#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
❇️ سلسله جلسات کارگاه #مبانی_ولایت_فقیه 31 💠 جلسه 1️⃣3️⃣ 🔰پاسخ به شبهات ولایت فقیه ⬅️ شبهه وجود ر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
33.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه #مبانی_ولایت_فقیه 32
💠 جلسه 2️⃣3️⃣
🔰پاسخ به شبهات ولایت فقیه
⬅️ آیا ولی فقیه مصلحت سنجی می کند؟
⬅️ آیا ولی فقیه می تواند در مواردی که به جان مردم بستگی دارد مصلحت سنجی کند؟
⬅️ آیا از صحبتهای ولی فقیه اینطور برداشت می شود که سلاح هسته ای داریم و می سازیم اما استفاده نمی کنیم؟؟
🎤 #استاد_احسان_عبادی
🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است
👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: تعيين هجرت پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) به عنوان مبدأ تاريخ اسلامى در فرمانى كه پيغمبر (صل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
شيعيان اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در عهد عمر
اشاره
شيعيان اميرالمؤمنين (عليه السّلام) كه همان اصحاب خاص پيغمبر خدا (صلّى الله عليه وآله) بودند، پس از توطئۀ سقيفه به سبب دوستى اهل بيت و پافشارى بر حقّانيّت على (عليه السّلام)، مورد بغض غاصبان قرار گرفتند و به شدت منزوى شدند.
علّت اصلى توفيق غاصبان خلافت در انزواى اصحاب برگزيده
در سقيفه افتخارات ملّى و تفاخرات قبيله اى احيا شده، بر سوابقِ هجرت و جهاد و ايمان غلبه يافت. شيعيان اميرالمؤمنين و به تعبير ديگر اصحاب برگزيدۀ پيغمبر عموماً از قريش و قبايل مطرح نبودند؛ از اين رو سخنان و موضع گيرى آنها در دفاع از حقّانيّت على (عليه السّلام) تأثيرى نداشت.
با توجه به آنچه ذكر شد، موقعيت ياران انصارى اميرالمؤمنين (عليه السّلام) معلوم است (كسانى مانند سهل و عثمان پسران حنيف، ابوايوب، حذيفة بن يمان، خزيمة بن ثابت، ابوالهيثم بن تيهان) و از مهاجران به غير از زبير بن عوّام (پسر عمۀ حضرت) و عباس و پسران او (كه از بنى هاشم بودند و همراه اميرالمؤمنين (عليه السّلام) منزوى شدند)، خالد بن سعيد بن عاص از بنى اميه به حمايت از على (عليه السّلام) برخاست، اما از آن جا كه اين قبيله كينۀ بنى هاشم را در دل داشتند، كسى از خالد پشتيبانى نكرد.
بقيۀ اصحاب مهاجر هوادار اميرالمؤمنين (عليه السّلام) اشخاصى فاقد نسب و قبيلۀ معتبر و نفوذ بودند؛ از اين رو به راحتى منزوى شدند. مانند عمّار ياسر كه نسبى يمنى داشت و جزء موالى بنى مخزوم به شمار مى آمد. مقدادبن عمروو عبدالله بن مسعود كه حليف و وابسته به بنى زهره بودند و ابوذر كه از قبيله اى كم اعتبار به نام «غفار» بين راه مكه به شمال بود، در مدينه فاقد قدرت قبيله اى بود. سلمان نيز تبارى ايرانى داشت.
#تاریخ تشیع
✍️استاد محمد حسین رجبی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شاهان هخامنشی، بی اعتماد به پزشکان ایرانی ↩️ #قسمت_دوم ↪️ پای سخن #باستانگرایان که بنشینیم، از #تم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزارشی جالب از حکیم #فردوسی رحمه الله علیه از بی شرفی و وطن فروشی #موبدان
🚮 موبدان (روحانیون #زرتشتی) در طول تاریخ در پی چپاول و تاراج مال و جان و ناموس ایرانی بودند.
آنها که سالیان سال زالو وار خون مردم را مکیده بودند، ذره ای شرافت و غیرت به کشور نداشتند.
دو موبد در زمان حمله دشمن این سرزمین یعنی #اسکندر_مقدونی تصمیم گرفتند #شاه این #سرزمین #داریوش سوم را #ترور کنند و سرش را تقدیم #اسکندر کنند و در حکومت وی پست حکومتی بگیرند!
این حادثه را جناب #حکیم_فردوسی در اثر ماندگار خویش #شاهنامه چنین بیان میکنند:
دو دستور (موبد بزرگ،دستور یعنی موبدی که فتوا دینی میدهد)بودش گرامی دو مرد
که با او بدندی به دشت نبرد
یکی موبدی نام او ماهیار
دگر مرد را نام جانوشیار
چو دیدند کان کار بیسود گشت
بلند اختر و نام دارا گذشت
یکی با دگر گفت کین شوربخت
ازو دور شد افسر و تاج و تخت
بباید زدن دشنهای بر برش
وگر تیغ هندی یکی بر سرش
سکندر سپارد به ما کشوری
بدین پادشاهی شویم افسری
https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/dara/sh8/
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بی سوادی #دختران و #زنان در ایران باستان ‼️
👤 #کریستین_سن :
منابع #تاریخی که داریم،اطلاعی در باب تعالیم دختران بدست نمیدهد.
#بارتلمه حدس(!) میزند که تعلیم دختران بیشتر مربوط به اصول خانه داری بوده است!
📖 کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان،ترجمه مرحوم رشید یاسمی، صفحه ۵۴۸
goo.gl/hq7wHm 👈 اسکن کتاب
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✍ #محمد_پورعلی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
د همين پشتيبان، صعود دائمي وزير جنگ ممكن شد. در اكتبر ۱۹۲۳ احمدشاه كه مرعوب اين قدرت روز افزون شده ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
در فصل هفتم چرايي ناكامي وي در اين راه آمده است. اين ناكامي، مردم ايران را تشويق كرد تلاش كنند خود را از استبدادي كه به تازگي پا گرفته بود، برهانند. همانند اكتبر ۱۹۲۲، باز هم با دخالت ارتش، رضا بر مسند خود باقي ماند. اما در ژوئن ۱۹۲۴، مخالفت با ادامه حكمراني او افزايش يافت و حملات روزنامهها روز به روز جسورانه تر شد. در جولاي ۱۹۲۴ آشكار بود كه رضا وضعيت خوبي ندارد. من گزارشي مستند از قتل معاون كنسول آمريكا در تهران در تاريخ ۱۸ جولاي ۱۹۲۴، تهيه كرده ام. [۱] اين جنايت دستاويز خوبي براي رضا بود تا با اعلان حكومت نظامي مخالفين خود را دستگير و قدرت خود را حفظ كند.
ماجراي شيخ محمره و «آزادسازي» عربستان (خوزستان) در فصل هشتم مورد بررسي قرار گرفته است. بلافاصله پس از ماجراي «جمهوري» و قضيه ايمبري* [۲] معلوم شد كه تمام اين قضايا صرفاً نمايشي به كارگرداني انگليسيها بوده تا موقعيت متزلزل رضا تثبيت شود. در نوامبر ۱۹۲۴، رضا ارتش خود را به سمت خوزستان گسيل داشت.
جايي كه شيخ محمره (شيخ خزعل) سر به شورش برداشته و دولت ايران را به مبارزه طلبيده بود. شيخ خزعل سالها تحت الحمايه انگليسيها بود. پس از رد و بدل شدن «تلگرافهاي بسيار»، شيخ «تسليم شد» و «درخواست عفو» كرد و «بخشيده» شد. در آوريل ۱۹۲۵ شيخ خزعل بي دفاع كه متقاعد شده بود از بصره بازگردد، دستگير و به تهران منتقل شد. تنها گذاشتن شيخ محمره، بخشي از سياست جديد انگلستان بود. در اين سياست، «رهبران جزء» به نفع حكومت مركزي رضا، بايد قرباني ميشدند. فصل هشتم به سوء تدبير نظامي در جنوب ايران و قتل كاكس* [۱] ميپردازد. قتل كاكس كه بلافاصله پس از كشته شدن ايمبري رخ داد و واكنش انگلستان به اين حوادث، «اطلاعات جالبي» را در مورد ديپلماسي انگلستان در اختيار ميگذارد. رضا بلافاصله پس از بازگشت از جنوب، بار ديگر سعي كرد كه شاه غايب را خلع و خود را جانشين او كند. «شكست نهضت نايب السلطنه» در فوريه ۱۹۲۵، كه در فصل نهم توضيح داده شده، رضاخان را به حدي تضعيف كرد كه موري** [۲] فكر ميكرد كه كار رضاخان «به پايان» رسيده است. البته مشخص بود پيش بيني سقوط قريب الوقوع رضاخان، اغراق آميز است. اما پس از ترميم مختصري كه در ماههاي آوريل تا ژوئن ۱۹۲۵ صورت گرفت، در آگوست ۱۹۲۵، بار ديگر رضا در موقعيت وخيمي قرار گرفت و مجبور شد در تلگرافي از شاه خواهش كند به كشور بازگردد. اعلان بازگشت شاه، پاسخ مرسوم انگليسيها را در پي داشت؛ يعني خلق يك «بحران» با به راه انداختن شورشهاي شهري. اما «بلواي نان» در سپتامبر ۱۹۲۵ بيش از پيش موقعيت ضعيف رضا؛ و ضرورت انجام اقدامي مؤثر براي ابقاي وي بر مسند قدرت را آشكار ساخت. خيزش او به سمت تخت پادشاهي، حركتي تدافعي براي ابقاي وي بر مسند قدرت بود. همان طور كه در فصل دهم به تفصيل آمده است، علي رغم تأمين امنيت موقعيت رضا، روشن بود كه ابقاي او بر مسند قدرت، روز به روز دشوارتر ميشود. پس از اين بود كه «جنبش ملي»، سلسله قاجار را خلع كرد و رضا پهلوي را به عنوان شاه «برگزيد». اين سومين باري بود كه تلاش ميشد رضا به رياست مملكت برسد، به همين دليل تجارب به دست آمده از
«جنبش جمهوري» و قضيه نايب السلطنه به خوبي مورد استفاده قرار گرفت. در اين فصل، شاهد نمونه اي از گزارشهاي ديپلماتيك آمريكا خواهيم بود كه نقش انگليس را در به سلطنت رساندن رضا پهلوي مدنظر قرار داده اند.
----------
[۱]: همان، ۳۲۰-۲۳۹
[۲]: Imbrie
[۱]: Cox.
[۲]: Murray
پس از اينكه انگلستان توانست شخص موردنظر خود را بر تخت پادشاهي بنشاند، فرانسه نيز نارضايتي خود را آشكار ساخت. فصل دهم با توصيف جشن تاج گذاري شاه جديد به پايان ميرسد.
📚از قاجار تا پهلوی
✍محمد قلی مجد
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید
💠❌ رضاشاه عاشق خاک ایران بود
🔻یک ایرانی اصیل آریایی که به خاک ایران عشق می ورزید❗️
🔻 نگاهی به زندگی متفاوتترین شاه ایران
🔻نشانههای کمتر بررسی شده از علاقه رضاشاه به نژاد آریایی و خاک ایران
#ایران_بدون_روتوش
#پهلوی_بدون_فیلتر
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 سلسله جلسات #جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا 15 ✳️ شرح معرفتی و کوتاه #زیارت_عاشورا 🎤 حجت الاسلام و المس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_438392472.MP3
4.82M
💠 سلسله جلسات #جرعه_ای_از_زیارت_عاشورا 16
✳️ شرح معرفتی و کوتاه #زیارت_عاشورا
🎤 حجت الاسلام و المسلمین استاد نصوری ( معاونت محترم ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت قم)
🎬 جلسه 6⃣1⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایی خوب جمع کرد :)))))
.......:
آدم بی شرّ و شور
آبادان بودیم!
محمدرضا داخل سنگر شد. دور تا دور سنگر رو نگاه کرد و گفت: «آخرش نفهمیدم کجا بخوابم؟! هر جا
میخوابم مشکلی برام پیش میاد. یکی لگدم میکنه. یکی رُوم میافته. یکی...» از آخر سنگر داد زدم: « بیا این جا. این گوشه سنگر. یه طرفِت من و یه طرفتم دیوارِ سنگر. کسی کاری به کارِت نداره. منم که آزارم به کسی نمی رسه».
کمی نگاهم کرد و گفت:« عجب گفتی!. گوشهای امن و امان. تو هم که آدم آروم و بیشرّ و شوری هستی» و بعد پتوهاشو آورد، انداخت آخرِ سنگر. خوابید و چفیهاش رو کشید رو سرش. منم خوابیدم و خوابم برد. خواب دیدم با یه عراقی دعوام شده. عراقی زد تو صورتم. منم عصبانی شدم. دستمو بردم بالا و داد زدم: یا ابوالفضلِ علی! و بعد با مشت، محکم کوبیدم تو شکمش. همین که مشتو زدم، کسی داد زد: یا حسین! از صداش پریدم بالا. محمدرضا بود. هاج و واج وگیج و منگ، دورِ سنگر رو نگاه میکرد و میگفت: «کی بود؟! چی شد؟!» مجید و صالح که از خنده ریسه رفته بودند، گفتند: «نترس؛ کسی نبود؛ فقط این آقای آروم و بی شر و شور، با مشت کوبید تو شکمت».
آدم بی شرّ و شور
مجموعه اکبرکاراته
https://eitaa.com/zandahlm1357