ادب ماه رجب 9.mp3
3.45M
🔰 سلسله جلسات #ادب_حضور 9
💠 رعایت بیشتر #ادب_ماه_رجب 9
✅ تدریس کتاب ادب حضور
👈 مراقبه از زبان در راس همه مراقبات
👈 پیامبر (ص) با دیدن هلال ماه رجب و شعبان و رمضان ، چه چیز مهمی از خدا می خواست؟
👈 جمله مهم و تاثیرگذار آیت الله کوهستانی درباره اثر زیاد حرف زدن
🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت
👌ماه رجب امسال با ادب بیشتری در محضر خدا حضور پیدا کنیم.
🔰انقلابی باید قوی شود🔰
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#بچه_های_کارون
قسمت نهم:
فرمانده که دید گوشهی سکو بیکار نشستهام، گفت: «زودی برو یک چیز برای ناهار آماده کن🙄
لعنت فرستادم به شانس خودم😣
ـ یدی کنسروِ گوشت گاو 🐂آورد، گذاشتم بیرون. بگذار بپزد.
رفتم بیرون، کنسروها را خالی کردم توی ظرف چهارگوشِ آهنی که قبلاً جایِ مهمات مسلسل بود و ما به جای قابلمه ازش استفاده میکردیم😒
آن را برداشتم آوردم تو سنگر، گذاشتم روی والور؛ کنارِ عبدل.
فرمانده ـ انگار که دنبال چیزی بگردد ـ دور و بر خودش را نگاه کرد. بعد گفت: «برو کلمن را آب کن❗️
اولین بار بود بهام میگفت که من بروم آب بیاورم. بلند شدم کلمن را برداشتم بروم که دیدم پر است:
ـ این که پُرِ آبه‼️
تا این حرف از دهنم بیرون آمد، چشمغرهای😡 بهام رفت که دلم هُری ریخت پایین
ـ آب کلمن از دیشب مانده، متوجه شدی؟ برو آبش را عوض کن‼️
فهمیدم. نمیدانم چرا آنقدر خنگ شده بودم و پشت سرِ هم سوتی میدادم😟
فرمانده میخواست با عبدل تنهایی حرف بزند و من باید میرفتم دنبالِ یک مشت نخود سیاه‼️ کلمن را برداشتم ولی قبل از اینکه بروم بیرون، گفتم: «از منبعِ آب کنارِ کانال پر کنم یا باز هم بروم عقبتر😄
این را که گفتم، فرمانده منفجر شد. 😡تا آمد طرفم، زودی فلنگ را بستم😁
باران 🌧اُریب میزد تو کانال. همهی فکرم به عبدل بود. او کی بود؟ قبلترها همیشه فرماندهان بالاتر میآمدند جبههی ما و از آن بازدید میکردند ولی اولین بار بود که فرمانده با یک بچه اینطور رفتار میکرد. هزار جور فکر با خودم کردم ولی خداییاش عقلم به جایی قد نداد.☹️
وقتی پتویِ جلویِ سنگر را کنار زدم و وارد شدم، تعجبم از آنچه که بود، بیشتر شد❗️. این یکی دیگر باور کردنی نبود😳
فرمانده، پردهی روی نقشه را که روی دیوارِ سنگر بود، زده بود کنار و داشت برای عبدل توضیح میداد که جبههی ما کجاست و نیروهای دشمن کجاها هستند😊
وقتی فرماندهان خیلی ردهبالا میآمدند، فرمانده اینطوری با دقت برایشان توضیح میداد.
وقتی متوجه برگشتنم شد، رو برگرداند طرفم که گفتم: «آب خنک بدهم خدمتتان⁉️
خداییاش این را از قصد گفتم تا یک ذره حالش را بگیر😌
. بدون اینکه محلی بهام بگذارد، برگشت سمت نقشه و حرفش را پی گرفت. نشستم کنارِ بیسیم،📞 دستها را زدم زیرِ چانه و مشغولِ تماشای آن دو تا شدم.🤗
ـ برو، ناهار را بگذار رو اجاق، چند تا خرج بگذار زیرش، زودتر آماده بشود
نشستم کنارِ اجاق🔥 اما صدای فرمانده همچنان میآمد که داشت از پلِ خرمشهر حرف میزد:
ـ آن طرف، کنارِ پل، چند تا سنگرِ نگهبانی و تیربار دارند. یک قسمت از پل را منفجر کردهاند ولی چون اطمینان دارند که ما نمیتوانیم از اینجا رد شویم، استحکامات زیادی نساختهاند.😊
ـ چند تا نگهبان دارند❓
ـ توی هر سنگر، دو تا. کنارهی پل، جمعاً هشت تا سنگر دارند.
صدای عبدل ضعیف میآمد:
ـ توی سنگرهای نگهبانیشان، چه سلاحهایی دارند؟
ـ تفنگ و تیربار و آر.پی.جی
مطمئن هستی⁉️
فرمانده یک مقدار مِنمِن کرد و بعد صدایش قطع شد. باور کردنی نبود. عبدل داشت فرمانده را بازخواست میکرد و او حرفی برای گفتن نداشت🙃
ـ تا حالا که فقط با همین سلاحها شلیک کردهاند. اگر سلاح دیگری داشته باشند، دیدبانهای ما هنوز پیداشان نکردهاند.
بقیهی صحبتها را نشنیدم. تا اینکه فرمانده بلند گفت: «ناهار آماده شد؟ این قهرمانِ ما گرسنه است ها😌
توی دلم گفتم اگر بدانی قهرمانت چه غذایی خورده، از تعجب دهنت باز میماند. فقط خدا خدا میکردم این پسره چیزی لو ندهد🤭
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: شناسایی آفات در روز قوله علیه السلام: وَ وَقَیْتَنَا [فِیهِ] مِنْ طَوَارِقِ الآْفَاتِ. یع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
انقیاد تمام موجودات آسمانی و زمینی بر خداوند
قوله علیه السلام: اصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الاْءَشْیَاءُ کُلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَکَ سَمَاوءُهَا وَ أَرْضُهَا.
یعنی: صبح کردیم، یا رجوع نمودیم ما بنی نوع بشر و اشیاء عالم بتمامها از سماء و سماوی و ارض و ارضی از برای تو. یعنی ساجد و مسبّح و عابد به حسب عبادت تکوینی و تسبیح فطری به مقتضای: « وَ إِن مِّن شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِنْ لاَتَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ ». [۳]
و همچنین گردیدیم بجملتها مظاهر آیات و صفات جلالیه و جمالیه تو، و متنعّم
بنعماء تو، و موجود به ایجاد تو، و مسخّر و منقاد در تحت اوامر و نواهی تو تکویناً، کما قال تعالی: « إِن کُلُّ مَن فِی السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا [۴] »، و أیضا: « وَ لِلّهِ مَا فِی السَّماواتِ وَ مَا فِی الاْءَرْضِ [۵] ».
قوله علیه السلام: وَ مَا بَثَثْتَ فِی کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا.
یعنی: منسوب به تو است آنچه انبساط و انتشار دادی از مخلوق در سماوات و ارضین، از آیات آفاقیه و انفسیه، کما قال: إنّ فی خلق و ما یبثّ من دابة لآیات [۶] .
قوله علیه السلام: سَاکِنُهُ وَ مُتَحَرِّکُهُ.
یعنی: و نیز از تو و راجع به تو است مملوکیت تامّه و عبودیت محضه، آنچه متفرق و منتشر نمودی در هر یک از سماء و ارض أعمّ من ساکنه و متحرکه چون کواکب ثابته و سبعه سیاره در سماوات، و ساکن بالذات در ارض، چون جمادات و نباتات که ساکن بالطبع اند و متحرک او، چون حیوانات و طیور و انسان که حرکت آنها ارادی است نه حرکت طبیعی و قسری، از قبیل حرکت ثقیل به مرکز و حرکت او به محیط که اوّل طبیعی است، و ثانی قسری و جبری است.
قوله علیه السلام: وَ مُقِیمُهُ وَ شَاخِصُهُ.
یعنی اعمّ از مقیم آنها در محلّی، چون اقامت افراد انسان در بلدی. یقال: قام بالبلد، أی اتخذه وطناً فهو مقیم.
و شَخَصَ شُخُوصَاً إذا خرج عن موضع إلی غیره [۱] . و منه الحدیث: « اقامة العاقل أفضل من شخوص الجاهل » [۲]، أی ذهابه الی الجهاد و الغزوة.
که تمام این مذکورات در حیطه تصرّف تو و مقرّ بر معبودیت صانع و مُظهر و مبرّز آثار و آیات صنعه و حکمه، کما قال تعالی: « إِنَّ فِی اخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ لاَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ [۳] ». مولوی:
جمله ذرات عالم در نهان با تو میگویند روزان و شبان
که [۴] سمیعیم و بصیریم و هُشیم با شما نامحرمان ما خامشیم [۵]
قوله علیه السلام: وَ مَا عَلاَ فِی الْهَوَاءِ.
چون طیور.
[قوله علیه السلام ]: وَ مَا کَنَّ تَحْتَ الثَّرَی.
چون خراطین و حشرات الأرض، کما قال تعالی: « لَهُ مَا فِی السَّماواتِ وَ مَا فِی الاْءَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَی [۱]
----------
[۳]: ۵ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۴۴.
[۴]: ۱ - سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳.
[۵]: ۲ - سوره مبارکه بقره، آیه ۲۸۴.
[۶]: ۳ - بسنجید: سوره مبارکه جاثیه، آیه ۴: « وَ فی خَلْقِکُمْ وَ ما یَبُثُّ مِنْ دابّةٍ آیاتٍ لِقَوْمٍ یُوقِنُون ».
[۱]: ۴ - مجمع البحرین، ج ۲، ص ۴۸۹.
[۲]: ۵ - الکافی، ج ۱، ص ۱۲ ؛ بحارالأنوار، ج ۱، ص ۹۱ ؛ المحاسن، ج ۱، ص ۱۹۳.
[۳]: ۶ - سوره مبارکه یونس، آیه ۶.
[۴]: ۱ - مصدر: ما.
[۵]: ۲ - مثنوی معنوی، مولوی، ج ۳، ص ۵۶۳.
[۱]: ۳ - سوره مبارکه طه، آیه ۶.
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: دین خلیفه عباسی گویند: خلیفه عباسی، طائع باللّٰه با ریش خود بازی میکرد و تا بینی آن را با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
ابوتمام
پدر ابوتمام مسیحی و نام او نندوس العطار از قریه ای در حوران شام به نام حاسم (جاسم) بود. وی نام پدرش را تغییر داد.
مفاخره
گفته شده کسی کتابی در برتری گل و نرگس، نوشته بود که کدام برتر است. همانطور که برخی در باب شمشیر و قلم، یا بخل و کرم، یا مصر و شام، یا شرق و غرب، یا عرب و عجم، یا نثر و نظم، یا کنیز و غلام نوشته اند.
همه ی اینها برتریهایی است که از وجهی خود را نشان میدهد، البته مفاخره بین مشک و زباد که یکی از آهو و دیگری ماده عطری از حیوانی به همین اسم (زباد) است، عقلی است، جاخط در این باره رساله ای بدیع نگاشته است.
شاعرترین
صاحب اغایی میگوید: کسی به جریر گفت: شاعرترین مردم کیست؟ جریر گفت: برخیز تا تو را پاسخ گویم.
جریر دست او را گرفت و نزد پدرش عطیه آورد، عطیه بزی را بسته بود و از پستانش شیر مینوشید و با لباسی چرکین که از ریش او شیر جاری بود نزد آنها آمد.
جریر گفت: این پیرمرد را میبینی؟ گفت: آری. پرسید میشناسی؟ گفت: نه. گفت: پدر من است. میدانی چرا از پستان بز شیر میخورد؟ گفت: نه. گفت: تا اینکه صدای دوشیدن شیر به گوش کسی نرسد و از او شیر بخواهد.
سپس گفت: شاعرترین مردم کسی است که با داشتن چنین پدری، بر هشتاد شاعر مباهات میکند و غلبه مییابد.
.......:
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357