#سوره_درمانے
#پــســتـــ_ویــــژه
#در_باب_حاجات_و_مهمات
#ختم_سوره_تبت :
🌺🍃برای رسیدن به جمیع مطالب و به خصوص توسعه در #معاش و خلاصی از زندان و #بخت_گشایی این ختم بسیار مجرب و بسیاری توسط آن به حاجت خویش رسیده اند از روز #جمعه تا #شش_روز و هر روز #صد مرتبه سوره تبت را خوانده و در هر
روز بعد از #صد مرتبه خواندن سه مرتبه این دعا را بخواند :👇
💞بسم الله الرحمن الرحیم
اللهُمَّ اِنِی اَسئَلُکَ بِحَقِّ سَورةِ تَبَّتَ و فَضلَها و بِحَقّ اَسمائِکَ و لُطفِها یا وَدودُ اَسرِعَ بِالاِجابةِ و یَسِّرلی
مَطلوبی و لِجَمیعِ المُومنینَ یا عَزیزَ المَنعِ الغالِبُ عَلی اَمرِه فَلا شیءٍ یُعادِلهُ مِن خَلقِه یا رَحمنَ کُلِّ شی ءٍ
و راحِمَهُ یا سَریعُ بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الراحِمین و صَلّی اللهُ علی سَیِّدِنا مُحَمَدٍ و آله اَجمَعین
📒منبع : حاشیه خلاصه الاذکار نسخه خطی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مثل_شهدا
#یاد_یاران
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_محمود_کاوه
یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم .
اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر #کاوه .
کم مانده بود سکته کنم
سر #محمود شکسته بود و داشت #خون می آمد .
با خودم گفتم : الان است که یک برخورد #ناجوری با من بکند .
چون خودم را بی #تقصیر می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم .
او یک #دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو #زخم_سرش و بعد از سالن رفت بیرون .
این برخورد از #صد تا توگوشی برایم سخت تر بود .
در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه #حرفی بزن
همانطور که #می_خندید گفت : مگه چی شده؟
گفتم : من زدم #سرت رو شکستم ، تو حتی #نگاه نکردی ببینی کار کی بوده
همان طور که #خونها را پاک می کرد ، گفت :
این جا کردستانه ، از این #خونها باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست .
چنان مرا #شیفته خودش کرد که بعدها اگر می گفت #بمیر ، می مردم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌺🍃🌺🍃🌺
@zandahlm1357