زیرا که معرفت نسبت به ذات حق سراسر حیرت است و فرض از طلب زیادتی معرفت افزایش معرفت نسبت به ذات اوست و نه نسبت به «ماسوی»، زیرا که ماسوای حق در نزد آنها غایب نیست تا افزونی معرفت نسبت به آن را طلب کنند.
عرفاء و صوفیه گویند که مراتب کلیه وجود پنج است اول غیب مطلق و آن مرتبه اطلاق محض است که آنرا غیب هویت و مقطع اشارات و غیب الغیب خوانند. دوم غیب مضاف و آن را عالم عقول و نفوس گویند و گاه عالم اعیان ثابته چه تحقق آن اعیان در مرتبه عقول و نفوس خواهد بود و آنرا ملکوت اعلی خوانند. سوم شهادت مضاف که آنرا عالم مثال و خیال منفصل خوانند که خیال انسانی جدولی است از آن نهر و خلیجی است از آن بحر و آنرا عالم برزخ و ملکوت اسفل نیز خوانند بنابر آنکه در آن عالم صور مجردات و مادیات مجتمع است. چهارم شهادت مطلق که آنرا عالم حضور و شهادت خوانند و آن عالم جسمانی است بمافیه من الاعراض و الجواهر. پنجم مرتبه جامعه و آن حقیقت انسانی است که جامع جمیع حقایق عالم است و از این بیان معلوم میشود که موجود بالذات حق سبحانه و تعالی است و ممکنات به اعتبار اضافه به انتساب به آن ذات موجودنما میشوند، چنانچه گفته اند: الأعیان الثابته ما شمت رائحة الوجود بل
هی باقیة علی عدمها و لنعم ما قال:
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الا هو
قال بعض الأفاضل فی اثبات الواجب تقریره ان الواجب موجود و الا ای و ان لم یکن موجود کان معدوما البتة لثبوت الحصر الذاتی بین الوجود و العدم و ان کان معدوما فعدمه أما لذاته أو لغیره و کلاهما محالان اما الاول فلان الواجب هو أن یکون وجود لذاته فالواجب هنا أن کان عدمه لذاته هذا خلف و اما الثانی فلانه یلزم أن یکون ممکنا لان کل ما هو مسبوق بغیره فهو ممکن هذا خلف تأمل فیه فانه اعجوبة لاولی الابصار.
قال بعض العارفین من کان نظره فی وقت النعم الی المنعم لا الی النعمة کأن نظره وقت البلاء الی المبلی لا إلی البلاء فیکون فی جمیع حالاته غریقا فی ملاحظة الحق متوجها الی الحبیب المطلق و هذا أعلی مراتب السعادة و من کان بعکس ذلک کان فی اسفل درک الشقاوة فیکون فی وقت النعمة خائفا من زوالها و وقت النقمة معذبا بنکالها.
قال النبی صلی الله علیه و اله من سأل عن التوحید فهو جاهل و من اجاب عنه فهو مشرک و من یعرف فهو ملحد و من لا یعرف فهو کافر.
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام
در باره کلمه ولایت و مشتقات آن در کتب محققان لغت چنین آمده است:
ابن اثیر در «نهایة اللغه گوید: «ولی» از اسماء خداوند متعال و به معنی ناصر و یاری کننده است و برخی آنرا به معنی متولی امور عالم و خلائق دانسته اند و نیز «والی» از نامهای گرامی حضرت باری تعالی و به معنی مالک همه اشیاء و متصرف در آنها است. در کلمه «ولایت، مفاهیم تدبیر و قدرت و فعل متضمن است به این معنی که اگر کسی فاقد بعضی و با جمیع خصوصیات فوق باشد کلمه والی بر او اطلاق نمی شود.
راغب در مفردات خود آورده است: کلمه «ولایت» به کسر اول به معنی نصرت و باری و به فتح اول به مفهوم اختیار داشتن و ولی امر بودن است و بعضی این کلمه را همچون کلمه «دلالت که با فتح باکسر اول معنی واحدی دارد به هر دو صورت کسر و فتح به یک معنی دانسته اند. کتاب «مجمع البحرین» در آیه شریفه «هنا لک الولایة لله الحق» کلمه «ولایت» را ربوبیت و نصرت معنی کرده و کلمه «ولایت» به کسر اول را امارت و فرمانروائی دانسته
است و گوید: این کلمه را به فتح اول به معنی محبت و به کسر آن به مفهوم تولیت امر و فرمانروائی و سلطنت گفته اند. بنابر آنچه یاد شد کلمه «ولایت» در اصل به معنی فرمانروائی و صاحب اختیاری و در برخی از موارد مفهومش محبت و دوستی است. هم چنین است مشتقات آن مانند کلمات «والی، ولی و مولی»
ملای رومی گوید:
کیست مولا آنکه آزادت کند
بند رقیت ز پایت برکند
زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود وان علی مولا نهاد
چون به آزادی ولایت هادی است
مؤمنان را از اولیا آزادی است
خداوند متعال، در قرآن مجید، ولایت بر بندگان و صاحب اختیاری امور امت اسلام را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) تفویض فرموده است: «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» [۱] یعنی: ولایت و صاحب اختیاری پیامبر، نسبت به امور مردم اهل ایمان، بیش از خود آنان است. این ولایت مطلقه، بر حسب آیه شریفه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوة و بوتون الزکاة وهم راکعون» [۲] . «منحصر به خداوند و رسول اکرم و آن مرد با ایمانی است که در حال رکوع به مستمندی صدقه داده است، و بنا به روایات فراوان از طریق شیعه و سنی، نزول این آیه، در شان حضرت علی (علیه السلام) است که در حالت رکوع نماز، انگشتری خویش را به سائل نیازمند مرحمت کرد. به مفاد صریح آیه کریمه فوق، ولایت مطلقه انحصاری بر مسلمانان، مربوط به خداوند متعال و رسول گرامی و امیرالمؤمنین صلوات الله
----------
[۱]: ١- قرآن مجید، سوره احزاب، آیه ۱
[۲]: ۲- قرآن مجید، سوره مائده، آیه ۵۵ یعنی: ولی امر و صاحب اختیار مطلق شما، منحصرا خداوند متعال و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را بر پا داشته و در حالت رکوع انفاق میکنند.
علیهما است و این ولایت در هر سه مورد، از یک گونه و به این معنی است که: ولایت و صاحب اختیاری و حاکمیت که به علی علیه السلام، تفویض شده، همانست که برای پیامبر ارجمند علیه السلام (صلی الله علیه و آله وسلم)
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
» ابن ابی لیلی روایت کرده است که: پدرم میگفت: روز جنگ خیبر، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، پرچم را به علی بن ابیطالب سپرد و خداوند به دست علی (علیه السلام) خیبر را بگشود و در روز غدیر خم، پیامبر اسلام، علی بن ابیطالب (علیه السلام) را بر پای داشت و به تمام مردم، اعلام فرمود که او مولای هر مؤمن و مؤمنه است و پس از آن، وی را مخاطب ساخته و گفت: «رانت منی و انا منک. تقاتل علی التأویل کما قاتلت علی التنزیل. انت منی بمنزله هارون من موسی. انا سلم لمن سالمت و حرب لمن حاربت. انت العروه الوثقی التی لا انفصام لها. انت تبین لهم ما یشتبه علیهم من بعدی. انت
----------
[۱]: ١- گفتار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اشاره است به آیه مبارکه النبی اولی بالمؤمنین من أنفسهم... » یعنی: اختبار امور مؤمنان، بیش از خودشان، با پیامبر خداست (آیه ۶، سوره احزاب، قرآن مجید).
[۲]: ۲۔ مناقب خوارزمی، صفحه ۹۴.
امام کل مؤمن و مؤمنه و ولی کل مؤمن و مؤمنه بعدی. انت الذی انزل فیک «و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الأکبر». انت الأخذ بسنتی و الذاب عن ملتی. انا اول من تنشق الأرض عنه و انت معی. أنا عند الحوض و انت معی. انا اول من یدخل الجنة و انت معی تدخلها و الحسن والحسین و فاطمه. ان الله او حی الی ان اقوم بفضلک فقمت به فی الناس و بلغتهم ما امرنی الله بتبلیغه و قال له اتق الضغائن التی لک فی صدور من لا یظهرها
الا بعد موتی اولئک یلعنهم الله و بلعنهم اللاعنون. ثم بکی فقیل مما بکاؤک یا رسول الله؟ فقال: اخبرنی جبرئیل علیه السلام انهم یظلمونه و یمنعونه حقه و یقاتلونه و یقتلون ولده و یظلمونهم بعده و اخبرنی جبرئیل عن الله عز و جل أن ذلک الظلم یزول اذا قام قائمهم و علت کلمتهم و اجتمعت الأمة علی محبتهم و کان الشانی علهم قلیلا والکاره لهم ذلیلا و کثر المادح لهم و ذلک حین تغیر البلاد و ضعف العباد و الیأس من الفرج فعند ذلک یظهر القائم فیهم.
و قال النبی (صلی الله علیه و آله وسلم): «اسمه کاسمی و اسم ابیه کاسم ابی هو من ولدا بنتی فاطمة یظهر الله الحق بهم و یخمد الباطل باسیا فهم و یتبعهم الناس راغبأ الیهم و خائفة منهم قال: و سکن البکاء عن رسول الله فقال: معاشر الناس، ابشروا بالفرج فان وعد الله لایخلف و قضاة لا یرد و هوالحکیم الخبیر و أن فتح الله قریب. اللهم انهم اهلی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرة اللهم اکلأهم و ارعهم و کن لهم و انصرهم و اعزهم ولا تذلهم و اخلفنی فیهم انک علی ما تشاء قدیر [۱] یعنی: «ای علی، تو از منی و من از توام، تو با بیدینان بر تأویل قرآن میجنگی هم چنانکه من بر تنزیل قرآن با آنان در جنگ بودم. بین تو و من همان نسبت است که میان هارون و موسی بود. من با هر که تو به صلح باشی، در صلحم و با هر که در جنگ باشی، در جنگم. تو همان «عروة الوثقی» [۲] و آن رشته استوار هستی که هرگز نخواهد گسست تو هستی که مسائل مشکل و موارد اشتباه این امت را پس از من، حل و فصل خواهی کرد. تو امام و پیشوای هر مرد و زن با ایمانی و تو هستی که پس از من، ولی و صاحب اختیار همه اهل ایمان از زن و مردی.
----------
[۱]: ١- مناقب خوارزمی - صفحات ۲۳ تا ۲۵.
[۲]: ۲- اشاره است به آیه شریفه «... فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی لا انفصام لها... » (آیه ۲۵۹. سوره بقره. قرآن مجید).
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
[۱]: ١- دعای رسول اکرم (صلی الله تعالی علیه و آله و سلم) اشاره است به آیه شریفه تطهیر: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرة» یعنی: مشیت خداوند بر آن مقرر گردید که شما اهل بیت پیامبر را از رجس و ناپاکی دور دارد و طهارت و پاکیتان عنایت کند. (آیه ۳۳ سوره احزاب قرآن مجید).
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
سخن اعمش به این جا رسید، ابوحنیفه عبای خویش بر سر کشید و گفت: برخیزید از اینجا برویم که چه بسا ابومحمد اعمش، حرفهائی بزرگتر از آنچه گفت، بگوید. در حدیث است که اعمش نیز
در همان شب دار فانی را وداع گفت.
در مجلد بیست و هفتم تفسیر امام فخر رازی به نقل از زمخشری صاحب تفسیر کشاف که هر دو از علماء بزرگ و مشهور اهل تسنن هستند، در ذیل تفسیر آیه مبارکه.. قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی [۱] چنین آمده است: چون این آیه بر
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نازل شد، از آن حضرت پرسیدند خویشان تو که در این آیه به ارادت و محبت نسبت به آنان مأمور شده ایم، کیانند؟ حضرت در پاسخ فرمود: «علی و فاطمه و دو فرزندشان» و به این ترتیب، معلوم شد که اقارب و خویشان پیامبر اکرم آن چهار تن هستند و تعظیم و تکریم خاص در مورد آنان باید به عمل آید. پس از آن گوید: زمخشری از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) روایت کرده است که فرمودند: «من مات علی حب آل محمد مات شهیدآ الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفور له الا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان الا و من مات علی حب آل محمد بشره ملک الموت بالجنه ثم منکر و نکیر الا و من مات علی حب آل محمد یزف إلی الجنة
----------
[۱]: ١- سوره شوری آیه ۲۳
کما تزف العروس الی بیت زوجها الا و من مات علی حب آل محمد فتح له فی قبره بابان إلی الجنة الا و من مات علی حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملکیة الرحمة الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیامة مکتوبة بین عینیه آپس من رحمة الله، الا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرة الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة. » یعنی: «هر کس که با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است. هر کس با محبت آل محمد بمیرد، آمرزیده مرده است. هر کس که با محبت آل محمد بمیرد، تائب مرده است. هر کس که با محبت آل محمد بمیرد، مؤمن و کامل الإیمان مرده است. هر کس با محبت آل محمد بمیرد، فرشته مرگ و از آن پس نکیر و منکر به او بشارت بهشت میدهند. هر کس با محبت آل محمد بمیرد همچون عروس که بحجله شوهر بخرامد خرامان به بهشت خواهد رفت هر کس با محبت آل محمد بمیرد از قبرش دو درب به بهشت گشوده میگردد هر کس که با محبت آل محمد
بمیرد، خداوند، قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار میدهد. هر کس با محبت آل محمد بمیرد، بر سنت پیغمبر از دنیا رفته است. اما آنکس که با بغض و کینه نسبت به آل محمد بمیرد، روز قیامت، چنان محشور شود که بر جبهه اش نوشته شده «ناامید از
رحمت خداوندی» آنکس که با دشمنی آل محمد بمیرد، کافر مرده است و آنکس که با بغض آل محمد بمیرد، بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید.
و نیز در کتاب «مناقب خوارزمی» از رسول اکرم (صلی الله عیه و اله و سلم) روایت شده است که فرمود: «... لا یقبل الله ایمان عبد الا بولایة علی بن ابیطالب علیه السلام و البرائة من اعدائه. »
یعنی: «خداوند، ایمان هیچ بنده ای را نمی پذیرد مگر آنکه در دلش ولایت علی بن ابیطالب و دشمنی و بیزاری نسبت به دشمنان وی ثابت باشد. ) و در همان کتاب از انس بن مالک مرو پست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «من احب علیة قبل الله منه صلوته وصیامه و قیامه و استجاب دعاءه الا و من احت علیا اعطاه الله بکل عرق فی بدنه مدینة فی الجنة الا و من احب آل محمد آمن من الحساب و المیزان و الصراط الا و من مات علی حب آل محمد فانا کفیله بالجنة مع الأنبیاء الا و من ابغض آل محمد جاء یوم القیامه مکتوبا بین عینیه: «ایس من رحمة الله»» یعنی: «آنکس که دوستدار علی علیه السلام باشد، خداوند نماز و روزه و شب خیزی او را قبول میفرماید و دعا و خواهشش را مستجاب میسازد. آگاه باشید آنکس که علی را دوست بدارد، خداوند به عدد رگهای موجود در اندامش، شهرهای بهشتی به او کرامت میکند. آنکس که دوستدار اهل بیت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) باشد، از حساب و میزان و صراط قیامت در امان است. آنکس که با محبت خاندان محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) از جهان چشم فرو بندد، من
بهشت را در جوار پیامبران خدا برای او ضمانت میکنم و آگاه باشید آنکس که در دلش بغض و دشمنی نسبت به خاندان محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) باشد، روز قیامت، بر میان دو دیده اش نوشته شده است: «بی نصیب و نا امید از رحمت حق. »
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
در احتجاج با غاصبان خلافت، فرمود: «... و ولایتنا امانة للفرفة.. » یعنی: «خداوند متعال، ولایت ما خاندان رسالت را به منظور امان جامعه اسلام از خطر تفرقه و بلای پراکندگی مقرر فرمود. »
اخبار و احادیث در مسأله ولایت و محبت اهل بیت و ائمه اطهار علیهم السلام نه باندازه ای است که بتوان در این بخش مختصر گرد آورد لیکن تبرکا برخی از آنها را ذیلا مینگاریم و از خداوند امیدواریم که ما را وسعت قلب و سلامت نفس و طهارت
مولد کرامت فرموده باشد که فهم پاره ای از مشکلات آن احادیث بر ماگران نیاید که خود فرموده اند: «ان احادیثنا صعب مستصعب لا یحتمله الا ملک مقرب او نبی مرسل او مؤمن امتحن الله قلبه للایمان» یعنی: «روایاتی که در باره ولایت ما است از مسائل دشوار و سختی است که جز فرشتگان مقرب و انبیاء مرسل و مؤمنانی که قلوبشان به ایمان، آزمایش گردیده است، دیگری آنها را فهم و تحمل نتواند کرد. »
و اینک پاره ای از آن احادیث و نسأل الله تعالی أن یتفضل علینا بولایة أهل البیت (علیهم السلام): در روایت مشهور که علماء شیعه و سنی نقل کرده اند، آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «بنی الاسلام علی خمس: الصلوة و الزکوة و الصوم و الحج و الولایه، یعنی: اسلام بر پنج پایه استوار است: بر نماز و زکات و روزه و حج و ولایت. )
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
حجة الاسلام غزالی در کتاب نصیحت نامه خود خطاب به یکی از شاگردانش چنین میگوید: «و در حدیثهای دیگر چه گویی: بنی الاسلام علی خمس: شهادة أن لا اله الا الله و أن محمدا رسول الله و أن علیا ولی الله و اقام الصلوة و ایتاء الزکوة و صوم شهر رمضان و حج البیت من استطاع الیه سبیلا» یعنی: اسلام بر پنج مبنا قرار دارد، یکی گواهی به توحید و رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) و ولایت حضرت علی (علیه السلام) است و دیگر نماز و سوم و چهارم و پنجم: زکوة و روزه و زیارت خانه خدا برای مستطیعان است.
در کتاب بحار از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) چنین مرویست: «ان الاسلام بنی علی خمس دعائم: الصلوة و الزکوة والصوم و الحج و ولایة علی بن ابی طالب (علیه السلام) و لم یدخل الجنة حتی یحب الله و رسوله و علی بن ابیطالب و عترته. » یعنی: اسلام بر پنج پایه نهاده شده است: نماز و زکوة و روزه و حج و ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام). هیچکس به بهشت، داخل نتواند شد مگر آنکس که خدا و پیامبر و علی و خاندان او را دوست بدارد. در محاسن برقی از زراره آمده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بنی الاسلام علی خمسه اشیاء علی الصلوة و الزکوة و الحج و الصوم و الولایة، قال زرارة: فاق ذلک افضل؟ فقال: «الولایة افضل لانها مفتاحه و الولی هو الدلیل علیهن.. اما لوان رجلا قام
لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حج جمیع دهره و لم یعرف ولایة ولی الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه، ما کان له علی الله حق فی ثواب و لا کان من اهل الایمان» یعنی: «اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز و زکوة و حج و روزه و ولایت»
زراره پرسید: کدام یک برترند؟ فرمودند: «ولایت برترین آنها است، زیرا که کلید آنها است و «ولی» راهنمای به سوی آنان است... بدان که اگر مردی همه شب بر پا ایستد و همه روز روزه بدارد و تمام اموال خویش را تصدق کند و در همه عمر خود به حج
مشغول باشد، اما عارف و شناسای ولایت ولی حق نباشد و اعمالش به دلالت وی و راهنمایی او نباشد، چنین شخصی از اهل ایمان نیست و حقی برای دریافت ثواب و پاداش از خداوند نخواهد داشت. )
در تفسیر این بیت از غزل حافظ، مرحوم شیخ قدس سره چنین فرموده اند:
تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت
همت در این عمل طلب از میفروش کن
مراد از این سخن آنست که اشتغال مجرد به نماز و روزه و ظواهر شریعت محمدی صلی الله علیه و آله، وقتی همراه با تمسک به ولایت علی امیرالمؤمنین (علیه السلام) نباشد، نفعی برای انسان نخواهد داشت، مانند اهل سنت که از درک ولایت بی بهره اند. بنابر این عامل اصلی و عمده، توجه و تمشک به حبل الله یعنی ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، و آیه شریفه «قل لا اسئلکم علیه اجرة الی المودة فی القربی» یعنی «بگو ای پیامبر که بر رسالت خود اجر و مزدی از شما طلب نمی کنم جز دوستی نسبت به اهل بیتم، دلالت بر همین معنا دارد، یعنی غرض اصلی و هدف نهایی از این رسالت جز دوستی اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نیست. پس توحید به منزله ریشه درخت و نبؤت همچون شاخهها و برگها و ولایت به منزله میوه آن درخت است، و غرض نهایی از غرس درخت، چیزی جز میوه آن نیست. پس میوه را بگیر و از شکر گزارندگان باش.
و در روایت حافظ ابو نعیم از علی علیه السلام منقول است که فرمود:
ناجیت النبی عشر نجوات لما نزل آیة النجوی فکان منها انی سألته ما الحق؟ قال: الاسلام و القران و الولایة اذا انتهت الیک»
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
یعنی: آنگاه که آیه مبارکه «نجوی» نازل گردید، من ده نوبت با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نجوی
کردم و در یکی از آنها از آنحضرت پرسیدم حق چیست؟ فرمود: حق، عبارتست از اسلام و قرآن و ولایت، آن زمان که به تو رسد و بر تو قرار گیرد. و نیز سعید بن جبیر از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت کرده است که فرمود: «جحود نعمة الله کفر و جحود نبوتی کفر و جحود ولایة علی علیه السلام کفر لان التوحید لایبنی الاعلی الولایة. » یعنی انکار نعمت خداوندی، کفر است و انکار پیامبری و نبوت من کفر است همچنین انکار ولایت علی علیه السلام نیز کفر خواهد بود، زیرا که توحید جز بر پایههای ولایت استوار نمی باشد.
در بسیاری از روایات معتبر آمده است که انبیاء و امم سالفه نیز مکلف به معرفت ولایت علی علیه السلام و ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین بوده اند و از آن جمله در کتاب «بصائر الدرجات، جابر از حضرت ابو جعفر علیه السلام روایت کرده است که: ولایتنا ولایة الله التی لم یبعث نبیا قط الأ بها. » یعنی: ولایت ما خاندان رسالت، ولایت خداوند است که هیچ پیامبری از سوی حق متعال به رسالت مبعوث نشده است مگر آنکه مأمور به تبلیغ ولایت ما بوده است.
نیز در روایت محمد بن مسلم آمده است که از حضرت ابا جعفر علیه السلام شنیدم که میفرمود: «ان الله تبارک و تعالی اخذ میثاق النبیین علی ولایة علی... » یعنی: خداوند تبارک و تعالی از همه پیامبران، نسبت به ولایت علی علیه السلام پیمان گرفته است... در کافی از عبد الأعلی مرویست که از حضرت ابو عبدالله علیه السلام شنیدم که فرمود: «ما من نبت جاء قط الا بمعرفة حقنا و تفضیلنا علی من سوانا. » یعنی: تاکنون پیامبری نیامده است مگر آنکه عارف به حق ما بوده است و برتری ما - اهل بیت را بر دیگران، باور و اعتراف داشته است.
در کتاب «سفینة الابحار» از حضرت ابی الحسن علیه السلام نقل شده است که: ولایت علی علیه السلام مکتوب فی صحف جمیع الأنبیاء و لن یبعث الله رسولا الا بنبوة محمد صلی الله علیه و آله و وصیه علی علیه السلام». یعنی: ولایت علی علیه السلام، در کتب آسمانی همه پیامبران الهی نوشته شده است و خداوند متعال، پیامبری را مبعوث به رسالت نفرمودند مگر آنکه او را مکلف به معرفت نبوت حضرت محمد و وصایت علی
(صلوات الله علیهما) نمود.
و در کتاب «اختصاص» ابن سنان از مفضل بن عمر حدیث کرده است که حضرت ابو عبدالله (علیه السلام) به من فرمود: «ان الله تبارک و تعالی توحد بملکه فعرف عباده نفسه ثم فوض الیهم الأمر و اباح لهم الجنة فمن اراد الله أن یطهر قلبه من الجن و الانس عرفه
ولایتنا و من اراد ان یطمس علی قلبه امسک عنه معرفتنا ثم قال: یا مفضل و الله ما استوجب آدم أن یخلقه الله بیده و ینفخ فیه من روحه الا بولایة علی (علیه السلام) و ماکلم الله موسی تکلیما الا بولایة علی (علیه السلام) ولا اقام الله عیسی بن مریم آیة للعالمین الا
بالخضوع لعلی علیه السلام ثم قال: اجعل الأمر ما استأ هل خلق من الله النظر الیه الا بالعبودیة لنا.
یعنی: «خداوند تبارک و تعالی در فرمانروائی کائنات، متوحد و متفرد است؛ خود را به بندگانش شناساند و امر را در اختیار خودشان نهاد و بهشت را برای ایشان مباح فرمود. مشیت خداوند هرگاه به پاکی و طهارت قلب بندهای از جن و انس تعلق گیرد، او را با
ولایت ما آشنا میسازد و اگر اراده کند که بر دل کسی راه سعادت بر بندهد، معرفت ولایت ما را از او دریغ خواهد نمود. پس از آن گفت: یا مفضل، بخدا سوگند که آدم (علیه السلام) سزاوار آن نشد که خداوند او را به دست خویش بیافریند و بر او از روح
خویش بردمد مگر به خاطر ولایت علی علیه السلام و حق تعالی موسی را کلیم خویش نفرمود مگر به ولایت علی (علیه السلام) و عیسی بن مریم را آیت و نشانه بر جهانیان نساخت مگر به خاطر خضوعی که وی در برابر علی علیه السلام داشت
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
سپس امام
فرمود: خلاصه آنکه، هیچکس شایستگی نظر عنایت حق تعالی را نتواند یافت مگر به وسیله اطاعت و عبودیت نسبت به ما اهل بیت. )
در کتاب «کنز الفوائد از نوشته شیخ ابو جعفر طوسی در کتاب «مسائل البلدان» نقل شده است که یکی از اصحاب علی (علیه السلام) گوید: روزی سلمان رضی الله عنه به حضور امیرالمؤمنین شرفیاب شد و درخواست کرد که آن حضرت راجع به شخصیت خود بیاناتی فرماید. امام علیه السلام فرمود: «یا سلمان، أنا الذی دعیت الامم کلها إلی طاعتی فکفرت فعذبت فی النار و انا خازنها علیهم حقا اقول یا سلمان انه لا یعرفنی احد
حق معرفتی الأکان معی فی الملأ الأعلی قال ثم دخل الحسن و الحسین (علیهما السلام) فقال یا سلمان هذان شفا عرش رب العالمین و بهما تشرق الجنان و امهما خیرة النسوان اخذ الله علی الناس المیثاق لی فصدق من صدق و کذب من کذب فهو فی النار و انا الحجة البالغة و الکلمات الباقیة و انا سفیر السفراء. قال سلمان: یا امیرالمؤمنین لقد وجدتک فی التوریة کذلک و فی الانجیل کذلک بابی انت و امی یا قتیل الکوفان لولا انت یقول الناس و اشوقاه رحم الله قاتل سلمان لقلت فیک مقالا تشمئ منه النفوس لانک حجة الله الذی به تاب علی آدم و بک انجی یوسف من الجب و انت قصة ایوب و سبب تغیر نعمة الله علیه فقال أمیر المؤمنین: اتدری ما قصة ایوب و سبب تغیر نعمة الله علیه؟ قال: الله اعلم و انت یا امیرالمؤمنین. قال: لما کان عند الانبعاث للنطق شک ایوب فی ملکی و تلکاء فقال: هذا خطب جلیل و امر جسیم. قال الله عز و جل: یا ایوب تشک فی صورة اقمته انا انی ابتلیت آدم بالبلاء فوهبته له و صفحت عنه بالتسلیم علیه بامرة المؤمنین ثم ادرکته السعادة بی. » یعنی انه تاب و اذعن بالطاعة لامیر المؤمنین علیه السلام و ذریته الطیبین.
یعنی: «ای سلمان، من آنم که همه امم به اطاعت از فرمان من خوانده شده اند و چون سر به کفر برداشتند، در آتش دوزخ گرفتار گردیدند و اینک من خازن و نگهبان جهنم و عذاب آنانم. ای سلمان به تحقیق به تو بگویم که هیچکس نیست که حق مرا بشناسد، مگر آنکه در ملأ اعلی در کنار من خواهد بود. سلمان گوید: در این هنگام، حسنین (علیهما السلام) وارد شدند. امیرالمؤمنین فرمود: ای سلمان، این دو، گوشوارههای عرش پروردگارند و بهشت به نور ایشان، روشن میشود و مادرشان بهترین زنان عالم است. خداوند، از همه مردمان بر ولایت من، پیمان گرفته؛ گروهی تصدیق و گروهی تکذیب کردند و در آتش، معذب شدند. منم حجت بالغه و کلمات جاودانه و منم سفیر سفیران. سلمان عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین، من نیز تو را در کتب آسمانی توریة و انجیل به همین اوصاف خواندهام پدر و مادرم فدای تو ای کشته دیار کوفه، اگر مردم را تحمل شنیدن بود و نمی گفتند خدا رحمت کند قاتل سلمان را، در باره تو سخنی به زبان میآوردم که نفسها از آن بیزاری میجویند، زیرا که تو آن حجت خدائی که توبه آدم
خاطر تو مورد قبول حق افتاد و یوسف به واسطه تو از آن چاه، نجات یافت، و توئی داستان ایوب و توئی سبب دگرگونی نعمت بر او. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: آیا داستان ایوب و تغییر نعمت او را میدانی؟ عرضه داشت:
خداوند و تو یا امیرالمؤمنین بهتر
از من میدانید. حضرت فرمود: در عالم ذر که جمله مخلوقات برای اذعان ربوبیت برانگیخته شدند، ایوب در فرمانروائی من بر جهان دچار تردید گشت و گفت: این، امری بس گران و بزرگ است. خداوند عز و جل فرمود: ای ایوب، در عظمت چیزی که خود به عنایت خویش بر پای داشته ام، تردید میکنی؟ آنگاه که آدم را به بلائی آزموده و مبتلا ساختم، به خاطر آنکه نسبت به علی به عنوان امیر مؤمنان، سر تسلیم فرود آورد، از گناهش درگذشتم و او را بخشودم سپس، سعادت به سراغش باز آمد. »
همچنین در کتاب «کنز الفوائد از حضرت ابو عبدالله علیه السلام نقل شده است که: «خرج الحسین بن علی علیهما السلام ذات یوم علی اصحابه فقال بعد الحمدلله جل و عزو الصلوة علی محمد، یا ایها الناس أن الله ما خلق العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه و اذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل بابی انت و امی یابن رسول الله ما معرفة الله؟ قال: معرفة اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته. »
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
یعنی: «روزی حضرت امام حسین علیه السلام نزد یاران خود، سخن آغاز کرد. پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر رسول او، فرمود: ای مردم، خداوند، بندگان را جز به منظور معرفت نیافرید. اگر بنده، خدای خود را بشناسد، بناچار، سر به عبادت او خواهد
گذاشت و چون پرستنده خدا شد، دیگر خود را به پرستش دیگری نیازمند نخواهد یافت. مردی از حضرتش پرسید: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم به فدایت، مقصود از معرفت خداوند چیست؟ فرمود: مقصود آنست که مردم هر زمان امام واجب الاطاعه
خود را باز شناسند. »
قال علی علیه السلام: «کنت وصیة و الادم بین الماء و الطین». یعنی: علی علیه السلام فرمود: «من وصی بودم در حالیکه آدم بین آب و گل بود. »
قال علی علیه السلام: «لو شئت لأوقرت سبعین بعیرة من باء بسم الله الرحمن الرحیم. » یعنی: «اگر میخواستم هفتاد شتر را از باء بسم الله الرحمن الرحیم سنگین بار میکردم. »
حنان بن سدیر از حضرت ابی جعفر (علیه السلام) روایت کرده است ما ثبت. الله حب علی علیه السلام فی قلب احد نزلت له قدم الا ثبت له قدم اخری. » یعنی: «خداوند، محبت علی (علیه السلام) را در دل هیچکس قرار نداده است، مگر آنکه اگر گامی از او
بلغزد، گام دیگرش را استوار فرماید. )
ابو خالد کابلی گوید از حضرت ابی جعفر (علیه السلام)، معنی آیه شریفه «فآمنوا بالله و رسوله و النور الذی انزلنا.. ) [۱] را پرسیدم. فرمود: «یا أبا خالد والله ائمة من آل محمد صلی الله علیه و آله الی یوم القیامة و هم والله النور الذی انزل و هم و الله نور الله فی السموات و فی الارض و الله یا أبا خالد لنور الامام فی قلوب المؤمنین انور من الشمس المضیة بالنهار و هم والله ینورون قلوب المؤمنین و یحجب الله عز و جل نور هم عمن یشاء فتظلم قلوبهم والله یا أبا خالد لا یحبنا عبد و یتولانا حتی یطهر الله قلبه و لا یطهر قلب عبد حتی یسلم لنا و یکون سلما لنا فاذا کان سلمة لنا سلمه الله من شدید الحساب و امنه من فزع یوم القیامة الاکبر » یعنی: ای اباخالد، امامان امت، تا روز قیامت، از خاندان محمد مصطفی (علیه السلام) خواهند بود و به خدا قسم که ایشانند آن نوری که خدا نازل فرموده است و به خدا که آنان نور آسمانها و زمین اند. به خدا قسم، ای اباخالد، که نور امام در قلوب مؤمنان، رخشنده تر از نور خورشید در روز است و به خدا که ایشان، قلوب مؤمنان را روشن و نورانی میسازند و خداوند، کسانی را که مشیتش باشد، از فیض این نور، محجوب و مهجور فرماید و در نتیجه دلهایشان را ظلمت و تاریکی فرا خواهد گرفت. به خدا قسم ای اباخالد، هیچکس به محبت و دوستی ما نائل و هیچکس را ولایت ما حاصل نمی شود، مگر آنان که خداوند، قلوبشان را تطهیر فرموده باشد و این طهارت، هنگامی متحقق میشود که
----------
[۱]: ۱- یعنی: به عرش او را میشد و به نوری که فرو فرستادیم، ایمان آورید... (قرآن مجید، سوره تغابن، آیه ۸).
نسبت به ما تسلیم باشند و چون در برابر ما سر تسلیم فرود آورند، خداوند از حساب سخت قیامت، سلامتشان خواهد داشت و از فزع روز عظیم رستاخیز امانشان خواهد داد. »
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فقال قوم من المشرکین و هم مستهزؤن به یا ابا عبدالله فما لک لاتقترح علی الله بهم ان یجعلک اغنی اهل المدینه؟ فقال سلمان: دعوت الله و سألته ما هو اجل و انفع و افضل من ملک الدنیا باسرها سألته بهم صلی الله علیهم أن یهب لی لسان ذاکرة لتحمیده و ثنائه و قلب شاکرآ لآلائه و بدن صابرة علی الدواهی و هو عز و جل قد اجابنی الی ملتمسی من ذلک و هو افضل من ملک الدنیا بحذافیرها و ما تشتمل
----------
[۱]: ۱- یعنی: ای ابوالحسن (علیه السلام) اگر به محبت تو مرا در آتش دوزخ افکنند، آن دوزخ برای من فوزی عظیم خواهد بود. آخر آنکس که معتقد شده است که علی قسیم بهشت و دوزخ است، از آتش جهنم چه هراسی دارد.
[۲]: ۲۔ مناقب خوارزمی، صفحه ۳۱.
من خیراتها مائة الف الف مرة).
یعنی: خداوند عز و جل فرمود «ای بندگان من، مگر چنین نیست که اگر کسی حاجتی بزرگ از شما بخواهد شما در بر آوردن آن حاجت مضایقه داشته باشید، هرگاه شخص حاجتمند عزیز ترین کسانتان را، شفیع حاجت خود آورد، حاجت روایش خواهید ساخت؟ اینک بدانید که گرامی ترین خلایق و افضل و برتر از همه کس نزد من، محمد و برادرش، علی و سپس امامان هستند که وسائل ارتباط خلق با خالقند. بدانید، هر کس را حاجتی مهم باشد که بخواهد از آن بهره مند شود و یا مشکلی بزرگ باشد که خواهد از گزندش امان یابد، باید که محمد و اهل بیت طاهرین او را، نزد من، شفیع سازد، تا به بهترین وجه، حاجت روایش کنم و مشکل از پیش پایش بردارم. »
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
پس از شنیدن این گفتار، برخی از مشرکان، به تمسخر، سلمان را گفتند: چرا با این اوصاف که گفتی، آنان را نزد خداوند شفیع نیاوردی که ترا ثروتمندترین مرد مدینه سازد؟ سلمان در پاسخ گفت: من، از این طریق، چیزها از خدا خواستهام که هزاران بار
سودمندتر و برتر و والاتر است از دنیا و هر آنچه در دنیا است. من، از خداوند مسألت کردهام که به خاطر این بزرگواران، مرا زبانی مرحمت کند که حمد و ثنای حضرتش گوید و قلبی که نعم پروردگار خویش را سپاس گزارد و تنی که بر سختیها بردبار و صبور
باشد و خداوند عز و جل نیز آنچه خواسته ام، مرحمت فرموده است، اینها چیزهایی است که از همه این جهان و مظاهر آن و از همه خیرات این جهانی هزاران هزار بار ارجمند تر است.
ننوشت برای ورد روز و شب من
جز ذکر علی معلم مکتب من
گر غیر علی کسی بود مطلب من
ای وای من و کیش من و مذهب من
از مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی اهل تسنن مردیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «حت علی حسنة لایضر معها سیئة و بغضه سیئة لا تنفع معها حسنة. [۱]
----------
[۱]: ا- مناقب خوارزمی، صفحه ۳۵.
یعنی: محبت علی حسنه و ثوابی است که در جنب آن هیچ معصیت و گناهی زیان نرساند و بغض و دشمنی نسبت به او معصیتی است که با آن هیچ صواب و حسنهای سودمند نخواهد بود.
در کتاب «بحار الانوار» ضمن حدیثی طولانی از یکی از برادران جن نقل شده که: امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که فرمود: «.. یا علی، والذی بعثنی بالحق لایدخل الجنة احد الا من اخذ منک بنسب او
سبب» یعنی: یا علی، قسم به خداوندی که مرا به حق برانگیخت، هیچکس از امت من، به بهشت، داخل نخواهد شد مگر آنکه با توبه نسب و یا به سبب پیوستگی داشته باشد.
در باب «رؤیا» از کتاب «دارالسلام آمده است که [۲]: شیخ اقدم، حسن بن علی بن شعبه در کتاب «تحف العقول» و هم چنین عالم کامل عمادالدین محمد بن أبی القاسم طبری در جزء اول کتاب «بشارة المصطفی لشیعة المرتضی» از شیخ ابو البقاء ابراهیم بن
حسین بن ابراهیم بصری از ابیطالب محمد به حسن بن عتبه از ابی الحسن محمد بن حسین بن احمد از محمد بن رهبان دبیلی از علی بن احمد بن کثیر عسکری از احمد بن مفضل ابوسلمه اصفهانی از ابی علی راشد بن علی بن وابل القرشی از عبدالله بن حفص مدنی از محمد بن اسحق از سعد بن زید بن ارطاة روایت کرده است که گفت: کمیل بن زیاد را ملاقات و از او در باره فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب پرسش کردم. گفت: در این مورد، سفارشهایی که آن حضرت به من فرموده، برای تو باز میگویم که از دنیا و مافیها سودمندتر باشد. پس از آن گفت: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام مرا فرمود:
یا کمیل بن زیاد، سم الله و سم کل یوم باسم الله و قل لا حول ولا قوه الا بالله و توکل علی الله و اذکرنا و سم باسمائنا و صل علینا و استعذ بالله و بنا و ادرأ بذلک عن نفسک و ولدک و ما تحوطه عنایتک تک شر ذلک الیوم. » یعنی: «ای کمیل بن زیاد، هر روز را
با نام خداوند عز و جل و ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم» آغاز و بر خدا توکل کن و ما را به نام، بر زبان آور و صلوات بفرست و از شرور و بلایا به خدا و به ما پناه بر و با اینکار، خویشتن و فرزندان و آنچه را که مورد توجه تو
است، از شر آن روز نگاهدار»
یا کمیل، أن رسول الله صلی الله علیه و آله ادبه الله عزوجل و هو ادبنی و انا الأدب المؤمنین و اورث الاداب المکرمین. » «ای کمیل، خداوند عز و جل، پیامبر خود را تأدیب فرمود و او نیز مرا مؤدب ساخت و من نیز به نوبه خود، تأدیب مردم با ایمان را به عهده دارم و بندگان گرامی حق را به آداب نیکو آراسته میسازم. »
----------
[۲]: ۲- روایت طولانی زیر، از آن جهت که مشتمل بر مطالب و موارد «ولایتی» است، در این مبحث ذکر میشود و چون حاوی مطالب سود مند دیگری نیز هست، دریغ آمد که عبارات آن جز در چند مورد تقطیع شود.
#نشان_از_بی_نشانها......
#شیخ_حسنعلی_اصفهانی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357