eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت رضا (ع) فرمود: اي عمران، خداوند برتر از اين سخنهاست، نه او در خلق است و نه خلق در او، شأن او بالاتر از اين چيزهاست، اينك به تو نكته اي را مي‌آموزم كه از طريق آن خدا را بشناسي، و لاحول و لاقوة الّا باللّه، به من بگو آيا تو در آينه هستي يا آينه در توست؟! اگر هيچ يك از شما در وجود ديگري نيست، پس به واسطه چه چيز از طريق آينه به وجودت خودت راه يافتي؟! عمران عرض كرد: به واسطه نوري كه ميان من و آينه است، حضرت رضا (ع) فرمود: آيا اين نور را در آينه بيشتر از آن در چشم خود مي‌بيني؟ عرض كرد: آري، حضرت فرمود: پس، به ما نشانش بده، عمران پاسخي نداد. حضرت رضا (ع) فرمود: به نظر من تنها كاري كه نور كرده اين است كه باعث شده است تو خودت را در آينه ببيني بدون آن كه نور در تو و يا آينه باشد، بجز اين مثال، مثالهاي فراواني ديگري هم وجود دارد كه جايي براي بحث و گفتگوي شخص نادان باقي نمي گذارند؛ و بهترين نمونه و مثالش خود خداوند است. حضرت رضا (ع) آن گاه رو به مأمون كرد و فرمود: وقت نماز رسيده است، عمران عرض كرد: سرورم، پاسخ به سؤالاتم را قطع نفرماييد؛ چرا كه دلم نازك (و براي پذيرش حقّ آماده) شده است، حضرت فرمود: نماز مي‌خوانيم و بر مي‌گرديم، در اين هنگام، حضرت برخاست و مأمون نيز از جا بلند شد. حضرت رضا (ع) در اندروني نماز خواند، و مردم در بيرون پشت سر محمد بن جعفر نماز خواندند. سپس هر دو آمدند، و حضرت رضا (ع) به محل خودش رفت و عمران را صدا زد و فرمود: بپرس، اي عمران، عرض كرد: سرورم، مرا آگاه نمي سازيد از اين مطلب كه آيا يگانگي خداوند عزّوجلّ با (تعقل كنه) حقيقت او شناخته مي‌شود يا با تعقل وصفي از اوصافش؟ حضرت فرمود: خداوند آغازگر يگانه نخستين، از ازل يگانه بود و هيچ چيز با او نبود، فردي بود كه موجود دومي با او نبود نه موجودي معلومي و نه مجهولي، نه محكمي (موجودي كه حقيقت آن قابل شناخت باشد) و نه متشابهي، نه در ياد مانده اي و نه از ياد رفته اي، و نه چيزي كه نام چيزهاي ديگر، جز او، بر وي صادق آيد، نه از فلان زمان بوده و نه فلان زمان خواهد بود (ابتدا و انتها زماني ندارد) نه به چيزي قائم بوده، و نه به چيزي قائم است، نه به چيزي تكيه داشته و نه در چيزي نهفته و پنهان بوده است، همه اين صفات را پيش از آفريدن خلق داشت آن گاه كه چيزي جز او نبود، تمام اينها كه در حق او به كار برده مي‌شود صفاتي هستند حادث و بازگو كننده (حقيقت ذات او) كه هر كس فهمي داشته باشد به واسطه آنها (آن حقيقت را) فهميده و مي‌شناسد. بدان كه ابداع (ايجاد) و مشيّت و اراده سه نام هستند به يك معنا، نخستين چيزي كه متعلق ابداع و اراده و مشيّت او واقع شد حروف بودند كه خداوند آنها را اصل و ريشه هر چيزي و راهنماي هر شي ء قابل ادراكي، و حلال هر مشكلي قرار داد، اين حروف سبب جدايي و تميز اشياء از يكديگر است، اعم از اسم حق يا باطل، و فعل و مفعول و معنا و غير معنا، تمام امور بر محور حروف مي‌چرخند، و خداوند وقتي حروف را ابداع و ايجاد فرمود، براي آنها معنا و وجودي، غير از خودشان، قرار نداد؛ چرا كه حروف به محض ايجاد و ابداع موجود شدند (و در خارج چيزي غير از ايجاد و حروف نبود تا اين كه معنايي براي حروف باشند) و در اين جا، نور (يعني همان وجود و ايجاد) نخستين فعل (و مخلوق) خداوند است كه خود نور آسمانها و زمين مي‌باشد. حروف كار و اثر اين فعل هستند، اين حروف همانهايند كه كلام و عبارات كه همگي از جانب خداوند عزّوجلّ است و آنها را به خلق خود تعليم داده، تشكيل مي‌شود، اين حروف مجموعاً سي و سه حرفند، بيست و هشت حرف آنها مربوط به زبان عربي مي‌شود، و از اين بيست و هشت حرف، بيست و دو حرف آن در زبانهاي سرياني و عبري وجود دارد، و از آنها پنج حرف در ساير زبانهاي عجمي ديگر اقاليم عالم تغيير شكل يافته اند، اين پنج حرف از آن بيست و هشت حرف هستند كه در زبانهاي ديگر تغيير شكل پيدا كرده اند، پس مجموع حروف سي و سه حرف مي‌شود، آن پنج حرف هم بنا به علل و عواملي به اين شكل در آمده اند كه توضيح آن، بيش از آنچه گفته شد، لازم نيست. آن گاه، خداوند پس از آن كه اين حروف را شماره كرد و تعداد آنها را مشخص و قطعي نمود، آنها را فعل خود قرار داد، چنان كه فرمود (كن فيكون) كلمه (كن) همان ساختن و ايجاد كردن (اشياء) است، و آنچه به واسطه آن ايجاد يابد مصنوع و مخلوق است، بنابر اين نخستين مخلوق خداوند عزّوجلّ همان (اصل) ايجاد و ابداع است كه نه وزن دارد و نه حركت و نه شنيدني است و نه رنگ دارد و نه به حسّ در مي‌آيد، دومين مخلوق همان حروفند كه وزن و رنگ ندارد اما شنيدني و بيان شدني هستند ولي ديدني نيستند، سومين مخلوق همه اقسام و انواع مخلوقات است و محسوس و ملموس و چشيدني و ديدني مي‌باشند، پس خداوند عزّوجلّ پيش از ابداع و ايجاد (يعني نخستين مخلوق خود) وجود داشت؛ چرا كه نه پيش از خداوند عزّوجلّ چيزي بود و نه همراه او چيزي بود، ابداع و ايجاد
هم بر حروف مقدّمند، و حروف بر معنايي غير از (معناي حرفي) خود دلالتي ندارند. مأمون عرض كرد: چرا بر معنايي غير از خود دلالت ندارند؟ حضرت فرمود: چون خداوند تبارك و تعالي هيچ گاه حروفي را با هم تركيب نمي كند مگر براي دلالت بر معنايي (يعني حروف به تنهايي معنايي ندارد و وقتي معنايي پيدا مي‌كنند كه با هم تركيب شوند و كلمه اي را بسازند)، هرگاه چهار يا پنج يا شش حرف، و يا بيشتر و كمتر، را با هم تركيب كند قطعاً براي دلالت بر يك معنايي تركيب كرده است كه قبلاً نبوده و بعداً حادث شده است، عمران عرض كرد: راه شناخت اين مطلب چيست؟ حضرت فرمود: راه و روش شناختش اين است كه اين حروف را تك تك ذكر كني و بگويي: ا ب ت ث ج ح خ تا آخر. خواهي ديد كه معنايي غير از خودشان ندارند؛ اما وقتي برخي از آنها را با يكديگر جمع و تركيب كني و براي معنايي كه در نظر داري اسم يا صفتي بسازي خواهي ديد كه بر آن معاني دلالت دارند و وصفي را بيان مي‌كنند، متوجه شدي؟ عمران عرض كرد: آري. حضرت رضا (ع) فرمود: بدان كه هيچ صفتي بدون موصوف نباشد و هيچ نامي بدون معنا (و مسمّا) و هيچ حدّي بدون محدود، و امّا صفات و اسماء (خداوند) همگي بر كمال و هستي (او) دلالت دارند، و دلالت بر احاطه (كه نقص است) ندارند، مثل دلالت كردن بر چهار ضلعي و سه ضلعي و شش ضلعي بودن، زيرا خداوند عزّوجلّ پاك با صفات و اسماء شناخته مي‌شود، و با تحديد او به حدود و عوارضي چون طول و عرض و كمي و زيادي و رنگ و وزن و امثال اينها شناخته نمي شود، هيچ يك از اين اوصاف و عوارض در خداوند بزرگ و پاك راه ندارد تا اين كه خلق او همان گونه كه خود را (با اين خصوصيات) مي‌شناسد او را نيز بشناسد، و اين مطلب چنان كه گفتيم بديهي و از ضروريات است. اما صفات و اسماي خداوند عزّوجلّ راهنماي وجود او هستند و از طريق آفرينش او به وجود او پي برده مي‌شود، به طوري كه شخص كنجكاو، براي شناخت او، نيازي ندارد كه او را با چشم ببيند يا با گوش بشنود يا با دست لمس كند و يا احاطه قلبي بر او يابد، اگر صفات خداوند جلّ ثناؤه راهنماي او نباشد و نامهايش به سوي او فرا نخوانند، و عقل و ادراك خلق به معناي حقيقت او نرسد (در حد اسماء و صفات بمانند و از آنها به نحوي از اتحاد به درك حقيقت و ذات خداوند منتقل نشوند) عبادت خلق متوجه همان صفات و نامها باشد و نه معنا (و حقيقت) او، زيرا اگر چنين نشود معبود يگانه غير از خداي تعالي خواهد بود؛ چون صفات و اسماي او غير از ذات اوست. متوجه شدي؟ عمران عرض كرد: آري، سرورم: باز هم بفرماييد. حضرت رضا (ع) فرمود: زنهار از سخن نادانان كوردل و گمراه كه مي‌گويند خداوند عزّوجلّ و پاك در آخرت براي حسابرسي (به اعمال بندگان) و دادن پاداش و كيفر حضور مي‌يابد و ديده مي‌شود، اما در دنيا ديده نمي شود، به اين دليل كه بندگان از او فرمان برند و اميدوار باشند، حال آن كه اگر ديده شدن براي خداوند عزّوجلّ نقص و كاستي باشد (كه همين طور هم هست) در آخرت نيز هرگز ديده نمي شود (و اگر كمال باشد در اين دنيا هم ديده مي‌شود) اما اينان جماعتي سرگشته و از ديدن و نيوشيدن حق كور و كرند و خود نمي دانند. اين است سخن خداي عزّوجلّ كه مي‌فرمايد: (كسي كه در اين دنيا كور باشد در آخرت هم كور است و گمراه تر است) (اسراء / ۷۲) امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
34.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مدرسه کادرسازی ، دوره هایی برای تربیت نیروهای تراز انقلاب 💠 دوره 6 🔰 با یادگیری این مبانی ، سیاست را بهتر تحلیل کنیم 🎤 با تدریس 🎬 جلسه 6⃣ ✴️ انتشار فایلها بلا مانع است
🔰 سلسله 14 شماره 4⃣1⃣ 🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
Part06_قرارگاه محمود.mp3
16.58M
📗کتاب صوتی فصل 6⃣ "گام دوم زندگی، قبولی در دانشگاه "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 رازهای مگوی شهید آوینی با حاج همت! اعلام خبر شهادت حاج همت در حسینیه دوکوهه از سوی شهید حاج عباس کریمی ♦️برشی از مستند آسمانی «روایت فتح» با صدای بهشتی سید شهیدان اهل قلم. ۱ 🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
مقام شکر قوله علیه السلام: أَشْکَرَهُمْ لِمَا أَوْلَیْتَ مِنْ نِعَمِکَ. ولی: به معنی تولّی، و تولّی: به معنی اقبال و إعراض و به معنی اتّباع آمده، ولی در ما نحن فیه معنای ثانی مراد است ؛ چه شکر خدا که می‌گوئی شکرت للّه، أی اعترفت بنعمته. و اعتراف به نعمت خدا تابع او است مزید نعمت او را، کما قال تعالی: « لَئِن شَکَرْتُمْ لاَءَزیدَنَّکُمْ [۱] » یعنی: شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند [۲] و « اشکرهم »: افعل التفضیل است ؛ پس مفاد فقره دعا آن که: قرار بده ما را از جمله شاکرترین عباد خود، برای آن که « أولیت » یعنی تابع کرده[ای] آن شکر را به مزید نعماء خودت. ---------- [۱]: ۷ - سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۷. [۲]: ۸ - مثنوی معنوی، مولوی، د ۱، ص ۶۶، « باز ترجیح نهادن ». .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
وقف در آیه و مالی... ابوعمر بن علا، می‌گفت وقتی این آیه را می‌خواندم وَ مٰا لِیَ لاٰ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی [۱]، حرکت یا در «مالی» را بر سکون آن ترجیح می‌دادم، چرا که سکون نوعی وقف است. وقتی این یا را ساکنه بخوانم مثل این است که از لا شروع کنم و معنی خراب می‌شود، لذا یا را حرکت می‌دادم تا از این وقف فرار کنم. این جمله از ابن عمرو در نهایت دقت و لطافت است. شعر حقیقی در تذکرة الاولیاء جامی آمده است: مولانا شیرین محمد مشهور به مغربی مرید شیخ اسماعیل سیسی است که وی از اصحاب شیخ نورالدین عبدالرحمن اسفراینی است. می گویند که در بعضی از سیاحات به دیار مغرب رسیده و آنجا به یکی از مشایخ که نسبت وی به شیخ بزرگوار شیخ محی الدین بن عربی است، رسیده است و خرقه پوشیده و با شیخ کمال خجندی معاصر بوده و مصاحبت می‌داشته. گویند در آن وقت که شیخ این مطلع گفته بوده است: چشم اگر اینست و ابرو این و ناز و عشوه این الوداع ای زهد و تقوا الفراق ای عقل و دین چون به مولانا رسیده است، گفته که شیخ بسیار بزرگ است چرا شعری باید گفت که جز معنی مجازی محملی نداشته باشد. شیخ آن را شنیده از وی استدعای صحبت کرده خود بطبخ قیام نمود و مولانا نیز در آن خدمت موافقت کرده در آن اثناء شیخ آن مطلع را خوانده است و فرموده که چشم عین است پس می‌شاید که بلسان اشارت از عین قدیم که ذاتست به آن تعبیر کند و ابرو حاجب است می‌تواند بود که آن را اشارت به صفات که حاجب ذاتست داند و خدمت مولانا تواضع نموده است و انصاف داده. [۱] ---------- [۱]: ۱) - یس، ۲۲. [۱]: ۱) - این پاراگراف در متن کشکول به زبان فارسی نگاشته شده و عیناً منتقل شده است. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام اِتَّقِ‌ اللّهَ‌ بَعْضَ‌ التُّقَى وَ إِنْ‌ قَلَّ‌، وَ اجْعَلْ‌ بَيْنَكَ‌ وَ بَيْنَ‌ اللّهِ‌ سِتْراً وَ إِنْ‌ رَقَّ‌. امام عليه السلام فرمود: تقوا و پرهيزكارى پيشه كن هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پرده‌اى قرار ده هرچند نازك باشد.
شرح و تفسير تمام پرده‌ها را پاره مكن! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، افراد ضعيف الايمان را از پرده‌درى كامل برحذر مى‌دارد و مى‌فرمايد:«تقوا و پرهيزكارى پيشه كن، هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پرده‌اى قرار ده، هرچند نازك باشد»؛ (اتَّقِ‌ اللّهَ‌ بَعْضَ‌ التُّقَى وَ إِنْ‌ قَلَّ‌، وَ اجْعَلْ‌ بَيْنَكَ‌ وَ بَيْنَ‌ اللّهِ‌ سِتْراً وَ إِنْ‌ رَقَّ‌) . روشن است كه مخاطب در اين كلام حكمت‌آميز، اولياء اللّه و پاكان و نيكان و پرهيزكاران سطح بالا نيستند، بلكه مخاطب، توده‌هاى مردمند كه گاه لغزشى براى آن‌ها پيدا مى‌شود و به گناه نزديك شده و يا آلوده مى‌گردند. گاه در ميان آن‌ها كسانى يافت مى‌شوند كه همۀ پرده‌ها را پاره كرده و به اصطلاح، پل‌هاى پشت سر خويش را ويران مى‌سازند و رابطۀ خود را به كلى با خدا قطع مى‌كنند. امام عليه السلام به آن‌ها خطاب كرده، مى‌فرمايد: اگر لغزشى هم پيدا كرديد، پرده‌درى كامل نكنيد؛ لااقل بخشى از تقوا را حفظ‍‌ كنيد كه اميد است شما را به سوى خدا بازگرداند و توفيق توبۀ كامل پيدا كرده از هرگونه گناه پاك شويد. تقوا مانند بسيارى از فضايل اخلاقى، داراى درجات متفاوتى است؛ گاه به‌قدرى والاست كه به سرحدّ عصمت مى‌رسد و گاه به اندازۀ تقواى بزرگانى مى‌رسد كه در درجات بعد از معصومين عليهم السلام قرار داشته‌اند؛ مانند سلمان‌ها و ابوذرها و علماى راستين، و گاه به‌قدرى ضعيف مى‌شود كه صاحبش را بر لب پرتگاه قرار مى‌دهد. در قرآن مجيد به اين‌گونه افراد اشاره شده و در آيۀ ١٠٢ سورۀ «توبه» مى‌خوانيم: «وَ آخَرُونَ‌ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ‌ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللّهُ‌ أَنْ‌ يَتُوبَ‌ عَلَيْهِمْ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌» ؛و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند و كار خوب و بد را به هم آميختند. اميد مى‌رود كه خدا توبۀ آن‌ها را بپذيرد. به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است!». واژۀ «سَتر»(پرده) در واقع كنايه از حاجب و مانعى است كه انسان را از طغيان باز مى‌دارد و جملۀ «وَإنْ‌ رَقَّ‌»(هرچند نازك باشد) اشاره به ضعيف بودن اين حاجب و مانع است. مرحوم «مغنيه» در شرح نهج البلاغۀ خود در جلد ٤، صفحۀ ٣٦١ مى‌گويد: «گفتار امام عليه السلام مخصوصاً براى زمان ما كه عوامل گناه و شهوت‌پرستى زياد شده است صادق است؛ آن‌ها كه دست كم اندكى از تقوا و ايمان داشته باشند همان مقدار إن‌شاءاللّه مايۀ نجاتشان مى‌شود. وى سپس به اين حديث معروف نبوى اشاره كرده كه مى‌فرمايد: «يَأْتِي عَلَى النَّاسِ‌ زَمَانٌ‌ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ‌ مِثْلُ‌ الْقَابِضِ‌ عَلَى الْجَمْرَةِ‌ بِكَفِّه؛ زمانى بر مردم فرا مى‌رسد كه آن كس كه دين و ايمان خود را حفظ‍‌ مى‌كند مانند كسى است كه شعلۀ آتشى در كف دست خود نگاه داشته باشد». ١ در حديث ديگرى آمده است: «لِلْعامِلِ‌ مِنْكُمْ‌ بِطاعَةِ‌ اللّهِ‌ مِثْلُ‌ أجْرِ خَمْسينَ‌ فَقالَ‌ رَجُلٌ‌ مِنَ‌ الصَّحابَةِ‌ مِثْلُ‌ أجْرِ خَمْسينَ‌ مِنّا أوْ مِنْهُمْ‌؟ قالَ‌: بَلْ‌ مِنْكُمْ‌؛ كسانى كه در آن زمان اطاعت فرمان خدا مى‌كنند معادل پاداش پنجاه نفر به آن‌ها داده مى‌شود. يكى از صحابه عرضه داشت: پنجاه نفر از آن‌ها يا از ما؟ حضرت فرمود: از شما». ٢در آيات قرآن مجيد اشاره‌هاى ديگرى نيز به امثال اين گروه شده است؛ از جمله در آيۀ ٣١ سورۀ «نساء» مى‌خوانيم: «إِنْ‌ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ‌ عَنْهُ‌ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ‌ سَيِّئاتِكُمْ‌ وَ نُدْخِلْكُمْ‌ مُدْخَلاً كَرِيماً» ؛اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‌شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‌پوشانيم؛ و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‌سازيم». همچنين در آيۀ ٣٢ سورۀ «نجم» مى‌خوانيم: «اَلَّذِينَ‌ يَجْتَنِبُونَ‌ كَبائِرَ الْإِثْمِ‌ وَ الْفَواحِشَ‌ إِلاَّ اللَّمَمَ‌ إِنَّ‌ رَبَّكَ‌ واسِعُ‌ الْمَغْفِرَةِ‌» ؛همانان كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت دورى مى‌كنند، جز گناهان صغيره (كه گاه آلودۀ آن مى‌شوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است». كوتاه سخن اين‌كه اگر انسان راه خطا را مى‌رود لااقل بايد چنان باشد كه روى برگشت به درگاه خدا و تقاضاى عفو را داشته باشد و تمام پل‌ها را پشت سر خود ويران نسازد. به گفتۀ شاعر: گرت هواست كه معشوق نگسلد پيوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
نکات آموزشی نگهداری گلها نوری که بصورت مستقیم از شیشه ساده (نه مشجر) عبور کرده و به گیاه شما می تابد نور مستقیم نامیده می شود در صورتیکه نور بعد از عبور از شیشه به پرده برخورد نموده و از شدت آن کاسته شود نور حاصله نور غیرمستقیم خواهد بود. مقدار نور موجود تا فاصله یکی دو متری پنجره ها نور مستقیم و غیر مستقیم می باشد و هرچه از پنجره ها فاصله بگیرید نور محیط تبدیل به سایه میگردد نکات آموزشی نگهداری گلها بهترین زمان برای قلمه زدن گل ها چه موقع هست؟ فصل بهار که فصل رشد گل هاس، سریع تر و بهتر ریشه میدن، پس بهتره در فصل بهار گل ها رو تکثیر کنیم
نکات آموزشی نگهداری گلها چگونه برگ گیاهان را تمیز کنیم؟ ابتدا با یک تکه پارچه نم‌دار گردوغبار روی برگها را پاک کنید سپس مخلوطی از یک‌چهارم پیمانه آب گرم را باکمی شیر بدون چربی درست کنید ( یعنی اندازه یک درب بطری) و با دستمالی نرم و خشک و یا اسفنج بر روی برگهای گیاه بکشید. از اسپری های براق کننده استفاده نکنید زیرا باعث بسته شدن منافذ و روزنه های سطح برگ شده و به مرور گیاه را خشک می کند