزلزل بوده و گروهی دیگر گفتند قوۀ حافظه و ضبط در روایات نداشته و قومی دیگر او را طعن می‌زنند باینکه صاحب رأی و قیاس بوده و رأی او پیوسته مخالفت با احادیث صحاح داشته. پس از این قبیل گفتار و مطاعن از علمای خودتان درباره امامانتان بسیار است که اینک وقت گفتارش نیست چه آنکه داعی در مقام انتقاد نبودم شما رشتۀ سخن را باینجا آوردید که فرمودید مطاعن منقوله از طرف علمای شیعه است و هرچه بر زبان داعی می‌آید می‌گویم خواستم بگویم شما انتقاد بیجا می‌کنید و فرارا دفاع بلا منطق می‌نمائید و إلاّ مطلب این قسم نیست آنچه بر زبان داعی جاری می‌شود مطابق علم و عقل و منطق و خالی از تعصّب می‌باشد و علمای شیعه دربارۀ أئمّۀ اربعۀ شما غیر از آنچه علمای خودتان نوشته اند نسبت نداده اند و توهین هم نمی نمایند. ولی بر خلاف علمای شما در میان علمای شیعۀ امامیه نسبت بمقامات مقدّسۀ أئمه اثنی عشر ما هیچ نوع ایرادی وجود ندارد. چون ما أئمّۀ طاهرین سلام اللّه علیهم اجمعین را شاگردان یک مدرسه می‌دانیم که افاضات فیض الهی بر آنها یکسان بوده است و آنها عموما من اوّلهم الی آخرهم مطابق دساتیر الهیّه که بوسیله خاتم النبیّین صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بآنها ابلاغ شد عمل می‌نمودند. برأی و قیاس و ابتکار فکر خود نظری نداشتند هرچه داشتند از پیغمبر داشتند فلذا اختلافی بین دوازده امام نبوده (مانند اختلافات أئمّۀ اربعه شما در جمیع عقاید و احکام) چه آنکه آنها امام بودند ولی نه امام لغوی که بمعنی پیشوا باشد. ---------- [۲]: ۲) یوسف بن اسباط گفته است رد نموده ابو حنیفه بر رسول خدا (ص) چهار صد حدیث یا بیشتر. [۳]: ۳) اگر پیغمبر مرا درک می‌نمود بیشتر از اقوال و گفته‌های مرا می‌گرفت (یعنی پیروی از گفتار من می‌نمود). [۴]: ۴) در گفتار ابو حنیفه نعمان بن ثابت کوفی غلطهای بسیاری بوده و معرفت بعلم لغت و نحو و احادیث نداشته. : پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357