#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم: [ صفحه ۱۲۹] در ص ۱۴۱ نبيل ميگويد: «حضرت باب قبلا در ضمن توقيعي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ص ۱۳۲): «رئيس
اين مأمورين... چنين حكايت كرده است... در سه منزلي شيراز در ميان بيابان كه ميرفتم جواني را ديدم... بر اسبي سوار و غلام سياهي از دنبال او با اثاث راه ميپيمود چون به هم رسيديم جوان تحيت گفت و سلام كرد و از ما پرسيد كجا ميرويد من نمي خواستم مأموريت خودم را به او بگويم... جوان خنديده و فرمود حاكم فارس شما را فرستاده كه مرا دستگير كنيد اينك من حاضرم هرطور مأمور هستيد رفتار كنيد من خودم نزد شما آمدم و خود را معرفي كردم تا براي يافتن من زحمت نكشيد و مشقت نبينيد من خيلي متعجب و سرگردان شدم كه چگونه اين جوان با اين صراحت و استقامت خود را معرفي ميكند و خويش را گرفتار بلا ميسازد... سعي كردم كه آن همه را نديده و نشنيده انگارم... وقتي خواستم بروم نزديكتر آمد و [ صفحه ۱۳۱] فرمود... من ميدانم كه شما براي دستگير كردن من ميرويد نخواستم به زحمت بيفتيد و مسئول حاكم شويد. » اين حكايت جعل صرف است و خالي از هرگونه اعتبار، زيرا كسي كه خود را به اصرار تسليم مينمايد بلافاصله منتظر فرصت مناسب براي فرار نمي ماند، خاصه آنكه چنين فرصتي بروز وبا در شهر باشد و او در چنين موقعي فاميل و دوستان را ناديده گرفته و در نجات شخص خود كوشيده به اصفهان
فرار ميكند و در آنجا نيز از ترس تسليم شدن به حكومت مركزي حمايت منوچهر خان معتمدالدوله را پذيرفته و چهار ماه در زيرزمين خانه ي او مخفي ميماند، پس به تصور نمي گنجد كه چنين كسي خود را تسليم مأمورين نمايد. به علاوه تغيير فكر
باب در نرفتن به عتبات براي تحقق دادن حديث كوفه و ملاقات با ياران بايد تنها بر اثر خوفي باشد كه در مكه بدو دست داده و اجراي يك اعلان عمومي را مشحون از خطر ديده و وقت هم كافي براي اطلاع دادن به كليه ياران نبوده است، تا آنجا كه به حكايت ص ۱۴۲ نبيل ميبينيم ملاحسين كه شخص دوم انقلاب بوده و نهايت جديت را در جمع آوري افراد مبذول ميداشته و بايد قبل از همه كس از نقشههاي باب اطلاع حاصل نمايد از اين تغيير عقيده بكلي بي خبر و عازم عتبات بوده است و در راه به كساني كه از آنجا برمي گشته اند برخورد ميكند: «خلاصه ثابتين بر امر مبارك از عتبات به اصفهان حسب الامر حضرت باب توجه نمودند چون به كنگاور رسيدند جناب ملاحسين و برادرش و همشيره زاده اش را در آنجا ملاقات كردند و خيلي از اين ملاقات خوشحال شدند اين سه نفر نيز به كربلا ميرفتند كه جزو منتظرين باشند و در كنگاور چون از امر مبارك مطلع شدند با مهاجرين همراه و عازم اصفهان گرديدند. » با توجه به اينكه رابطه و مكاتبه بين باب و ملاحسين مستمر بوده و قطعا قبل از هركس ميبايستي او را از اين تغيير نقشه مستحضر سازد ميبينيم
كه ملاحسين كاملا بي [ صفحه ۱۳۲] اطلاع بوده. پس اين تغيير نقشه ناگهاني بوده است. در هر حال اعم از اينكه باب به اراده خود و به علت خوف از تظاهرات در كوفه به عتبات نرفته و يا به علت دستگير شدنش نتوانسته است برود موضوع تأثيري در داستان نداشته و قدر مسلم اينست كه در
اين موقع هنوز عده اجتماع كنندگان كافي براي اجراي نيات باب نبوده و هنوز نقشه يك حمله براي تحصيل فتح و ظفر و غلبه تصوري قائم خيالي زود بوده است. [ صفحه ۱۳۳]
#بابیت
#بهائیت
✍#امان_الله_شفا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📹 قسمت 5 |درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی 👈 موضوع: مقام محب 🔺سلسله جلسات درس اخلاق آیت الله مصباح یز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 قسمت 6 |درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی
👈 موضوع: بعضی ها از فراق خدا آه میکشند!
🔺سلسله جلسات درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی با موضوع «محبت خدا»
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#درس_اخلاق
#محبت_خدا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357