eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
فراتر از فریاد 7.mp3
15.55M
نمایش فراتر از فریاد داستان زندگی قسمت هفتم (پایان)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥ماجرای این شهید را همه مسئولین باید بشنوند 🍃🌹🍃 🔹روایتی از شهیدی که حتی چای شیرین به پدرش نداد چون شکر اندازه بچه‌های گردان نبود پدرش گفت شهید خواهی شد!
فرق بین اسماء خبیر و علیم و شهید و فرق بین خبیر و علیم و شهید که از اسماء اللّه اند آن که: اذا اعتبر العلم مطلقاً، فهو العلیم. و اذا أضیف العلم الی الأمور الباطنة، فهو الخبیر. و إذا أضیف الی الأمور الظاهرة، فهو الشهید. احاطه علمی حضرت حق بر مصنوعات خود قوله علیه السلام: وَ کَیْفَ لاَ تُحْصِی مَا أَنْتَ صَنَعْتَهُ. یعنی: چگونه تو احصا و تعداد تمام جزئیات و کلّیات ذرات موجودات را در علم خود نداشته باشی با آن که تو صانع و جاعل آنهائی، کما قال تعالی: « وَ أَحْصَی کُلَّ شَیْ ءٍ عَدَدًا [۱] »، أی أحصی ما کان و ما یکون من ابتداء خلق عالم و ایجاد آدم الی قیام الساعة و انقراض العالم از وقایعات کلیه، چون خسف و زلزله و هلاکت قوی و استیلای امام جابر و ظهور امام عادل. بلکه، احصاء عدد ساعات و انفاس هر فردی و عدد ما أکل من الحبوب فی مدّة عمره و اعمال فرداً فرد [۲]، و توّلده فی أیّ مکان و موته فی أیّ مکان، کما قال تعالی: « وَ مَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّا ذَا تَکْسِبُ غَدًا وَ مَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ [۳] »، أی و هو الذی أحصی کلّ شی ء بعلمه و أحاط به، فلا یفوته دقیق منها و لاجلیل، « وَ لاَ یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَ لاَ فِی الاْءَرْضِ [۴] [۵] »، قال تعالی: « کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ [۶] ». باطن او که تمام اشیاء متوالیه عالم در او ید قدرت احصا و ثبت نموده عقل اول است، که لوح قضای حقّ است که از او چون مقدّم بر تمام موجودات و اول ما صدر است، به « امام مبین » تعبیر شده که فعلیات و وقایعات کونیه از حقّ بلا واسطه در او مرتسم شود، و از آنجا در لوح نفس کلیه که به لوح محفوظ تعبیر فرموده منتقل شده، ثبت شود. و ظاهر آن « امام مبین » که کمالات و فعلیات و علم وقایعات عالم را خدا در او احصا فرموده، وجود مبارک علی علیه السلام است که می‌فرماید: « سلونی قبل أن تفقدونی فإنی بطرق السماوات أعلم منکم بطرق الارض » [۱]، کما روی «أ نّه مرّ مع اصحابه بوادی النمل فقال واحد منهم: سبحان من یعلم عدد هذا النمل. فقال علیه السلام: لاتقل کذا، قل سبحان من خلق هذا النمل. قال: کأ نّک تعلمه یا أمیرالمؤمنین. قال: نعم، واللّه إنّی لأعلمه، و أعلم الذکر منه من الأنثی ؛ [... ] أما قرأت قوله تعالی: « وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ [۲] » » [۳] . قوله علیه السلام: أَوْ کَیْفَ یَغِیبُ عَنْکَ مَا أَنْتَ تُدَبِّرُهُ. یعنی: باز چگونه غائب است از تو چیزی که « تدبّره »، یعنی: به ترتیب و تدبیر تو ایجاد شده، نشو و نما می‌کند ؛ کما فی الحدیث: « انّه لطیف لعلمه بالشی ء، اللطیف، کالبعوضة و ما أخفی منها [۴]، و علم موضع نشوها[... ] و علم نقلها الطعام و الشراب الی أولادها فی المفاوز و القفار » [۵] . بالجمله، از جمله اسماء اللّه، « یا مدبّر الکائنات » است، چه اشیاء ملکی و ملکوتی تمام در تحت تدبیر و ربوبیت او است، کما قال تعالی: « یُدَبِّرُ الاْءَمْرَ مِنَ السَّمَآءِ إِلَی الاْءَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ [۶] »، «امر» اشاره به روح است به مقتضای: « قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی [۷] »، و تدبیر او از سماء به سوی ارض، هبوط و نزول او است برای استکمال از جهت علوی به سوی ارض هبوط و نزول او است برای ترقّی، چه، انزل ترین [۱] عوالم وجود است، « ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ » متدرّجاً در ترقیات استکمالیه فی یوم هو یوم القیامة و یوم الموت به مقتضای: « من مات فقد قامت قیامته» [۲] کان مقداره ألف سنة، أی یصعد إلیه، به مقتضای: « إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ [۳] »، و هی النفس المطمئنّة، یعنی نزول الروح و الملائکة الموکلّة الحافظین علیه من السمآء، ثمّ الصعود و عروجها الی المحلّ الذی نزّلوا منه، بحیث لو قطع البشر هذا المقدار من المسافة کان فی ألف سنة، أی خمسین مأة للنزول، و خمسین مأة للصعود ؛ لأنّ من الأرض خمسین مأة سنین الی السماء، و من سماء الی سماء خمسین مأة سنین، لذا کان إیابه و ذهابه ألف سنة. ---------- [۱]: ۲ - سوره مبارکه جن، آیه ۲۸. [۲]: ۱ - کذا در اصل / صحیح: اعماله فرداً بعد فرد. [۳]: ۲ - سوره مبارکه لقمان آیه ۳۴. [۴]: ۳ - اصل: فی الارض و لا فی السماء. [۵]: ۴ - سوره مبارکه سبأ، آیه ۳. [۶]: ۵ - سوره مبارکه یس، آیه ۱۲. [۱]: ۶ - غررالحکم، ص ۱۱۹ ؛ المناقب، ج ۲، ص ۳۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۴۰، ص ۱۵۳: « أخبر منکم ». [۲]: ۷ - سوره مبارکه یس، آیه ۱۲. [۳]: ۸ - ر. ک: مجمع البحرین، ج ۱، ص ۵۲۸. [۴]: ۱ - اصل: منه. [۵]: ۲ - بسنجید: مجمع البحرین، ج ۴، ص ۱۲۱ (با اختلاف اندک).
[۶]: ۳ - سوره مبارکه سجده، آیه ۵. [۷]: ۴ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۸۵. [۱]: ۵ - کذا. [۲]: ۶ - بحارالأنوار، ج ۵۸، ص ۷. [۳]: ۷ - سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۰. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
مانع گناه علی بن بسام بغدادی می‌گوید: دایی من غلام زیبایی داشت، شبی در منزل دایی خوابیده بودم، نیمه شب سراغ غلام رفتم، عقربی پایم را گزید. گفتم: آه، دایی بلند شد، گفت: چرا به اینجا آمدی؟ گفتم: خواستم ادرار کنم، دایی گفت، آری می‌خواستی در دبر غلام من ادرار کنی! دنیا، جوان و پیر گویند دنیا جوان و پیر است، یعنی دنیا از نظر خودش و از حیث تعلق آن به دیگران جوان و پیر است. دنیا از حیث خودش، تا زمان ابراهیم خلیل جوان و تا زمان بعثت پیامبر اسلام میانسال و پس از آن پیر است. و دنیا از حیث تعلقش به چیزهای دیگر که البته معنای مجازی است، نسبت به آغاز هر ملتی جوان و نسبت به پایان آن امت، پیر است. بلکه نسبت به آغاز حیات هر شخص جوان و نسبت به پایان عمر هرکس پیر است. رمضان در واوها از مثلهای عربی این است که رمضان در واوها قرار گرفته است. مرادشان این است که رمضان از بیست روز بیشتر است و عدد آن با واو عطف می‌شود احد و عشرون، یا بیست و یک... نیز مثل دیگر این است که وقع الشهر فی الانین، یعنی ماه در ناله افتاد. مرادشان از روز بیستم به بعد است که می‌گویند احد و عشرین، ثانی و عشرین، همین صدای انین شنیده می‌شود. جمع دست صفدی گوید: ایدی جمع ید و به معنای نعت است، برخی از دانشمندان که از حقیقت وضع لغوی بی خبرند جمع ید را که به معنای دست است، ایادی دانسته اند. اکثر مردم هم این جمع غلط را به کار می‌برند و در نامه‌ها می‌نویسند مثلاً الملوک یقبل الایادی الکریمه؛ در حالی که باید بنویسند: الملوک یقبل الایدی الکریمه. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مجموعه کلیپهای 5 ( رهبری در این 32 سال چه کرده ❓) ✅ کلیپ هایی جهت آشنایی نسل جوان با نحوه مدیریت رهبری و نجات کشور از بحران ها 🎬 جلسه 5⃣ ، واکنش تند ایت الله منتظری علیه مقام معظم رهبری... 👈 در سال 76 ، جامعه مدرسین اسامی چند مرجع تقلید را برای رجوع مردم، معرفی می کند. یکی از اسامی ، اسم مقام معظم رهبری می باشد. آیت الله منتظری به این قضیه شدیدا واکنش نشان می دهند و سخنرانی تندی علیه رهبری انجام می دهند که... 🎤 با توضیحات از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ 👈 در نشر این فایلها جهت دفاع از رهبری همکاری بفرمائید
اميرالمؤمنين (عليه السّلام) و نتيجۀ شورا على (عليه السّلام) به اجبار نتيجۀ شوم شورا را پذيرفت، زيرا در صورت نپذيرفتن آن، طبق وصيت عمر، كشته مى شد و خونش به هدر مى رفت. كما اين كه عثمان در جريان بحث هاى شورا به صراحت به اميرالمؤمنين (عليه السّلام) گفت: مخالفت در برابر وصيت عمر، جز كشته شدن نتيجۀ ديگرى ندارد. [۱] پس از اعلام نتيجۀ شورا، على (عليه السّلام) در مسجد پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) و در حضور مردم به عبدالرحمن فرمود: «حيله است و آن هم چه حيله اى»! به روايتى به او فرمود: تو امروز كار او را درست كردى به اين اميد كه او نيز فردا خلافت را به تو بازگرداند، ولى بدان چنين نخواهد شد و ميانۀ شما نيز به هم خواهد خورد. [۲] اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در بارۀ رأى شورا مى فرمايد: يكى از اعضا (طلحه يا سعد وقاص) به سبب كينه اى كه از من به دل داشت، از من برتافت و ديگرى (عبدالرحمن) به سبب خويشاندى (با عثمان) به نفع رأى داد. روى گرداندن آن يكى هم جهاتى داشت كه ذكر آن خوشايند نيست. [۳] در روايات معتبر شيعه و سنى آمده است كه اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در همان روز اعلام نتيجۀ شورا يا چند روز پس از آن، كسانى را كه در شورا حضور داشتند (چه اعضا و چه ناظران) مورد خطاب قرار داد و شمه اى از فضايل بى مانند خود را كه بالغ بر چهل فضيلت بود، براى آنان برشمرد و براى هريك از آن فضايل، از حاضران مى خواست با سوگند به خدا صحّت آن را تأييد كنند. آن‌ها نيز با سوگندهاى محكم، فضايل آن حضرت را تأييد مى كردند. [۴] على (عليه السّلام) با اين احتجاج، در واقع صلاحيت بى مانند خود براى به دست گيرى امور دين و دنياى مردم و برترى خود را بر غاصبان خلافت اعلام داشت و ثابت كرد كه براى بار سوم به رغم صلاحيتش از مقامى كه خدا و پيغمبر براى او در نظر گرفته بودند، محروم شد. اين حديث دردناك كه به حديث «مناشده» معروف است، به تفصيل در كتاب احتجاج طبرسى آمده است. ---------- [۱]: . على كيست؟ ص ۹۹. [۲]: . نگاه كنيد به: تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۲۳۲ و شرح نهج البلاغة، ج ۱، ص ۱۸۸. [۳]: . خطبۀ شقشقيه؛ همچنين براى بررسى بيش تر مواضع اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در شورا نگاه كنيد به: از سقيفه تا كوفه، ص ۱۰۵ تا ۱۰۹. [۴]: . زندگانى اميرالمؤمنين (عليه السّلام)، ص ۲۹۳ به نقل از منابع شيعى مانند امالى شيخ طوسى، خصال شيخ صدوق و ارشادالقلوب ديلمى. نيز به نقل از منابع معتبر سنى مانند، مناقب ابن مغازلى شافعى، مناقب خطيب خوارزمى و ميزان الاعتدال ذهبى. با اين تفاوت كه در منابع سنى به جاى چهل فضيلت، حدود سى فضيلت اميرالمؤمنين نقل شده است. تشیع ✍️استاد محمد حسین رجبی https://eitaa.com/zandahlm1357
باستانگراها و طرفداران کوروش ، در راستای ایجاد تفکر تمام مثبت در مورد هخامنشیان و کوروش ، عرب‌ های حجاز را در تاریخ و بخصوص در زمان هخامنشیان نادیده و یا تحقیر می‌کنند ، در حالی که قوم عرب در زمان کوروش و همچنین کمبوجیه و خشایارشا نقش موثری داشته اند. مطلبی که در این گفتار بحث می‌شود، ممکن است با تفکر و اندیشه سستی که باستانگراها در ذهن خود ایجاد کرده اند ، سازگار نباشد ولی واقعیت دارد ، روابط ایرانیان و عرب ‌ها را دست کم تا زمان هخامنشیان می ‌توان ردیابی کرد ، بنابر اخبار کوروش بزرگ عرب ‌ها را مطیع ساخت و آنها را جزء سپاهیان خود کرد و این مطلب تنها در زمان کوروش نبوده است ، بلکه در زمان پسر او کمبوجیه نیز ادامه داشت ، هنگامی که کمبوجیه برای فتح مصر می‌رفت ، پادشاه عرب‌ ها در شمال عربستان او را کمک رسانید . در کتاب تاریخ سیاسی هخامنشی که مولف آن جناب داندمایف استاد تاریخ امپراتوری ایران باستان و بابل میباشند در بیان این واقعه آورده است که : کمبوزیا سفیرانی نزد پادشاه عربستان فرستاد و از وی خواست تا راهی مطمئن و ایمن برای رسیدن به مصر در اختیار او بگذارند ، ظاهرا این پیام به طوایفی عرب رسید که گاو و گوسفند خود را در صحراهای بین مصر و فلسطین جنوبی می چراندند ، شاه عرب با این پیشنهاد کمبوزیا موافقت کرد ، و پیمانی بین هم منعقد ساختند ، شاه عرب پس از آن برای سربازان ایرانی که در راه مصر بودند آب و غذا می رساند ، شترهایی با خیک هایی پر از آب براساس این کمک عربها پس از آن بعنوان تابع و پیرو شاه هخامنشی بشمار نرفتند بلکه بعنوان متحد او تلقی شدند . منبع : تاریخ سیاسی هخامنشی ، داندمایف ، ترجمه : فرید جواهر کلام ، انتشارات فروزان روز ، تهران ، ۱۳۸۹ ، صفحه ۱۰۰ نکته : اکنون جای این پرسش است که اگر عرب‌ ها هم ‌پیمان هخامنشیان بودند پس دلیل این همه شعارهای نژادپرستانه ‌ی باستانگرایان علیه عرب ‌ها چیست؟ بله... ما هم معتقدیم که برخی از سران کشورهای عربی ، به تمام مبانی انسانیت خیانت می‌کنند ، اما باستانگرایانی که به قوم عرب (از صدر تا ذیل) توهین می‌کنند باید به این سؤال پاسخ دهند ؟
🔴 : ▪سربازان هخامنشی، به مردم غیر نظامی و اموال آنها آسیبی نمی رساندند!▪ ✅ پاسخ : مورخ مشهور یونانی تنها در یک فقره از برخورد سربازان هخامنشی تحت فرمان داریوش یکم با مردم غیر نظامی یونان روایت میکند : 🔻 بربر ها(هخامنشیان) کودکان یونانی را به گروگان گرفتند و سرزمین آنهارا ویران کردند!🔺
📌اوستا علم مطلق است!! 🔘کتاب دینکرد بدون شک مهم ترین کتاب زرتشتیان پس از اوستا است، و بزرگان زرتشتی در طول تاریخ عقیده داشته اند که این کتاب صد در صد صحیح است! 🔻اوستا علم مطلق است، هیچ دروغ و حماقتی در آن نیست و همه راست است و قوانین برتر و ستایش ایزدان در آن بیان شده است. 📚کتاب پنجم دینکرد،صفحه 86
۱۹۱۹ نوشته شده است: «حضرت والا، من مطمئن هستم جنابعالي، ضمن هدايت موفقيت آميز امور دولت ايران، متوجه شده ايد كه دولت علّيه بريتانيا، حداكثر تلاش خود را مبذول داشته تا از سويي با كمك به كابينه جنابعالي نظم و امنيت را در داخل مملكت برقرار ساخته و از سويي ديگر رابطه اي نزديك ميان دولتين ايران و بريتانيا برقرار سازد. براي اثبات بيش از پيش اين حسن نيت، كه دولت لندن از آن الهام مي‌گيرد، اكنون اينجانب اجازه دارم به اطلاع شما برسانم كه در صورت منعقد شدن توافقنامه اي كه دولت شما انعقاد آن را براي انجام اصلاحات در ايران لازم مي‌داند، دولت عليه بريتانيا آمادگي خود را براي همكاري با دولت ايران در اين زمينه اعلام كرده و به تحقق امور ضروري ذيل نظر دارد: ۱- تجديد نظر در معاهداتي كه در حال حاضر ميان دو قدرت از اعتبار قانوني برخوردار است. ۲- رسيدگي به ادعاي ايران براي جبران خسارت‌هاي مادي كه دولت‌هاي متخاصم به بار آوردند. ۳- تصحيح نقاط مرزي ايران در نقاطي كه طرفين در مورد آنها اتفاق نظر دارند. در اولين فرصت ممكن، براي تعيين راه حل مناسب، زمان و اسباب مورد نياز، دو دولت به بحث خواهند نشست. (امضا) پي. زي. كاكس. [۱] نامة ديگري كه كاكس در همين تاريخ يعني نهم آگوست براي وثوق الدوله نوشته است، بخش پنجم اين توافقنامه را تشكيل مي‌دهد: ---------- [۱]: گزارش ديويس ضميمه، شماره ۱۲۴۵، ۳/۹۱. ۷۴۱، مورخ۲ سپتامبر ۱۹۱۹ حضرت والا، با استناد به دومين خواسته ي مذكور در نامه اي كه همين امروز براي شما ارسال كردم، هر دو كشور متقابلاً تفاهم كرده و متعهد شده اند كه، دولت عليه بريتانيا از درخواست پرداخت هزينة نيروهايي كه به درخواست دولت شاهنشاهي ايران براي حفظ بي طرفي ايران اعزام شدند چشم پوشي كند و در مقابل دولت ايران نيز در برابر خسارات احتمالي كه نيروي مذكور در زمان حضور خود در خاك ايران به بار آورده اند، هيچ ادعايي نخواهد كرد. البته دولت انگلستان متوجه اين مسئله است كه توافق ميان دو كشور، مشمول دعاوي اشخاص و سازمان‌هاي خصوصي نمي شود و اين دعاوي به صورت مستقل بررسي مي‌شوند. در نامه جنابعالي به اطلاع اينجانب رسيد كه براي ثبت توافق بر سر اين موضوع حضور شما از جانب دولت ايران كفايت خواهد كرد. (امضا) پي. زي. كاكس ۱۰ آگوست ۱۹۱۹، انگلستان اعلاميه اي را با عنوان «ايران و اروپا، تعهدات انگلستان» منتشر ساخت. كالدول گزارش مي‌دهد: با توجه به اهميت موضوع براي وزارت امور خارجه، سفارت [آمريكا در ايران] افتخار دارد به پيوست اين نامه، ابلاغيه بدون امضايي را كه تعهدات انگلستان را در قبال كمك به ايران شرح مي‌دهد، ارسال كند. اين ابلاغيه در لندن به چاپ رسيده و در تهران توزيع شده است. » متن ابلاغيه از اين قرار است: «اكنون... انتظار مي‌رود كشور‌هاي متفق، خصوصاً دولت انگلستان ايران را مورد عنايت و توجه ويژه خود قرار دهند. رژيم تزاري از ابتداي قرن نوزدهم تا چند ماه پيش با تجاوز و دست اندازي‌هاي پياپي بخش‌هاي گسترده اي از سرزمين‌ها و مناطق زير نفوذ اين كشور را اشغال كرد! مبناي درخواست ايران براي توجه و رسيدگي ويژه بر سه اصل قرار گرفته است: در آغاز جنگ، علي رغم بي احترامي‌هايي كه عوامل تزار از سال ۱۹۰۷ نسبت به اين كشور روا داشتند و همواره كوشيدند ايران را از پيشرفت و توسعه باز دارند و علي رغم تمام اسبابي كه اين كشور را به جنگ عليه روسيه ترغيب مي‌كرد، ايران تنها به دليل دوستي ديرينه خود با انگلستان و اعتماد كامل به اين كشور مبني بر احقاق تمام حقوق ايران در زمان صلح، هرگز عليه روسيه وارد جنگ نشد. در آغاز قرن نوزدهم انگلستان با كمك‌هاي قابل توجه ايران، توانست امپراتوري خود را در هند تثبيت كرده و موقعيتش را در خاورميانه مستحكم سازد. در سال ۱۸۰۰، زماني كه هند همواره از جانب زمان شاه (حاكم افغانستان) تهديد مي‌شد، حكومت هند، به واسطه كاپيتان ملكم، طي قراردادي با ايران متحد شد... هنگامي كه ايران در مبارزه عليه نفوذ روسيه در آسياي مركزي، سرزمين‌ها و اموال بسياري را از دست داد، با انگلستان متحد بود. در سال‌هاي ۱۸۰۴ تا ۱۸۰۸ ايران براي مقابله با تجاوزات روسيه، از جانب انگلستان پاسخي دريافت نكرد. بنابراين ناگزير، از پيشنهاد ناپلئون استقبال كرد و در جنگ با روسيه به پيروزي بزرگي دست يافت. اما در سال ۱۸۰۸، با ورود سر هاردفورد جونز، فرستاده ويژه انگلستان، دولت ايران از خواسته‌هاي فرستاده انگليس پيروي كرده، پيمان خود با ناپلئون را فسخ كرد و با انگلستان عليه روسيه هم پيمان شد. با انعقاد اين قرارداد انگلستان متعهد شد تا زماني كه ايران با روسيه در جنگ است، از ايران حمايت كرده و وضعيت جنگي خود را با روسيه حفظ كند. ايران به كمك انگلستان، چهار سال با موفقيت در مقابل روسيه ايستادگي كرد...
با پايان يافتن حمايت‌هاي انگلستان و در پي حوادث ناخوشايند ديگر، توان نظامي ايران كاهش يافت و اين كشور مجبور شد در سال ۱۸۱۳ معاهده گلستان را امضا كند. در مذاكرات اين معاهده فرستاده انگلستان نيز شركت داشت. در اين معاهده ايران، گرجستان و ارمنستان شرقي را كه از زمان امپراتوري ماد بخشي از خاك ايران به حساب مي‌آمد به روسيه واگذار كرد. علاوه بر اين، مناطقي چون دربند، باكو در حاشيه درياي خزر، شكي، شيروان، گنجه، قراباغ، مغان و بخش‌هايي از تالش نيز از خاك ايران جدا شد. همچنين در اين توافقنامه ايران از حق كشتيراني در درياي خزر صرف نظر كرد... بنابراين مي‌توان گفت ايران قرباني سياست‌هاي نظامي و امنيتي قدرت‌هاي اروپايي شد. » ابلاغيه سپس به حوادث پس از سال ۱۹۰۶ مي‌پردازد: «در سال ۱۹۰۶، ايراني‌ها براي بنا نهادن رژيم مشروطه متوجه دوست قديمي خود و حامي آزادي يعني كشور انگلستان شدند. پاسخ مثبت انگلستان، حكومت تزار را به قدري وحشت زده كرد كه دولت انگلستان، پس از بررسي اوضاع و احوال اروپا (همانطور كه لرد گري مكرراً اظهار مي‌داشت)، مجبور شد در مورد مسئله ايران با حكومت تزار به تفاهم برسد؛ در نتيجه اين جنبش قانوني به دست عوامل ستمكار تزاري در نطفه خفه شد. بنابراين ايران براي دومين بار قرباني سياست‌هاي نظامي و امنيتي قدرت‌هاي بزرگ اروپا شد. اين دلايل كافي است كه ايران در جايگاه ويژه اي قرار بگيرد و نه تنها كشور‌هاي متفق بايد به طور كلي عدالت را در مورد اين كشور اجرا كنند، بلكه دولت انگلستان خود را ملزم مي‌داند كه عدالت كامل در مورد ايران اجرا شود؛ و اين مهم با بازگرداني تمام شهر‌هايي كه بدست ارتش متجاوز تزار در زمان اتحاد ايران با انگلستان از اين كشور جدا شد، محقق مي‌شود. به علاوه منافع كنوني و آينده انگلستان ايجاب مي‌كند كه ايراني بزرگتر، تواناتر و ساختارمند تر در خاورميانه وجود داشته باشد، تا همانند سال‌هاي آغازين قرن نوزدهم، از سياست‌هاي انگلستان در اين منطقه دفاع كند. ايران بهترين گزينه براي تأمين اين هدف است، چرا كه موقعيت جغرافيايي يا ملي يا سياسي هيچ كشوري در خاور نزديك مطلوبيت موقعيت ايران را ندارد؛ خصوصاً با در نظر گرفتن تهديد بلشويسم كه به گسترش نفوذ خود در شرق و غرب همت گماشته است. » ابلاغيه با بيان اين مطالب به پايان مي‌رسد: «اكنون قدرت در دستان ملت ايران است و درباريان فاسد و متلون هيچ جايگاهي در اين كشور ندارند؛ بريتانياي كبير و نمايندگانش در ايران، با مدنظر قرار دادن اين تغيير شگرف، مي‌توانند به راحتي اعتماد كامل مردم را جلب كرده و سياست‌هاي خود را در ايران و خاور نزديك بر بنياني مستحكم و هميشگي بنا نهند... اكنون تنها عدالت طلبي نمايندگان كشور‌هاي متفق در كنفرانس صلح، حقوق تضييع شده ايران را احقاق خواهد كرد، سرزمين‌هاي از دست رفته را به اين كشور باز خواهد گرداند و حفظ حقوق و تماميت ارضي ايران را به عنوان يك كشور مستقل در آينده تضمين خواهد كرد. [۱] ويلسون، رئيس جمهور و لنسينگ وزير امور خارجه آمريكا، بلافاصله پس از انتشار اين ابلاغيه از انعقاد اين توافقنامه اظهار نارضايتي كردند. در كتاب ديگري تبادلات ديپلماتيك انگليس و آمريكا بر سر اين موضوع، شرح مفصلي ارائه شده است. [۲] ---------- [۱]: گزارش كالدول و ضميمه، شماره ۵۲۰، ۱۵/۹۱. ۷۴۱، مورخ۱۵ آگوست ۱۹۱۹ [۲]: Majd, Oil and the Killing of the American Consul in Tehran، صص ۱۵-۱ 📚از قاجار تا پهلوی ✍محمد قلی مجد https://eitaa.com/zandahlm1357