eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت درگذشت آيت الله آقاى حاج شيخ ابوالحسن مصلحى پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت آيت الله آقاي حاج شيخ ابوالحسن مصلحي بسم الله الرحمن الرحيم در گذشت مرحوم مغفور آيت الله آقاي حاج شيخ ابوالحسن مصلحي رحمة الله عليه فرزند مرحوم آيت الله العظمي اراكي قدس سره را كه خود از علماءِ محترم و عضو جامعه ي مدرسين بودند به اعلام و فضلاءِ حوزه ي مقدس قم و به خانواده و فرزندان معزّز و مكرّم و ديگر بازماندگان ايشان تسليت ميگويم و از خداوند متعال براي آن عالم بزرگوار رحمت و مغفرت طلب مينمايم. والسلام عليكم و رحمة الله سيد علي خامنه اي ۱۸/خرداد/۱۳۸۴ .......: مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۶- تقاضای معرّف-ی نماینده ای از سوی مقام معظّم رهبری برای پاسخگویی به سؤالات و نیازهای دانشجویان بسم الله الرّحمن الرّحیم. مح---راب شفق--------ده اؤزومو سجده گؤردوم قان ایچره غمیم یوخ، اوزوم اولسون سنه صاری [۱] چوخ ممنون! رهبر بزرگوار جنابعالی در جمله ای بدین مضمون که «او به ما فهماند که انسان واقعی شدن و تا نزدیک مرزهای عصمت پیش رفتن، افسانه نیست»؛ حضرت امام را معرفی کردید. در زمان حیات حضرت امام دانشجویان یا جوانان، نماینده ای از ایشان درخواست کرده بودند تا در مورد مشکلاتشان به ایشان مراجعه کنند. حضرت امام هم جنابعالی را معرفی کرده بودند. خواهشی که بنده از شما دارم این است که شما هم یک لطفی بکنید به اسم، نماینده ای را یا نماینده‌هایی را معرفی بفرمائید تا جوانان در مورد مشکلاتشان و سؤالاتی که خواهند داشت به آنها مراجعه بکنند. ممنون. البتّه آن وقت امام به یک عدّه از جوانها که رفته بودند به ایشان مراجعه کرده بودند از دانشجوها، بنده را معرفی کردند، من هم میرفتم. الان هم هستند روحانیون خوبی در بین دانشجوها هستند که مورد تأیید من اند. من البتّه نمیخواهم اینجا اسم بیاورم، لکن بعضیها را من به اسم هم حتّی معرفی کرده‌ام در بین مجموعه‌های دانشجویی و حضور دارند الان و فعّالیتهای خیلی خوبی هم میکنند. آن روزی که شما اشاره میکنید، آن روز این کار یک کار نویی بود. یعنی هیچ سابقه نداشت که یک عدّه جوان بیایند از امام درخواست کنند که یک روحانی علاقه مند مثلاً به مسائل جوانان را به اینها معرفی کند و خب، امام هم معرفی کردند. البتّه در رسانه‌ها این گفته شد. همین خود جوانها پخش کردند و حالا جنابعالی هم اطّلاع دارید و مطرح میکنید، ولیکن الان خوشبختانه این کار یک کار رایجی است. الان در همه ی دانشگاه‌ها روحانیون جوانی حضور دارند که فعّالیّت میکنند. البتّه همه در یک ---------- [۱]: . کلمات ترکی. شهریار، ص ۱۰۱ سطح نیستند، به یک اندازه از فعّالیّت و کارایی نیستند، لکن بینشان کسانی هستند که حقیقتاً کارایی دارند و از آن روزِ بنده اگر بهتر نباشند - که یقیناً بهتر هم هستند - کمتر نیستند.... برای غیردانشجوها چطور؟ برای غیردانشجوها هم، آخر جوانها یک وقت یک مجموعه ای هستند که میخواهند مراجعه کنند - مثلاً دانش آموزان فرضاً، یا کارگرها - این را خب، میشود کسی را معرفی کرد وَالّا همین طور که مجموعه ای نباشند خب مراجعه میکنند دیگر. مراجعه کنند به روحانیون فراوانی هستند، از روحانیون جوان استفاده میکنند. یعنی میخواهم بگویم فرق حالا و آن روز این است که آن روز اصلاً این ارتباط با جوانها باب نشده بود آنچنانی که، بخصوص با جوانهای دانشجو، لذا خب این کار لازم بود. الان خوشبختانه ارتباط با جوانها باب است. خیلی از روحانیون و فضلای جوان که خودشان هم جوانند، الان خوب در ارتباط با جوانها هستند، مسائل جوانها را بررسی میکنند، به آنها رسیدگی میکنند، کارهای خوب، حرفهای ارزشمند، انسان از اینها میشنود و گمان نمیکنم الان نیازی باشد که من کسی را معرفی کنم. البتّه اگر یک وقتی هم یک گوشه ای لازم باشد حرفی هم ندارم. ان شاءالله موفّق باشید. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تلاوت آیه ۱۱ سوره مبارکه
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
حضرت رضا (ع) فرمود: اي عمران، خداوند برتر از اين سخنهاست، نه او در خلق است و نه خلق در او، شأن او بالاتر از اين چيزهاست، اينك به تو نكته اي را مي‌آموزم كه از طريق آن خدا را بشناسي، و لاحول و لاقوة الّا باللّه، به من بگو آيا تو در آينه هستي يا آينه در توست؟! اگر هيچ يك از شما در وجود ديگري نيست، پس به واسطه چه چيز از طريق آينه به وجودت خودت راه يافتي؟! عمران عرض كرد: به واسطه نوري كه ميان من و آينه است، حضرت رضا (ع) فرمود: آيا اين نور را در آينه بيشتر از آن در چشم خود مي‌بيني؟ عرض كرد: آري، حضرت فرمود: پس، به ما نشانش بده، عمران پاسخي نداد. حضرت رضا (ع) فرمود: به نظر من تنها كاري كه نور كرده اين است كه باعث شده است تو خودت را در آينه ببيني بدون آن كه نور در تو و يا آينه باشد، بجز اين مثال، مثالهاي فراواني ديگري هم وجود دارد كه جايي براي بحث و گفتگوي شخص نادان باقي نمي گذارند؛ و بهترين نمونه و مثالش خود خداوند است. حضرت رضا (ع) آن گاه رو به مأمون كرد و فرمود: وقت نماز رسيده است، عمران عرض كرد: سرورم، پاسخ به سؤالاتم را قطع نفرماييد؛ چرا كه دلم نازك (و براي پذيرش حقّ آماده) شده است، حضرت فرمود: نماز مي‌خوانيم و بر مي‌گرديم، در اين هنگام، حضرت برخاست و مأمون نيز از جا بلند شد. حضرت رضا (ع) در اندروني نماز خواند، و مردم در بيرون پشت سر محمد بن جعفر نماز خواندند. سپس هر دو آمدند، و حضرت رضا (ع) به محل خودش رفت و عمران را صدا زد و فرمود: بپرس، اي عمران، عرض كرد: سرورم، مرا آگاه نمي سازيد از اين مطلب كه آيا يگانگي خداوند عزّوجلّ با (تعقل كنه) حقيقت او شناخته مي‌شود يا با تعقل وصفي از اوصافش؟ حضرت فرمود: خداوند آغازگر يگانه نخستين، از ازل يگانه بود و هيچ چيز با او نبود، فردي بود كه موجود دومي با او نبود نه موجودي معلومي و نه مجهولي، نه محكمي (موجودي كه حقيقت آن قابل شناخت باشد) و نه متشابهي، نه در ياد مانده اي و نه از ياد رفته اي، و نه چيزي كه نام چيزهاي ديگر، جز او، بر وي صادق آيد، نه از فلان زمان بوده و نه فلان زمان خواهد بود (ابتدا و انتها زماني ندارد) نه به چيزي قائم بوده، و نه به چيزي قائم است، نه به چيزي تكيه داشته و نه در چيزي نهفته و پنهان بوده است، همه اين صفات را پيش از آفريدن خلق داشت آن گاه كه چيزي جز او نبود، تمام اينها كه در حق او به كار برده مي‌شود صفاتي هستند حادث و بازگو كننده (حقيقت ذات او) كه هر كس فهمي داشته باشد به واسطه آنها (آن حقيقت را) فهميده و مي‌شناسد. بدان كه ابداع (ايجاد) و مشيّت و اراده سه نام هستند به يك معنا، نخستين چيزي كه متعلق ابداع و اراده و مشيّت او واقع شد حروف بودند كه خداوند آنها را اصل و ريشه هر چيزي و راهنماي هر شي ء قابل ادراكي، و حلال هر مشكلي قرار داد، اين حروف سبب جدايي و تميز اشياء از يكديگر است، اعم از اسم حق يا باطل، و فعل و مفعول و معنا و غير معنا، تمام امور بر محور حروف مي‌چرخند، و خداوند وقتي حروف را ابداع و ايجاد فرمود، براي آنها معنا و وجودي، غير از خودشان، قرار نداد؛ چرا كه حروف به محض ايجاد و ابداع موجود شدند (و در خارج چيزي غير از ايجاد و حروف نبود تا اين كه معنايي براي حروف باشند) و در اين جا، نور (يعني همان وجود و ايجاد) نخستين فعل (و مخلوق) خداوند است كه خود نور آسمانها و زمين مي‌باشد. حروف كار و اثر اين فعل هستند، اين حروف همانهايند كه كلام و عبارات كه همگي از جانب خداوند عزّوجلّ است و آنها را به خلق خود تعليم داده، تشكيل مي‌شود، اين حروف مجموعاً سي و سه حرفند، بيست و هشت حرف آنها مربوط به زبان عربي مي‌شود، و از اين بيست و هشت حرف، بيست و دو حرف آن در زبانهاي سرياني و عبري وجود دارد، و از آنها پنج حرف در ساير زبانهاي عجمي ديگر اقاليم عالم تغيير شكل يافته اند، اين پنج حرف از آن بيست و هشت حرف هستند كه در زبانهاي ديگر تغيير شكل پيدا كرده اند، پس مجموع حروف سي و سه حرف مي‌شود، آن پنج حرف هم بنا به علل و عواملي به اين شكل در آمده اند كه توضيح آن، بيش از آنچه گفته شد، لازم نيست. آن گاه، خداوند پس از آن كه اين حروف را شماره كرد و تعداد آنها را مشخص و قطعي نمود، آنها را فعل خود قرار داد، چنان كه فرمود (كن فيكون) كلمه (كن) همان ساختن و ايجاد كردن (اشياء) است، و آنچه به واسطه آن ايجاد يابد مصنوع و مخلوق است، بنابر اين نخستين مخلوق خداوند عزّوجلّ همان (اصل) ايجاد و ابداع است كه نه وزن دارد و نه حركت و نه شنيدني است و نه رنگ دارد و نه به حسّ در مي‌آيد، دومين مخلوق همان حروفند كه وزن و رنگ ندارد اما شنيدني و بيان شدني هستند ولي ديدني نيستند، سومين مخلوق همه اقسام و انواع مخلوقات است و محسوس و ملموس و چشيدني و ديدني مي‌باشند، پس خداوند عزّوجلّ پيش از ابداع و ايجاد (يعني نخستين مخلوق خود) وجود داشت؛ چرا كه نه پيش از خداوند عزّوجلّ چيزي بود و نه همراه او چيزي بود، ابداع و ايجاد
هم بر حروف مقدّمند، و حروف بر معنايي غير از (معناي حرفي) خود دلالتي ندارند. مأمون عرض كرد: چرا بر معنايي غير از خود دلالت ندارند؟ حضرت فرمود: چون خداوند تبارك و تعالي هيچ گاه حروفي را با هم تركيب نمي كند مگر براي دلالت بر معنايي (يعني حروف به تنهايي معنايي ندارد و وقتي معنايي پيدا مي‌كنند كه با هم تركيب شوند و كلمه اي را بسازند)، هرگاه چهار يا پنج يا شش حرف، و يا بيشتر و كمتر، را با هم تركيب كند قطعاً براي دلالت بر يك معنايي تركيب كرده است كه قبلاً نبوده و بعداً حادث شده است، عمران عرض كرد: راه شناخت اين مطلب چيست؟ حضرت فرمود: راه و روش شناختش اين است كه اين حروف را تك تك ذكر كني و بگويي: ا ب ت ث ج ح خ تا آخر. خواهي ديد كه معنايي غير از خودشان ندارند؛ اما وقتي برخي از آنها را با يكديگر جمع و تركيب كني و براي معنايي كه در نظر داري اسم يا صفتي بسازي خواهي ديد كه بر آن معاني دلالت دارند و وصفي را بيان مي‌كنند، متوجه شدي؟ عمران عرض كرد: آري. حضرت رضا (ع) فرمود: بدان كه هيچ صفتي بدون موصوف نباشد و هيچ نامي بدون معنا (و مسمّا) و هيچ حدّي بدون محدود، و امّا صفات و اسماء (خداوند) همگي بر كمال و هستي (او) دلالت دارند، و دلالت بر احاطه (كه نقص است) ندارند، مثل دلالت كردن بر چهار ضلعي و سه ضلعي و شش ضلعي بودن، زيرا خداوند عزّوجلّ پاك با صفات و اسماء شناخته مي‌شود، و با تحديد او به حدود و عوارضي چون طول و عرض و كمي و زيادي و رنگ و وزن و امثال اينها شناخته نمي شود، هيچ يك از اين اوصاف و عوارض در خداوند بزرگ و پاك راه ندارد تا اين كه خلق او همان گونه كه خود را (با اين خصوصيات) مي‌شناسد او را نيز بشناسد، و اين مطلب چنان كه گفتيم بديهي و از ضروريات است. اما صفات و اسماي خداوند عزّوجلّ راهنماي وجود او هستند و از طريق آفرينش او به وجود او پي برده مي‌شود، به طوري كه شخص كنجكاو، براي شناخت او، نيازي ندارد كه او را با چشم ببيند يا با گوش بشنود يا با دست لمس كند و يا احاطه قلبي بر او يابد، اگر صفات خداوند جلّ ثناؤه راهنماي او نباشد و نامهايش به سوي او فرا نخوانند، و عقل و ادراك خلق به معناي حقيقت او نرسد (در حد اسماء و صفات بمانند و از آنها به نحوي از اتحاد به درك حقيقت و ذات خداوند منتقل نشوند) عبادت خلق متوجه همان صفات و نامها باشد و نه معنا (و حقيقت) او، زيرا اگر چنين نشود معبود يگانه غير از خداي تعالي خواهد بود؛ چون صفات و اسماي او غير از ذات اوست. متوجه شدي؟ عمران عرض كرد: آري، سرورم: باز هم بفرماييد. حضرت رضا (ع) فرمود: زنهار از سخن نادانان كوردل و گمراه كه مي‌گويند خداوند عزّوجلّ و پاك در آخرت براي حسابرسي (به اعمال بندگان) و دادن پاداش و كيفر حضور مي‌يابد و ديده مي‌شود، اما در دنيا ديده نمي شود، به اين دليل كه بندگان از او فرمان برند و اميدوار باشند، حال آن كه اگر ديده شدن براي خداوند عزّوجلّ نقص و كاستي باشد (كه همين طور هم هست) در آخرت نيز هرگز ديده نمي شود (و اگر كمال باشد در اين دنيا هم ديده مي‌شود) اما اينان جماعتي سرگشته و از ديدن و نيوشيدن حق كور و كرند و خود نمي دانند. اين است سخن خداي عزّوجلّ كه مي‌فرمايد: (كسي كه در اين دنيا كور باشد در آخرت هم كور است و گمراه تر است) (اسراء / ۷۲) امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
34.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مدرسه کادرسازی ، دوره هایی برای تربیت نیروهای تراز انقلاب 💠 دوره 6 🔰 با یادگیری این مبانی ، سیاست را بهتر تحلیل کنیم 🎤 با تدریس 🎬 جلسه 6⃣ ✴️ انتشار فایلها بلا مانع است
🔰 سلسله 14 شماره 4⃣1⃣ 🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
Part06_قرارگاه محمود.mp3
16.58M
📗کتاب صوتی فصل 6⃣ "گام دوم زندگی، قبولی در دانشگاه "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 رازهای مگوی شهید آوینی با حاج همت! اعلام خبر شهادت حاج همت در حسینیه دوکوهه از سوی شهید حاج عباس کریمی ♦️برشی از مستند آسمانی «روایت فتح» با صدای بهشتی سید شهیدان اهل قلم. ۱ 🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
مقام شکر قوله علیه السلام: أَشْکَرَهُمْ لِمَا أَوْلَیْتَ مِنْ نِعَمِکَ. ولی: به معنی تولّی، و تولّی: به معنی اقبال و إعراض و به معنی اتّباع آمده، ولی در ما نحن فیه معنای ثانی مراد است ؛ چه شکر خدا که می‌گوئی شکرت للّه، أی اعترفت بنعمته. و اعتراف به نعمت خدا تابع او است مزید نعمت او را، کما قال تعالی: « لَئِن شَکَرْتُمْ لاَءَزیدَنَّکُمْ [۱] » یعنی: شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند [۲] و « اشکرهم »: افعل التفضیل است ؛ پس مفاد فقره دعا آن که: قرار بده ما را از جمله شاکرترین عباد خود، برای آن که « أولیت » یعنی تابع کرده[ای] آن شکر را به مزید نعماء خودت. ---------- [۱]: ۷ - سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۷. [۲]: ۸ - مثنوی معنوی، مولوی، د ۱، ص ۶۶، « باز ترجیح نهادن ». .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357