eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.6هزار دنبال‌کننده
49هزار عکس
35.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود بسیار زیبا با اجرای یک‌ دختربچه با آهنگ مختارنامه ......
.......: امتنان بر عباد در رسیدن ثمرات قوله علیه السلام: وَ امْنُنْ عَلَی عِبَادِکَ بِإِینَاعِ الثَّمَرَةِ. المن: العطاء. و منان به صیغه مبالغه که از اسماء اللّه است به معنی کثیرالعطاء است. « ینع » به معنی نضج که تکمیل ثمرات باشد، کما قال تعالی: « انْظُرُوآاْ إِلَی ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ یَنْعِهِ [۲] »، یعنی: تفکّروا و تدبّروا فیه بنظر العقل و الاعتبار من ابتدا خروجه من الشجرة الی انتهاء کماله و نضجه و اطوارات [۳] متفاوتة، که او را چگونه حکیم علی الاطلاق سپرد در مراتب ترقّیات داده. یعنی: تدبّر نما در انتقالات ثمره به حسب احوالات او در طعم و لون و رایحه و صغر و کبر، که ابداً ممکن نیست که این تدبیر نسبت داده شود به طبیعت عدیم الشعور، کما قال. یعنی: ما انشاء و ایجاد کرده ایم به واسطه ماء بساتینی از نخیل و اعناب و فواکه کثیره، لا غیر. ---------- [۲]: ۶ - سوره مبارکه انعام، آیه ۹۹. [۳]: ۷ - کذا / صحیح: أطوار. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ناشکری بنده ای نزد مالک خود می‌زیست. مالک از برگ خرما تغذیه می‌کرد و بنده را خوراک پست می‌خورانید، بنده از خدمت ارباب خود سر باز زد و از او خواست وی را بفروشد. ارباب نیز چنین کرد و او را به کسی فروخت که خود پست می‌خورد و به غلام سبوس می‌خورانید، غلام باز هم از اطاعت سر باز زد و درخواست کرد که فروخته شود. ارباب غلام را به کس دیگری فروخت که وی نخاله می‌خورد و به غلام چیزی نمی داد، غلام چون گذشته اطاعت نکرد و درخواست کرد که فروخته شود. اربابش او را به کسی فروخت که چیزی نمی خورد و سر غلامش را تراشید و شبها چون مناره بر سر او چراغ می‌گذاشت، غلام نزد او ماند و اطاعتش کرد. نحاس به او گفت: چرا درخواست فروش نمی کنی، غلام گفت: از آن ترسم که مرا به کسی بفروشد که فتیله این چراغ را در چشمم فرو کند. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: زيباشناختي پوشش خانم ها حس « تغزل » در انسان چه حسي است؟ بخش مهمي از ادبيات جهان عشق و غزل است! در اين بخش از ادبيات مرد محبوب و معشوق خود را ستايش مي‌كند، به پيشگاه او نياز مي‌برد، او را بزرگ و خود را كوچك جلوه مي‌دهد، خود را نيازمند كوچك ترين عنايت او مي‌داند، مدعي مي‌شود كه محبوب و معشوق « صد مُلك جان به نيم نظر مي‌تواند بخرد، پس چرا در اين معامله تقصير مي‌كند »، از فراق او دردمندانه مي‌نالد! چرا انسان در مورد ساير نيازهاي خود غزل سرايي نمي كند؟ آيا تا حالا ديده ايد كه يك آدم پول پرست براي پول، يك آدم جاه پرست براي جاه و مقام غزل سرايي كند؟! آيا تاكنون كسي براي نان غزل سرايي كرده است؟ چرا هر كسي از شعر و غزل ديگري خوشش مي‌آيد؟ چرا همه از ديوان حافظ اين قدر لذت مي‌برند؟ همه آن را با زبان يك هيجان و حس ژرف كه سراپاي وجودش را گرفته است منطبق مي‌بينند؟ انسان براي عشق خود موسيقي خاصي دارد، هم چنان كه براي معنويات نيز موسيقي خاص دارد، در صورتي كه براي نيازهاي مادي مانند آب و نان موسيقي ندارد! در قديم يكي از شيرين ترين آرزوهاي جوانان ازدواج بود! « شب زفاف را كم تر از تخت پادشاهي » نمي دانستند! ازدواج در قديم پس از يك دوران انتظار و آرزومندي انجام مي‌گرفت و به همين دليل زن و شوهر يكديگر را عامل خوشبختي خود مي‌دانستند، ولي امروز ارتباط فراوان پسر و دختر پيش از ازدواج جايي براي آن اشتياق‌ها نگذاشته است! ارتباط زياد پسران و دختران ازدواج را به صورت يك وظيفه، تكليف و محدوديت درآورده است كه بايد آن را با توصيه‌هاي اخلاقي و يا با زور بر جوانان تحميل كرد! تفاوت جامعه اي كه روابط دختر و پسر را مشروط به ازدواج مي‌داند با جامعه اي كه روابط پيش از ازدواج را روا مي‌داند اين است كه ازدواج در جامعه اولي پايان انتظار است و در دومي آغاز محروميت و محدوديت است، و به آزادي دختر و پسر خاتمه مي‌دهد و آن‌ها را ملزم مي‌سازد كه به يكديگر وفادار باشند! در سيستم باز پسران تا جايي كه ممكن باشد از ازدواج و تشكيل خانواده سر باز مي‌زنند، و فقط هنگامي كه نيروهاي جواني و شور و نشاط آن‌ها رو به ضعف و سستي مي‌نهد اقدام به ازدواج مي‌كنند، و در اين موقع زن را فقط براي فرزند زادن و خدمتكاري و كلفتي مي‌خواهند! در سيستم باز پيوند ازدواج‌هاي موجود نيز سست مي‌شود، و به جاي اين كه خانواده بر پايه يك عشق خالص و محبت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر همسر خود را عامل خوشبختي خود بداند بر عكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادي و محدوديت مي‌بيند و چنان كه اصطلاح شده است يكديگر را « زندانبان » مي‌نامند! وقتي پسر يا دختري مي‌خواهد بگويد ازدواج كرده‌ام مي‌گويد براي خودم زندانبان گرفته ام! براي اين كه پيش از ازدواج آزاد بود و حالا اين آزادي‌ها محدود شده است! بديهي است كه روابط خانواده درچنين سيستمي تا چه اندازه سرد و سست و غير قابل اطمينان است! زن زيبا آفريده شده است! زيبايي جاذبه دارد، جاذبه عشق برانگيز است و عشق حرکت مي‌آفريند!..... خانواده سبز ✍مهدی واعظ موسوی https://eitaa.com/zandahlm1357