eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.9هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: ۳۲- راه انتقال مسائل به مقام معظّم رهبری همان طور که حضرتعالی فرمودید، گمراهی خواص باعث گمراهی عوام خواهد شد. بعضی از آقایان که بلاواسطه یا با واسطه در حوزه ی مدیریّت حضرتعالی دچار خلافهایی میشوند، چگونه میتوان این را به جنابعالی منعکس کرد؟ این را بدانید؛ الان منعکس کردن مطلب به من، از منعکس کردن مطلب به هر مسؤولی در کشور آسانتر است. اگر یک وقت کسی بخواهد یک چیزی به من منعکس کند و نکند، تقصیر خودش است؛ وَالّا من دیدارهای فراوانی دارم، حضورهای زیاد مردمی دارم. روزهای دوشنبه - البتّه با قرار قبلی - عدّه ی زیادی از جاهای مختلف، از قشرهای مختلف، با من ملاقات میکنند؛ گاهی دانشجوها می‌آیند، دیگران می‌آیند؛ لذا من خیلی دیدار دارم. بعلاوه مراکزی در دفتر ما هست، مخصوص گرفتن نامه‌های مردمی. دفتر ارتباطات مردمی ما هر روز گاهی صدها نامه - الان من درست آمارش را نمیدانم - از مردم میگیرند و خلاصه میکنند و خلاصه هایش را هر روز به صورت یک جزوه - یا به قول شماها بولتن - برای من می‌آورند؛ من هم تا آنجا که وقت کنم، نگاه میکنم. بنابراین میشود مطالب را منعکس کرد. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
💠اشخاصی که سر راه انقلاب ایستاده اند و می خواهند این نهضت پیروز نشود!خیال خامی ست حالا ملت ها دیگر کم کم بیدار می شوند ملت ما بیدار شده است منتها الان اشخاصی که وابسته به همان ها هستند در سر راه ایستاده اند،می خواهند نگذارند که ما به نهضت خودمان ادامه بدهیم این خیال خامی است که آنها میکنند.نهضت ما پیروز است و نهضت ما جلو خواهد رفت. 📚صحیفه نور ، جلد ۱۱ ، صفحه ۲۴۰ 👈بیانات امام خمینی(ره) در جمع نمایندگان سازمان های آزادی بخش جهان 🗓مورخ: ۱۳۵۸/۱۰/۲۰ 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺍی ﻳﺎﺭ ﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﻏﺎﻳﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺍی ﻫﺠﺮ ﺗﻮ ﺍﻋﻈﻢ ﻣﺼﺎﺋﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺍﻣﺸﺐ ﺯ ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭﺍ می‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍی ﺁﺭﺯﻭی ﺷﺐ ﺭﻏﺎﺋﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ در شب آرزوها برای هم آرزو کنیم روزی همه افزون وساز زندگی هاکوک کوک شادی،خوشی،موفقیت وخیروبرکت همراه همیشگی زندگی همه باشه آرزو کنیم هیچ کس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ،ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ؛؛؛ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺧﻮﺏ ،ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ! آرزو کنیم کـه ﻫﯿﭽکس ﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﯿﺎﺩ، ﺍگرم اﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ! آرزو کنیم ؛ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺩﻟﺶ ﭘﺮ ﻧﺸﻪ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﭘﺮ ﺷﺪ ﭘﺮ ﺑﺸﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ! آرزو کنیم هیچکی ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ؛ ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ! آرزو کنیم ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻪ! آرزو کنیم ،حکمت خدا ؛ با آرزوهامون یکی باشه آرزو کنیم برای همه کسانی که دوست شان داریم و دوست مان دارند و دوست داشتنی هستند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ(۲۵) ☘و اوست خدایی که توبه بندگانش را می‌پذیرد و گناهان را می‌بخشد و هر چه کنید می‌داند.
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: ۹. ۴- صدوق گويد: محمد بن علي بن ماجيلويه (رض) به حديث براي ما گفت: علي بن ابراهيم بن هاشم، از مختار بن محمد بن مختار همداني، از فتح بن يزيد جرجاني از ابوالحسن (ع) نقل نمود كه شنيدم: حضرتش درباره خداوند عزّوجلّ مي‌فرمود: او لطيف، آگاه، شنوا، بينا، يگانه، يكتا، بي نياز، آن كه نه زاييده و نه زاده شده، بي هيچ همتا و مانندي، به وجود آورنده همه چيز، حيات و جسم بخشنده به همه جسمها و صورتگر صورتهاست، و اگر آن گونه كه مي‌گويند بود، آفريدگار از آفريده، و به وجود آورنده از به وجود آمده بازشناخته نمي شد كه او به وجود آورنده بوده، آنچه را بدان جسم، صورت و حيات بخشيده از خود متفاوت بيافريده و نه چيزي به او شبيه و نه او شبيه چيزي است، گفتم: درست، خداي مرا فداي تو قرار دهاد، اما شما فرموديد: او يكتاي بي نياز و به چيزي شبيه نباشد در حالي كه خدا يكي و انسان نيز يكي است، آيا در يگانگي شباهتي به يكديگر ندارند؟ فرمود: اي فتح! حرف محالي مي‌زني، خدايت پايدار دارد، تشبيه تنها در معاني است اما در مورد اسمها همه يكي است و نشانگر مسمّي است، يعني اگر گفته شود انسان "يكي " است بدان معني است كه پيكري واحد داشته و دو تا نيست، بنابر اين نفس انسان يگانه نيست زيرا عضوهاي گوناگون و رنگهاي متفاوت بسياري دارد، انسان عبارت است از مجموعه اجزايي كه با هم فرق مي‌كنند، خون او چيزي جز گوشت و گوشت او متفاوت از خون وي است، عصب او جز رگها و مويش جز چهره و سياهي اش متفاوت از سپيدي اش است، چنانكه ديگر آفريدگان نيز اينگونه اند. بنابر اين انسان در لفظ يكي و در معني (حقيقت) يگانه نيست، در حالي كه خداوند جلّ جلاله يگانه بوده، جز او يكتايي نباشد. نه اختلافي بدو راه يافته و نه تفاوت، فزوني يا كاستي، ديگر آن كه انسان آفريده، ساخته شده و فراهم آمده از اجزاي مختلف و جوهرهاي گوناگون است كه به سبب (اعتبار) اجتماع (گرد هم آمدن) يك چيز شناخته مي‌شود، گفتم: فدايت شوم، خاطرم را آسوده ساختي خدا خاطرت را آسوده گرداند، برايم اللطيف الخبير را روشن كن چنان كه الواحد را روشن نمودي، من برآنم لطف او متفاوت از لطف آفريدگانش است اما دوست دارم آن را برايم شرح دهي. فرمود: اي فتح! گوييم لطيف است چون آفرينشي لطيف داشته، به هر لطيف و غير لطيفي آگاه است، در ميان آفريده‌هاي لطيف از حيوانات كوچك مي‌توان پشه و كوچكتر از آن را نام برد كه تقريبا با چشم ديده نمي شود، بلكه از فرط كوچكي نر و ماده، يا تازه متولد شده و كهن عمر آن دانسته نشود. بنابر اين چون كوچكي اين موجودات با همه لطافت شان را مي‌بينيم، و اينكه چگونه از پي روزي برآمده، راه گريز از مرگ را شناخته و هر آنچه كار او را به سامان برد، جمع مي‌آورد، چه در اعماق درياها و چه در پوست درختان و ميان صحراها باشد، از سويي سخن يكديگر بازشناخته، به فرزندان خود دانسته خويش آموخته و سير از غذاي شان مي‌كند، برخوردار از رنگهايي گوناگون، از قرمر و زرد و سفيد و سبزند و آن اندازه كوچكند كه تقريبا چشم آنها را نمي بيند، دست از لمس و حسّ آنها ناتوان است، از اينها همه در مي‌يابيم آفريدگار اين آفرينش لطيف، لطيف است و او را در آفريدن اين چيزها بدون ابزار و وسيله لطفي است، و هر سازنده اي، ساخته خود را از از چيزي ساخته، اما خداوندِ لطيف و جليل آفرينش و صنع خويش از هيچ به هستي آورده است۱۰. ۵- مفيد گويد: شريف صالح ابومحمد حسن بن حمزه علوي حسيني طبري (رض) به من چنين خبر رساند كه محمد بن عبدالله بن جعفر حميري، از پدرش، از احمد بن محمد بن عيسي، از مروك بن عبيد كوفي، از محمد بن زيد طبري براي ما حديث كرد و گفت: از علي بن موسي الرضا (ع) شنيدم كه در توحيد خداوند سبحان مي‌فرمود: آغاز بندگي خداوند شناخت او، و أصلِ شناخت او يگانه دانستن او، و نظام توحيد او دور ساختن هر حدّ و مرزي از اوست، كه همه خردها گواه آنند كه هر محدودي آفريده شده است، و هر آفريده اي گواهي دهد كه آفريدگارش آفريده شده نيست، و آن كه حادث نباشد قديم ازلي است، پس هر كه ذات او را وصف كند پرستش خدا ننموده، و هر كه قصد شناخت كنهِ ذاتِ او كند توحيد او را نپذيرفته، و هر كه براي او مثل و مانندي پندارد به حقيقت او نرسيده، و هر كه جايي را از او خالي بيند او را تصديق ننموده، و هر كه با حسّي به او اشاره كند قصد او نكرده، و هر كه او را به چيزي شبيه گرداند رويي به او ننموده، و هر كه او را جزئي از چيزي يا چيزي را جزئي از او داند در برابرش به خاك بندگي ننشسته، و هر كه او را گماني پندارد اراده او نكرده است، هر شناخته شده اي ذاتا مصنوع است، و هر تكيه بر غير كرده اي معلول است، به آفريده خدا بر او استدلال شود، و معرفت به او با خردها فراهم آيد، و با فطرت حجّت او تمام است. خلقت مخلوقات از سوي خداوند بزرگ، خود، حجابي است ميان او و آنها، و مباينت او با آفريدگان نشانه جدايي و مفارقت ميان ذات او و آنهاست. ابتدا داشتن مخلوقات خود
دليل آن ا ست كه خداوند را آغاز و ابتدايي نيست ; چون هر موجودي كه آفرينش او آغازي داشته باشد نمي تواند آغازگر همانند خود باشد . پس، نامهاي خداوند متعال براي بيان (ذات او) است، و افعال و آثارش براي تفهيم و اثبات وجود او. كسي كه براي خداي تعالي حدّ قايل شود بي گمان او را نشناخته است، و هر كس او را محاط داند از مرز معرفت او تجاوز كرده است، و هر كس بخواهد به كنه ذات او برسد راه خطا رفته است. هر كس بگويد: او چگونه است؟ او را تشبيه كرده است، هر كس درباره خداوند بگويد: چرا؟ برايش علت فرض كرده است، هر كس بگويد: از كجا؟ او را در زمان قرار داده است، هر كس بگويد: در چيست؟ او را در چيزي گنجانده است. هر كس بگويد: تا كجاست؟ براي او نهايت قرار داده است. هر كس بگويد: تا كي؟ برايش غايت در نظر گرفته است و هر كس برايش غايتي شناسد او را محاط و محدود دانسته و هر كس محاط و محدودش بداند از مسير درست شناخت او بيراهه رفته است. خداوند تعالي با دگرگوني مخلوقات دگرگون نگردد، و با حدّ پذيري محدود، حدّ و مرز نپذيرد، او يكي است اما نه به معناي عددي آن، آشكار است اما نه اين كه لمس شود، پيداست اما نه به اين معنا كه با چشم ديده شود، ناپيداست اما نه اين كه از مخلوق جدا باشد، دور است اما نه به مسافت، نزديك است اما نه به معناي نزديكي مكاني، لطيف است اما نه به معناي لطافت جسماني، موجود است اما نه اين كه از عدم به وجود آمده باشد، فاعل است اما نه از روي جبر و بي اختياري، تدبير كننده است اما نه به ياري انديشه، گرداننده است اما نه با به حركت در آوردن عضوي، اراده كننده است اما نه با عزم و آهنگ قبلي، خواهنده است اما نه با نيت قبلي، مدرِك است اما نه به كمك حسّي، شنواست اما نه با عضوي (گوش)، بيناست اما نه با ابزاري (چون چشم)، زمانها با او همراه نباشد، و مكانها او را در بر نگيرد، و چرت و خواب او را نربايد، صفات او را محدود نسازد، و ابزارها و ادوات به كار او نيايد. بود او بر زمانها پيشي دارد، و وجودش بر عدم، و ازليّتش بر ابتدائيت. از اين كه موجودات همانند را آفريده است دانسته مي‌شود كه خود او همانندي ندارد، و از اين كه اشياء متضادّ را خلق كرده معلوم مي‌شود كه خود او ضدّي ندارد، و از اين كه ميان امور مقارنت برقرار ساخته دانسته مي‌شود كه خود او را قريني نيست، روشني را ضدّ تاريكي ساخت و سردي را ضد گرمي، ميان اشياي دور از هم پيوند و نزديكي بر قرار ساخت، و اشياي بزرگ به هم را از يكديگر جدا ساخت. با جدايي افكندن ميان آنها نشان داد كه آنها را جدا افكننده اي است، و با گرد هم آوردن آنها نشان داد كه آنها را گرد آورنده اي است. خداي عزّوجلّ مي‌فرمايد (از هر چيزي جفتي آفريديم باشد كه پند آموزيد) ۱۱. معناي ربوبيّت در او بود آن گاه كه هنوز مربوبي نبود، و حقيقت الوهيت (و معبوديت) در او بود آن گاه كه هنوز عبادتي در كار نبود، و معناي عالميت را دارا بود آن گاه كه هنوز معلومي در ميان نبود، چنين نيست كه از وقتي آفريد سزاوار معناي آفريدگاري شده و يا از زماني كه موجودات را پديد آورد معناي پديدآورندگي را دست آورد، نه واژه (منذ: كه براي ابتداي زمان است) او را از فعلش غايب مي‌كند (يعني فعل و آفرينش خداوند متوقف بر زماني خاص نيست كه تا آن زمان فرا نرسد فعلش را انجام ندهد و منتظر فرا رسيدن آغاز آن زمان باشد) و نه واژه (قد: كه براي تقريب زمان است) او را به فعلش نزديك مي‌سازد (چرا كه خداوند براي انجام فعلي منتظر وقتي خاص نمي ماند بلكه همه زمانها براي او يكسان است)، و نه واژه (لَعلّ: كه براي اميدواري است) او را از خواستش حاجب و مانع مي‌شود (يعني براي انجام چيزي كه مراد و خواست اوست اميد به فرا رسيدن چيزي ديگر نمي بندد; بلكه ايجاد به فرمان اوست و هر چه اراده كند بيدرنگ تحقق مي‌يابد) و نه واژه (متي: چه وقت؟ ) او را مشمول زمان مي‌سازد (يعني گفته نمي شود: كي دانست؟ كي توانست؟ و كي مالك شد؟ ) و واژه (حين: زمان) شامل او نمي گردد (يعني ذات و صفت و فعل خداوند مشمول و محدود به هيچ زماني نمي شود چرا كه او خود فاعل و آفريننده زمان است) و واژه (مع: با) كه براي معيت و همراهي است با او قرين نشود (يعني هيچ چيز با او و در مرتبه او نيست). هر ويژگي و اثري كه در مخلوق باشد در خالقش وجود ندارد، و هر چيزي كه در مخلوق امكان وجود دارد در آفريدگارش ممتنع است. حركت و سكون در او راه نيابد. چگونه چيزي در او راه يابد كه خود او را پديد آورده است، يا چگونه به او باز گردد چيزي كه او خود آن را آغاز كرده است. در اين صورت ذات او دستخوش تغيير و تفاوت مي‌شد، و معناي ازليت خود را از دست مي‌داد، و براي آفريدگار معنايي جز مخلوق بودن باقي نمي ماند، اگر پسي براي او فرض شود بي گمان پيشي هم برايش فرض خواهد شد، و اگر كمال يابي برايش فرض گردد لازم آيد نقصان او، چگونه سزاوار ازليت باشد كسي كه حدوث براي او ممتنع نيست؟ و چگونه اشياء را ايجا