#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و هشتاد و هفتم ولی شاید او به
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و هشتاد و هشتم
باورم نمیشد چه میگوید که نگاه کردم و پیش از آنکه ماشین محمد را شناسایی کنم، در تاریکی کوچه عبدالله را دیدم که از ماشین پیاده شد و پشت سرش محمد و عطیه که یوسف را در آغوش کشیده بود، از اتومبیل بیرون آمدند. احساس میکردم خواب میبینم و نمیتوانستم باور کنم برادر عزیزم به دیدارم آمده که قدمهایم را سرعت بخشیدم و شاید هم به سمت انتهای کوچه میدویدم تا زودتر محمد را در آغوش بگیرم. صورتش مثل همیشه شاد و خندان نبود و من چقدر دلتنگش شده بودم که دست دور گردنش انداختم و رویش را بوسیدم و میان گریهای که گلوگیرم شده بود، مدام شکایت میکردم: «محمد! دلت اومد چهار ماه نیای سراغ من؟ میدونی چقدر دلم برات تنگ شده بود؟» و شاید روزی که از خانه پدری طرد شدم، گمان نمیکردم دیگر برادرم را ببینم که حالا اینهمه ذوقزده شده بودم. محمد به قدری خجالت زده بود که حتی نگاهم نمیکرد و عطیه فقط گریه میکرد که صورتش را بوسیدم و چقدر دلم هوای برادرزادهام را کرده بود که یوسف یکساله را از آغوشش گرفتم و طوری میان دستانم فشارش میدادم و صورت کوچک و زیبایش را میبوسیدم که انگار میخواستم حسرت بوییدن و بوسیدن حوریه را از دلم بیرون کنم. مجید از روزی که برای پیدا کردن پدر به نخلستان رفته و محمد حتی جواب سلامش را هم نداده بود، دلش گرفته و امشب هم نمیتوانست با رویی خوش پاسخش را بدهد که محمد دستش را گرفت و زیر لب زمزمه زد: «آقا مجید! شرمندم!» و به قدری خالصانه عذرخواهی کرد که مجید هم برادرانه دستش را فشرد و با گفتن «دشمنت شرمنده!» محمد را میان دستانش گرفت و پیشانیاش را بوسید تا کمتر خجالت بکشد. نمیدانم چقدر مقابل درِ خانه معطل شدیم تا بلاخره غلیان احساسمان فروکش کرد و تعارف کردیم تا میهمانان وارد خانه شوند. آسید احمد و خانوادهاش در خانه نبودند که یکسر به اتاق خودمان رفتیم و من مشغول پذیرایی از میهمانان عزیزم شدم. محمد از سرگذشت دردناک من و مجید در این چند ماه خبر داشت و نمیدانست با چه زبانی از اینهمه بیوفاییاش عذرخواهی کند که عطیه با گفتن یک جمله کار شوهرش را راحت کرد: «الهه جون! من نمیدونم چقدر دلت از دست ما شکسته، فقط میدونم ما چوب کاری رو که با شما کردیم، خوردیم!» نمیدانستم چه بلایی به سرشان آمده که گمان میکنند آتش آه من دامان زندگیشان را گرفته، ولی میدانستم هرگز لب به نفرین برادرم باز نکردهام که صادقانه شهادت دادم: «قربونت بشم عطیه! به خدا من هیچ وقت بدِ شما رو نخواستم! لال شم اگه بخوام زندگی داداش و زن داداشم، تلخ شه! من فقط دلم براتون تنگ شده بود!» عبدالله در سکوتی غمگین سرش را پایین انداخته و کلامی حرف نمیزد که مجید به تسلای دل محمد، پاسخ داد: «محمد جان! چرا انقدر ناراحتی؟ بلاخره شما تو یه شرایطی بودید که نمیتونستید حرفی بزنید. من همون موقع هم شرایط شما رو درک میکردم. به جون الهه که از همه دنیا برام عزیزتره، هیچ وقت از تو و ابراهیم هیچ توقعی نداشتم!»
با ما همراه باشید🌹https://eitaa.com/zandahlm1357
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 حتما ببینید ☝️☝️
👈 مداحی #ایام_فاطمیه
🎤حاج حسین #سیب #سرخی
🌴زهرا مرو تو را بجان حیدر
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: اين جاست كه سخن امام فقيد ما، آن داعي الي اللَّه و فاني في اللَّه آشكار ميشود كه اسلام را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«ولا يزال الّذين كفروا تصيبهم بما صنعوا قارعه» (۲۰) ؛ به شرط آن كه مؤمنين به اسلام، به وظايف خود در قبال اين توطئهها آشنا باشند و از انجام آن غفلت نورزند. بديهي است كه آماج اصلي همه ي توطئههايي كه در ده سال گذشته عليه اسلام طراحي شد، جمهوري اسلامي بود، كهام القراي اسلام و پيشاهنگ حركت جهاني آن محسوب ميشود، و در اين ده سال
ملت ايران انواع ضرباتي را كه در واقع به سمت اسلام و نيروي عظيم انقلابي آن هدف گيري شده بود، پذيرا شدند. جنگ تحميلي هشت ساله، محاصره ي اقتصادي و انواع حملات بي شمار سياسي و تبليغاتي و اقتصادي عليه جمهوري اسلامي، درحقيقت با انگيزه ي فشار بر اسلام و دشمني با آن انجام گرفت و ما افتخار ميكنيم كه به خاطر گوهر عزيز يكدانه يي كه با خود داشتيم - يعني ايمان به خدا و عمل به اسلام - سالها مورد خشم جنون آميز و انتقام سبعانه ي قدرتهاي جهاني قرار گرفته و سپر بلا شديم. آري، «مانقموا منهم الّا ان يؤمنوا باللَّه العزيز الحميد» (۲۱). ولي مبارزه ي قدرتهاي استكباري با اسلام، به آنچه نسبت به ايران و مردم آن و نظام جمهوري اسلامي اعمال شد، منحصر نماند؛ بلكه دشمني با اسلام در دايره يي وسيعتر، هم با روشهاي سياسي و تبليغاتي، و هم با روشهاي فرهنگي با جديت دنبال شد. فشار و سختگيري بر مبارزان و آزاديخواهان و علما و روشنفكران مسلمان در كشورهاي اسلامي از سوي رژيمهاي وابسته به امريكا، و نيز سختگيري نسبت به اقليتهاي مسلمان در كشورهاي غيراسلامي، نمونههاي بارز مبارزه ي سياسي با اسلام، و نوشتن مقالات و كتب و تهيه ي فيلمهاي اهانت آميز نسبت به اسلام و نشر آن در محيطهاي اسلامي و غيراسلامي، نمونههاي مبارزه ي فرهنگي با اسلام است. اكنون دولتهاي استكباري مانند امريكا و انگليس و امثال آنان، پولهاي گزافي را در راه اين خصومتهاي جنايت آميز خرج ميكنند و متأسفانه هستند نويسندگان و هنرمنداني كه براي منفعت مادّي، قلم و بيان و هنر خود را در معرض معامله گذارده و با سركوب وجدان هنري و ادبي خود، در
خدمت مقاصد شوم صاحبان قدرت قرار ميگيرند. نكته ي مهم آن است كه اين حركات خصمانه، ناشي از احساس ضعف اردوگاه استكبار در برابر اسلام است. صلابت اسلامي و پايداري ملت مسلمان ايران و فريادهاي تندرآساي بت شكن قرن و فضل و نصرت الهي كه آن عبد صالح و يارانش را همواره شامل بود، موجب شد كه صدور انديشه ي انقلابي اسلام كه دشمن بشدت از آن در هراس بود، از همان راههايي كه آنان براي جلوگيري ازصدور انقلاب يا ضربه زدن به آن فراهم كرده بودند، تحقق يابد و مظلوميت ملت ايران و تحمل شدايد، موجب اثبات حقانيت اين ملت بزرگ و گسترش دامنه ي انقلاب در بسياري از كشورها شود و به مسلمانان جهان، عزم راسختر و احساس هويت اسلامي بيشتري ببخشد. امروز ايادي استكبار جهاني در همه جا در برابر اسلام موضع انفعالي دارند و كينه ورزي آنان ......
https://eitaa.com/zandahlm1357