eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
34.6هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
جنبش بابك خرّمدين به سال ۲۰۰ هجرى، در ادامه شورش خرّمدينان، بابك در آذربايجان و ارمينيه به پا خاست و مردم را به شورش بر ضدّ عبّاسيان فرا خواند. پيش از او، جاودان بن سهل، با تبليغ آيين مزدك و اعتقاد به تناسخ، بر عباسيان شوريده بود و اينك، بابك با جانشينى او و با شعار خونخواهى ابومسلم خراسانى قيام كرد. شورش بابك، كه تا نواحى همدان و اصفهان نيز گسترش يافت، بيست سال به درازا كشيد و سرانجام در سال ۲۲۳، افشين، وى را گرفت و به بغداد برد و به دستور معتصم عبّاسى در سامرّا به قتل رسيد. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: خداوندا! به او پسری عطاکن! قاسم بن علا می‌گوید: سؤالاتی را در قالب سه نامه به محضر حضرت حجت علیه السلام عرضه داشتم، و در ضمن اضافه نموده بودم که من مردی سالمند هستم امّا هنوز صاحب فرزندی نشده ام. حضرت علیه السلام پاسخ سئوالات مرا مرقوم فرموده امّا درباره فرزند به چیزی اشاره نکرده بودند. من برای مرتبه چهارم نامه ای نوشتم، و ابتدا از ایشان التماس دعا کردم. حضرت پاسخ فرمودند: «اللهمّ ارزقه ولداً ذکراً... ». «خداوندا! به او فرزند پسری عطاکن تا نورچشم او باشد، و این نطفه را که از او بوجود آمده است پسر قرار بده! ». هنگامی که نامه را مطالعه کردم، دانستم نطفه ای از من به وجود آمده، امّا هیچ اطّلاعی از آن نداشتم. وقتی از همسرم موضوع را سؤال کردم گفت: مشکلی که داشتم، برطرف شده و اکنون باردارم. و چندی بعد پسری به دنیا آورد. [۱] ---------- [۱]: ۳۹. دلائل الامامه، ص ۲۸۱، معرفة شیوخ الطایفة؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۰۳ و ۳۰۴. https://eitaa.com/zandahlm1357
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ چقدر ارزش دارد اسیر چهره‌ پاک تو شدن در میانِ اسارت‌های دنیایی ... خوش‌ سیما ترین شهید تخریب‌چی نوجوان و شهادت غریبانه در بیمارستان الرشید ... عبدالعظیم ..... در یکی از روزهای زیبای اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۹ در شهر نقنه از توابع شهرستان بروجن در استان چهارمحال بختیاری به دنیا آمد ... فقط ۱۲ سال سن داشت. دانش‌آموز اول راهنمایی بود که با شروع جنگ تحمیلی سنگر مدرسه را ترک کرد و علیرغم مخالفت اطرافیان و مسئولان به خاطر سن کمی که داشت خود را به جبهه‌های حق علیه باطل رساند. در اولین حضورش در جبهه وارد گردان تخریب شد و با تلاش و خدمات زیاد مورد توجه فرماندهان قرار گرفت. در همان مرحله اول از ناحیه دست مجروح شد و در بیمارستانی در تهران بستری شد. بعد از بهبود نسبی با وجود مخالفت خانواده و مسئولین بسیج برای آخرین‌بار عازم جبهه‌های غرب کشور شد . در عملیات والفجر ۴ درحالی‌که پیشاپیش رزمندگان مشغول بازگشایی محور عملیاتی و خنثی کردن مین‌ها بود ، به شدت مجروح شد و به اسارت نیروهای عراقی درآمد. به خاطر مجروحیت او را در بیمارستان الرشید عراق بستری کردند ، اما با توجه به‌شدت جراحات وارده و از طرفی شکنجه های بعثیون عراقی ؛ هفتم آذرماه ۱۳۶۲ در همان بیمارستان غریبانه به شهادت رسید . پیکر عبدالعظیم را در همان مکان دفن می کنند تا اینکه بعد از بیست سال پیکرش را به ایران انتقال و طی مراسم باشکوهی در گلزار شهدا زادگاهش به خاک می سپارند . 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان هر جا که نام حافظ در انجمن برآید حافظ 👤 دکتر الهی قمشه ای ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌
وفات شیخ شیخ در دوازدهم شوال ۱۰۳۰ق در سن هفتاد و هفت سالگی پس از یک هفته بیماری از دنیا رفت. تشیع بی مثالی از جنازه او در میدان نقش جهان اصفهان بعمل آمد و بنابر وصیت خودش و فرمان شاه عباس در محل پای امام رضا علیه السلام، دفن گردید. شکراللّٰه سعیه و رحمةاللّٰه و برکاته الواسعة علیه و علی جمیع المؤمنین. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام اللَّجَاجَةُ‌ تَسُلُّ‌ الرَّأْى. امام عليه السلام فرمود: لجاجت، فكر و رأى انسان را از ميان مى‌برد.
شرح و تفسير نتيجۀ لجاجت امام عليه السلام در اين گفتار به يكى از مهم‌ترين آثار سوء لجاجت اشاره كرده، مى‌فرمايد:«لجاجت، فكر و رأى انسان را از ميان مى‌برد»؛ (اللَّجَاجَةُ‌ تَسُلُّ‌ الرَّأْى) . «تسل» از ريشۀ «سلّ‌» بر وزن «حلّ‌» در اصل به معناى بيرون كشيدن شمشير از غلاف با نرمش و يا خارج كردن هر چيزى به مدارا و نرمى است. به فرزند هم به همين مناسبت سليل مى‌گويند، چون از وجود ديگرى خارج شده است. گاهى اين واژه را به نابود كردن تفسير كرده‌اند، زيرا چيزى را كه از محلى بيرون بكشند آن محل خالى مى‌ماند و به اشخاصى كه مخفيانه و به اصطلاح به طور قاچاقى از جايى مى‌گريزند و يا به جايى وارد مى‌شوند «متسلّلون» گفته مى‌شود. به‌هرحال منظور امام عليه السلام از اين كلام نورانى بازداشتن لجوجان از لجاجت است، زيرا لجاجت به انسان اجازۀ درست انديشيدن و فكر صحيح را نمى‌دهد و غالباً لجوجان به راه خطا مى‌روند و منافع و موقعيت‌هاى خود را از دست مى‌دهند، چرا كه تصميم‌گيرى‌هاى آنها نابجا و ناصواب است. بعضى از شارحان در تفسير اين كلام حكيمانه احتمال ديگرى نيز داده‌اند و گفته‌اند منظور آن است كه هرگاه رئيس و مدير و بزرگ‌تر ببيند افراد زيردست لجاجت به خرج مى‌دهند از اصلاح آنها صرف نظر مى‌كند و حمايت خود را از آنها بر مى‌گيرد و آنان را به حال خود وا مى‌گذارد كه سبب خسارتى عظيم براى آنان مى‌شود. ولى تفسير اول صحيح‌تر به نظر مى‌رسد، زيرا منظور اين است در همانجا كه لجاجت است اين اثر منفى وجود دارد، به علاوه افراد لجوج كمتر حاضرند به مشورت تن بدهند. آنها روى افكار خود پافشارى مى‌كنند و محروم بودنشان از مشورت ضربۀ ديگرى نيز بر آنان وارد مى‌سازد، هر چند جمع ميان دو تفسير در يك عبارت مانعى ندارد و استعمال لفظ‍‌ در بيش از يك معنا به اعتقاد ما جايز است. مفاسد لجاجت به قدرى زياد است كه گاهى سرچشمۀ بروز جنگ‌هاى خونين مى‌شود همان‌گونه كه در حديثى از امام اميرمؤمنان آمده است: «إيّاكَ‌ وَ مَذْمُومَ‌ اللَّجاجِ‌ فَإنَّهُ‌ يُثِيرُ الْحُرُوبُ‌ ؛از خصلت نكوهيدۀ لجاج بپرهيز كه آتش جنگ‌ها را شعله‌ور مى‌سازد». ١ لجاجت گاه سبب از هم پاشيدن خانواده‌ها، به هم خوردن دوستى‌هاى پرسابقه، ايجاد اختلاف در ميان شركا و به هم خوردن وحدت صفوف مى‌شود و اگر لجاجت در مديران جامعه پيدا شود آثار سوء آن بسيار گسترده‌تر است. به همين دليل در احاديث فراوانى كه از رسول خدا و ائمۀ هدى عليهم السلام به ما رسيده لجاجت سخت نكوهش شده است؛ از جمله در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم: «الْخَيْرُ عادَةٌ‌ وَ الشَّرُّ لَجاجَةٌ‌ ؛خوبى سبب مى‌شود كه انسان به كار خير عادت كند و انجام كارهاى بد ناشى از لجاجت است». در حديث ديگرى از اميرمؤمنان مى‌خوانيم: «اللَّجاجُ‌ بَذْرُ الشَّرِّ ؛لجاجت بذر بدى‌هاست». ٢ در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «اللَّجاجُ‌ أكْثَرُ الْأشْياءَ مَضَرَّةً‌ فى الْعاجِلِ‌ وَ الْآجِلِ‌ ؛لجاجت زيان‌بارترين اشيا در دنيا و آخرت است». ٣در حديث ديگرى لجاجت به مركب چموشى تشبيه شده كه انسان بر آن سوار مى‌شود؛ امام اميرمؤمنان مى‌فرمايد: «لا مَرْكَبَ‌ أجْمَحْ‌ مِنَ‌ اللَّجاجِ‌ ؛هيچ مركبى سركش‌تر و چموش‌تر از مركب لجاجت نيست». ١ اين احاديث را با حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله پايان مى‌دهيم كه فرمود: «إيّاكَ‌ وَ اللَّجاجَةِ‌ فَإنَّ‌ أوَّلَها جَهْلٌ‌ وَ آخِرَها نَدامَةٌ‌ ؛از لجاجت بپرهيز كه آغازش نادانى و سرانجامش پشيمانى است». ٢ نكته: لجاجت و ريشه‌ها و پيامدهاى آن لجاجت در اصل به معناى پافشارى، سرسختى و اصرار بر يك سخن يا يك كار است و معمولاً در امور باطل به كار مى‌رود؛ ولى به‌طور نادر در امورى كه جنبۀ مثبت دارد نيز اين واژه به كار رفته است، مانند حديث معروف يا برگرفته از حديث معروف «من قَرَعَ‌ وَلَجَّ‌ وَلَج ؛كسى كه درى را بكوبد و اصرار ورزد و ايستادگى كند سرانجام در باز مى‌شود و وارد خواهد شد». قرآن مجيد نيز اين واژه را در مورد طغيان به كار برده مى‌فرمايد: «لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ‌ يَعْمَهُونَ‌» ؛آنها در طغيانشان لجاجت مى‌ورزند و در اين وادى سرگردان مى‌مانند». ٣ از جمله شواهدى كه دلالت مى‌كند لجاجت معمولاً بار منفى دارد حديث امام صادق عليه السلام است كه مى‌فرمايد: «سِتَّةٌ‌ لاتَكُونُ‌ فِى الْمُؤْمِنِ‌ الْعُسْرُ وَالنَّكَدُ وَاللَّجاجَةُ‌ وَالْكَذِبُ‌ وَالْحَسَدُ وَالْبَغْىُ‌ ؛شش چيز است كه در مؤمن وجود ندارد: ناتوانى و بخل و لجاجت و دروغ و حسد و ظلم و ستم بر ديگران». ١ سرچشمۀ لجاجت امور زيادى مى‌تواند باشد؛ از جمله حب ذات افراطى كه سبب پافشارى بر رأى و عقيدۀ خود مى‌شود و خود بزرگ‌بينى كه سبب مى‌شود نظر خود را از همه برتر ببيند و بخل و حسادت كه او را از پذيرش نظر ديگران باز مى‌دارد و جهل و نادانى كه به انسان اجازه نمى‌دهد تمام جوانب مطلب را ببيند و تعصب شديد كه
سبب پافشارى بر امور باطلى مى‌شود كه مورد تعصب اوست و دفاع بى دليل از قوم و قبيله و خانواده و بستگان كه سبب مى‌شود بر اعتقادات آنها پافشارى كند و امورى از اين قبيل. يكى ديگر از عوامل اصلى لجاجت عدم شجاعت در بازگشت از نظرات باطل و پذيرفتن نظرات صحيح است؛ شجاعتى كه متأسفانه در بسيارى از افراد وجود ندارد و همين امر گاه سبب مى‌شود عمرى در مسير باطل بمانند و به پرتگاه‌ها كشيده شوند. تاريخ صحنه‌هاى زيادى از بدبختى‌هايى كه باعث آن افراد لجوج بودند به خاطر دارد. قرآن مجيد در سورۀ «ملك» بعد از آنكه آيات روشنى را از خداوند ذكر مى‌كند به انحراف كافران اشاره كرده مى‌فرمايد: «بَلْ‌ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ» ؛آنها در سركشى و فرار از حقيقت لجاجت مى‌ورزند».
و در اين وادى سرگردان مى‌مانند». ٣ از جمله شواهدى كه دلالت مى‌كند لجاجت معمولاً بار منفى دارد حديث امام صادق عليه السلام است كه مى‌فرمايد: «سِتَّةٌ‌ لاتَكُونُ‌ فِى الْمُؤْمِنِ‌ الْعُسْرُ وَالنَّكَدُ وَاللَّجاجَةُ‌ وَالْكَذِبُ‌ وَالْحَسَدُ وَالْبَغْىُ‌ ؛شش چيز است كه در مؤمن وجود ندارد: ناتوانى و بخل و لجاجت و دروغ و حسد و ظلم و ستم بر ديگران». ١ سرچشمۀ لجاجت امور زيادى مى‌تواند باشد؛ از جمله حب ذات افراطى كه سبب پافشارى بر رأى و عقيدۀ خود مى‌شود و خود بزرگ‌بينى كه سبب مى‌شود نظر خود را از همه برتر ببيند و بخل و حسادت كه او را از پذيرش نظر ديگران باز مى‌دارد و جهل و نادانى كه به انسان اجازه نمى‌دهد تمام جوانب مطلب را ببيند و تعصب شديد كه سبب پافشارى بر امور باطلى مى‌شود كه مورد تعصب اوست و دفاع بى دليل از قوم و قبيله و خانواده و بستگان كه سبب مى‌شود بر اعتقادات آنها پافشارى كند و امورى از اين قبيل. يكى ديگر از عوامل اصلى لجاجت عدم شجاعت در بازگشت از نظرات باطل و پذيرفتن نظرات صحيح است؛ شجاعتى كه متأسفانه در بسيارى از افراد وجود ندارد و همين امر گاه سبب مى‌شود عمرى در مسير باطل بمانند و به پرتگاه‌ها كشيده شوند. تاريخ صحنه‌هاى زيادى از بدبختى‌هايى كه باعث آن افراد لجوج بودند به خاطر دارد. قرآن مجيد در سورۀ «ملك» بعد از آنكه آيات روشنى را از خداوند ذكر مى‌كند به انحراف كافران اشاره كرده مى‌فرمايد: «بَلْ‌ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ» ؛آنها در سركشى و فرار از حقيقت لجاجت مى‌ورزند». ٢ در سورۀ «نوح» دربارۀ خودپرستان زمانش مى‌خوانيم: آنها به‌قدرى لجوج بودند كه براى نشنيدن كلام نوح انگشت‌ها را در گوش مى‌گذاردند و جامه به خود مى‌پيچيدند تا سخنان بيدارگر نوح را نشنوند. «وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ‌ لِتَغْفِرَ لَهُمْ‌ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ‌ فِي آذانِهِمْ‌ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ‌ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً».