eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
36هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ پرسش سلام خسته نباشید‌ اجرتون با امام حسین. من خانمی ۲۷ ساله هستم و ی دختر ۲ساله دارم. ی مشکل دارم ک نمیدونم واقعا اسمش مشکل هست یا نه‌. 🍃🌸من دور از خانوادم زندگی میکنم تقریبا دو ساعت با محل زندگی خانوادم فاصله دارم. شغل همسرم شیفتی هستن. یعنی دوروز کامل سرکار و دوروز کامل خونه. 🍃🌸تو شهری که من هستم بعضی از اقوام از جمله تک هم زندگی میکنن. من و برادرم از کودکی تا الان که ایشون ۳۱ ساله هستن و دارای دو فرزند زیاد رابطه عاطفی نداریم. 🍃🌸تا یک ماه پیش تقریبا بودیم. ولی چون خونشون کوچیک بود یک ۴۰دقیقه خونشون از ما دورتر شده. ما تقریبا دوسال بود که همسایه بودیم. از وقتی ک من همسایه خونه برادرم شدم هر موقع که همسرم سر کار بودن برای خواب به خونشون میرفتم. 🍃🌸گاهی اوقات هم برای اینکه دخترم حوصلش سر نره میرفتم خونشون. ولی از ۲۰باری که من میرفتم خونشون اونها فقط یک بار خونه ما میومدن. و وقتی شبهایی که برادرم شیفت کاری بودن من هرچی به زن داداشم اصرار میکردم که تنها نباشین بیاین خونه ما نمیومدن. 🍃🌸 در صورتی همیشه میرن خونه دوستاشون و با اونها خیلی صمیمی هستن. زن داداشم کمی مغروره و با غریبه هخودشتر میجوشه‌ و من به خاطر پدر و مادرم که دوست دارن دوتا بچش با هم در ارتباط باشن میرفتم خونشون. ولی هر بار هم ک میرفتم زن داداشم و برادرم با من زیاد صحبت نمیکنن و من بیشتر بازی بچه ها بودم. 🍃🌸 هر دفعه که از خونشون میومدم میگرفتم که دیگه نرم خونشون. تا وقتی اونا نیان منم نرم ولی هر بار به خاطر دخترم و دیدن بچه های برادرم عهدی که با خودم بستم رومیشکستم. 🍃🌸تا اینکه یک ماهه نقل مکان کردن. باز هم من هر موقع ک همسرم خونه نبود دو سه باری رفتم خونشون که شب تنها نباشیم ولی اونا اصلا خونمون نمیان. به خدا قسم من از اون خواهر شوهر های حراف نیستم و یا اینکه بخوام کنم در کارشون. 🍃🌸چون پدر و مادرم هم اینجور نبودن و کلا سرمون تو کار خودمونه. من اگر یک ماه به برادرم و یا خانمش زنگ نزنم یا نرم خونشون اصلا سراغی از ما نمیگیرن. مثلا نمیگن شوهرش نیست مردست زندس. باز هم تصمیم گرفتم دیگه نرم خونشون ولی بازم دلم طاقت نیاورد‌. 🍃🌸 زن داداشم خیلی خون به جیگرم کرد. خیلی دلمو شکست. خیلی بدیهامو پیش داداشم گفت. ولی بابام همیشه میگه داداشته واجبه. ولی الان ۱۷روزه که جلو خودمو گرفتم ن رفتم خونشون نه زنگشون زدم. اونا هم مثل همیشه یادی از من و بچم نکردن. 🍃🌸مثلا خیلی ها بهم ضربه زدن. پشت سرم حرف زدن. هر دفعه تصمیم گرفتم کاری بهشون نداشته باشم. باهاشون رفت و آمد نکنم. ولی نتونستم. خیلی اعتماد به نفسم کمه خیلی ضعیفم‌. دلم خیلی مهربونه. تو رو خدا ی راه بهم‌نشون بدید که وقتی ی تصمیم میگیرم سر حرفم بمونم. مامان بابام میگن به خاطر کوتاه اومدن و دل که هرکی هرچی دلش بخواد سرم میاره‌ تو رو خدا کمکم کنید. ببخشید ک زیاد شد. https://eitaa.com/zandahlm1357 🔰 مشاوره خانواده 🔹🔶
.......: ☑️ پاسخ پرسش سرکار خانم سلام شما باید رفت وامدتون به خونه دیگران رو مطابق با اونها قرار بدید همین که من شرایط دارم دلیل نمیشه که میزبانم هم شرایط داشته باشه باید ببینید شرایط زندگی هرکدوم از خانواده برادرهاتون چطوره 🍃🌸 مثلا یه زنداداشتون تو یه خانواده بزرگ شده شب و روز مهمون بیاد وبره خونشون براش فرق نمیکنه و همیشه سرحاله 🍃🌸 ولی یه زنداداش دیگه تو یه خانواده کم جمعیت و بزرگ شده رفت وامد هاشون همیشه با حساب و کتاب بوده بدون دعوت جایی نمیرن و مهمون سرزده رو مزاحم برنامه هاشون میدونن وحتما باید از قبل بهشون زنگ زده بشه که خونه اید مزاحم نیستیم بیایم اونجا 🍃🌸بایدطبق سبک زندگیشون بهشون سر بزنیدهر روز از صبح تاشب خونه داداش بودن واقعاممکنه اونا رو کلافه کنه شاید برنامه خاصی داشته باشن که با رفتن و موندن شما اونجا برنامه شون به هم بخوره 🍃🌸 گاهی کسی اهل درس و تدریسه یک ساعت براش خیلی بیشتر از کسی که برای گذروندن روز میره میشینه کنارش ارزش داره و بدون برنامه خونه ش رفتن فقط و به هم زدن برنامه شه 🍃🌸یا گاهی کسی برای بچه ش مد نظرشه که شاید ازهمنشینی زیاد با بچه های دیگه چندان استقبال نکنه پس نمیشه طبق برنامه زندگی خودمون با دیگران تعامل کنیم 🍃🌸اما این بدین معنا نیست که با خانواده و فامیل کنیم بلکه به میزان متعارف بایدرفت وامد داشته باشیم تاهم ارتباط قطع نشه و هم مزاحمتی برای میزبان‌بوجود نیاد 🍃🌸مثلا هفته ای ی بار آخرهفته ها خوبه اما باز نه اینکه هرجمعه خونه فلان فامیل باشیم که دیگه نتونن جمعه برنامه پیک نیکی برای خودشون داشته باشن 🍃🌸در کل هر به اندازه دوز مصرفی خودش درمانه بیش از اون دیگه ای میشه ، واینکه میگید ضعف شما همین مهربانیه،اشتباست مهربانی ضعف نیست هرچی هم بیشترباشه بهتره 🍃🌸اما فعلی که از این مهربانی حاصل میشه باید سنجیده باشه مثلا من مهربونم ازمهربونیم یه لقمه بزرگ میذارم تو دهن بچه خفه ش میکنم اینجا ایراد از مهربونی نیست ایراداز تدبیر خودمه خلاصه اینکه برید خونه داداشتون، ولی به به و .موفق باشید. https://eitaa.com/zandahlm1357 🔰مشاوره خانواده
☑️سوال 🔸 پدرم کشاورزه وپدرومادرم در روستازندگی میکنند...پدرم دردیدعموم محترم هست وازخانواده ای مذهبی وشناخته شده٬ فردی زحمتکش واهل مسائل دینی.خوش برخوردبامردم.(اماایراداتی هم داردکه تقریبا غریبه هاهم کم وبیش میدانند)وهشت فرزنددارند.. مادرم هم زنی نمونه وازخانواده ای خوب است(اما کم وبیش به مظلوم بودن وبعبارتی بساز باشرایط و..میشناسندایشون رو) خلاصه پدرومادرم زابتداخیلی زحمت کشیده اندهردو.زحمتهایی که برای امروزی هاشایدباورش سخت باشه.. وخلاصه باهم این زندگی روبه اینجارسوندن تونستن به نیکی فرزندانشون رو ازدواجشون روانجام بدهندوالان یه پسرفقط مانده. اماخاطرات تلخ بدرفتاری وناراحت کننده حرف زدن پدرم بامادرم روماهمه یادمونه واین مسئله هنوزادامه داره٬نه تنهابه مادرم دوستت دارم وخسته نباشید وخسته شدی وحالت خوبه واین عبارات رواصلا نمیگه بلکه هنوز(که مادرم پیرهم شده ومشکلات جسمی متعدد داره)هم پدرم ازاوتوقع کاردارد٬بفرماییدچه کاری؟ کارهای کشاورزی و...!😔 ودرخانه هم پی درپی دستورمیفرماید به مادرم وایشان هم به سختی بایدبلندشودامر هاراانجام دهد(فلان وسیله رابیاورد ببرد و...ازاین دست کارهاهم زیاددارن حتی من هم چنددقیقه اونجااکه باشم وبخوام کمک مادرم بدهم خسته کننده هست) وحتی اموردامداری هم کارمادرم هست یعنی پدرم انجام نمیدهد وچیدن علوفه ازصحراهم تاحدزیادی مادرم بایدانجام بدهدحتی بااین حال که پادرد (پادردتنهاکه نه مفصلهاش تاحدی ازبین رفته)خودراروی زمین میکشد مادرمان جلوچشم ماداره مثل شمعی آب میشه وما موندیم چکارکنیم..؟ خانه شان راهم جابجانمیکنند یعنی پدرراضی نمیشه تا پیش مابیایند والبته ازنیشهای زبان جناب پدر هم کاملا درامان نیستیم واصرار زیادهم ممکنه فایده چندانی نداشته باشه.. وبماند سردی رفتارپدرم واینکه شهره شده که میخاسته باز زن بگیره(انگار فکرکرده همه زنها مثل مادرم مظلومند وبراایش کارمیکنند) اصن انگار به مرگ مادرم راضی باشه همچین سرد و ناشکر وطماع . میشه ماروراهنمایی کنید چطور میتونیم کمکشون وبه خصوص کمک مادرم کنیم 🔰 مشاوره خانواده https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام وعرض ادب چه خوب که شما پیگیر مسائل خانوادگی هستید ودلسوز والدین واین جای تحسین دارد. شما میدونید که درمورد حقوق واحترام والدین بما سفارش زیادی شده است. واینکه شما الان بیشتر دغدغه مادر دارید وبفکرایشون هستید خیلی خوبه، وفراموش نشود که هردوی آنها درسنی هستند که از نظر قوای جسمی توان بر کارکردن ندارند، واینطور فهمیدم که پدر حکم پدر سالار داشته وهنوز با دیدگاه جوانی به مادر از او میخواهد که کارهای سخت را انجام بدهد. اشاره به چند نکته ان شاءالله راهگشا باشد. اگر پدر حرف شنوی از عمو یا یکی از اقوام وفرزندان دارد وبرای آنها احترام قائل است، این موضوع را درمیان بذارید که درمورد شرایط مادر، بااو گفتگو کنند. ونکته دوم اینکه، فرزندان ونوه ها هرکدام تاجایی که میتوانند به آنها کمک کنند تا از فشار وزحمت کاری مادر کاسته شود. ونکته سوم، اینکه رفتارهای نامناسب پدر دلیل براین نمیشود که فرزندان کمتر به آنها سربزنند یا خواسته باشند تلافی کنند، باید سن وفرهنگ وسبک زندگی گذشته آنهارا درنظر گرفت، وبادید خوش بینانه که بیش ازاین ازآنها انتظار نمی رود، به آنها کمک کنید. موفق وموید وآرزوی سلامتی برای خود وخانوادتون. 🔰مشاوره خانواده https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسل سوخته: ژست یک قهرمان هر چند بعد از جمله محکمی که به سعید گفتم ... جسارتش بیشتر شد ... اما بدجور ترسیده بود ... توی صحبت ها معلوم شد که ... بعد از اینکه مار رو خریده ... برده مدرسه و چند تا از همکلاسی هاش هم ... توی ذوق و حال جوانی ... پاشون رو گذاشتن جای پای سعید و شیر شدنکه اونها هم مار بخرن ... و ترسش از همین بود ... عبداللهی ، افسر پرونده ... خیلی قشنگ با مورد سعید برخورد کرد ... و انصافا شنیدن اون حرف ها و نصیحت ها براش لازم بود ... سعید هم که فهمید باهاش کاری ندارن ... آروم تر شده بود... اما وقتی ازش خواستن کمک شون تا طرف رو گیر بندازن... دوباره چهره رنگ پریده اش دیدنی شده بود ... - مهران اگه درگیری بشه چی؟ ... تیراندازی بشه چی؟ ... به زحمت جلوی خنده ام رو گرفتم ... وقتی بهت میگم اینقدر فیلم جنایی و آدم کشی نگاه نکن... واسه همین چیزهاست ... از یه طرف، جو می گیرتت واسه ملت شاخ و شونه می کشی ... از یه طرف، این طوری رنگت می پره ... قرار شد ... سعید واسطه بشه ... و یکی از سربازهای کلانتری ... به اسم همکلاسی سعید و خریدار جلو بیاد ... منم باهاشون رفتم ... پلیس ها تا ریختن طرف رو بگیرن ... سعید مثل فشنگ در رفت ... آقای عبداللهی که ازش تشکر کرد ... با اون قیافه ترسیده اش ... ژست قهرمان ها رو به خودش گرفته بود ... و تعارف تکه پاره می کرد ... کاری نکردم ... همه ما در قبال جامعه مسئولیم ... و ... من و آقای عبداللهی به زحمت جلوی خنده مون رو گرفته بودیم ... آخر خنده اش ترکید ... و زد روی شونه سعید ... خیلی کار خوبی می کنی ... با همین روحیه درس بخون... دیگه از این کارها نکن ... قدر داداشت رو هم بدون ... از ما که دور شد ... خنده منم ترکید ... - تیکه آخرش از همه مهمتر بود ... قدر داداشت رو بدون ... با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... - روانی ... یه سوسک رو درخته ... به اونم بخند ... . ادامه دارد... 🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹 در بعضی طوفانهای زندگی، کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داشته باشی مگر از خودت. متوجه میشوی, بعضی را هرچند نزدیک، اما نباید باور کرد متوجه میشوی روی بعضی هر چند صمیمی، اما نباید حساب کرد میفهمی بعضی را هر چند آشنا، اما نمیتوان شناخت و این اصلاً تلخ نیست، شکست نیست، آگاه شدن تاوان دارد ممکن است در حین آگاه شدن درد بکشی، این آگاهی دردناک است اما هرگز تلخ نیست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/zandahlm1357
صدا ۰۸۵.m4a
6.23M
نماز آیات. ونحوه خواندن آن
✨❤️✨❤️✨ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ✨خدا هر آنچه را که به غير او مي‌خوانند مي‌داند ✨و اوست فرا قدرت (توانای شکست ناپذیر) حکيم. ✨✨☘✨✨ ☘سوره عنکبوت آیه 42☘ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•