eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨سوره حشر 🌺آیه 24✨✨ ✨هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ✨ ✨اوست خداى خالق نوساز صورتگر ✨بهترين نامها از آن اوست ✨آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح او مى گويند ✨ و او عزيز حكيم است ✨🙏❤️ https://eitaa.com/zandahlm1357
مقطع جاویدان، ، - <unknown>.mp3
774.3K
⬅️فراز زیبا و فاخر سوره رحمن استاد مرحوم عبدالفتاح شعشاعی
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: ب: سنّت پيامبران جست و جوى تاريخ پيامبران نشان مى دهد كه هيچ يك از آن راهنمايان، از دنيا نرفتند، مگر آن كه جانشينى را براى خويش معرّفى كردند تا پس از ايشان، پيام و رسالت آنان استمرار يابد. اين سنّت تا خاتم پيامبران صلوات الله عليه نيز ادامه يافته و آن حضرت براى راهنمايى مردم پس از خود، امام على بن ابى طالب عليه السلام را به نصّ صريح معرّفى فرموده و مردم را به فرمانبرى از وى رهنمون شده اند. عقل نيز بر درستى و صحّت اين امر گواهى مى دهد و تأييد مى كند كه هر كس تلاشى و كوششى را به كار بست تا فكر و انديشه اى را در ميان مردم رواج دهد و آنان را به راهى هدايت نمايد، براى آينده نيز برنامه ريزى كند و كسى را براى ادامه راهى كه آغاز كرده است، به مردم معرفى نمايد تا پس از او، عهده دار راهنمايى مردم و تداوم انديشه هاى وى و تفسير درست آرا و افكار او باشد و آرمانهاى او را تا مرز تحقق كامل پياده دنبال كند. ج: كرامات همان گونه كه معجزات رسولان و پيامبران يكى از دلايل صحّت ادعاى ايشان است، مناقب و كرامات امامان نيز دليل روشنى بر درستى راهى است كه آنان مردم را بدان فرا مى خوانند. داستان زندگى امام شيعه عليهم السلام، سرشار از اين كرامات است، مناقبى كه حتّى پس از شهادت نيز ادامه يافته و اينك مزار و بارگاه ايشان، محلّ رخدادهاى خارق العاده اى است كه حكايتهاى فراوان آن در جاى خود آمده است. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺چه غم گر گنهکار و نامه سیاهم علی بن موسی الرضا داد راهم 🍃🌸امام رئوفی که عالم فدایش کرم کرد و داد از عنایت پناهم https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 با توجه به اینکه در روایات داریم که پنجاه نفر از یاران امام زمان رو زنها تشکیل میدن پس با این حساب جهاد هم بر زنان حرام نیست، پس چرا الان نمیزارن که زنها جهاد کنن، جهاد دفاعی منظورمه! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ☝️🏻اولا، عرض کردیم روایت پنجاه تا زن خیلی اعتبار سندی ندارد. ✌️🏻دوما، بعضی ها می گویند برفرض صحت، همراه با 313 تا هستند، جزء 313 تا نیستند. ☝️🏻✌️🏻سوما، برای زنها بحث های پرستاری و کارهای پشت جبهه ای در بعضی روایت ها ذکر شده است، نه جنگ نظامی. 💢اینها را رها کنید جدی میگویم! بچسبید به بحث معرفت به امام زمان (عج)✨، بچسبید به بحث قوی کردن خودتان از لحاظ معرفتی و پاسخ دادن به شبهات مهدویت، در این چیزها خودتان را قوی کنید، اینها فعلا نیاز روز ماست! خودتان را در این چیزها قوی کنید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: قسمت دوم ‌به همراه همسرم از اتوبوس پیاده شدیم و همراه بسیجیان به سمت سنگر حرکت کردیم در مقابل درب ورودی سنگر با کمال احترام ایستادند و به من و همسرم تعارف کردند که وارد سنگر شویم. درب ورودی سنگر کمی شیب دار بود وقتی وارد سنگر شدیم چیزی که خیلی برایم جالب بود بزرگی بیش از حد آن سنگر بود که دست راست آن به صورت مسجد بسیار بزرگی بود البته بدون فرش که تعداد زیادی رزمنده با سربند یا فاطمه زهراس بر روی زمین نشسته بودند و به شدت مشغول کار بودند. پرونده های زیادی در دست داشتند و در حال رسیدگی به پرونده‌ها بودند چند نفر از آنان نیز بی سیم به دست داشتند و مرتباً با بی سیم صحبت می‌کردند حال و هوای بسیجیان خیلی مانند شب‌های عملیاتی بود که در تلویزیون دیده بودم. در سمت چپ سنگر یک دروازه ای وجود داشت که سراسر نور بود و شدت نور آن به گونه ای بود که قادر به دیدن آن طرف نور نبودم. نور بسیار عجیبی بود و این بسیجیان همگی در داخل این نور وارد می شدند و بعد از مدتی با تعداد زیادی پرونده خارج می شدند تمام آنان سربند یا فاطمه زهراس بسته بودند. به قدری کار و تلاش و زحمت آنان زیاد بود که پیش خودم فکر میکردم چقدر انرژی بالایی دارن در این هنگام از داخل دروازه سراسر نور آقایی بسیار رشید و خوشرو و پر انرژی به سمت ما آمدند و احوالپرسی گرمی کردند و نام مرا به زبان جاری کرده و خوش آمد گفتند و بعد من و همسرم را به سمت صندلی که از گونی‌های شنی ساخته شده بود راهنمایی کردند(. بسیجیان ایشان را حاج آقا یاسینی صدا میکردند.) این گونی های شنی نزدیک آن دروازه نورانی روی هم چیده شده بودند و به عنوان صندلی از آن استفاده می شد در این هنگام نوجوان بسیار خوش چهره و چابک از داخل نور بیرون آمد . نامش علی اصغر قلعه ای بود که آقای یاسینی به علی اصغر گفت آقای قلعه ای برای میهمانان ما وسایل پذیرایی بیاورید علی اصغر که نوجوان ۱۶ ساله خوش چهره و نورانی بود به سمت من و همسرم آمد و بعد از احوالپرسی بسیار گرمی از من پرسید آیا شربت میل دارید من که در حالت بهت و تعجب به سر می بردم با کمال خجالت گفتم اگر امکان داشته باشد میخورم . آقای یاسینی به علی اصغر گفتند برای خانم............ و همسرشان شربت بیاورید من به همسرم نگاه کردم و به او گفتم این ها اسمم را از کجا می دانند همسرم اشاره کرد که هیچ صحبتی نکن و فقط سکوت کن و گوش کن. علی اصغر به داخل نور رفت تا شربت بیاورد. مدتی طول کشید تا علی اصغر برگردد و در این مدت من به رفتارها و فعالیت رزمندگان به دقت نگاه میکردم . بسیار برایم عجیب بود آنها مرتباً پرونده ها را بررسی می‌کردند و بی‌سیم می‌زدند و از احوال مردم می پرسیدند مثلاً آقای یاسینی در همان زمان که کنار ما ایستاده بود به بی سیم چی گفت بیسیم بزن بپرس که مشکل پیرمرد در روستای فلان جا بر طرف شده یا خیر یا در یک پیام دیگری گفت بپرسید فلان بچه در بیمارستان مشکلش برطرف شده یا خیر و وقتی متوجه شدند که مشکل آن بچه برطرف شده، همه با هم صلوات قرائت کردند. حتی در جایی هم آقای یاسینی به رزمندگانی که مشغول بررسی پرونده‌ها بودند گفتند ببینید چرا مشکل فلان فرد در فلان جا برطرف نشده بررسی کنید ببینید ایراد کار کجاست؟؟؟؟ جملات برایم بسیار عجیب بود و من متحیر و شگفت‌زده فقط به مکالمات، نوع رفتار و گفتار آنان نگاه می کردم و حتی توان صحبت کردن هم نداشتم تا علی اصغر قلعه ای از داخل نور با یک سینی بسیار زیبا که دو لیوان شربت در داخل آن بود به سمت ما آمد آقای یاسینی گفتن اول به خانم.......... شربت را بدهید شربت را که به سمت من گرفت دیدم شربت آلبالویی رنگ است یک لحظه به همسرم گفتم نکند این شربت شهادت باشد؟ ولی همسرم اشاره کرد که سکوت کنم من هم شربت رو برداشتم و وقتی آن را میل کردم بسیار خوش عطر و خوش طعم بود و با شربت هایی که تا به حال خورده بودم بسیار متفاوت بود آقای یاسینی از من پرسیدند خانم ............ شربت به جانتان نشست؟؟؟؟؟ گفتم بله بسیار خوشمزه بود ایشان گفتند این شربت شفاست، نوش جانتان. تمایل دارید لیوان دیگری شربت برایتان بیاوریم با اشتیاق زیاد گفتم بله محبت می کنید آقای یاسینی به علی اصغر گفتند آقای قلعه ای سریع برای خانم ......... شربت دیگری بیاورید علی‌اصغر قلعه ای مانند فرفره رفت داخل نور و بعد از مدتی با سینی دیگری از شربت که دو لیوان در داخل آن بود به سمت ما آمد این بار شربت پرتقالی رنگ بود که آن را نیز تا ته میل کردم و بسیار گوارا بود در این موقع آقای یاسینی از ما عذرخواهی کرد و گفت کاری برایم پیش آمده الان خدمت میرسم و ما را ترک کرد و داخل دروازه پر از نور شد و به علی اصغر گفت در خدمت خانم ...........و همسرشان باشید تا من برگردم ادامه دارد https://eitaa.com/zandahlm1357 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 با این روش شخص رو بشناس ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ریشه ضرب المثل ﺯﯾﺮ ﺳﺒﯿﻠﺶ ﭼﺮﺏ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﺒﻴﻞ ﺭﻭﻧﻖ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺳﻼﻃﻴﻦ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﺑﻪﻋﻠﺖ ﺍﻧﺘﺴﺎﺏ ﺑﻪ ﺷﻴﺦ ﺻﻔﻲﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻫﻞ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻭ ﺗﺼﻮﻑ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪﻫﻤﻴﻦ ﺳﺒﺐ ﻟﻘﺐ ﻣﺮﺷﺪ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ؛ ﻟﺬﺍ ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺳﺒﻴﻠﻬﺎﻱ ﭼﺨﻤﺎﻗﻲ ﻭ ﮐﻠﻔﺖ ﻣﻲﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﻳﺪﺍﻥ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻣﻲﮐﺮﺩﻧﺪ. ﮐﺴﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﺳﺒﻴﻠﻬﺎﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﭼﺨﻤﺎﻗﻲ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻭ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﺁﻥ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﺗﻌﻠﻞ ﻭ ﺗﺴﺎﻣﺢ ﻣﻲﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ﺳﺒﻴﻠﻬﺎ ﺁﻭﻳﺰﺍﻥ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻫﻴﺒﺖ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺍﻧﻈﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺩ. ﺳﺒﻴﻞ ﭘﺮﭘﺸﺖ ﻭ ﻣﺘﺮﺍﮐﻢ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺟﻼ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥﺭﺍ ﭼﺮﺏ ﻣﻲﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﻟﺶ ﻣﻴﺪﺍﺩﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺗﻤﮑﻦﻣﺎﻟﻲ ﮐﺎﻓﻲ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ، ﺧﻮﺩ ﺑﻪﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﻲﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ، ﻭﻟﻲ ﺳﺮﺍﻥ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏﮐﺮﺩﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﮐﺎﺭ “ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏﮐﻦ” ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻣﻌﻴﻦ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺳﺒﻴﻞ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ ﺭﺳﻤﻲ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻳﺎ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ ﺑﺮﻭﺩ، ﺩﺳﺖ ﺑﮑﺎﺭ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﻏﻦ ﻣﺨﺼﻮﺻﻲ ﺳﺒﻴﻞﺭﺍ ﺟﻼ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻣﻲﺑﺨﺸﻴﺪ . ﺑﺪﻳﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﻩ ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﻲﺁﻣﺪ، ﺻﺎﺣﺐ ﺳﺒﻴﻞ ﻣﺸﻌﻮﻑ ﻭ ﺧﺮﺳﻨﺪ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﺳﺒﻴﻞ ﭼﺮﺏ ﮐﻦ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺍزﻃﺮﻑ ﺻﺎﺣﺐ ﺳﺒﻴﻞ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﻲﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺴﺘﻮﻓﻲ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ “ﺷﺮﺡ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﻣﻦ” ﺭﺍﺟﻊﺑﻪ “ﭼﺮﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺒﻴﻞ” ﻣﻈﻔﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺎﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﻨﻮﻳﺴﺪ: ‏ «ﻣﻈﻔﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻣﺮﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﺑﻮﺍﻟﻘﺎﺳﻢﺧﺎﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻣﻌﻴﻦ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭼﺮﺏ ﻣﻲﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻼ ﻣﻴﺪﺍﺩ. ﻭﻗﺘﻲ ﺳﺒﻴﻞ ﺷﺎﻩ ﭼﺮﺏ ﻣﻴﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻭ ﺍﺑﻬﺖ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻃﺮﺏ ﻣﻲﺁﻣﺪ، ﺍﻃﺮﺍﻓﻴﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺭﺍ ﻣﻐﺘﻨﻢ ﺷﻤﺮﺩﻩ، ﻫﺮ ﺗﻘﺎﺿﺎﻳﻲ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩﻧﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺍﻭ ﺳﺮﮐﻴﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺗﻘﺎﺿﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ.» ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺻﻄﻼﺣﺎﺕ : ﺳﺒﻴﻠﺶ ﺭﺍ ﭼﺮﺏﮐﻦ، ﺳﺒﻴﻞ ﮐﺴﻲ ﺭﺍ ﭼﺮﺏ ﮐﺮﺩﻥ، ﺳﺒﻴﻠﺶ ﭼﺮﺏ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺁﻥ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺷﺪ ﻭ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺭﺍﻳﺞ ﮔﺮﺩﻳﺪ. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام مَنْ‌ وَضَعَ‌ نَفْسَهُ‌ مَوَاضِعَ‌ التُّهَمَةِ‌ فَلَا يَلُومَنَّ‌ مَنْ‌ أَسَاءَ بِهِ‌ الظَّنَّ‌. امام عليه السلام فرمود: كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را ملامت كند كه به او سوء ظن پيدا مى‌كند (بلكه بايد خود را سرزنش كند كه اسباب سوء ظن را فراهم كرده است).
شرح و تفسير از مواضع تهمت بپرهيز امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميز اشاره به نكتۀ مهمى دربارۀ دفع سوء ظن‌ها مى‌كند، مى‌فرمايد:«كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد كسى را ملامت كند كه به او سوء ظن پيدا مى‌كند (بلكه بايد خود را سرزنش كند كه اسباب سوء ظن را فراهم كرده است)»؛ (مَنْ‌ وَضَعَ‌ نَفْسَهُ‌ مَوَاضِعَ‌ التُّهَمَةِ‌ فَلَا يَلُومَنَّ‌ مَنْ‌ أَسَاءَ بِهِ‌ الظَّنَّ‌) . مسئلۀ سوء ظن و گمان نياز به هزينۀ زيادى ندارد؛ بسيارند كسانى كه از يك يا چند قرينۀ ظنى فورا گمان بد دربارۀ اشخاص مى‌برند، به همين دليل كسانى كه مى‌خواهند هدف تيرهاى تهمت قرار نگيرند بايد خود را از امورى كه سوء ظن برانگيز است دور دارند. قرآن مجيد از جمله مسائلى كه بر آن تأكيد ورزيده اين است كه مسلمانان نسبت به يكديگر سوء ظن نداشته باشند «يا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ‌ الظَّنِّ‌ إِنَّ‌ بَعْضَ‌ الظَّنِّ‌ إِثْمٌ‌» ؛اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد چرا كه بعضى از گمان‌ها گناه است». ١ نيز دستورات مؤكدى بر «حمل فعل برادر مسلمان بر صحت» داده شده ولى با اين حال طبيعت تودۀ مردم اين است كه از قرائن كوچكى نتيجه‌هاى سوئى مى‌گيرند، ناگاه موج بدبينى بر مى‌خيزد و شايد صحنۀ جامعه‌اى را فرا مى‌گيرد. به همين دليل در كنار دستور به پرهيز از گمان بد امر شده است كه افراد، خود را در موارد سوء ظن و تهمت قرار ندهند. به بيان ديگر، ما نمى‌توانيم بگوييم چون در شريعت اسلام سوء ظن و تجسس حرام است، رفتن در مواضع تهمت مانعى ندارد و مردم بايد به وظيفۀ خود عمل كنند و با حسن ظن به همه چيز بنگرند، زيرا تضمينى نيست كه همه به اين دستورات اسلامى بدون كم و كاست عمل نمايند، بنابراين ساير مردم تكليفى دارند و ما هم وظيفه‌اى و اگر بخواهيم اين موضوع را گسترش دهيم مى‌توان گفت: همان گونه كه ارتكاب گناه ممنوع است، فراهم كردم زمينه‌هاى گناه براى ديگران نيز ممنوع است. در روايات اسلامى نيز تأكيدهاى فراوانى در اين زمينه وارد شده است: در حديثى كه ابن ابى‌الحديد در شرح همين كلام حكمت‌آميز آورده چنين مى‌خوانيم كه يكى از صحابه، رسول خدا صلى الله عليه و آله را در كنار كوچه‌اى از كوچه‌هاى مدينه مشاهده كرد كه زنى با اوست. او به رسول خدا صلى الله عليه و آله سلام كرد و رسول خدا صلى الله عليه و آله پاسخش را گفت. هنگامى كه آن شخص عبور كرد پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وى را صدا زد و فرمود: «هذِهِ‌ زَوْجَتي فُلانَةٌ‌ ؛اين زن را كه ديدى فلانى همسرم است» آن مرد گفت: اى رسول خدا مگر ممكن است كسى دربارۀ شما سوء ظنى ببرد؟ حضرت فرمود: «إِنَّ‌ الشَّيْطَانَ‌ يَجْرِي مِنِ‌ ابْنِ‌ آدَمَ‌ مَجْرَى الدَّم ؛شيطان در وجود انسان‌ها همچون خونى كه در رگ‌هاست جريان دارد (اشاره به اين‌كه بى سر و صدا در همه جاى بدن انسان نفوذ مى‌كند؛ در فكر و چشم و گوش و دست و زبان او)». ١ مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه در جلد ٨ فصل آداب العشرة باب ١٩ احاديث فراوانى در اين زمينه آورده است؛ از جمله در حديثى از امام صادق عليه السلام نقل مى‌كند كه فرمود: «اتَّقُوا مَوَاضِعَ‌ الرَّيْبِ‌ وَلَا يَقِفَنَّ‌ أَحَدُكُمْ‌ مَعَ‌ أُمِّهِ‌ فِي الطَّرِيقِ‌ فَإِنَّهُ‌ لَيْسَ‌ كُلُّ‌ أَحَدٍ يَعْرِفُهَا ؛از جاهاى تهمت‌خيز پرهيز كنيد حتى يكى از شما با مادرش در كنار جاده (به صورت تهمت‌برانگيز) نايستد، زيرا همه او را نمى‌شناسند (و ممكن است شما را متهم كنند)». ١ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام آمده است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «أَوْلَى النَّاسِ‌ بِالتُّهَمَةِ‌ مَنْ‌ جَالَسَ‌ أَهْلَ‌ التُّهَمَةِ‌ ؛سزاوارترين مردم به اتهام كسى است كه با افراد متهم همنشين گردد». ٢ يكى از ادباى بزرگ فارسى زبان مى‌گويد:«هر كه با بدان نشيند اگر طبيعت ايشان در او اثر نكند به طريقت ايشان متهم گردد و اگر به خراباتى رود به نماز كردن، منسوب شود به خمر خوردن».